آخه خودمم نمی دونستم واقعا کارم درسته یا نه.یعنی ازون ور بوم افتادم؟
نمایش نسخه قابل چاپ
آخه خودمم نمی دونستم واقعا کارم درسته یا نه.یعنی ازون ور بوم افتادم؟
رایحه جان من نظر خودمو میگم شایدم درست نباشه.منظور من دعوا کردن و شکستن حرمت ها نیست.فقط با کمی ناراحتیتو نشون دادن میفهمید که غصه خوردی و احساس بدی داری.فکر کنم نرم برخورد کردی
به نظر منم باید بیشتر ناراحتیت رو نشون میدادی
ولی از اونجایی که معلومه،همسرت آدم صادقی هستن و این یه شانس بزرگه برای تو
همسرت گفتن که به خاطر وسوسه و کنجکاوی بوده.پس اگه هوسه،واسه یه بار بسه
پس دیگه همسرت فکر نمیکنم سراغ اینجور چیزا بره
همیشه شاد باشی:46:
به نظر من اين مشكلي است كه تو اين دوره و زمونه خراب ممكنه براي خيلي ها پيش بياد. يكي از دوست هاي نزديك من هم تازگي به اين مشكل برخورده و واقعا نمي دونه چطور برخورد كنه و از اين به بعد چطور رفتار كنه. از كارشناس هاي تالار خواهش مي كنم بياند و بگويند اگر كسي به اين مشكل برخورد، چطور بايد با شوهرش برخورد كنه؟ آيا بايد به روي شوهرش بياره يا نه؟ و كلا راه حل اين مشكل كه ديگه شوهرش سراغ اينكار نره چيه؟
رايحه،
ليلا موفق،
موردي كه براي رايحه يا شايد هر شخص ديگه اي اتفاق مي افته همونطور كه قبلا گفتم، اسمش رو نمي شه خيانت گذاشت و صرفا يك شيطنتنه... اما نكته مهمي در اين شيطنت هست كه چرا اتفاق مي افته!؟! عملا اونچه يك همسر بايد بعد از اين اتفاقات بهش فكر كنه و ريشه يابي كنه، اينه كه چرا اتفاق افتاد؟؟ كنجكاوي؟! كنجكاوي چه چيزي؟؟ چطور بار ديگه اتفاق نخواهد افتاد؟
معمولا نظر موافق اين نيست كه با شوهر اين موضوع رو در ميون بگذاريد چون نقطه هاي مبهم زياد مي شه... گاهي تجاهل در زمينه هايي از زندگي لازمه و البته بايد بدونيم كه هميشه، هميشه، هميشه تجاهل سخته!
در مجموع گفتن يا نگفتن، دردي رو دوا نمي كنه براي كسي كه مي خواد زندگيش رو ادامه بده...هر چند گفتن و باز كردن موضوع، مي تونه نقاط مبهم رو زياد كنه!
اما اين كنجكاوي ها به كجا بر مي گرده؟
- تنوع طلبي همسر، اين معمولا در موردهايي مثل شوهر رايحه، مصداقي نداره اما يكي از دلائل اين كنجكاوي ها مي تونه تنوع طلبي ذاتي يك مرد باشه، هرچند يك اشتباه مسلم مردانه به شمار مي ره! اما وجود داره و بايد حل بشه
- عدم رضايت عاطفي مرد از زندگي كه موجبات آنرا فراهم مي آورد كه مرد، زني را بصورت واقعي در دنياي بيروني، يا بصورت ذهني، جايگزين همسر خود كند! هر چند در حالت دوم مصداقي از خيانت در بين نيست اما اين جايگزيني موجب خواهد شد كه زندگي سرد شود و بايد اين مشكل توسط همسران شناسايي شود و ريشه يابي شود. گاهي اين عدم رضايت مربوط به مسائل عاطفي است، گاهي مسائل زناشويي و ... كه در هر مورد زن بايد آنرا ريشه يابي كنه و البته مرد هم بايد از اگاهيهاي لازم برخوردار بوده و سريعا كشش و كنجكاوي و يا هر چيزي كه اسمش رو مي گذاريم رو روي همسر خود منتقل كند!
- عدم رضايت از روابط زناشويي طرفين: گاهي عدم رضايت از روابط زناشويي به دلائلي مثل:
* غير حرفه اي بودن و اتكا به گفته ها و نا گفته ها
* تابو بودن روابط
* خجالت كشيدن در ايجاد روابط
* در نظر نگرفتن نكات يك رابطه زناشويي موفق
* ارضا نشدن
*عدم ارضا عاطفي به دنبال ارضا فيزيكي
* عدم زمانبندي مناسب
* تفكرات اشتباه و ترس از تجربيات جديد
* عدم آموزش و صحبت كردن در رابطه با موضوع
همه و موجب خواهند شد كه همسران نسبت به جراتي كه دارند از حريم خانواده دور شوند
- تحقير و بي اعتبار سازي همسر، اين خطايي است كه همواره با پرخاش هم همراه نيست و معمولا از طرف زنان موجب خواهد شد مرد از حريم خانواده دور شود
- كنترل شديد همسر، بعضي از زنان براي اينكه از نهال عشقشون مراقبت كنند، به جاي آنكه آنرا آبياري كنند، گلدان و خاك آنرا مناسب كنند، (در مورد عشق صحبت مي كنيم ها نه شوهر) با محدود كردن و كشيدن حصاري دور معشوقشان، آنرا محدود مي كنند! كاري كه به هيچ وجه نه تنها خوب نيست كه بد هم هست... تجسس مي كنند! موبايلش رو چك مي كنند! ايميلش رو بررسي مي كنند! خب مثلا اين بار توانستيد! دفعه ديگه مطمئنيد كه آي دي ديگري ندارد؟؟ آيا او همه چيز رو به شما خواهد گفت؟ يا اين گوشي رو چك كرديد! مطمئنيد يك گوشي ديگه در محل كار ايشون نيست؟؟ خودتون رو وارد زمينه هاي شك نكنيد كه انتهايي ندارد و تا روزگار زندگي شما رو تلخ نكند دست بردار نيست! اين خطا كه از طرف خانمها زياد ديده مي شود موجب خواهد شد كه مردان دور و دور تر شوند و به ارضا عاطفي نرسند...
- عدم گفتگوي صحيح و صريح/ وقتي زوج گفتگو نمي كنند واقعا معلوم نيست چه مي خواهند و چه مي بينند!
- عدم توجه به علائق طرف مقابل/ وقتي همسران بي توجه به علائق طرف مقابل خود، از فرمولها و راهكارهايي استفاده مي كنند كه بيشتر مصداق داروي مهر و محبت است تا دواي درد زندگيشان! مثلا زني علاقه مند به گل است...دوست دارد كه همسرش براي او گل بخرد، اما شوهرش هر بار براي او همه چيز مي خرد جز گل!!! يا برعكس مردي از بوسه هاي عاشقانه همسرش لذت مي برد، اما همسر او همواره او را بغل مي كند و دريغ از يك بوسه... و اگر هم بوسه اي هست بسيار ساده و از سر بازكني! شايد همين بوسه موجب آزار مرد ديگري شود! ببينيد همه فرمولها يكسان نيستند! و اين موجب عدم ارضا عاطفي همسران خواهد شد.
- عدم شناخت عواطف همسران از يكديگر! بسيار شايع است!!! وقتي زني عواطف شوهرش رو نمي شناسد، پس نمي داند اين عواطف ناشي از چه افكاري است و آن افكار تفسير چه موقعيتهايي است! پس نمي تواند موقعيتي را كنترل كند كه عواقب آن عواطف همسرش باشد... پس عواطف همسرش به دليل عدم شناخت، در كنترل او نخواهد بود و او نمي تواند موقعيتي رو ايجاد كند كه حس خوبي براي همسرش در پي داشته باشد! چون هرگز براي شناسايي عواطف شوهرش، (يا مرد براي همسرش) زمان نگذاشته است...
دلائل ديگري رو هم مي شه بر شمرد... اما فكر كنم مهمترينهاش رو گفتم!
بهتره به جاي اينكه بگيد و مچ گيري كنيد... ريشه يابي كنيد و مشكلات رو زود حل كنيد!
سوالي بود بپرسيد...
آقای sci این عکس العمل همسرمو چه طور ارزیابی می کنید؟.مثبت؟ منفی؟ یا نمی شه نظر داد؟
آیا من خیلی نرم برخورد کردم؟
دیشب که کمی تو خودم بودم اومد گفت مگه نگفتی منو بخشیدی؟.گفتم درکم کن.برای یه زن سخته.بعد برای اینکه ناراحت نشه گفتم من با این قضیه کنار اومدم اونم گفت نمی خواد کنار بیای تو باید باور داشته باشی که من دیگه سراغ این کارا نمی رم.منم گفتم من باور دارم که کنار اومدم.علتشو نمی دونم ولی یه ذره هم فکر نمی کنم تو گولم بزنی.
گفتم یه چیز ازت می خوام اینکه تنها به خاطر تعد متاهلیت نباشه که نری سراغش بلکه به خاطر خودت و نفس خودت.فکر می کنم تهذیب نفس احتیاج داری.البته زندگیمون گرد گیری احتیاج داره.
دوستان اینا نشونه خوبه یا بد؟.
من واقعا آرومم.بهش شک ندارم.ازون موقع که بهش گفتم آرامش گرفتم.
جناب دانشمند اگه دليلش اين دو مورد باشه چطور مي شه حل اش كرد؟
- تحقير و بي اعتبار سازي همسر، اين خطايي است كه همواره با پرخاش هم همراه نيست و معمولا از طرف زنان موجب خواهد شد مرد از حريم خانواده دور شود.
- عدم گفتگوي صحيح و صريح/ وقتي زوج گفتگو نمي كنند واقعا معلوم نيست چه مي خواهند و چه مي بينند!
رايحه،
عكس العمل شوهرت خوب بوده، نگذاريد مساله باز تر بشه و فراموشش كنيد!
اگر نمي گفتيد بهتر بود... اما خوب حساب دل و احساسه... كاريش نمي شه كرد! درست مي شه
حرفهاي شما خوب بوده و با توجه به اينكه با او گفتگو كرديد، بسيار خوب عمل كرديد و جاي تحسين داره!
ريشه يابي مساله، از خود مساله مهمتره!
ليلا:
آيين و اداب گفتگو رو ياد بگيريد.. همين!
جرات مندانه رفتار كنيد
ریشه یابی..............
ازین به بعد وقتی خونست حتی اگه کاری با هم نداشته باشیم نمی خوام بیام پای کامپیوتر مخصوصا همدردی
مگه با هم یه کار مشترک داشته باشیم
رایحه ی عزیزم؛ شرمنده که دیر رسیدم. اما همینکه الان آرامش داری؛ خیلی نشونه ی خوبیه؛ به شرطی که دنبال این باشی که چرا این اتفاق افتاد!
از آقای sci عزیز و محترم تشکر ویژه دارم و البته ازشون میخوام که در این مورد یه کم بیشتر توضیح بدن!
من به عنوان یک زن برای اینکه شروع کنم عواطف همسرم رو بشناسم؛ باید از کجا شروع کنم و چکار کنم. باید چه موقعیت هایی رو در نظر بگیرم و بیشتر روی چه مواردی تمرکز کنم.
ممنون میشم اگر پاسخم رو بدید.
- عدم شناخت عواطف همسران از يكديگر! بسيار شايع است!!! وقتي زني عواطف شوهرش رو نمي شناسد، پس نمي داند اين عواطف ناشي از چه افكاري است و آن افكار تفسير چه موقعيتهايي است! پس نمي تواند موقعيتي را كنترل كند كه عواقب آن عواطف همسرش باشد... پس عواطف همسرش به دليل عدم شناخت، در كنترل او نخواهد بود و او نمي تواند موقعيتي رو ايجاد كند كه حس خوبي براي همسرش در پي داشته باشد! چون هرگز براي شناسايي عواطف شوهرش، (يا مرد براي همسرش) زمان نگذاشته است...