RE: با او چه برخورد و رفتاری داشته باشم؟
سلام،
بهار خانم، شما در این حد به ما اطلاعات دادید که پسری مزاحم شما شده.
تهدیدتون می کند که یک مسئله ای رو به پدرتون بگوید، و با این تهدیدها می خواهد برای مثال شما رو راضی کند که با ایشون بیرون بروید.
اول اینکه ظاهراً رابطه ی شما و پدر مادرتون صمیمانه نیست و در آینده باید حتماً روی این مسئله کار کنید.
یک دختر اگر نخواهد به پدرش به عنوان یک پشتوانه و پناهگاه نگاه کند، به چه کسی باید پناه ببرد؟
این آقا پسر هم این قضیه رو فهمیده و می خواهد با تهدیدهایی شما رو به سمت و سویی که می خواهد بکشاند.
شما از همان اول نباید اینقدر جلوی ایشون ضعف و ترس از پدر رو نشان می دادید.
حل این مشکل خیلی هم سخت نیست.
بهترین راهنمایی ها رو دوستان کردند. بهترین راه این هست که یا خط خودتون رو عوض کنید، و یا گوشی رو طوری تنظیم کنید که ایشون دیگر نتوانند تماسی با شما بگیرند.
و در ضمن، هر کاری هم که کرده باشید، و هر چقدر هم که پدر شما سختگیر باشد، اینکه پدر شما با خبر بشوند، خیلی بهتر و کم خطر تر از این است که شما دوباره با چنین آدمی ملاقاتی داشته باشید.
به نظرم شما از پدر خود یک هیولا ساختی و می ترسم که این تفکر شما رو در چنگ گرگها بیاندازد...
موفق باشید.
RE: با او چه برخورد و رفتاری داشته باشم؟
نازنین جان
میدونم که میخواد با این کار منو تحت فشار بذاره.نه پدرم اگه بفهمه عموم ازجریان خبرداشته با اونم دعوای حسابی میکنه.
جناب حامد65
درسته ودقیقا مسئله اینجاست که اون اخلاق پدرمو کامل میشناسه و گرنه اگه میدونست پدرم همچین اخلاقی نداره ازاین در وارد نمیشد.خیلی از این شناخت رو خودش تو برخورد با پدرم بدست اورده.
بله جناب حامد،من خیلی دوست داشتم راحت به پدر و مادرم میگفتم ،معذرت هم میخواستم ازشون،در حد خودش مجازات هم میشدم،اگه اینطوربود که مشکلی نداشتم انقدم استرس نمیکشیدم.اما پدر من اصلا اینجور نیست که اگه بود عموم بهم میگفت خودم یا خودش قضیه رو به پدرم بگیم.
پدرم اخلاق خوب هم داره اما اخلاق بدش هم خیلی بده.
نمیدونم چرا تا این موضوع پیش میاد احساس ضعف میکنم.هرچی به خودم میگم اگه گفت هم انکار میکنم اما میدونم اون لحظه چنان حالم بد میشه که نگفته پیدا میشه واقعیت چی بوده ضمنا پدرم اصلا امون نمیده من انکار کنم.
الانم دلم میخواد اون پسر بمیره.بره زیر 18 چرخ...میدونم غیر منصفانه است اما اینم انصاف نیست من انقد استرس بکشم.میدونم عین پیرزنا نشستم نفرین میکنم ولی خیلی سختمه.
واقعا ازاین بازی مسخره و بچگانه خسته شدم.ازاین که هی بیاد یه ...
من فقط بابت پدرو مادرم دستم بسته است وگرنه به اب خوردنی شمارم رو عوض میکردم
RE: با او چه برخورد و رفتاری داشته باشم؟
سلام بهار جان
ببین از دو حال خارج نیست:
یا شما اشتباه کردی و از روی جوانی خطایی کردی که حالا اون داره ازش سوء استفاده میکنه
یا اینکه اساسا کار بدی مرتکب نشدی و از واکنش پدرو مادرت می ترسی
ببین دوست خوب من!
من پدر و مادر رو نمی شناسم که حرف دخترشون رو نادیده بگیرند، و به حرفای پسری که معلو نیست از کجا سرو کلش پیدا شده توجه کنن.
فکر میکنم شما صحبت کردن با پدر و مادرتو بلد نیستی.که خوب الانم وقتش نیست که بری از پایه یاد بگیری، ولی به صورت تستی و نکات کنکوری:311: یه چیزاییشو یاد بگیر و خودت رو برای موقعی که شاید ایشون راز شما رو فاش کنه آماده کن. (البته فکر نمیکنم ایشون چیزی بگه چون به خواستش که آزار شماست همین آلانم داره میرسه!!!
دقیقا نمیدونم مشکلت چیه، ولی من اگر جات بودم خودم میرفتم و با پدر و مادرم صحبت میکردم از مشکلی که این پسر برام ایجاد کرده میگفتم.
هیییییییییچ پدر و مادری راضی به رنج فرزندش نیست.
این غولی که از پدر و مادرت ساختی رو بشکن
شمارتو عوض کن، چون اراده اینو نداری که جوابش رو ندی و یا اس ام اس هاشو نخونی:324:
RE: با او چه برخورد و رفتاری داشته باشم؟
بذار یه چیزی بگم خیالتون راحت شه.خیلی قبلا نه الان،مامانم نسبت به همین موضوع شک کرد ازم پرسید که ایا ...........................؟به پدرم هم گفت.فقط بابت همون شک کردن 2هفته تموم روزگار منو سیاه کردن.
با یه بدبختی با کمک یکی از دوستام و حمایت خالم که ازجریان خبر نداشت و فقط میخواست کمکم کنه بهشون قبولوندم که نه اینطور نیست و اشتباه فکر کردن.نمیدونین چیکار که نکردن؟خیلی بد بود.تازه اونم در حد یه حدس کوچولو بود.اگه شدنی بود همون موقع جریانو بهشون میگفتم.وقتی باور کردن که ...........نبوده تازه یه کم اروم شدن.
پدرم حاضره همه چیشو قربونی کنه تا اون ابروی کوفتیش نره.همه چی رو هم به ابرو ربط میده
اره دانوب جان یه اشتباهی کردم اما قتل که نکردم فقط یه اشتباه بوده که البته خونوادم هم توش مقصرن ولی مگه زیربار میرن تقصیر اونا هم بوده..
نمیتونم اس ام اسشو نخونم اما اصلا جوابشو نمیدم.هر وقت گوشی بابام زنگ میخوره من از جام میپرم گوشامو تیز میکنم ببینم چی میگه؟
دلم میخواد به وقتش اساسی تلافی کنم.اما به خودم میگم الان گوشتم زیر دندونش گیره به موقش...به موقش
نمیدونم....نمیدونم...
RE: با او چه برخورد و رفتاری داشته باشم؟
بهار عزیز،پزشک تا ندونه مشکل بیمارش چیه،نمی تونه درمانش کنه.حالا هی بگه فلان جام درد می کنه.باید اجازه بده
با معاینت دقیق تر علت درد و نوع درمان مشخص بشه.تو هم باید بگی که چه کاری کردی که انقدر ترس داری.شاید
راهی پیدا شد.وگرنه بچه ها در حد توانشون راهنماییت کردن.
RE: با او چه برخورد و رفتاری داشته باشم؟
بهار بهش یه دستی بزن
یه جوری مثلا زنگ بزن بهش یا اگه بهت زنگ زد جواب بده و با گریه و خیلی هم خودتو ناراحت نشون بده و بگو که اون موضوع را خودم به پدرم گفتم یا بگو مثلا از یه طریقی فهمیدن ، خیال تو هم راحت که دیگه روزگارمو دارن سیاه میکنن!
اصلا توپو بنداز تو زمین اون!
مثلا یه جوری وانمود کن که انگار پدرو مادرت قضیه رو فهمیدن و تو فکرمیکنی که اون به پدرت زنگ زده گفته! خودتو عصبانی نشون بده و تهدیدش کن که تلافی کارشو سرش درمیاری!
یه جوری فیلم بازی کن که باورش بشه، دیگه هم جواب تلفناشو نده و اس ام اساشو نخونده پاک کن ، این فقط یه بازی روانی راه انداخته میخواد حالتو بگیره. عرضه گفتن نداره وگرنه مستقیم میرفت به پدرت میگفت اصلا به تو زنگ نمیزد. انقدرم تهدید نمیکرد اما مستقیم اومده پیش خودت و داره تهدید میکنه که اینجوری به تو برسه. آدم بی عرضه و ترسو تهدید میکنه اما ادمی که جنم کاریو داشته باشه عمل میکنه نه تهدید.
مگه نمیگی عموم خبر داره ؟ خوب چرا ازش نمیخوای حال پسره رو بگیره؟ برای محکم کاری هم به عموت بگو زنگ بزنه به پسره حسابی از خجالتش دربیاد و بعدم بگه که پدر ومادرت قضیه رو فهمیدن و الانم مثلا حسابی حال و روز تو خراب شده!
RE: با او چه برخورد و رفتاری داشته باشم؟
اومدیم و بهار نتونست نقششو خوب بازی کنه اون وقت چی؟
بهار ازت چی می خواد؟
RE: با او چه برخورد و رفتاری داشته باشم؟
بچه ها من دیروز یه اشتباه بزرگ کردم.
البته عموم گفت این کارو بکنم.
دیروزعصر جواب تلفنش رو دادم و خیلی خونسرد بهش گفتم دردت چیه؟
گفت میخوام به بابات بگم.
منم گفتم به من چه،برو بگو.اما اگه فکر کردی اگه بگی بابام بهت میگه دستت درد نکنه خیلی ممنون که ما رو تو جریان گذاشتی اشتباه میکنی.شری درست میشه که اول از همه دامن خودت رو میگیره بابامو که میشناسی واست دردسر درست میکنه حالا خود دانی و گوشی رو قطع کردم.
گند زدم.نه؟
RE: با او چه برخورد و رفتاری داشته باشم؟
نگفت برای چی می خواد بگه؟عوضش چی می خواد؟
RE: با او چه برخورد و رفتاری داشته باشم؟
بهار جان ، نهایت برخورد پدر مادرت چیه؟
با توجه به توصیفاتی که دادین اولا پدرتون آدم آبرو داری هستند پس ماجرا به بیرون درز پیدا نخواهد کرد.
دوما مگه می خواد با شما یا کسانی که از ماجرا با خبرند چه برخوردی داشته باشه ؟
دعوا ؟ کتک ؟ محرومیت ؟ اجبار کردن به کاری؟ مرور زمان فشارهایی که از سمت خانواده ات روی شما - به علت گفتن مطلب به اونها - می اید کمتر می شود و هیچ پدر مادری نمی تواند ناراحتی فرزندش را تحمل کنه .
سوما با گفتن این موضوع با خانواده ات اونها را حامی خودت قرار می دی شاید در ظاهر رفتار خوبی نداشته باشند اما هر چه باشه تو پاره تن اونها هستی و هیچ وقت اونها تو رو رها نمی کنند.
بهار جان به جای تشکیل 3 جبهه(اون آقاو تو و خانوادت) بیا 2 تا جبهه تشکیل بده و خانواده ات را پیشاپیش همراه خودت کن.
بیا یه خورده محاسباتی عمل کن ببین آسیبی که این آقا می تونه بهت بزنه و سوئ استفاده هایی که ممکن هست ازت بشه چقدره و آسیبی که پدر مادرت در نتیجه فهمیدن بهت می زنند چقدر می شه که مطمئن باش پدر مادر هیچ وقت به بچشون آسیب نمی رشونند.
ببین کدوم کفه سنگین تره.
به قول دانوب عزیز این غولی که از پدر مادرت ساختی را بشکن.