RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام دوستان،
امروز 13 دی است...
پارسال همین موقع ها بود که بعد از یک شکست عاطفی از نظر روحی در شرایط بسیار بدی قرار داشتم. شدیداً نیاز به کسی داشتم که در اون شرایط راه درست رو نشانم بدهد. روزهایی که از تلخ ترین روزهای زندگیم بودند.
یادم هست به خدا گفتم که خدایا! من می دانم که اشتباه کردم و با نادیده گرفتن مسائلی مهم (همان سرنخ ها)، کار رو دست احساساتی دادم که ابتدا زیبا بودند، ولی عاقبتش اصلاً خوش نبود. گفتم خدایا دیگر نمی دانم چه کار کنم، خودت نجاتم بده.
و من دیدم که خدا کمک کرد! لطف های زیادی به من کرد، که یکی از اونها همدردی بود.
قبلتر به صورت اتفاقی اینجا رو پیدا کرده بودم. و در آن شرایط یاد همدردی افتادم. آمدم و تاپیک زدم. یادم هست خیلی زود فرشته مهربان پاسخی ارسال کرد. پاسخی که برایم مثل آب روی آتش بود و خیلی آرامم کرد. راهی که باید می رفتم در همان یک پست کاملاً مشخص بود و حتی نیازی به ادامه دادن تاپیک نبود.
کم کم شروع کردم به خواندن بقیه تاپیک ها و ماندن در اینجا برایم جالب شد.
یادم هست اولین پستی که در تاپیک شخص دیگری نوشتم برای پسری بود که اونم نام کاربریش حامد بود و مشکلش خیلی شبیه من بود.
خودم به خاطر مشکلاتی که بعد از جدایی پدر مادرم داشتم، چند تا تاپیک زدم. یک تاپیک هم داشتم که "آیا من تعصبی و بدبین هستم؟". عجب تاپیکی بود :311:
بعد هم شیدا حاتمی پیغام داد که بیا صندلی داغ. واقعاً خوش گذشت و اونجا من معتاد به همدردی شدم! :311:
من در این یک سال خیلی چیزها از همدردی یاد گرفتم. به نظرم نسبت به پارسال خیلی رشد کردم و خیلی آرامش به زندگی من آمده. با توجه به اتفاقاتی که برایم افتاده بود، اگر همدردی نبود، نمی دانم الآن چه حال و روزی داشتم.
می خواهم تشکر کنم! دوست دارم اسم تک تک شما دوستان که در این یک سال همراه من بودید رو بنویسم و تشکر کنم. چون از همه تون من آموختم. و بزرگترین درسی که از شما گرفتم، همدلی و همدردی خالصانه بود!
چون نمی شود اسم همه رو نوشت، اجازه بدهید از 3 نفر تشکر ویژه بکنم:
مدیر همدردی گرامی،
تشکر از شما به خاطر ایجاد این تالار نمونه و مدیریت آن که حالا بیشتر درک می کنم چقدر برای شما پرزحمت و طاقت فرساست.
تشکر از شما به خاطر تک تک پست ها و مقالات پربار و آموزنده ای که در تالار ارسال می کنید که مطالعه و تفکر روی اونها باعث رشد اعضاست.
و در آخر تشکر از شما به خاطر اینکه به من اعتماد کردید و اجازه دادید با تجربه کردن مدیریت تالار، حس مسئولیت پذیری و مهارتهای ارتباطی رو بیشتر بیاموزم.
فرشته مهربان گرامی،
فکر می کنم در توضیحات اول پستم مشخص بود که چقدر شما به من کمک کردید و از بازگشت به راهی اشتباه نجاتم دادید. متشکرم!
و تشکر به خاطر تک تک پست های شما که از اونها مسائل زیادی یاد گرفتم.
در امور مدیریت تالار هم زیاد مزاحم فرشته مهربان شدم و ایشون به من کمک های زیادی کردند که ازشون واقعاً ممنونم.
آنی گرامی،
انسانی خودساخته با تجربیاتی زیاد و گرانبها، مادری دلسوز و مهربان.
بسیار پست های شما رو می پسندم و همه رو مطالعه می کنم.
همیشه نسبت به من لطف داشتید و همیشه نه تنها من، بلکه همه اعضا رو درک کردید.
آشنایی با تفکر شما همیشه تاثیر مثبتی روی من گذاشته و برایم آرامش بخش بوده.
از شما ممنونم خانم آنی!
دوست دارم کلی اسم بنویسم، ولی می ترسم کسی رو جا بیاندازم.
دوستان همدردی، امیدوارم که این تالار با کمک شما سالیان سال فعال باشد و به مردم خدمت کند.
