RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام به جناب گردافرید ؛؛
الان هم که با این اوضاع قاراشمیش نمیشود پس هر کس ارتباط و دوستی را گناه می شمارد دوست نشود و هر کی گناه نمی شمارد دوست باشد و ارتباط داشته باشد.
ما قرار یک نتیجه درست بگیریم نه اینکه هرکسی هر کاری بخواد بکنه خوب از اول همین طور بوده هرکسی هرکاری می خواسته کرده ما در این جا می خواهیم به یک نتیجه درست برسیم غیر از اینه ... ؟؟؟
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام عليكم و رحمت ا...به همه و گردآفريد عزيز
جناب مدير من در پست هاي قبليم اشاره اي به اين موضوع كه انتخاب فرد مقابل, ابتدا از رو منطق بعد از رو احساسات باشه رو, آوردم عرض نكردم اول احساسات انفجاري بعد زندگي نه اصلا" هم اين طوري نسيت آدم كه نمي تونه عشقشو لاي نون بذاره و بخوره.انتخاب اول از رو منطق بعد عشق و علاقه.
بهاره شما هم اگه در تايپ كردن مشكلي دارين بهتره برين به اين آدرس:start bar/microsoft office word/enter
اگه هم كه آفيسو ندارين اينجا, جاي اين تمرين كردنا نيست كه مياين نوشته هاي همه رو تايپ ميكنين يا copy .pasteميكنين! قبل اينكه اين كارو بكنين اول مطالبو خوب بخونين; من نگفتم اگه عشق از رو هوس آني و زود گذر باشه هيچ گناهي نداره نه خير.من عرض كردم اگه دوستي از رو محبت و عشق پاك باشه هيچ گناهي نداره اگه گناه محسوب بشه پس چرا ميگن:عشق مقدس آسماني؟! يا چرا ميگن خداوند عاشقان را دوست دارد.
نه فقط من, نه فقط كتاب مقدس بلكه به اين عرفا كه شما خيلي به حرفاشون معتقديد, هم ميگن.
پس چرا فقط اينو قبول ندارين و در مورد اين مطلب آدرس مي خواين؟ معلومه كه شما اصلا" فرد اجتماعي نيستيد و از دنياي اطرافتون نه بيشتر, هيچ اطلاعاتي ندارين.
شما كه ميگين ازدواج سنتي:سنت يعني اين كه از هزاران سال پيش راه و روش, چشم و گوش بسته ....بوده و ماهم بايد با همين روش پيش بريم تا با دنيا گذشتمون هيچ فرقي نداشته باشيم اين موقع ميگيم بله ما به روش سنتي ازدواج كرديم و سنت قديمي مونو حفظ كرديم و لطمه اي به اون نزديم;قديما كه عروس خانوم قيافه خوشكل آقا دوماد رو سر سفره عقد ميديد و بله رو هم كه از قبل گفته بود, ازدواج سنتي يعني اين.
ولي حالا كه در همه جاي دنيا عصرتكنولوژي و پيشرفته , شما اين قدر كوته بين هستيد و درسته كه اين مسئله كوته بيني شما خيلي خيلي جزئي است ولي اين باورهاي غلط و قديمي ريشه در بعضي مسائل داره و باعث شده تا پيشرفت چشمگيري در مملكت نداشته باشيم عوض اينكه در مورد اين مسائل پيش پا افتاده بحث كنيم و سرگرم اين مسائل باشيم دست به دست هم بديم و در مورد علم و كشفيات بحث كنيم نه اين مسائل كوچك.بله اگه جوونا آزاد گذاشته شن درسته كه بعضي ها از اين فرصتها سواستفاده ميكنن و عرفا اين حرفارو تصديق نميكنن ولي آخ چقدر جووناميخوان به اين كارا ادامه بدن؟1سال 2سال 3سال؟ ولي بعد يه مدت براشون عادي ميشه و به اين فكر نميكنن كه اگه يهBF يا GF پيدا كنمو اين طور ميكنمو اون طور....يكي رو پيدا ميكنن و فقط به اون عشق ميورزن و در كنار اين ,به مسائل مهمتر و كشفيات فكر ميكنن نه حرفاي چرت و پرت و مسائل جزئي و پيش پاافتاده.
كشور عزيز ما ايران با اين همه جمعيت و جوان با استعداد چرا بايد به چند تا تحقيق بسنده كنه چرا بايد فرار مغزها صورت بگيره چرا بايد كشورهاي اروپايي مغز جووناي ما رو بگاپن؟ در حاليكه اگه ايران باشن ديگه ايران با كشفيات و تحقيقات جووناجز كشورهاي جهان سوم محسوب نمي شه؟
نه خير مغز اكثر جووناي ما فقط با موضوع دوستي و حرف و حديث عرفا و حلال و حرام بودن اين و اون ,مشغوله يعني با اين حرفا, مشغولشون كردند.
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
با درود؛بنده تا حالا سخنان کسی را بجای حرف خودم و دیدگاهم در نوشتارهایم نیاورده بودم،ولی بخشی از سخن لیندا،هم انجمن ارجمند را جهت روشنگری می آورم،فقط خواهش می کنم *آنها که زیر بیرق افکار پوسیده *سینه می زنند،نخست سه نفس عمیق بکشند و با آرامش و بدون کینه و جهل به این فراز از سخن لیندا گوش جان بسپارند:
**شما كه ميگين ازدواج سنتي:سنت يعني اين كه از هزاران سال پيش راه و روش, چشم و گوش بسته ....بوده و ماهم بايد با همين روش پيش بريم تا با دنيا گذشتمون هيچ فرقي نداشته باشيم اين موقع ميگيم بله ما به روش سنتي ازدواج كرديم و سنت قديمي مونو حفظ كرديم و لطمه اي به اون نزديم;قديما كه عروس خانوم قيافه خوشكل آقا دوماد رو سر سفره عقد ميديد و بله رو هم كه از قبل گفته بود, ازدواج سنتي يعني اين.
ولي حالا كه در همه جاي دنيا عصرتكنولوژي و پيشرفته , شما اين قدر كوته بين هستيد و درسته كه اين مسئله كوته بيني شما خيلي خيلي جزئي است ولي اين باورهاي غلط و قديمي ريشه در بعضي مسائل داره و باعث شده تا پيشرفت چشمگيري در مملكت نداشته باشيم عوض اينكه در مورد اين مسائل پيش پا افتاده بحث كنيم و سرگرم اين مسائل باشيم دست به دست هم بديم و در مورد علم و كشفيات بحث كنيم نه اين مسائل كوچك.بله اگه جوونا آزاد گذاشته شن درسته كه بعضي ها از اين فرصتها سواستفاده ميكنن و عرفا اين حرفارو تصديق نميكنن ولي آخ چقدر جووناميخوان به اين كارا ادامه بدن؟1سال 2سال 3سال؟ ولي بعد يه مدت براشون عادي ميشه و به اين فكر نميكنن كه اگه يهBF يا GF پيدا كنمو اين طور ميكنمو اون طور....يكي رو پيدا ميكنن و فقط به اون عشق ميورزن و در كنار اين ,به مسائل مهمتر و كشفيات فكر ميكنن نه حرفاي چرت و پرت و مسائل جزئي و پيش پاافتاده.**
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
با درود؛می دانید دوستان و بویژه سنت باوران،اینقدر آگاهی و شعور ندارید که بدانید عشق ورزی و ارتباط میان پسر و دختر،اصلا مگر امر خطیر یا بدی است که این همه دارید و داریم وقت و فکرمان را درباره اش مشغول کرده و می کنیم!
اون اجنبی ها رفتن در فضا و تا کوارکها را کاویده و یافته اند،اما ما سر اینکه دختره می خواد با پسری دوست باشد یا نه با هم کلنجار می ریم!!؟بابا جان،اصلا به کسی چه مربوطه!؟این جزو حریم خصوصی و اختیار هر کسی و دختری است که هر جور می خواهد باشد یا رفتار نماید.
هنگامی که ارزشی و عقیدتی بحث کرده و شالوده تفکرمان ایدوئولوژیک باشد،همین یاوه گوییها گفته می شود دیگر؛
یعنی الان تمام دانشمندان،اندیشه ورزان و دانشجویان و همه مردم در کشورهای پیشرفته تو این مانده اند که دختران با پسران دوست نباشند یا رابطه جنسی نداشته باشد!!واقعا خاک بر سر ما!!بایدم نفت ما را ببرند و بر ریشمان بخندند!!!
می دانید چیه دوستان:اینها همه اش از بیکاری و نادانی ماست،باید هم ما را به این مزخرفات سرگرم کنند؛
بابا،این همه فرصت سوزی بس نیست؟؟این همه بدبختی؟!این همه علافی!!این همه جهالت؟؟این همه فقر!؟؛؛بدرود.
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
گردآفريد عزيز خدارو صد هزارمرتبه شكر ميكنم كه بتونيم با جرات و شهامت كامل مشكلات اساسي مملكت رو بگيم
جناب مدير خواهشا" شما هم نفرمايين كه :از بحث اصلي محمد خارج شده ايم, برگرديم به موضوع .موضوع اساسي اينا هستند كه بايد حلشون كنيم
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام linda ؛
پست شماره 32 شما حاوی نکات خوبی بود که نشان دهنده ی صداقت شما در ابراز عقیدتونه داره که اگه تحت تاثیر قرار نگیره و با کمی آرامش همراه بشه فکر میکنم نکات زیادی رو به ما آموزش بده .
بنده ی حقیر فکر نمیکنم که منظور خانم بهاره از رویکرد به ازدواج سنتی بستن چشم و گوشمان باشه یا اینکه تمام زوایای ازدواج امروزیمون رو به همان شکل قدیمی انجام بدیم . اما داشتن نیم نگاهی هم به فرهنگ و تمدن و اصالت های پر ارزشمون هم بد نیست . همیشه بازگشت به عقب دلیل پسرفت و عقب ماندن نیست چنانکه میبینیم علم مولانا بعد از 800 سال هنوز تداوم داره و همه ازش سیراب میشیم و تازه هر روز زوایای پنهانی رو آشکار میکنیم . اگر فردی دوچار اشتباه شد اگر برای جبران اشتباهش به عقب برگشت و روش قبل از اشتباه رو پیش گرفت آیا اون فرد کهنه و عقب مانده است !!؟ ببینیم اگر بخواهیم میتونیم خودمون رو گول بزنیم و بگیم شیوه ی کهنه و پوسیده ولی اگه واقع بینانه نگاه کنیم می بینیم که همان شیوه ی کهنه به اندازه ی شیوه ی غربی و شرقی و نو در امروز فساد و طلاق و کینه و ... نداشت .
پدران و مادران ما از ارتباط عاشقانه ی بهتری برخوردار هستند . این یک اصل بدیهیست . البته استثناهایی هم هست .
آمارهایی که در تالار از شهرها و روستاها میدهیم حاوی چه نکات مهمیست ؟
بنده نمیگم دقیقا به روش قدیم ازدواج کنیم و از تجربیات جدید روانشناسان و جامعه شناسان استفاده نکنیم ؛ بلکه نظر بنده اینست که ما خودمان را نباید عقل کل بدانیم و روش مورد نظرمان را بهترین روش بدانیم و مشورتها و تجربیات روانشناسان که به مراتب بیشتر از ما با این مسائل در ارتباطند را مد نظر نگیریم و همه اش مرغمان یک پا داشته باشد .
بعضی چیزها رو نباید با غرب و شرق سنجید و نظر درباره ی ایران عزیز داد چراکه هر فرهنگی ، عرف و خصوصیات خاص و منحصر به فرد خود را داراست .
شما قبول دارید که اگر عشق در ارتباطی به وجود بیاید باعث میشود عاشق ضعفی در معشوق نبیند و غرق در خصوصیات او چه خوب و چه بد شود ؟ خوب این یک سم است برای ازدواجی که عشق قبل از ازدواج صورت گرفته چراکه با مرور زمان ضعف ها و تفاوتها دیده می شوند و طرفین متوجه اشتباهات خود در برداشتی که در اثر عشق از هم داشتند می شوند . به همین خاطر طلاق در این ازدواجها تا حدودی بیشتر است .
اما در ازدواجی که عشق بعد از ازدواج به وجود آمده و عقل نقش تعیین کننده در ارتباط قبل از ازدواج رو داشته ازدواجها کمتر به طلاق می انجامند .
در آخر بنده با نظر شما که می فرمایید شناخت باید قبل از ازدواج صورت گیرد کاملا موافقم اما با ابزارهایی مثل خانواده ی طرفین ، جلسه ی خواستگاری ، پرس و جوی محلی و ...
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام linda خسته نباشی
خیلی خوبه که بحث را به طرف مباحث کلیدی و اساسی بکشانیم. اما واقعا اجازه داریم به جای محتوای بحث ها با اهانت و مسخره کردن پیش برویم. شما به نظر من اهانت های صریحی را به بهاره در پست 32 داشته اید که فکر می کنم نوبت شماست یه معذرت خواهی داشته باشید. بهاره نظر متفاوت خود را در مورد یک بند یادداشت شما آورد و به او اشکال کردید که برو به فلان سایت و تمرین کن و ...، ولی در پست 33 که گرد آفرید تمام مطالب شما را کپی و پیست کرد و تعریف کرد، به نظر نمی رسد که چنین برآشفته شده باشید. فراموش نکنیم حتی اگر استدلال منطقی داریم نباید با این احساسات فوران کرده، با شخصیت افراد در بیفتیم. من انتظار دارم عالم عشاق عالم لطیف تری باشه. کسی که طرفدار دوستی و عشق هست باید شکل بیانش شیرین تر و خواستنی تر باشه.
در زبان عاشقان ترنم باران موج می زنه. و در تالاری که بدون هیچ چشمداشتی در کنار هم جمع شدیم ، اگر نتوانیم آرام سخن بگوئیم ، هرگز نمی توانیم آرام زندگی کردن را تجربه کنیم.
انتقاد کنید، بحث کنید ، استدلال کنید اما اهانت و تحقیر کردن و طعن زدن نمی تواند راهکار خوبی برای پیشرفت باشد.
شما تعریف خاصی در پست 32 نسبت به ازدواج سنتی کرده اید، اگر بر من خرده نمی گیرید اجازه بدهید عین تعریف شما را بیاورم:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط linda
سنت يعني اين كه از هزاران سال پيش راه و روش, چشم و گوش بسته ....بوده و ماهم بايد با همين روش پيش بريم تا با دنيا گذشتمون هيچ فرقي نداشته باشيم اين موقع ميگيم بله ما به روش سنتي ازدواج كرديم و سنت قديمي مونو حفظ كرديم و لطمه اي به اون نزديم;قديما كه عروس خانوم قيافه خوشكل آقا دوماد رو سر سفره عقد ميديد و بله رو هم كه از قبل گفته بود, ازدواج سنتي يعني اين.
خب اگر تعریف شما از ازدواج سنتی این است که فکر کنم مشکل حل شد. چون من خودم اولین کسی هستم که با چنین ازدواجی مخالفت می کنم. بهاره هم نظرش را بده، معشوق همینجاست هم که مخالف بود، گردآفرید هم که مخالف بود، خود شما هم که مخالفی، پس بهتر است از این مطلب بگذریم چون چنین ازدواج سنتی با چنین تعریفی را هیچکدام قبول نداریم.
پس معلوم می شود تفاوت نظرگاهای ما در تعریف ها بوده است. چون آنها که حرف از ازدواج سنتی می زنند و قبول دارند، از جمله خودم تعریف متفاوتی از آن داریم. شاید بهتر باشد به جای ازدواج سنتی بگوئیم ، ازدواج عاقالانه+عاشفانه، نمی دونم شاید هم تعریف دیگری .
تمام این انرژی که در این سایت شما شاهدش هستید بر اساس تغییر رویه ازدواج از حالت چشم و گوش بسته به حالت بینایی و آگاهی هست.
چشم گوش بسته 2 نوع است. یک نوع آن ازدواج سنتی که شما تعریفش کردید و همگان قبول کردیم.
دومین نوع ازدواج چشم و گوش بسته به این ترتیب است، دختر یا پسری تحت نیاز عاطفی، یا تحت نیاز جنسی، قبل از اینکه شناخت کاملی از طرف مقابل داشته باشد، صرفا از روی حس ورزی پیشقدم می شود، اما چشم و گوشش به لحاظ خامیش بسته است. لذا آخرش باید با ترانه های داریوش خودش را آرام کند(که از قضا بیشتر شعله ور می شود)، یه گشت در محتوای ترانه ها بزن تا متوجه بشی چند بار لفظ بی وفایی با مفاهیمی از این قبیل می شنوی. ( خودش می تونه یه تحقیق قشنگ برای طرفداران موسیقی باشه، که محتوای این ترانه بیشتر حالی از ارتباط دلخواه در این رابطه هاست، یا اشاره به یک رابطه شکننده، یک جانبه یا ....، دارد).
بحث سر 1 سال 2 سال و 3 سال نیست.که دختر و پسر آزادنه با احساسات خود و روابط خود سرگرم باشند ( که میگذره). بحث سر عاطفه و احساس یک دختر یا یک پسر هست ، حرف سر یک انسان است که به بازی گرفته می شود.
جان من ، گرد آفرید ،( اگر اینجا هستی)، خودت شهادت بده که خود شما چند بار در این تالار مجبور شدی جلوی همین احساسهای انفجاری دختران یا پسران را بگیری و جلوشان را سد کنی. مگر به بعضی آنها نگفتی طرف مقابلت قصد فریبت را داره، حتی در جایی عصبانی شدی و به آن فرد گفتی اگر به سراغ طرف مقابلت بری، بدان که به دوزخ می روی ، که من مداخله کردم تا این چنین با یک عاشق تند صحبت نکنی.
اگر linda کمی با سعه صدر، با آرامش در این تالار به سئوالات عزیزانی که با چشم گریان و قلب شکسته و بی پناه به اینجا سرک می کشند و در نا امیدی سئوالات خود را مطرح می کنند دقت کنی، کم کم مرز واقعیات را با آرزوهای قشنگت را پر رنگ خواهی کرد.
من به پاک بودن ذهن و روحت اعتماد دارم و شما از روی پاک نیتی خودت نسخه می پیچی. ای کاش واقعا اینگونه بود، که هدف از دوستی های دختر و پسر صرفا عشق و محبت و ازدواج و راستی بود. اما حداقل من چنین تجربه ای ندارم. در این تالار هم که شما مشاهده می کنید کمتر اثری از این خوش خیالی هست.
تازه بگذریم از مسائل حادی که صدها مراجع از طریق ایمیل و پیام خصوصی مطرح می کنند و مشکل آنقدر حاد هست که واقعا حیای آنها مانع از این می شود در تالار مطرح کنند. فقط همین را بگویم که آنها حتی نمی توانند با خودشان کنار بیایند و یا با خانواده یا دوستشان مطرح کنند.
باز هم تاکید می کنم. ما اینجا نمی خواهیم که حتما حرف خودمون را به کرسی بنشونیم.
با هم صحبت می کنیم و استدلالهای هم را گوش می دهیم. همدیگر را دوست داریم و عاشقانه با هم حرف می زنیم. نه تخریبی ، نه اهانتی و ....
اگر چه گرد آفرید می گوید جهان و مخصوصا کشور ما پر از نیرنگ و سیاهی و بی تحملی و زور و تحقیر و ....، هست. اما در این تالار ما چند نفر دوست ، چقدر می توانیم این رویه را تغییر بدهیم. آیا حداقل خودمان در این جمع چندین نفری می توانیم ادبیاتی توام با آرامش و تحمل را برگزینیم؟
گاهی اگر به نوشته های خود نظری بیندازیم ، می بینیم روش ما بیشتر شبیه کسانی هست که از آنها و روششان متنفریم.
فراموش نکنیم . در این تالار همه چیز مکتوب هست. پس سعی کنیم مطالبی را بنویسیم که بتوانیم روی آن تاکید داشته باشیم. مطالبی را بنویسیم که هیچ اهانت یا تحقیر یا بی حرمتی به دیدگاههای دیگر نشود. و همیشه با خواندن آنها هم خودمان و هم دیگران احساس لذت، و احساس رشد کنیم
من با بعضی دیدگاههای گردآفرید به کلی مخالفم، اما تمام سعیمان را کرده ایم به شخصیت هم احترام بگذاریم ، و سعی کنیم به هم برچسب نزنیم.
