RE: درگیری با شوهرم به دلیل مشکلات ج ن س ی ایشون
اینکه دست روی شما بلند کردن در مواقع مختلف بوده یا به نظرتون بعد از دیدن فیلم ها و سیگار کشیدن یا حتی مست بودن؟
روانشناس برین خوبه. بله دیگه نمی تونه جلوی یه متخصص زبون بازی کنه . البته نیازی هم نیست. خوبی اش اینه که اگه چیزی از شما می خوان یا مشکلی دیگه ای دارن که نمی توننو روشون نمی شه به خودتون بگن به یه غریبه ی متخصص می گن و اون متخصص به شما انتقال می ده.
بهونه ی خوبی نمیارن. رفتار خونواده ها هر قدر هم که بد باشه نمی تونه بین دو نفرو اینهمه به هم بریزه مگر اینکه خود اون دو نفر احساساتشونو به احساسات خانواده ها پیوند بدن که تا اونا با هم دعواشون می شه ایندو هم دعواشون شه.
سوالم چیز دیگه ای بود. نه کارای عادی مثل ظرف شستن. شده موقعی که ایشون پای فیلماشون هستن شده یه کمک ضروری و فوری نیاز داشته باشین و سریع بیان کمکتون کنن؟ یا اینکه فکر می کنین موقع فیلم دیدن اصلا یه ادم دیگه ای می شن و دیگه هیچکسی براشون مهم نیست.
نوشته بودین گفتن قدرت بدنی روابط جنسی رو ندارن. تا چه حدی ضعیف هستن از نظر قدرت جسمی؟ کلا ادم قوی ای هستن یا زود مریض می شن و سریع ضعف می کنن و این چیزا؟ اینا رو کلی می پرسم و نه فقط برای این نوع رابطه. کلا ادمی با بنیه ی کم هستن؟
RE: درگیری با شوهرم به دلیل مشکلات ج ن س ی ایشون
نقل قول:
نه. اگه تقصیری هم باشه فقط مال شما نیست. شوهرتونم سهیمه.
ضمن اینکه متاسفانه توی کشور ما اغلب همه ی بار تقصیراتو روی دوش خانم می ذارن. اقا رابطه جنسی اش بده می گن خانم کم گذاشته. اقا ممکنه با یکی دیگه رابطه داشته باشه می گن خانم واسش کم گذاشته. اقا می زنه می گن خانم عصبانیش کرده. اقا اشتباه می کنه می گن خانم جلوشو نگرفته. موقع کتک خوردن خانم میشه یه موجود نفهم که باید ادب بشه و موقعی که اشتباه و مشکلی پیش میاد خانم می شه یه موجود قدرتمند با قدرت درایت فوق العاده که باید از پیش می دونسته چه اتفاقی ممکنه بیفته و جلوی این وضعیت رو باید می گرفته و اگه اینکارو نکرده بازم اونه که کم گذاشته و کوتاهی کرده! تازه از اینم می تونه قدرتمند تر فرض بشه. اونم وقتیه که همه چی رو یه عده دیگه به هم می ریزن و بعدش می گن تو درستش کن!! خلاصه خانمها از نظر خانواده ها و همسران اغلب اوقات از طیف صفات یه بچه ی خیلی کوچیک ضعیف رو دارن تا صفات یه ادم بالغ و خیلی قدرتمند که بر اساس نیاز هر کدوم از اینا ازشون طلب می شه!
ضمن تشکر از مینوش عزیز
یک نکته ای رو یاد آور بشم مینوش جان اون هم اینه که این دیدگاه درسته که گاها غیر منصفانه هست اما خود من
به شخصه معتقدم که زن مربیه و نقشش مادریه در طبیعت! برای همین اگر مردش رو درست تربیت نکنه برای همین
بهش خرده میگیرن که زنش اله و بله. البته درسته که گاهی افراط می کنن و بی انصافانه نظر میدن اما به عقیده
خود من این نگاه از اینجا نشات می گیره گلم. :72:
================================
خانومی عزیز
کسی نگفت شما مقصری! اصلا کسی دنبال پیدا کردن مقصر نیست! همه دنبال ریشه مسائل هستن.
من فقط نقش زن رو بهت یادآوری کردم گلم. مطمئنا همسر شما هم بی عیب و تقصیر نیست اما ما اینجا فقط به
شما دسترسی داریم نه همسرت و این یکی از معایب مشاوره دادنه مجازیه. اما در مشاوره حضوری اشکالات مرد
هم توسط مشاور به خودش گفته میشه.
یکی از ریشه های مشکلات همون دلخوریه دوران عقده. که از این دلخوری به مشکل بعدی رجوع کرده یعنی دیدن
همون فیلمها این رو حق خودش میدونه که به تلافی اشتباهات خانواده شما اینکار رو بکنه. البته کارش کاملا غلطه
و داره به خودش ، زندگیتون و احساس بینتون ضربه میزنه که منظور منم اینه که بشینی باهاش منطقی صحبت
کنی و بگی که داره اشتباه می کنه چون با اینکار داره به خودش ضربه میزنه. بهش بگو که میدونی رفتار پدرت
اشتباه بوده اما باید به سن و سالش به عنوان دخترش احترام بگذاری و اون هم چون سن و سالی ازش گذشته
بهتره بپذیره که اون عوض نمیشه اما شما به وجود همسرتون که درکش می کنه افتخار می کنین.
دنبال مقصر هم نگردین و یادتون هم باشه که تو دعوا خیرات نمی کنن پس از موقعیت های تنش زا دوری کنین.
برای کمک کردن و همراهی تو همه موارد باید همراهش کنی با شیوه درست و بهش نزدیک بشی تا همسرت
همراهیت کنه تو همه امور زندگی
رفتن به یک مشاور خانواده رو در ابتدای امر بهت توصیه می کنم
لازم نیست تو اون جلسات از مشکلش چیزی بگه بلکه راجع به همین مهارت های ارتباطی کمک بگیرین از مشاور
تا ترسش از مشاوره رفتن بریزه و در گام بعد به متخصص سکسوتراپی مراجعه کنین برای حل مسائل دیگش!
تو این مدت هم بهش نزدیک بشین و باهاش دوست بشین تا باهاتون به مرور زمان همراهی کنه.
معلومه همسرت مرد خوب و اهل معاشرتیه وفقط مشکلش عدم آگاهی از مهارتهای صحیح زندگیه
پس با هم برای ساختن زندگیتون تلاش کنین
مطمئن باش اونم دنبال محبت و آرامشه حتی بیشتر از شما
موفق باشی
:72:
RE: درگیری با شوهرم به دلیل مشکلات ج ن س ی ایشون
- نه اون درگیری فیزیکی مواقع معمولی بوده نه موقع فیلم دیدن.
- مشکلمون هم یکیش همینه که خانواده اش براش از همه دنیا مهم ترن، حتی از من. ناراحتی اونا باعث می شه همه چی رو زیر پا بذاره. یه بار ازش موقعی که معمولی داشتیم حرف می زدیم پرسیدم اگه یه روزی من و مامانت با هم خدای نکرده درگیر بشیم طرف کیو می گیری. گفت مامان من خیلی تو زندگیش سختی کشیده و بهش ظلم شده دیگه نمی ذارم کسی اذیتش کنه. گفتم حتی اگه حق با من باشه؟ سکوت کرد، سکوتی که از هزار تا آره گفتن بدتر بود.
- یه بار شده فقط وسط کارش من از خواب پریدم اومدم تو هال، خواب بد دیده بودم، پا شد اومد بغلم کرد و برد دوباره تو اتاق تا بخوابم. مورد دیگه ای که ضروری باشه پیش نیومده که ببینم کمک می کنه یا نه.
