-
RE: آخرین تلاشها
ستاره جون الان بابات مي فهمه كه كي براش بيشتر ارزش بايد مي داشته يعني متوجه مي شه كه تا خوش خوشونش بوده اون زن كنارش بوده همين كه بد حال شده گذاشته رفته . در ضمن اگر فكر مي كني كه بايد تخصصي مراقبت بشه از دكترش كمك بگير ببين اگه خودت نمي توني يك پرستار نيمه وقت براش بگير بهرحال پدرته و با تمام بديهايي كه در حقت كرده تو نمي توني انكارش كني نمي خواد كه وانمود كني دوسش داري ولي ازش مراقبت كن كم كم بهش علاقه مند مي شي مخصوصا كه وقتي كسي پا به سن مي زاره بچه تر و پاكتر مي شه و دوست داشتني تر به خصوص اگرالزايمر هم داشته باشه چون مثل يك نوزاد در حافظه اش چيزي ندارد وانگار كه تازه متولد شده و هر چه هست مال حال است و تو مي توني از اين خصوصيات پدرت استفاده كني و خودت و مادرت را در ذهن او ملكه كنيد
-
RE: آخرین تلاشها
سلام
امروز رو مود انرژی ام . به پدرم زنگ زدم ولی معمولی باهاش صحبت کردم . امروز ترم جدید کلاس زبانم شروع شد و یه استاد جدید داشتم که ازش خیلی انرژی گرفتم . به نظر امروز حالم بهتره ولی به این دوره ها عادت دارم بعضی وقتها خوبه و باز بعد از چند روز دوباره شروع میشه . ولی می خوام سعی کنم بد نشه . امیدوارم که بد نشه . این یک ماهه سرم رو با امتحانام گرم می کنم بعدش هم که وقت دکتر دارم برای مشاوره میرم که دیگه بد نشه . به انرژی مثبت تک تکتون احتیاج دارم . می خوام به زندگی بیشتر از مرگ فکر کنم تا شاید بشه به اون رویاهای قشنگ یه دستی برد. با برادرم صحبت کردم قرار شده نوبتی بریم پیش پدرم. راستی پدر و مادرم نمی تونند با هم دباره زندگی کنند. برام انرژی مثبت می فرستید مگه نه؟مرسی.
-
RE: آخرین تلاشها
ستاره جون
این افکار رو از خودت دور کن
همه ی ما مشکلاتی رو داریم این دلیل نمیشه که بخواهیم نا امید شیم.به آینده فکر کن که با تمام زیبائی هاش و اتفاق های باور نکردنی اش در انتظار توست.
در ضمن سی دی "راز" رو حتما نگاه کن.
زندگی مال توست پس با امید زندگی کن
-
RE: آخرین تلاشها
سلام ستاره خانم بزرگ!
من اومدم انرژی مثبت برات بفرستم!
راستش از اول همه مطالب تو و اهالی بی نظیر همدردی رو خوندم.اولش که اشکم در اومد!(زیادی احساساتیم!نه؟)
بعدش دیدم وای،چقدر این ستاره بزرگه!فکر کنم هم سن و سال خودم باشی ولی اساسی کم آوردم!!! خیلی کم پیش میاد من کم بیارما!تازه یه ذره هم از خودم خجالت کشیدم!
همین!
اومدم که بگم تو می تونی...
یقین دارم که می تونی...
یه هدیه که به هر کسی که خیلی دوستش دارم میدم!(البته مال من نیست!ولی آرامش بخش ترین بیتیه که تا حالا خوندم؛فکر نکنی کم شعر می خونما)
************
آنکه پر نقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
************
یه بار دیگه با دقت و با تمام وجودت بخون.چه حسی داری؟خوشحال میشم بهم بگی.
منتظر شنیدن خبرای خوب و شیرین زندگی ستاره محکم و با اراده می مونم...
موفق و موفق و موفق باشی خواهر دوست داشتنی خودم
برای همه کسانی که محتاج دعای تو هستن دعا کن...منو یادت نره!
-
RE: آخرین تلاشها
سلام *
راستش خیلی خوشحال و شگفتزده از این همه قدرتت شدم .
راستش ای 2-3 روزه آخر هفته رو خونمون نبودم تو این چند روز که تقریبا خلوت بیشتر با خودم داشتم به حرفایی که بهت زدم و شرایطی که تو داشتی خیلی فکر کردم.