اینکه یک نفر بگوید تو روشنفکر کافری ، یکی بگوید تو دیندار متحجری، یکی بگوید تو متعصب نفهمی، یکی بگوید تو جیره خور اجنبی هستی. هر دو طرف اشتباه می کنند.
فرقی نمی کنه توی این جبهه باشیم یا توی آن جبهه. مهم اینست که هر دو از ابزارهای مشابه یعنی تحقیر و طعنه و ...، استفاده می کنیم.
عزیزانم که واقعا همه شما را دوست خود می دانم ، بیاییم راه میانه ، معتدل انتخاب کنیم. در دام افراط و تفریط نیفتیم. نحوه گفتار و تعامل مبتنی بر عشق و عقل را در اینجا تجربه کنیم و اشتباهاتمان را با لحن نیکو با هم در میان بگذاریم.
شاید نتوانم که جهان را گلستان کنم، ولی مانعم نشوید که یک گلی را در باغچه وجودم بکارم ، آب دهم و در سرسبزی آن همیشه کوشش کنم. شاید که دیگری با عطر آن آرام گیرد.
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام:
همه افراد موفق اگاهانه یا نا اگاهانه از روشها یی مشابه استفاده می کنند.نوع ازدواج سنتی یا امروزی اونقدرها مهم نیست که مورد بحث و جدل قرار بگیره و بگیم صرفا این درسته و اون غلطه.کسی نمی تونه بگه ازدواج سنتی (البته نه اون تعبیری که شما برایش کردید)یا از دواج به سبک امروزی.هر کسی حق انتخاب داره.فقط خدا کنه که توانتخاب همه موارد لحاظ بشه.
در پیمودن قله موفقیت هر کسی با امکاناتی که داره راهش را یه جوری انتخاب می کنه.یکی مسیرش را سر سبز ،یکی کویری،یکی کوهسار .مهم اینه که به اون نقطه پایانی به وقت مناسب برسه و بهترین کوله بار روهم با خودش اورده باشه(البته یه قسمتی هم مربوط می شه به قسمت وسرنوشت. یه موقع دقیقا راهتو انتخاب کردی ولی نا خواسته توی یه مسیر دیگه قرار می گیری اون وقته که بایدموقعیتتو بپذیری و زرنگ باشی و میانبر را برای موفقیتت ، هر چند سخت باشه اما از بقیه عقب نمونی .شاید این قسمت به صلاح تو بوده ووقتی به نقطه پایانی رسیدی با تعجب ببینی گوهری که تو، توی کوله بارت داری از همه قیمتی تره).پس چیزی دقیقا معلوم نیست.تو خودت باید راهتو پیدا کنی .چی می خوای و.به چی می خوای برسی.این مهمه و راهتو نشونت می ده.
دوستان محترم لیندا ی عزیز و اقای گردافرید :لطفا به تیتر سایت همدردی دقت کنیم سایت مشاوره ازدواج شما می تونید برای نیل به هدفتون به سایتهای مربوطه(البته من خودم اشنایی ندارم) یا روسایی مربوطه که برای این موارد کاری می تونند انجام بدند مراجعه کنیدفکر می کنم این مسائل مربوط به (اقتصاد – بازرگانی- جامعه شناسی واسیب شناسی و....)بشه .اینجا سایت همدردیست اقای مدیر بدون هیچ اجر و مزد مادی مدیریت چنین سایتی را به عهده گرفته اند تا من وتو بتونیم حرفهای دلمون رو بزنیم با دوستانمون گفتگو کنیم درس بگیریم خوب و بد تفکرات خودمون رو بیابیم .پس بیاییم همدیگر را بهتر بفهمیم .می تونیم به عقاید هم احترام بذاریم و همدیگر را برای صعود یاری کنیم.از بدیها و کاستیها نردبانی بسازیم .به هم نخندیم .مسخره نکنیم (اعتقادات)ویار و یاور وهمدم هم باشیم و قله هارو فتح کنیم. ببینیم کشورهای دیگه مثلا ژاپن ،بعداز ان جنگهای سخت تک تک افرادشون چه کردندچگونه دست به دست هم دادند . ما تک تک، هستیم که جامعه را می سازیم.چرا جوانان ما فکر می کنند که فقط با رفاه و امکانات می شه موفق شد؟چه قدر ناامیدی و افسردگی ؟چه قدر دست روی دست گذاشتن وبهانه گرفتن؟ چرا میگن بازار خرابه ؟چرا می گن جامعه خرابه ؟چرا همت نکنیم و تک تکمون برای رفاه و ارامش هم تلا ش نکنیم. چرا بازار را ایجاد نکنیم .؟چرا استینها رو بالا نزنیم و ازهمین خودمون شروع نکنیم؟ ما می تونیم اگه بخواهیم و متحد شویم.فقط باید بخواهیم.به شرطی که گناه را فقط به گردن نداشته نیاندازیم و فکر کنیم با همینهایی که داریم چه بکنیم .گشورهای دیگه هم یه روزی همین کاررو کردن.
