RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
uuuu
زندگی رو اون طوری نگاه کن که باهاش به آرامش میرسی.
الکی بحث سر اینجور مسائل نکن.
تو وقتی یه کاری رو میخوای شروع کنی، اول توکل میکنی به خدا که خودش دستت رو بگیره. بعد هم تلاش و تلاش و تلاش ، همراه با امید.
همین چیزها رو (توکل، تلاش، امید) یکی اسمش رو میگذاره دعا. یکی اسمش رو میگذاره تلاش و کار. یکی ...
بیخیال این اسم ها.
هر جور به آرامش میرسی.
شاید معنای دعا تو ذهن تو، با مال من خیلیییییی فرق داشته باشه. پس اون راهی رو برو که برات بیشترین آرامش رو داره و تو تجربه هات فهمیدی بهترینه.
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
شاید طرز گفتن من غلطه که منظورمو خوب نمیگم.
ببین شما هر چیزی که میخوای اول باید راجبش فکر کنی..که ایا به صلاحته؟جنبه های مثبت و منفی قضیه رو هم باید ببینی...باید دربارش اگاهیتو بالا ببری..مطالعه کنی...با دیگران مشورت کنی.
اما همه اینها مطلق نیست و جا برای خطا و اشتباه هم هست.چون دید انسان محدوده...اینجا من به خدا توکل میکنم و ازش میخوام صلاحمو برام پیش بیاره.چرا؟چون شاید چیزی که الان از نظر من مطلوب هست شاید در واقع به صلاح من نباشه.
پس وقتی تو ازکائنات چیزی رو طلب میکنی
اولا نباید به خودت و دیگری اسیبی برسونه..اگه همچین چیزی بخوای برات انرژیهای منفی ساطع میشه.چراشو بهت میگم.
دوما باید اون مورد یا چیزی بهتر رو طلب کنی.
سوما باید چیزی که طلب میکنی در جهت خیر و صلاح همه باشه.
مثلا من اگه از ماشین همسایه خوشم بیاد و دعا کنم ای کاش همسایه مثلا بدهکار میشد یا مجبور میشد ماشینشو بفروشه تا من بخرم..یا دعام براورده نمیشه یا اگه براورده هم بشه تاثیر منفیش رو روی زندگیم میذاره.
چهارما باید مثبت دعا کنیم...یعنی نباید بگم من شکست نمیخوام..باید بگم من موفقیت میخوام...چون دنیا چیزی که روش تمرکزکردی بهت میده..مثلا اگه تو از ادم دروغگو بترسی و همش بگی نکنه با دروغگو برخورد کنم...کائنات نمیفهمه اونچه که تو روش تمرکز کردی ترسه و نمیخوای..کائنات فکر میکنه تو روی ادم دروغگو تمرکز کردی پس مرتب سر راهت ادم دروغگو میذاره.
پنجما ما مرتب در معرض درسهای زندگی هستیم..تا درسی که باید رو یاد نگیریم اتفاقات تکراری برامون رخ میدن.
ششما اگه خواسته ای داریم نباید نسبت به دیگران حس منفی داشته باشیم.اگه من در ارزوی فلان خونه هستم و دختر خالم همچین خونه ای میخره اگه من دربارش حس منفی داشته باشم مثلا بگه اه اه اون دختر بیعرضه همچین خونه ای خریده؟
در واقع من پیغام فرستادم که خریدن اون خونه مساوی با بی عرضگیه و من اون خونه رو نمیخوام.
تموم انرژی که ما میفرستیم مانند بومرنگ به خودمون برمیگرده.
پس باید به اونچه که به سمت کائنات میفرستی دقت کنی.
سوالی داشتی بپرس.
موفق باشی
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
شاید طرز گفتن من غلطه که منظورمو خوب نمیگم.
ببین شما هر چیزی که میخوای اول باید راجبش فکر کنی..که ایا به صلاحته؟جنبه های مثبت و منفی قضیه رو هم باید ببینی...باید دربارش اگاهیتو بالا ببری..مطالعه کنی...با دیگران مشورت کنی.
اما همه اینها مطلق نیست و جا برای خطا و اشتباه هم هست.چون دید انسان محدوده...اینجا من به خدا توکل میکنم و ازش میخوام صلاحمو برام پیش بیاره.چرا؟چون شاید چیزی که الان از نظر من مطلوب هست شاید در واقع به صلاح من نباشه.
پس وقتی تو ازکائنات چیزی رو طلب میکنی
اولا نباید به خودت و دیگری اسیبی برسونه..اگه همچین چیزی بخوای برات انرژیهای منفی ساطع میشه.چراشو بهت میگم.
دوما باید اون مورد یا چیزی بهتر رو طلب کنی.
سوما باید چیزی که طلب میکنی در جهت خیر و صلاح همه باشه.
مثلا من اگه از ماشین همسایه خوشم بیاد و دعا کنم ای کاش همسایه مثلا بدهکار میشد یا مجبور میشد ماشینشو بفروشه تا من بخرم..یا دعام براورده نمیشه یا اگه براورده هم بشه تاثیر منفیش رو روی زندگیم میذاره.
چهارما باید مثبت دعا کنیم...یعنی نباید بگم من شکست نمیخوام..باید بگم من موفقیت میخوام...چون دنیا چیزی که روش تمرکزکردی بهت میده..مثلا اگه تو از ادم دروغگو بترسی و همش بگی نکنه با دروغگو برخورد کنم...کائنات نمیفهمه اونچه که تو روش تمرکز کردی ترسه و نمیخوای..کائنات فکر میکنه تو روی ادم دروغگو تمرکز کردی پس مرتب سر راهت ادم دروغگو میذاره.
پنجما ما مرتب در معرض درسهای زندگی هستیم..تا درسی که باید رو یاد نگیریم اتفاقات تکراری برامون رخ میدن.
ششما اگه خواسته ای داریم نباید نسبت به دیگران حس منفی داشته باشیم.اگه من در ارزوی فلان خونه هستم و دختر خالم همچین خونه ای میخره اگه من دربارش حس منفی داشته باشم مثلا بگه اه اه اون دختر بیعرضه همچین خونه ای خریده؟
در واقع من پیغام فرستادم که خریدن اون خونه مساوی با بی عرضگیه و من اون خونه رو نمیخوام.
تموم انرژی که ما میفرستیم مانند بومرنگ به خودمون برمیگرده.
پس باید به اونچه که به سمت کائنات میفرستی دقت کنی.
سوالی داشتی بپرس.
موفق باشی
چند تا سوال؟؟؟
منظورت از کائنات چیه ؟؟
منظورت از درس همون امتحان معروف خداست؟؟
کائنات هم مگه اشتباه فکر میکنند .یعنی کائنات نمی تونن فکر ما رو درست بخونند
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
اولا دوست عزیز نیاز نیست تموم نوشته ی منو نقل قول کنی..اینجوری خیلی طولانی میشه.
دوما منظور از کائنات هر اونچه که در هستی وجود داره...اونچه که ما میبینیم و نمیبینیم...تموم انرژی و نیرویی که بین کل خلقت در حال گردشه...
نمیدونم منظورت از امتحان معروف خدا چیه اما منظورم از درس رو با یه مثال توضیح میدم.فرض کن برای یه نفر یه اتفاق مرتب تکرار بشه..مثلا این شخص مرتب هر کاری که شروع میکنه شکست میخوره..در حالیکه تموم مدت داشته مثبت اندیشی میکرده..معاملاتش رو با دقت انجام داده..اما هر بار شکست میخورده...
تو اگه جای اون ادم بودی چه حالی داشتی؟چه فکری میکردی؟و چی میگفتی؟
جواب بده تا برات توضیح بدم.
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
دوست من انقدر تو معنویات غرق شدی که از واقعیت دور شدی .
بهتره یکم وارد دنیای واقعی بشی و اطرافت رو یه نگاه بندازی .دورو برت پرن از آدمایی که مشکلاتی شبیه تو و چه بسا بدتر از تو دارن .
جدای از این بحثا .تو در دین افراط کردی و نتیجش شده تفریط امروزت .سعی کن بعد از این تعادل رودر هر زمینه ای حفظ کنی .
یه بنده خدایی تعریف میکرد یه مدت تو امامزاده کار میکرده .یکی رو اوردن امامزاده و بسته بودنش به ضریح که شفا بگیره .میگفت پرسیدم که چش شده گفتن پاش شکسته .من با تعجب بهشون گفتم امامزاده که شکسته بند نیست :311:.اول ببرین دکتر اگه خوب نشد بیارین اینجا شفا بگیرین .
اگر قرار بود خواسته ی همه آدما اجابت بشه هیچ مشکلی تو کره ی زمین وجود نداشت .
تو پست قبلیم گفتم که مذهبی نیستم .بازم میگم .ولی حالا که از دید دین داری پیش میری جنبه ی دیگشم نگاه کن .
اینطور فرض کن که شیطون دیده تو با خدا رابطه ی عمیقی داری(در حد افراط) خواسته تو رو با جدایی از اون دختر از خدا دور کنه و البته موفق هم شده .
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
من اگه جای اون ادم بودم میگفتم یه جای کارم ایراد داره و اون کار رو ول میکزدم
اره زیادی تو دعا و حاجت غرق شده بودم اما تصمیم گرفتم کل زندگیم رو تغیر بدم .به قول دوست خوبمون ican-ll نماز اول وقت و انجام واجبات از مجموعه دین و خدا برام کا فیه.میخوام بعد از این واقع بین باشم و با دعاهای الکی و من در اوردی خودمو قول نزنم.فکر نمیکردم روزی از دعا کردن خودم پشیمون بشم.
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
اما من میگم تموم کائنات دارن سعی میکنن که ما خودمونو بشناسیم..همه اتفاقات دارن به ما یه پیغامی میدن و اونا دارن تلاش میکنن اونچه که ما تووجودمون مخفی کردیم و تو سایه گذاشتیم رو ببینیم.
اون اقایی هم که مثال زدم هم چیزی تو وجودش مخفی کرده و الان تموم کائنات دارن تلاش میکنن یادش بندازن...ما باید خودمونو کامل ببینیم و بشناسیم..یکپارچه و کامل
اما این خیلی سخته...
شخصی بشدت به دیگران لقب ترسو بودن میداد..به نظرش دیگران زیادی ترسو بودن
این شخص بعدا با روشهایی کشف کرد در واقع این ترسو بودن که به دیگران نسبت میده صفتی هست که تو وجود خودش پنهان کرده...به یاد اورد زمانی که بچه بوده وقتی از اتاق تاریکی ترسیده مامانش باهاش دعوا کرده که بچه نباید بترسه..بعد همه کسایی که خونشون بودن مرتب بهش یاداوری کردن و سرزنشش کردن که نباید بترسی.
اون زمان اون فهمید برای تایید دیگران ترس رو مخفی کرد..پس اون یه نقاب از شجاعت زد در حالیکه ترس رو تو وجودش مخفی کرد.
اتفاقاتی که براش میفتادن تلاش میکردن بهش یاداوری کنن همچین صفتی رو مخفی کرده...
تنها با دیدن و پذیرش صفات میشه به ارامش رسید.و اتفاقات تنها دارن بهمون کمک میکنن خودمونو بشناسیم
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
بهار 66 حرفات تکونم داد.بسیار قانع کننده بود.
اما میخوام روش زندگیم رو تغیر بدم.
تا حالا همه چیز رو با دعا شروع میکردم اما به هیچ جایی نرسیدم .از این به بعد میخوام با یه روش جدید زندگیم رو شروع کنم .حداقل میخوام زندگی بدون معنویات رو تجربه کنم.از زندگی بیشتر لذت ببرم.میخوام فقط تا نوک دماغم ببینم
میخوام مصلحت و حکمت کارام تو دست خودم باشه.الان از دعا و خواستن بدم میاد فعلا میخوام تا جایی که میتونم از خرافات به دور باشم
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
من بعید میدونم متوجه منظور حرفام شده باشی.
من درباره دعا بحثی باهات ندارم...اینجا سایت مشاوره هستم و من دارم درباره خود تو حرف میزنم...
بیخیال.
موفق باشی