راستی در یک سال گذشته مدت زمان آنلاین بودن من "1 ماه, 1 هفته, 6 روز, 17 ساعت, 46 دقیقه, 21 ثانیه" بوده و بیش از 1700 ارسال داشتم که فکر می کنم باید مدال معتادترین عضو همدردی به من اهدا بشود! :)
می بخشید که پستم طولانی شد.
یکی از دوستان پرسیده بود که تولدت کی هست؟
اجازه بدهید تولد خودم رو نگویم، ولی تولد hamed65 روز 13 دی است! :)
hamed65 تولدت مبارک!
شاد باشید!
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام دوستان خوبم
بدجوری گرفتار شدم و دارم داغون میشم شک و دودلی داره عذابم میده نمی ودنم حق باکیه؟ ایا باور کنم یا نه این چیزایی که می بینم و می شنوم؟
به دعای تک تک شما عزیزان نیاز دارم تا درست تصمیم بگیرم و از این شک بیرون بیام
برام دعا کنید که خدا خیلی زود بهم یه نشونه بفرسته تا توی انتخابم و انجامش اشتباه نکنم
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
هاله جونم اگر فکر می کنی کاری از دستمون بر میاد ، و می تونیم کمکت کنیم یه تاپیک بزن تا در موردش صحبت کنیم عزیزم:46:
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام عزیزم
خیلی دوست دارم تاپیک بزنم ولی متاسفانه داستان اینقدر طولانی هست که زمان و حوصله توضیح دانشو ندارم و اینکه راستش توی تالار روم نمی شه بگم از حماقتم که خودم کردم و حالا دارم چوبشو اینطور میخورم پس بسنده می کنم به این چند خط و التماس دعا دارم و اگر درست شد شاید که نه حتما میام و کل داستانمو میگم و جز اون دسته از تاپیکهای به نتیجه رسیده که کلی توش تجربه های تلخ و شیرن هست
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام به همه دوستان خوب همدردی
خوبید؟خوشید؟سلامتید؟من نبودم خوش گذشته بهتون؟
خــــــــــــــــــــب... اگه خاطرتون باشه دوهفته پیش حال وروز خوبی نداشتم وشدیدا دپرس شده بودم.یه وقت ازمشاوره
گرفتم وجلسه اول به خوبی پیش رفت ونسبتا بهترشدم بعدش هوای مسافرت به سرم زد وتواین فصل کاری دل رو زدم
به دریا وبه مدت یک هفته سفری کردم به شیراز... جای همگیتون خالی، چقدرهم خوش گذشت!:310:
وحالاکه برگشتم حس می کنم حالم خوبه ودیگه اون احساسات عجیب وغریب به سراغم نمیاد(گوش شیطون کر)تصمیم
دارم به مشاوره ام هم ادامه بدم.
راستی نگران شب بارونی هم نباشید،حالش خوبه خوبه... فصل امتحانات هست و تا آخرماه جاری سرگرم درس
ومشقشه!
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام داملا جون
خوش امدي
خوشحالم كه دوران دپرسي رو پشت سر گذاشتي.انشالا هيچ وقت به اون دوران بر نگردي:323:
انقده دوست دارم بدونم داملا يعني چي؟
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام.
داملای عزیز، جات خیلی خالی بود.
خوشحالم که با انرژی مثبت برگشتی.
ایشالا همیشه شاد باشی و در تالار حضور داشته باشی تا به بقیه هم انرژی بدی:46:
آویژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژه!
کجایی دوس جون؟ جات خالیه.
(پیام خصوصیت رو چرا بستی؟!!)
بسی نگران و دل تنگت شدیم.:72:
هاله جان ما منتظریم ببینیم مشکل حل شد یا نه.
امیدوارم با خبرای خوش خوشحالمون کنی:72:
به به!
جناب مهاجر تشریف فرما شدن!
خوش آمدید بعد از مدتها دوری از تالار:72:
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام به همه دوستان و ممنون از دختر مهربون كه واقعا مهربونن
يه يك ماهي ميشه كه اينترنت نداشتم ، دلم برا همه دوستان و اين فضا تنگ شده بود شديد ...
انشاالله هه خوب و سرحال باشن
به داملا هم سلام ميكنم و خوش آمد مي گم و انشاالله كه هميشه همينطور شاد و پر انرژي باشه ...
واي كه همدردي چقدر باحاله ...
:72::72::72::72::72::72:
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
اللهم اشف مرضانا خصوصا مريض المنظور بحق السجاد (ع) و بحق باب الحوائج موسي بن جعفر (ع)
آمين يا رب العالمين :323: