کارگاه خانواده موفق - مرد مقتدر / زن لطیف

معنای اصلی اقتدار مرد چیست؟

چرا خداوند مرد را مقتدر آفریده است؟
آیا هدف خداوند سلطه مرد بر زن بوده است؟
خداوند در سوره نساء آیه 34 می فرماید: الرجال قوامون علی النساء
آیا معنای این آیه برتری بر زن و مرد سالاری است؟

قوامون به چه معناست؟

معمولا نهالی که ضعیف است را با یک چوب همایل می کنند تا خم نشود و نهال به آن تکیه کند
عرب به این همایل قوام می گوید. قوام یعنی برپاکننده ، نگهدارنده و پایه
پس بنابرقول قرآن مردها نگهدارنده و تکیه گاه زنها هستند تا آنان نشکنند.
حالا این تکیه گاه چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟

1- محکم باشد

انسان به جایی تکیه می کند که محکم بوده وسست نباشد پس مرد مقتدر باید محکم باشد
مردی که دهان بین است و تا مسئله ای پیش می آید نگاه می کند ببیند پدر و مادرش چه می گویند مرد سستی است
زنها از مرد سست بیزارند
خیلی وقتها سستی مرد اجازه گفتن خیلی حرفها را به زن نمی دهد. چون مرد به علت سستی سریع (های و هوی) می کند.
مادر به علت سستی مرد به کودک 4 ساله اش سفارش می کند:(صدای اسباب بازیهات در نیاد که بابات از جا می پره)
پسری مزاحم دختری می شود. مادر دختر جرات نمی کند موضوع را با پدر خانه در میان بگذارد. این مرد استحکام لازم را ندارد

این تکیه گاه چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟

2- امن باشد

-انسان اگر حس کند تکیه گاهش امن نیست و احتمال فرو ریختن دارد به آن تکیه نمی کند
-اعضای خانواده باید امنیت را در پدر احساس کنند تا بتوانند مشکلاتشان را با او درمیان بگذارند
-مرد مقتدر بجای تهدید ، فشار و اضطراب ؛ به خانواده اش تأمین می دهد
-مردی امن است که وقتی همسرش اظهار ناامنی می کند به او امنیت ببخشد.

مثال:
زن :با این مشکلات اقتصادی چطوری زندگی کنیم:(
مرد: من اینجا چکارم؟ اول خدای رازق بعد من هستم. اصلا نترس)

-اگر مرد تکیه گاه امنی باشد، زن که ذاتا تکیه خواه است از این تکیه گاه لذت می برد

خانمها با اقتدار مرد چه برخوردی می کنند؟

1- جدل

- یکی از رفتارهایی که خانمها زیاد انجام می دهند و اقتدار مرد را می شکنند ، جدل با مرد است
منظور خانمها از جدل اینست که
من را هم ببین ، به من هم اعتنا کن

برداشت مرد از جدل زن اینست که
اقتدار تو اقتدار کاملی نیست،
تو معیوب و ناقص هستی

در جدل ، موضوع برای مرد مهم نیست بلکه در مبارزه با جدل زن می خواهد بگوید من معیوب و ناقص نیستم

مثال: اگر مردی اشتباها بگوید این ماژیک قرمز است، زن نباید مستقیما بگوید خیر این ماژیک آبی است چون با این کار مردش را می شکند.
باید بگوید:" اِ چرا این ماژیک قرمز نیست"
اینجا مرد می فهمد اشتباه کرده لذا زن باید سریع مرد را از خرد شدن نجات دهد و بگوید:" می دونی چرا تو فکر کردی این ماژیک قرمزه، تقصیر منه، از بس در این ماژیکها را جابجا می کنم".
مرد برای چنین زنی می میرد

تمرین : دو نمونه از تاپیکهای اخیر در تالار که بدلیل "جدل" مطرح شده را بیان کنید.

با سلام و تشکر بابت این تاپیک مفید

من یک سوال دارم

این موضوعی که شما گفتید رو من شخصا در مورد همسرم رعایت میکنم یعنی صاف و پوست کنده و با لحن تند اشتباهش رو عنوان نمیکنم با پیچ و تاب و قاطی مسایل دیگه بهش میگم و البته گاهی همراه با این لحن گفتار بهش حق هم میدم و ماجرای مشابهی رو تعریف میکنم که من هم اشتباهی مشابه داشتم و ... جوری که اصلا احساس نمیکنه خیلی اشتباه فاحش و خاصی بوده و البته همیشه هم بهش پی میبره و سعی میکنه تکرار نکنه

ولی یک اشکالی داره

من وقتی خودم اینطوری برخورد میکنم توقع دارم ایشون هم همینطوری برخورد کنه

البته ایشون گاهی از یک سری مسائلی که باب میلش نیست چشم پوشی میکنه که با اونا کاری ندارم ولی اگه بخواد در موردی که از نظر ایشون من اشتباه کردم باهام صحبت کنه خیلی راحت، واضح و بدون ایجاد مقدمه حرفش رو میزنه البته از این موارد زیاد پیش نمیاد چون من دیگه بعد هشت سال زندگی رفتارهایی که از نظر ایشون هنجار و ناهنجار محسوب میشه رو میدونم و البته به خاطر مشابهت فکری که داریم باهاشون موافقم و رعایت میکنم ولی توی همون موارد محدود ناگهان این فکر به سراغم میاد که آخه من اینهمه صغرا کبرا میچینم و مقدمه و گفتن از اشتباهات مشابهی که خودم داشتم و ... تا به اون اشتباه برسم و نهایتا هم مهم جلوه اش نمیدم چون همیشه توی ذهنم هست که صمیمیت مهمتر از رفع اشکالات کوچک هست در هر شرایطی سعی میکنم صمیمیت از دست نره ولی همسرم اگه تصمیم بگیره به چیزی اعتراض کنه راحت حرفش رو میزنه.

آیا این هم از خصوصیات کلی آقایان هست؟

من یک مثال میزنم

بیشتر این موارد وقتی پیش میاد که در اثر سهل انگاری من یا ایشون به بچه مون آسیبی برسه.

مثلا اگه بچه به ایشون سپرده شده باشه و دستش بره لای در یا اتفاق دیگه بیفته من میرم فقط به گریه بچه توجه میکنم و سعی میکنم آرومش کنم بعدش از همسرم میپرسم که راستی چی شد ایشون هم توضیح میده من هم میگم خوب گاهی پیش میاد آدم نمیبینه که دست بچه بین در مونده و بچه ها غیر قابل پیش بینی هستند و ...

ولی اگه بچه پیش من باشه و این اتفاق بیفته وقتی همسرم برسه خوب اون هم اول بچه رو آروم میکنه ولی وقتی بچه آروم شد جوری که بچه نشنوه به من میگه خانم حواست کجاست؟(این در حالی هست که پیش خودش هم بود ممکن بود این اتفاق بیفته!) و من روی این جمله حساسم

فکور عزیز

در زندگی مشترک نباید توقع داشته باشیم که همسرمون هم همینطوری برخورد کنه که ما برخورد می کنیم ، یا همیجوری به قضایا نگاه کنه که ما نگاه می کنیم.

این قضیه ای که عنوان کردید هم از خصوصیات کلی آقایان نیست.

خانمها با اقتدار مرد چه برخوردی می کنند؟

2- قهر

از جدل بدتر قهر است
خانمها چرا قهر می کنند؟
می خواهند بگویند: کم هستی، زیادتر باش
آقا برداشتش از قهر اینست که
زن می گوید، بود و نبودت یکی است

قهر ضربه زیادی به اقتدار یک مرد می زند لذا اگر زن یک ساعت قهر می کند، مرد تا مدتها دست از سرش برنمی دارد.
مرد:چیه برگشتی عرضه قهر کردن نداشتی؟ مادرت نگهت نداشت؟

من یه سوال داشتم
قهر کردن مردها نشانه چیست ؟

اقلیمای عزیز
بنظرم علت قهر مرد ، ضعف و استیصال است.

خانمها با اقتدار مرد چه برخوردی می کنند؟

3- گریه


از قهر بدتر: گریه از دست مرد است
خانم چرا گریه می کند؟ می خواهد به مرد بگوید: شکسته ام، مرا دریاب*
برداشت مرد از گریه زن اینست که: گم شو، ولم کن

مرد در مقابل گریه زن موضع می گیرد: (باز مثل بچه ها گریه کرد)
به سمت زن حمله می کند: (چرا گریه می کنی؟)
اگر مرد ضعیفی باشد خودش را می زند: (آره من بدم. ما به درد هم نمی خوریم)

حتی مردی که زنش را در آغوش می گیرد می خواهد از شر گریه کردن او خلاص شود. این آغوش از سر لطف نیست.
* : البته گاهی اوقات در طی گریه هم به ظاهر (با زبان) می گوید که ولم کن ، راحتم بذار . در حالیکه عملا دوست دارد که مرد او را نوازش کند.

جای گریه زن کجاست؟ کجا باید گریه کند تا اقتدار مرد را نشکند؟
جای گریه زن بر شانه مرد است.
اولین پیامی که به مرد داده می شود اینست که خیلی احساس شکستن می کنم. به مرد نمی گوید: با من چه کردی بلکه می گوید: بر من چه می گذرد.
یعنی تو مأمنی، نمی گوید: برو گمشو

وقتی خانم سر را که بر شانه همسر گذاشت باید بداند چه بگوید:
(من شکسته ام. این روزها زود گریه ام می گیرد. حالت افسردگی و شکست زیادی دارم)

گریه کوتاه باشد سپس حالت شکستگی از بین برود بعد از مدت کوتاهی بگوید:
(تو باعث آرامش من هستی)
اینجا مرد احساس اقتدار و پایه بودن می کند و دوباره کاری که موجبات گریه زن را فراهم کند انجام نمی دهد

سلام
تاپیک قشنگی بود...
ولی آیا درسته که بعد دو ماه خانمم بهم بگه هنوز مردونگی نداری؟ توقعش زیاد نیست؟
میگه از اول بهت علاقه نداشتم.. و ندارم..

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baby

مثال: اگر مردی اشتباها بگوید این ماژیک قرمز است، زن نباید مستقیما بگوید خیر این ماژیک آبی است چون با این کار مردش را می شکند.
باید بگوید:" اِ چرا این ماژیک قرمز نیست"
اینجا مرد می فهمد اشتباه کرده لذا زن باید سریع مرد را از خرد شدن نجات دهد و بگوید:" می دونی چرا تو فکر کردی این ماژیک قرمزه، تقصیر منه، از بس در این ماژیکها را جابجا می کنم".

---

یک سوال اینجا به وجود میاد جناب baby

اگر زن دام بخواهد برای حفظ اقتدار مرد بگه که تقصیره منه این باعث توهم در برخی مردها

نمیشه که بعد از یک مدت همیشه همسرش رو مقصر بدونه و او بی تقصیره و دچار نوعی

غرور کاذب نمیشه؟