- خودش هم معتقده که از لحاظ جسمی آدم قوی نیست. یه بار که برای کارخونه شون جنس اومده بود، پروفیل های آلومینیومی سنگین، که روز تعطیل بود و خودشون مجبور شدن تخلیه کنن، می گفت دادادش کوچیکش و باباش خیلی بهتر از پسش برمیومدن، می گفت خیلی زود خسته شدم. کلا ورزش و تحرک هم اصلا نداره، تا سوپر سر محل هم با ماشین می ره و قدرت بدنیش کمه. البته چند ماهه که هی می گه می خواد بره باشگاه، ولی فعلا خبری نیست. تقریبا هم زودتر از من مریض می شه.
RE: درگیری با شوهرم به دلیل مشکلات ج ن س ی ایشون
سلام .خداروشکر که اومدی .نگرانت شدم:300: .خیلی اروم بدون هیچ حالت تدافعی باهاش صحبت کن .بپرس چی باعث شده احساس کنه زندگیش به گند کشیده شده؟ توباید از دلش خبر داشته باشی تا بتونی کمکش کنی.گاهی اوقات ادم یه کاری میکنه وباعث رنجش طرف مقابل میشه وخودش متوجه نمیشه. ارتباط کلامی درست وشنیدن دردودل هم بدون جبهه گیری یکی از مهارتهای زندگیه .بالاخره شما دوتا ادم با تربیت وعقادو ورسوم متفاوتین.یه سری چیزا که واسه تو مهم نیست ممکنه واسه اون عجیب وویا حتی جزو نبایدا باشه.مثلا قضیه همکارت وسوغاتی خریدنش شاید برای تو مهم نبوده وفراموشش کردی اما ممکنه واسه اون جزو خطوط قرمز باشه که هنوز فراموش نکرده.:163:سرت رو درد نیارم .خوشحالم که هنوز خونتی وسنگر رو خالی نکردی .به همسرت کمک کن بیشتر از اینکه تو عذاب بکشی خودش درگیره :302:بیاو خبرای خوب واسمون بیار:72::72::72::72::72:
RE: درگیری با شوهرم به دلیل مشکلات ج ن س ی ایشون
ببین تو صحبت هات نه از خانواده ات دفاع کن و نه ....
فقط بگو رفتار هر کسی مربوط به خودش می شه و مشکلات تو با خانواده ام به من مربوط نمی شه اگر برات امکانش هست خودت برو و باهاشون مشکلتو برطرف کن در غیر این صورت مشکلات اون ها رو به پای من ننویس چون اگه رفتار های اونا دست من بود هیچ وقت نمی ذاشتم عزیز ترین کسم که تو باشی اینقدر اذیت بشی(اینا رو با لحن آروم و پر محبت بگو تا به دلش بشینه)
و خودت رو در مقابل رفتارهای خانواده ات مسئول ندون
حالا که نمی اد خودت تنهایی برو پیش روانشناس و به همسرت هم به دید یه بیمار نگاه کن که باید بهش کمک کنی تا درمان بشه
راستی عکس العملت در مقابل خانواده همسرت خیلی خوب بود و کار خیلی خیلی خوبی کردی که مسائلت رو نگفتی و قبح مسئله رو نریختی و اعتماد همسرت رو از بین نبردی:104::104::104:
RE: درگیری با شوهرم به دلیل مشکلات ج ن س ی ایشون
خودم هم نظرم همین بود که اول پیش یه مشاور بریم تا رابطه مون یه مقدار بهبود پیدا کنه. بعدم س ک س تراپیست که شاید مشاور خودش معرفی کنه، چون اصلا نمی شناسم و نمی دونم تو شهر ما هستن یا نه. نبود هم شهرای نزدیک مثل تبریز حتما پیدا می شه.
ممنون، خیلی بهم دلگرمی میدید همه تون.
امروز هم ازش همین می خوام، که برای اینکه با هم بهتر بشیم و از رنجی که خودش می گه قبل خواب باعث می شه آشفته بشه، راحت بشه، بریم پیش یه مشاور و ازش کمک بخوایم. فعلا در مورد شبا هم چیزی نمی گیم، تا به مرور وقتی اعتماد ایجاد شد، اونو هم حل کنیم. قبل ازوداجمون هم همیشه اینو می گفت که اگه هر وقت لازم باشه پیش مشاور می ره حتما. دلیل ترس الانش مشکل خ و د ا ر ض ا ی ی شه که خب واقعا هم سخته بهش اعتراف کردن در حضور یه فرد دیگه.