برای هممون ارزوی خوشبختی ،سعادت و رضایت دارم .
به امید فردایی بهتر .(نه!!!!!!!! امروزی بهتر)دوستان استینها رو بالا بزنیم هرکسی می تونه کاری بکنه .یه خوب درس بخونه، یکی کارافرین بشه و چرخ مملکتو به چرخش دراره(لطفا نگید امکانات نداریم)یکی مادر خوب بشه، یکی پدر خوب، یکی کارمند، خوب یکی ریس خوب و...............خوب و وظیفه شناس.یا علی مدد.
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام linda جان
اگر حرفی یا کاری کردم که باعث شده شما ناراحت بشید معذرت می خوام .
من تمام جسارتهای شما را نادیده می گیرم . ( البته این را بگویم که اگر پیشرفت کشور ما اینجوری به دست می یاد می خوام که نیاد . مرسی ) .
جناب گرد افرید سخنان شما همیشه برای بنده روشن است و بنده پاسخی برای شما ندارم .
اما در جواب جناب سنگ تراشان : من اصلا چنین حرفی که ازدواج سنتی یعنی چشمهایمان را ببندیم و بگیم بله نیست من خودم یه دخترم و دوست دارم حتما طرف مقابلم رو خوب بشناسم و بعد با او ازدواج کنم در یکی از پست ها معنی ازدواج سنتی را این چنین توضیح داده بودم که :«« آشنایی قبل از ازدواج با اطلاع و کنترل خانواده ها و وجود چند بزرگتر و استفاده از سخنان شیرین و سرشار از تجربه ی انها . و تصمیم گیری هایی از روی عقل و منطق نه هوس ؛؛شهوت ؛؛ احساسات . »» فکر نمی کنم تعریف اشتباهی باشه .
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
با درود؛بهاره،سرکار می گویید که سخنان بنده همیشه برای شما روشن است و شما پاسخی برای شما ندارم .
بسیار خوب؛اما به هر چی می پرستید و باور دارید،یک پرسش از شما دارم:
آیا این دوستی و ارتباط میان پسر و دختر که( به زعم من عادی و طبیعی و از نظر شما حرام و گناه است) مطلب مهم و حیاتیی است.
ببینید،آخر چگونه بگویم تا بفهمید،یعنی اکنون ما مشکلات مهم تر و اساسی تری در پیرامون خویش و در جامعه نداریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی همه چی حل است؟؟!!عالی است؟؟؟
اصلا به من ناآگاه بفرمایید تا ببینم کدام مسأله و مورد در کشور درست شده که مهم تر هم بوده،و حالا فقط مورد ارتباط میان دو جنس باقی مانده است؟؟؟!!!
خوشبختانه آنچه در جامعه می گذرد و بیشتر هم می شود،و بسیار هم طبیعی و زیباست مؤید درستی سخن من است.
زمان هر چیزی را حل می کند و مردمان نیز راه درست را پیدا می کنند،امری و کرداری کاملا عادی و معمولی که برخاسته از غریزه زیبا و کارای جنسی و شهوت و عشق است،که اینقدر نباید در اطراف آن جار و جنجال کرد و با سلاح دین با آن مخالفت کرد؛
آخر عزیزم،این که اظهر من الشمس است!!!شما که بلدید با رایانه کار کنید و اینترنت را می شناسید،خواهشا و بدون لج بازی در این باره اندکی بیندیشید.خواهش می کنم!