RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hooda
به نظر من اینها مشکلاتی نیست که بخواین با هم جر و بحث کنین
آیا شما دقیقا اون چیزی هستین که اون ایده آلش بوده ؟
نمیدونم, چون تا به حال اعتراضی نکرده که من اینجوری نمیخواستم؛ اون فقط وقتی عصبانیه اعنراض میکنه، اون موقع یه حرفایی میزنه که هر کاری کنم هم یادم نمیره
توقع زیاد نداشته باشین
با هم بسازین
حیفه به خدا حیفه
الان ممکنه خانوادت باهات موافق باشن و تاییدت کنن ولی دو روز بعد که آب ها از آسیاب افتاد به نحوی از انحاء میان و مذمتت میکنن
ممکنه بگی خانوادت هستن و یه عمر بزرگت کردن ولی باز هم همین ها هست
با شوهرت باش پشتیبان شوهرت باش
وقتی بری سر خونه و زندگیت میفهمی چی میگم
آخ که این حرف رو چقد آقای ما هم میزنه منم میگم سالی که نکوست از بهارش پیداست
آداب معاشرت یعنی چی ؟
عمل خلاف اخلاق انجام میده ؟
خلاف اخلاق نه ولی نمیدونم چه جوریه که هر کاری انجام میده یه دلخوری پیش میاد، خسته شدم بس پشت سرش اومدم حرفاشو درست کردم که نه همچین منظوری نداشته....
فحاشی میکنه ؟
مردم رو با بی ادبی خطاب میکنه ؟
یا اینکه دیگرون خیلی ازش توقع دارن که از توانش خارجه ؟
نخیر در توانش هست؛ توان اون خیلی بالاتر از این حرفاست
شما دوست داشتین شوهرتون یک قدیس باشه ؟
قدیسه نمیخوام چون خودم کامل نیستم اما انتظار دارم که وقتی تذکر میدم بهش عمل کنه.
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
شوهرتون طلبه هست برین سر خونه زندگیتون میفهمین که چی میگم
اینقدر سرش شلوغ میشه اینقدر مردم بهش مراجعه میکنن که حد نداره
آدمی که این مشخصه ها رو داره نیازمند کمک بیش از حد شماست
معمولا خانواده ها از هم توقعاتی دارن ولی به قول معروف همه چیز که نباید ایده آل باشه آبجی
فکرت رو بده به چیزهای خوب به زندگی در کنارش
البته اگه من رو کسی میدونی که خیرخواهت هستم
همین که هیچ اعتراضی نمیکنه شک نکن که خیلی دوستت داره که کاستی هاتو به چشمش نمیاره
خوش به حالت
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
چه مشخصه ای داره که نیازمند کمکه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تا خدا چی بخواد.....
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
مشخصه های یه طلبه
وقت کم
مشغله زیاد
رجوع زیاد مردم
توقع زیاد دور و اطرافیان
تا خدا چی بخواد یعنی چی ؟
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
گفتم که کاری از دستم برنمیاد...
ببینم چی پیش میاد
قراره بابام باهاش صحبت کنه هر وقت زنگ زد؛ ببینم چی میگه و با چه لحنی جواب میده؛ بابام هم با چند نفر مشورت کرده و الان دیگه اصلا راضی نیست من برم شهر همسرم....
از اینکه وقتی این حرفا رو بهش میگم خیلی خونسرده عصبانی میشم؛ من شب و روزم گریه است اما اون.... انگار که نه خانی اومده نه خانی رفته
حتی باباش زنگ نمیزنه بگه تکلیف عروسیمون چی شده چقد عقب افتاده؛ بلاتکلیفی خیلی سخته؛
من دلم میخواست اینجا باشه و خودش حرف بزنه که معلومه نمیخواد با عنوان خودش بیاد؛ منم بیشتر از این نمیتونم اینجا باشم؛ فکر کنم همه ی حرفا رو هم گفتم؛ جالبه حتی از من نپرسید ایمیلت چی بود!!!!
عاشق همین سوتی های تابلوتم
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
عاشق همین سوتی های تابلوتم ؟؟
زندگی خودته می خوای با ورود دیگرون خرابش کنی بسم الله
شما باید پا فشاری کنین توی ازدواجتون
من از شوهرتون خبر ندارم که بخوام در موردشون حرفی بزنم
ولی توصیه من این بود
فکر میکنم دوست ندارین من چیزی بگم
چشم چیزی نمیگم!
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
میشه یه کوچولو هم که شده خودتو بذاری جای من؟
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
جای شما چرا ؟
آیا شما مثل من اجازه دخالت هیچ کس توی زندگیتون رو نمیدین یا اینکه پشت سر خانوادتون پنهان میشین ؟
من شوهرمو خیلی خیلی دوست دارم من خودمو وقف شوهرم کردم
توی این دوره زمونه که بهش میگن آخر الزمان مگه شوهر خوب پیدا میشه ؟
من تمام توان و تلاشم رو گذاشتم روی زندگی مشترکمون که خدا هم گفته جهاد زن همینه
هر وقت شما تونستی این کارها رو بکنی و خودت خواستی شوهرت رو با همه حجمه ها و گفته های دیگرون اون جوری که هست بخوای میتونی از من توقع داشته باشی که من هم یه ذره جای شما خودم رو قرار بدم
تجربیات همین جوریبه دست نمیاد خودت باید در مورد زندگیت تلاش کنی خودت نه پدر نه مادر نه برادر و نه خواهر
خودت حلال مشکلاتی
شوهرت رو بچسب و تنهاش نگذار
وفتی پرده ها افتاد میفهمی که چقدر خوب کردی که پشتیبان شوهرت باشی
شما باید جوری باشی که اگر دنیا هم اومد در مورد شوهرت بد گفت باز هم خاطر خواهش باشی وگرنه با ذره ای شک باز همون آش و همون کاسه هست
در ضمن بدون هم من و هم شما زن هستیم باید مطیع شوهر باشیم نه اینکه مطیع پدر و مادر و.....
اینها وظیفه دینی هست نه اینکه من از خودم بگم
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
1- همسرت دروغگو نیست فقط کمی زیادی ملاحظه کاره و این مساله بعد ازدواج کم کم حل میشه اگه شما خیلی راخت چند بار باهاش موضوع رو مطرح کنی
2- بعضی ها واقعا ندارند .....
3- طلبه ها واقعا خوبن !!!! خدا رو شکر کن و بچگی نکن
4- قهر کردنش هم طبیعیه چون احساساتیه چون عاشقته چون توقعش از تو بیشتر از ایناست
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
arch girl عزيز سلام
عزيزم وقتي خانوم هدي تنها پاسخگوي شماست و مثل يه طلبه پر از آيه و حديث و آشنا به زندگي و شرايط اونهاست و يه روز قبل از شما عضو سايت شده. يكم با احتياط تمام مسايل رو بازگو كن. شايد .... نبايد به اين سرعت اعتماد كني. شايد با يه دروغ ديگه روبرويي.
يكم بيشتر دقت كن
موفق باشي.