می دونی اقلیما جان، اوائل همه کارای خانواده مو به پای من می نوشت، چون من سختم بود پیشش به اشتباه خانواده ام اعتراف کنم، ولی بعدها که گفتم اشتباهاشونو قبول دارم، الان بحثش اینه که باید ازش دفاع کنم و وقتی می بینم کسی جایی داره حق شوهرم رو پایمال می کنه و بهش بی احترامی می کنه قاطع باشم و اجازه ندم. منم دارم سعی می کنم ولی هنوز کامل نمی تونم، چون از اولش از درگیری و اختلاف می ترسیدم و هیچ وقت تو عمرم جلوی کسی نایستادم و همیشه کنار کشیدم خودمو.
بعدم می گه که باید حقمو تو خونواده ام بگیرم و نذارم بین من و خواهرم و برادرم فرقی بوجود بیاد. اعتقاد داره خواهرم خیلی زرنگه و همه چیو برای خودش می خواد و من نمی تونم حقمو بگیرم و سکوت می کنم. خواهرم از من 2 سال کوچیکتره و این یه واقعیته که همیشه نسبت به من زورگویی کرده!
بابام مدیر کاروانه و یه بار که از مکه اومد ( بار 25 بود فکر کنم! ) برای خواهرم و داداشم گوشی موبایل آورده بود و برای من هیچی، با این توجیه که من رفتم از اون خونه! اولین بار اونجا سعی کردم به رفتارشون اعتراض کنم، و باعث شد دفعه بعد برای من و خواهرم هر دو مون ساعت مچی مارکدار بیاره. می گه ازم انتظار داره همیشه روی حقم پافشاری کنم، در حالی که من ذاتا از بچگی خیلی ماخوذ به حیا بودم و برای همچین چیزایی اعتراض نمی کردم.
RE: درگیری با شوهرم به دلیل مشکلات ج ن س ی ایشون
نقل قول:
نوشته اصلی توسط khanumi_s
- گفتم حتی اگه حق با من باشه؟ سکوت کرد، سکوتی که از هزار تا آره گفتن بدتر بود.
عزیز دلم
هرگر خودت رو بین همسرت و خانوادش نگذار! همونطور که دوست نداری خودت همسرت تو رو بین
خودش و خانوادش به قضاوت بگذاره! اصلا پرسیدن این سوال هم اشتباهه.
مادرشه و مجبوره احترامش رو حفظ کنه همونطور که تو مجبوری احترام پدرت رو حتی با اشتباهاتش
حفظ کنی! به هر حال پدرو مادر برای فرزندانشون خیلی مهمن و باید احترامشون در هر حال حفظ بشه!
پس هرگز خودت رو در این موقعیت نگذار و از این سوالات نکن.
- خودش هم معتقده که از لحاظ جسمی آدم قوی نیست. یه بار که برای کارخونه شون جنس اومده بود، پروفیل های آلومینیومی سنگین، که روز تعطیل بود و خودشون مجبور شدن تخلیه کنن، می گفت دادادش کوچیکش و باباش خیلی بهتر از پسش برمیومدن، می گفت خیلی زود خسته شدم.
یکی از دلایل ضعف جسمانیش خود ارضائیه زیاده زیرا تکرار این امر قدرت بدنی مرد رو کم می کنه و
موجب انزال زود رس و حتی کاهش اعتماد به نفس ، پرخاشگری و کاهش قدرت مردانگیش میشه و
شاید علت آشفتگی هاش هم همینه! و علت پرخاشگریهاش!