خود من بخاطر یه سری رفتار غیر عادیه و شدیدا نامتعادل بابام که تو یه دوره ای خیلی تاثیر تو خراشوندن روح و روانم داشت(که اثراتش هنوز همراهمه) هنوزم که هنوزه ته دلم ازش مکدر و رنجیده ام .حالا اونوقت تو...
به نظرم خیلی کار بزرگ و تصمیم هوشمندانه ای گرفتی .
الان تازه از راه رسیدم و اولین کارم سر زدن به همدردی بود .
خیلی خسته ام ...
البته هیچ کس حق ندارن انرژی منفی از جمله ی بالام بگیره.
بعدا بیشتر بهم صحبت میکنم
خوش باشید وبه خوبی ها فکر کند.تا بلکه به گفته ی روانشناسا خوبی براتون پیش بیاد.
-
RE: آخرین تلاشها
خيلي خوشحالم افرين خيلي خوبه انشالله كه ديگه برنگرده
ما هم هميشه برات انرژي مي فرستيم فعلا انرژي امروز و بگير تا بعد
اين هم انرژي امروز
:82: اول يك ليوان چاي
:307: دوم يك كم ورزش
:123: سوم يك كم مي زنيم زير اواز تا تخليه شيم
:228: چهارم مي ريم مامانو يك بوس مي كنيم
:303: بعدش هم كمي مطالعه
:72: بعد هم به خاطر كارهايي كه كرديم يه شاخه گل به خودمون هديه مي ديم ( همون بحث پپسي باز كردن براي خودمونه :227: )
بعد هم يك چرت جانانه
-
RE: آخرین تلاشها
سلام عزیزم
مواردی که گفتی همش نشونه های افسردگی هست
نگران نباش با رفتن پیش یه روانپزشک و مصرف دارو حتما" حل میشه
من که خیلی نگرانتم و واست دعا میکنم
اینو جدی میگم
-
RE: آخرین تلاشها
سلام خواهر خوبم
خوشحالم از اينكه دختر قوي و معقولي هستي . چند روزي بود كه به تالار سر نزده بودم . راستش جاي تو و همه دوستان خالي رفته بودم زيارت امام رضا(ع) و آنجا ياد همه دوستان و بخصوص ياد تو كردم . با اين اراده قوي و هوشي كه تو داري مطمئن باش همه كارها روبراه مي شود.
اما در مورد پدرت ، آيا جز تو شخص ديگري هم هست كه بتواند از او نگهداري كند؟
اگر كه شخص ديگري هم از او نگهداري مي كند تو مي تواني گاهي اوقات به اوسر بزني و برخي از كارهايش را انجام دهي . ولي نگهداري تمام مدت از او با توجه به وضعيت خودت براي تو كمي سنگين است و فكر نكنم براي مدت طولاني مقدور باشد .
مواظب خودت باش
-
RE: آخرین تلاشها
عزیزم من مطمئنم که هم میتونی از پدرت مراقبت کنی هم روحیتو حفظ کنی
تو به خاطر رضای خدا این کارو بکن
جواب بدی رو با بدی نمیدن
ما هم در جایگاهی نیستیم که در این باره قضاوت کنیم
پدرت مطمئنا" از کارهاش پشیمونه
خدا حتما" به تو کمک میمکنه
-
RE: آخرین تلاشها
سلام ستار جان .توضیحات آقای سنگتراش و بقیه دوستان که از اعضا خوب و فعال کلبه همدردی هستند را خواندم(بگذار بگم افتخار داری که بهترینها به فکرت بودند.شوخی نمیکنم!)ولی اجازه بده همونطور که خودت خواستی یه راه غیر تکراری و قدیمی رو بهت معرفی کنم:{دعا تلفن شماست به خدا و شهود تلفن خداست به شما }
.اینقدر خودت را به خدا نزدیک کن که هیچ فاصله ای بین خودت و اون حس نکنی که فرصتی برای ناامیدی(که یکی از ترفندهای یک مغضوب رانده شده است)باقی نمانه!شاید اولش به نظرت سخت یا حتی بی فایده بیاد ولی دوران نقاهت بعد از عمل بهترین فرصت برای یه تولد دوباره و ارتباط با بهترن طبیب دنیاست .امتحان کن حتما موفق میشی .من امیدوارم!