گل یاس وقتی خانواده ات رو می کشی وسط همین میشه دیگه
اختیار زندگیت دیگه دست تو نیست
همون طور که تو تحت فشاری از جانب خانواده ات همسرتم تحت فشار از جانب خانواده اش شک نکن
باید یه تصمیم جدی بگیری و محکم پای حرفت وایستی
نمایش نسخه قابل چاپ
گل یاس وقتی خانواده ات رو می کشی وسط همین میشه دیگه
اختیار زندگیت دیگه دست تو نیست
همون طور که تو تحت فشاری از جانب خانواده ات همسرتم تحت فشار از جانب خانواده اش شک نکن
باید یه تصمیم جدی بگیری و محکم پای حرفت وایستی
گل یاس
شما تا وقتی بذاری دیگارن برات تصمیم بگرین همین وضع و اوضاعت خواهد بود
انقدر از خودت توانایی نداری که عنان زندگیت رو سپردی دست دیگران
بله..حرف بزرگترها احترام داره اما اونا که قدیسه نیستن..اونا هم آدمن و ممکنه اشتباه بکنن.
برای پدرت توضیح بده که منم مقصر بودم.همه برداشتهای اونا از حرفای شماست
شما خوب بود میرفتی پش وکیل میگفتی نه طلاق نه مهریه
فکر میکنی مثلا خیلی کار خوبی کردی که گفتی طلاق نمیخوام اما مهریه ات رو گذاشتی اجرا؟
شما با همین تحت فشار بودنات زندگیت رو خراب کردی
اون موقع هم که از دست همسرت ناراحت بودی و تحت فشار بودی زدی تو صورتش
کمی اراده داشته باش
بگو حرف شماها متین اما من نمیخوام پای شوهرمو به داگاه باز کنم
کمی هم از ایرادای خودت بگو و از خوبیهای شوهرتم بگو
بگو ما زن و شوهریم و دعوامون شده
یه مدت که از هم دور باشیم مشکلمون حل میشه
گل یاس جان،یادته اون زمان که عموتون داشتن میرفتن با خونواده شوهرتون صحبت کنند چقدر هممون خوشحال بودیم و میگفتیم که قدر این عموتو بدون و خدا خیرش بده و......
یادت نره که اونا در چه شرایطی این تصمیم رو گرفتن؟این عمو با همن عموی قبلی که فرقی نکرده،کرده؟!
پس یه کم منصف باش .
درست یا غلط سعی میکنند کاری رو انجام بدن که فکر میکنند به صلاح شماس.
خیلی با آرامش و حفظ احترام باهاشون صحبت کن تا بهترین نتیجه رو بگیرین.
گل ياس...يه بار ديگه سلام.
از وقتي كه اين تاپيكو باز كردي ميخوندمت.اما دلم نميخاست واست نظر بزارم.ميدوني چرا؟ميدوني چرا مشاورا هم نميان نظر بدن؟اصلا ميدوني چرا زندگيت به اين جا رسيد؟من دو تا دليل عمده ومشكل در اخلاق شما ميبينم كه مطمئنم اگه از همسرتم جدا بشي وبري با بهترين مرد عالمم ازدواج كني بازم زندگيت همين شكلي ميشه:1.حرف درست رو گوش نميكني. 2.حرف علط رو كه عموما هم از احساسات خودت يا اوني كه داره بهت راهنمايي ميده نشات ميگيره سريع گوش ميكني! واين ميشه نتيجه اش!
يادت مياد توتاپيك قبلي بهت گفتم وقتي پاي بزرگترا باز ميشه به يه زندگي متاسفانه به جاي اين كه مشكل اون زوجو حل كنن عرصه تبديل ميشه به انتقام كشيهاي شخصي!ديدي شد؟
گل ياس اگه قراره بزاره پدرت يا عموت يا هر كس ديگه اي برات تصميم بگيره مطمئن باش هيچ وقت مشكلت حل نميشه.من اينو از همون روزي كه گفتي عموم ميخاد بره صحبت كنه ميدونستم اما بازم گفتم شايد با اون غليان احساسي كه شما داري اين جوري برات بهتر باشه،اماحدسم درست بود.
خوب حالا مثل يه زن بالغ عاقل بشين با خودت فكر كن...همه اش نيا تند وتند بگو من زندگيمو دوست دارم،من شوهرمو ميخام!كه از اين حرفا آبي گرم نميشه!
گل ياس تو نياز داري كه عاقل بشي،كه عواقب تصميم گيرياتو بپذيري،كه عنان زندگيتو خودت بگيري تو دستات.با اين تاثير پذيري كه در تو وجود داره هرگز نميتوني در زندگيت حتي زندگي شخصيت موفق باشي.
چرا به جاي وكيل نرفتي پپيش مشاور؟
چرا ميخاي با جبر زندگيتو درست كني كه هيچ وقتم نميشه!
عزيز دل...زندگي مشترك بين دونفره خيلي پيچيده است وتو داري تو اين پيچيدگي دو سه نفر ديگه رو هم كه اونها هم پيش فرضهاي ذهني خودشونو دارن دخيل ميكني .
به جاي اين كه هي تصميمهاي احساسي بگيري وبعدشم كاسه ي چه كنم چه كنم بگيري دستت بشين وعاقلانه فكر كن.
براي نشون دادن حسن نيتت به همسرت در اولين قدم جلوي اجراي مهريه اتو بگير.
بعدش برو پيش يه مشاور مجرب.
لازمم نيست با هر عمل همسرت يه عكس العمل نشون بدي.صبر داشته باش.طول ميكشه اما اول بايد راهشو پيدا كني.اما اين راهي كه تو داري ميري به تركستانه....