برای این مورد حتما در گام بعد به سکسوتراپیست مراجعه کن چون خیلی مهمه و جدی و شاید در
سالهای آتی موجبات بیماری روحی و جسمی شدید رو براش فراهم کنه! پس جدی بگیر
RE: درگیری با شوهرم به دلیل مشکلات ج ن س ی ایشون
مشکل اینه که خودش قبول نداره که این کار بده و ممکنه به بدنش آسیب بزنه. می گه اینا همش چرته و کلی بیا بهت مقاله نشون بدم که گفتن اتفاقا برای شناختن بدن خوب هم هست.
RE: درگیری با شوهرم به دلیل مشکلات ج ن س ی ایشون
بهارجان من اون پستو در جواب پست شما نذاشته بودم. برای توضیح رفتار و حرفای خونواده ی شوهرشون گذاشته بودم عزیزم. امیدوارم ناخواسته ناراحتت نکرده باشم.
در مورد اینکه شوهرتون یکی رو بین شما و مادرشون انتخاب کنن. هرکسی هم باشه سکوت می کنه. سوال جالبی نیست و منم موافقم که پرسیدنش بی جابوده. چه دلیلی داره که بین دو نفر مهم یکیشو انتخاب کنه. هر جفتشونو می خواد.
نمی دونم اینارو خوندی یا نه. ولی می تونه توی حرف زدن با شوهرت و توی حق خودتو از خونوادت گرفتن و توی تشخیص اینکه موقع درگیری خونواده ها چه کار کنی کمکت کنه
http://www.hamdardi.net/thread-18343.html
http://www.hamdardi.net/thread-19883.html
وقتی نیاز جنسی تا حدی بالاست و بنیه و نیروی بدنی کمه باعث می شه شخص به خودارضایی روی بیاره. تازه این شکل هم اصلا از نظر ارضا قابل قیاس با رابطه واقعی نیست اگه شخص یه مقدار مذهبی هم باشه هم اخرش ارضا نمی شه هم احساس گناه پیدا می کنه. ایشون باید سعی کنن ورزش کنن و تغذیه خوبی داشته باشن. وزنه نرن بزنن بعدش بیان بگن کج شد از دستم افتاد وزنه و حالا استخونام ایراد داره! نه. ورزشهای ملایم و پیوسته. مثل شنا و دویدن روزانه. کم کم باید روی بنیه اشون کار کنن تا بهتر و قوی تر بشن که بتونن رابطه ی واقعی داشته باشن هر وقت نیاز دارن.
در مورد دفاع کردن از ایشون جلوی خانواده اتون و گرفتن حق خودتون از خونوادتون و این چیزا. توی اون دوتا لینک یاد می گیرین. اما چیزی که لازمه به شوهرتون یاداوری کنین اینه که شما رو باید همینطور که هستین دوست داشته باشن و بپذیرن. البته شما هم سعی می کنین که به صلاحدید خودتون مواردی رو که خودتون فکر می کنین باید بهتر کنین بکنین اما این چیزی از احترام شما کم نمی کنه. ضمن اینکه هرکسی مسوول روابط خودشه. شما مسوول روابط بین شوهرتون و پدرتون نیستین. شما مسوول روابط بین خودتون و شوهرتون هستین. و باید اینو بذارین اولویت. شوهرتون خودش مسوول روابط بین خودش و پدر شما یا هرکس دیگه است. البته اینو باید هردوتون یاد بگیرین که چطور رفتار منفعلانه یا پرخاشگرانه نداشته باشین و چطور در اسایش حقوقتونو به اطرافیانتون یاداوری کنین. با اون دو تا لینک یاد می گیرین بعدم در عمل و توی زندگی واقعی تمرین می کنین.
RE: درگیری با شوهرم به دلیل مشکلات ج ن س ی ایشون
راستی یه پیشنهاد دارم
تو اینترنت و یا منابع بگرد و یه مقاله ی خوب درباره عوارض و عواقب خودارضایی بر روح و جسم پیدا کن و ازش بخواه مطالعه کنه و اطلاعاتش رو درمورد مشکلش بالا ببر + حرفای بهار شادی عزیز
این مقاله هم بد نیست:
عوارض مخرب خودارضایی