سلام زن امیدوار
خیلی ممنون که نظر دادین
از یه حرفتون خیلی ناراحت شدم و اون اینه که هیچ یک از مشاوره ها اینجا نظر نمی دن چرا چون حرف گوش نکردم
اخه کی یه مشاور اومده تو تایپکه من نظر داده که من گوش نکردم کسی که میره پیش مشاور ایا یک ادمه کامله؟
خب مشکل داره که میره پیشه مشاور
منم مشکل دارم درسته ولی کی به جز افراده عادی که خوب نظر هم میدن کی اومدن یه حرفی به من بزنند؟
با حرفه اخرتون موافقم من می خوام شوهرمو وادار کنم که دو تایی با هم بریم پیشه مشاور
مریم جان از دیشب رو حرفت فکر می کنم
امروز با قاطعیت تصمیم گرفتم برم پیش وکیل و ازش بخوام مهرمو اجرا نذاره
اگه برم وکیل قبول می کنه؟
احضاریه نره به دست شوهرم نرسه:302:
گل ياس جان در يكي از تايپكهات نظر كارشناس babyرو با هم ميخونيم:
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
بهتره شما تماس بگیری و ازشون بخواید به شما کمک کنه که ایرادتون رو مرتفع کنید.
در این برهه بتونید با کمک هم زندگی رو دوباره شروع کنید.
اوهم الان داره به این فکر می کنه که چرا همسرش تماس نگرفته.
البته بعد از تماس لازم نیست عجز و ناله کنید. تماستون کوتاه باشه و فقط وقتی رو تخصیص بدید که همدیگه رو از نزدیک ملاقات کنید.(هیچ گله گذاری ، برچسب زدن ، یادآوری گذشته و.... نباید در این تماس و ملاقات صورت بگیره فقط قول و قرار برای رفتن نزد یه مشاور)
بجز این سیلی و قهر همسرتون ، بنظر میاد مشکلات لاینحلی در طول این سه سال تلنبار شده که باعث واکنشهای اینچنینی شده. لذا بهترین اقدام اینه که با هم نزد مشاور برید و برا بهبود اوضاع وقت مشترک بگذارید.
اما شما چي كار كردي؟آخرش به اين نتيجه ريسدي كه من به هيچ وجه تماس نميگيرم!بعدم ميگي كي يه مشاور اومده تو تاپيك من نظر داده ومن گوش نكردم!!اينم نمونه ي عيني اش...
گل ياس من:ما هيچ كدوم دلمون نميخاد تو رو ناراحت كنيم،علي الخصوص من يكي!چون خودمم مشكل تو زندگيم زياد داشتم.اما....وقتي ميبينيم گوش نميكني،چي كار كنيم آخه؟دلمون ميسوزه،حرص ميخوريم!وميايم واين جوري يه پست تند ميزاريم تا شايد يه كم به حودت بياي.
در ادامه:لزومي نداره همسرتو وادار كني بياد پيش مشاور.خودت تنهايي برو.[b]
بازم ميگم بايد تلاش كني تا بالغانه رفتار كني اين نياز به كمك يك متخصص واونم رو در رو داره نه از راه نت.
موفق باشي
معلومه كه قبول ميكنه!تو اونو استخدام كردي نه اون تو رو...
يالله دختر تا دير نشده دست به كار شو:72:
اگرم وكيل گفت من سعي ميكنم با مهريه بندازم تو سازش باور نكن.نميشه،ولله نميشه
مرسی زن امیدوار که این همه زود جواب دادی:302:
من امروز حتما میرم
شما درست می گید اگه مریم دیروز اونطور تند با من برخورد نمی کرد سرم به سنگ نمی خورد
به پدرم گفتم که جلوی این کارو می خوام بگیرم بابام اول دادو بیداد کرد ولی من گفتم می خوام منتظرش بمونم
دلم بهم میگه میاد
دعا کنید:323:
زندگیمو دوست دارم به پدرم حرفای شما رو گفتم و بهش گفتم که دوست ندارم پای شوهرمو به دادگاه بکشونم
فقط دعا کنید پرونده ام به دادگاه نرفته باشه
می دونید از چی می ترسم وکیل بهم می گفت دادگاه اس ام اس میزنه به شوهرت
می گم اگه اس ام اس رفته باشه چیکار کنم :316:
گل یاس عزیز سلام
نگران نباش اون کاری که الان درسته رو انجام بدید. هر چه سریعتر.
اگر هم اس ام اس رفته بود به همسرتون بگید خیلی عصبانی بودید و هیجانی برخورد کردین. فقط تقصیر رو گردن بزرگترها نندازید تا کینه ایجاد نشه.
هر چه زودتر با هم برید مشاوره
موفق باشی عزیزم:72:
:302:میدونید چیه مادرم راضی نیست میگه اگه بری خونه شوهرت بازم این روزو داری
خانوادم تا می بینن من دلم پیشه زندگیمه می گن بچه نداری که چرا پایبنده این زندگی هستی
می گم زندگیمو دوست دارم می گن تا حالا دوست داشتی چی شده
به خدا دارم دیوونه میشم
باور کنید شوهرم این همه اذیتم نکرده که خانوادم می کنند
می گن تو دخالت نکن
اخه همچین چیزی امکان داره
بابام میگه اگه بیاد تو رو نمیدم
به من میگه خوب گوشاتو باز کن من تو رو به اونا نمی دم:302::302:
اخه چیکار کنم:316:دارم دیوونه میشم
احضاریه بره دست شوهرم برسه چی
:302::302::302::302::302: