نگرانی در مورد سلامتی جسمانی نامزدم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ارشد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نازنین 1

یه پیشنهاد دیگه هم داشتم اگر قبل عقد مشاوره ژنتیک برید تو مشاوره ژنتیک سوالاتی می پرسن که کلا پیشینه فرد و بیماری خودش و حتی نسل قبل خودش مشخص میشه
ما مشاوره ژنتیک رفتیم
تمام این سوالات رو پرسید
سابقه کیست،نامنظم بودن،سابقه سقط جنین تو خانواده .... بیماری قبلی ،فشار خون،دیبابت و همه اینها

---

مشاوره ژنتیک چیه و کجا باید رفت؟

---

مشاوره ژنتیک مشاوره ای که اکثرا کسایی انجام می دن که ازدواجشون فامیلیه یا در فامیل پسر یا دختر بیماری ژنتیکی وجود داره مثل تالاسمی یا ..
ولی کلا می گن اگر همه افراد برن خوبه ...
یه دکتری هستش که ازتون یه سری سوالات رو می پرسه و شما باید بهش جواب بدیم
.. شاید همه جا مشاورانش انقدر حساسیت به خرج ندن
تو تهران من شیرخوارگاه آمنه رفتم ،مشاوره ژنتیک هم رایگان بود
مشاوره ژنتیک رو بعضی از بیمارستان ها دارن
مثل بیمارستان امام خمینی
و کلا فکر کنم دکتر ژنتیک هم باشه برای ویزیت برید پیشش مشاوره بده بهتون

مثه
اینکه جدیدا باید موقع خواستگاری یک لیست از میزان سلامتی تهیه و به طرف
نشون داد. یه سری عادت ماهیانه دیر شد.2تا دندون پرکرده و چشم 9.7 و 3بار
سردرد در ماه و 2تا سرماخوردگی زمستون پارسال.قرص هم استامینوفن و
سرماخوردگی بزرگسالان و ... حالا سر جمع چقد شد؟از مهریه کم میشه؟؟بکشیم رو
شیربها.نه چون مادرش خوب شیر نداده مریض شده پس از شیربها کم کن.(به دل
نگیر شوخی کردم)
اما در مورد میگرن که مهمه.از اونجایی که پزشکی میخونن احتملا از اول دختر
درس خونی بوده و رو نمره هاش حساس.زیاد درس خوندن و استرس امتحان و نمره هم
رو میگرن اثر داره.خواهر منم خیلی درس میخوند و دچار میگرن شد جوری که
گاهی میبردیمش بیمارستان اما دستورای دکتر رو رعایت کرد و از فشار عصبیش کم
کرد الان خوب شده.
ولی کسایی هستن که میگرنشون زندگیشونو فلج میکنه
بعد از فهمیدن نوع میگرن تصمیم بگیر

اقای تسوکه خودتونم آسم زن برادرتونو آصم نوشتی.پس زیاد سخت نگیر پیش میاد[font=Arial][size=large][color=#0000CD]

در مجموع مشكلات جدي نبود اما دانستن بهتر از نداستنه راستي ارشد جان اگر شما خودت اين شرايط رو داشتي و كسي مي خواست درباره اونها چك آپ كني مي پذيرفتي..شوخي كردم اما حقيقت اينه كه از خانمها انتظار ميره سطح بالاتري از سلامت جسمي رو در هنگام ازدواج داشته باشن.از آقايون كمتر چنين توقعي هست. علتش هم .. معلومه ديگه!:305:

دقیقا گفت از راهنمایی میگرنش شروع شده و خودش گفت دکتر رفتم دکتر فقط بهم مسکن تجویز کرده و فکر کنم سی تی اسکن و اینطور چیزاهم رفته
البته دقت نکردم
ولی الانم مشکلی نداره که بره
در کل از همتون کمال تشکر رو دارم خیلی آرومم کردید
ولی اون خودش بهم گفت مامانش خیلی روی اینطور مسائل حساس بوده و خیلی نگران و الان مشکلشون حل شده...
حالا فعلا اینطوری هست
اگه چیزی شد حتما خبرتون می کنم
خیلی خیلی از محبتاتون ممنونم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ليلا موفق

هنوز كه اتفاقي نيفتاده اگه دل چركين هستيد بدون اينكه دل دختر را بشكنيد تمومش كنيد.

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط farnaz1

اول باید بگم که تمام دختران این همه بیماری و مشکل ندارند.یه نمونش خودم که خدارو شکر صحیح و سالمم!
عزیز ،باید قبول داشت که ایشون پنهانکاری کردن،شکی درش نیست.
وگرنه باید شما این مسائل رو همان اوایل آشنایی میدانستید ولی نمیدانستید چون او چیزی به شما نگفته که مبادا شما رو از دست بده.
درسته که الان داره یکی یکی به مشکلاتش اقرار میکنه ولی چاره ای جز اقرار نداره چون شما دیر یا زود به این بیماری ها پی میبردید.این دختر خانم میخواستند کار از کار بگذره بعد یواش یواش روو کنند...

---

سلام هم تالاری محترم:

ضمن تشکر از دوستانی که در راستای خوبی سعی کردند به هم تالاریمون راهنمایی بدهند ولی من به واقع خواهش می کنم در دادن مشاوره به دوستان دقت کنید و حتما قبل از مشاوره دادن تاپیک زیر را مطالعه بفرمایید...:

http://www.hamdardi.net/thread-12005-post-147948.html#pid147948

هیچ وقت 100 درصد سخن نگید چون گاها مراجع بر اساس صحبت های شما تصمیم گرفته به اگر به آن عمل کند چه بسا دچار مشکلات عدیده ای شود پس خواهش می کنم دوستان به تامل و صبر بیشتری پاسخ دهند...

بعد از مقدمه بالا من هم با اجازه دوستان نظرم رو می گم و امیدوارم مورد نظر آقای ارشد قرار بگیره و اگر مفید و مطابق نظرات خود دونستند اندکی به آن بیاندیشند..
خب در رابطه با موضوع شما چند سوال مطرح هست:

1:ایشان چند درصد معیارهای شما رو طبق لیست نوشتاری شما برای ازدواج دارند؟
2:چقدر ایشون و شخصیت ایشون و خانواده ایشان را می شناسید؟
3:آیا در زمینه های دیگر از آنها و به خصوص مادر ایشان و پدر وی دروغی شنیده اید .؟
4:آیا شما بعد از چند سال که رابطه تان از هیجان های اولیه افتاد و برخی مشکلات خودشونو نشون داد می تونید به همین اندازه همسرتونو دوست داشته باشید؟
5:آیا هرگز در آینده چنانکه با این خانم محترم زندگی کنید مشکلات ایشان را پتکی بر سر ایشان نمی کنید؟
6:چقدر خودتان را می شناسید؟
7:میشه بپرسم از ازدواج با ایشان چه هدفی مد نظر شماست؟

دوست عزیز من و هیچ یک از ما به جواب این سوالات نیازی نداریم تنها کسی که به این سوالات باید فکر کنه شما هستید...قبل از اینکه شما فکر کنید نوافن چرا می خورند؟دندان پر کرده دارند؟کیست دارند؟نازا می شوند یا نه باید به خیلی چیزهای دیگری فکر کنید..من به تک تک دوستانی که فکر می کنند در ظاهر سالمند و ( ان شا الله که هزاران سال سالم باشند) توصیه می کنم نظر خود را تغییر دهند..انسان بودن با این موارد سنجیده نخواهد شدکه چه بسا همین دمی که انسان سالم پنداشته فرو می برد بیرون نیاید آن انسان که بیمار پنداشتیم سالها زندگی کند...
من از شما می خوام بنشینید و در تنهایی خود سنگ ها را وا بکنید ..نه با ایشون نه ..اصلا ..با خودتون ..
دوست عزیز این مشکلات می تونه در بعد برای شما ایجاد شود..آیا خدای نکرده این امکان نیست که شما مثلا نازا باشید؟

هیچ زمان محکم صحبت نکیند که هیچ کدام ما از آینده خبر نداریم...
این درسته ..من فکر نمی کنم ایشان پنهان کاری کرده و گرنه می تونست بیشتر هم پنهان کنه ..شک هم نکنید ..می خوای راهشم بگم؟؟؟ایشان در مرحله ای گفته که شما محرم نیستید و می تونید تصمیم بگیرید...
ولی فکر نکنید اگر با دختری یا پسری تماما در حال حاضر سالم ازدواج کنید تا آخر عمر سالمید ..نه ..
ما در زناشویی پیمان می بندیم با غم و شادی ..درد و خوشحالی کنار هم باشیم ..پس هیچ تضمینی نیست..
من اینها رو نگفتم که شما با ایشون ازدواج کنید نه ..کما اینکه نه می توان گفت مشکلات ایشان کم است نه می توان گفت زیاد است..
همه چیز نسبی ست.....
ولی شما باید بشینید با خودتون فکر کنید اگر بعد از ازدواج میگرن ایشان عود کرد بر سر ایشان نمی کوبی که هزارتا دختر بهتر تو بود چرا با تو ازدواج کردم؟؟؟اگر گفتی ا« روز گناهکاری ..چون می دونی...
دوستی که مثال MS زدند ..مثال خوبی بود..اون مرد در خودش این رو دیده که اینو بپذیره آیا شما در خودتون می بینید؟

اول به خودتون فکر کنید ..اگر هزاران دکتر به شما بگویند که وی سالم است آیا همه چیز 100 درصد است؟
و اگر بگوید او خیلی بیماری ها دارد باز شما تضمین می کنید که از او بیشتر عمر کنید؟؟

دوست عزیز من فقط می خوام شما رو سوق بدم به مسدلی که اهمیت بیشتری از دندون پر کرده دارند..
در راستی سوالاتتون در رابطه با سلامتی وی ..جای خود را بر عکس کنید..اگر شما صاحب این بیماری ها بودید چه برخوردی می پسندید و چه فکر می کردید؟
در رابطه با سوالت پزشکیتون باید بگم..بله میگرن با دارو کنترل میشه بیشتر اوقات با دارو پاسخ می دهند و گاهی هم فقط با تزریق ..بنابراین در آینده ممکن است ..دقت کنید ممکن است در پس هر تنشی میگرن ایشان عود کند؟آیا مرد این زن می مانی؟آیا عزت نفسش را قدر می نهی؟

در رابطه با دندان که پر واضح بود....در رابطه با عینک هم عجیبه خانم تحصیلکرده با این مورد مشکل دارند بچه های پزشکی که یا عینکی هستند یا دور از جون کچل!!!کلاس ما حتی برخی خانماش هم داشتن کچل می شدن!!:311:

در رابطه با کیست هم بله کیست خیلی شیع هست ..اکثرا با دارو درمان پذیرند و باردار هم می وشند . گاها در سایزهای بزرگ نیاز به جراحی هست ..به هر حال کتمان نمی کنم ایشان بی مشکل نیست ولی آیا همه ما بی مشکلیم؟

بنشینید و فکر کنید و اگر می بینید این موارد شما رو روزی از ایشان دلسرد می کنه بدونید که پس در قبال مشکل بزرگتر هم ممکنه دلسرد بشید..( من مریضی داشتم نصف صورتش سوخته بود شوهرش فرداش ولش کرده بود) ..پس اگر فکر می کنید دوست داشتنتون مشروط هست نه در رابطه با ایشان به هیچکس نمی تونید اطمینان کنید.....اول با خودتون فکر کنید بعد اقدام کنید....

موفق باشید..

سارا بانو:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سارا بانو

در راستی سوالاتتون در رابطه با سلامتی وی ..جای خود را بر عکس کنید..اگر شما صاحب این بیماری ها بودید چه برخوردی می پسندید و چه فکر می کردید؟
سارا بانو:72:[/]

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سارا بانو

بنشینید و فکر کنید و اگر می بینید این موارد شما رو روزی از ایشان دلسرد می کنه بدونید که پس در قبال مشکل بزرگتر هم ممکنه دلسرد بشید..
سارا بانو:72:[/]

---

صحبتهای شما و دوستان را نه یکباره بلکه چندباره خواندم.
اول از همه از همدردی شما متشکرم اما چند نکته بسیار بسیار مهم
ببینید؛ من همیشه بر این اعتقادم که قبل از ازدواج باید چشم خود را کاملا باز کنی و بعدش کاملا ببندی...
صحبت سر این نیست که الان آیا من مرد این زن می مانم یا نه! بله این درسته که الان من بهش فکر کنم. ولی مسئله ای که خیلی مهمه اینه که من میگم این مدل بیماری رو از ایشون دیدم و راستشو بخواهید تا الان یه جورایی واسم غیر قابل تحمله! البته شاید بهتر باشه بگم سخته...
حالا در مورد اینکه ایشون صادقانه باهام برخورد داشته اند جای بسی تقدیره ولی آیا الان که باید تصمیم به ازدواج بگیرم نباید این مسئله برام مهم باشه در ازدواج؟
شما بهم گفتید آیا اگه قضیه بر عکس میشد چه؟
اول اینکه آدم باید کاملا در اون موقعیت قرار بگیره تا بتونه این سوال شما رو جواب بده ولی من خودم فکر می کنم دنبال یه همدردی می گشتم تا باهاش ازدواج کنم. البته شاید اعتقادات من کمی عجیب به نظر برسه ولی من خودم همیشه در ازدواج دنبال یه هم کفو بودم تا یه شخصیتی که بهترین باشه...
حتی در اقواممون دخترهایی وجود دارند که اهل تحصیلات عالی و خارج رفته اند ولی من اصلا اونها رو واسه ازدواج مناسب نمی دونم چون بر این عقیده ام که هم کفو نیستیم...
در مورد میگرن هم طبق بررسی های که کردم ایشون هر هفته تقریبا یه بار میگرنش عود می کنه و گفته که از روز اول با استامینوفن شروع شده و الان به نوافن رسیده...
حالا تا 10 سال دیگه این احتمال نمی ره که ایشون مرفینی هم بشه؟؟؟
بعدش آیا من باید اینجا از خود گذشتگی کنم و باهاش ازدواج کنم؟
خب بالاخره این یه معضله در زندگی و ممکنه کیفیت زندگی منو خیلی پایین بیاره. اینطور نیست؟
ممنون می شم جوابمو بدید

دوست عزیز
نگران دندون پر کرده و نامنظمی قاعدگی و ضعیف بودن چشم نباشید
این چیزا مسائل مهمی نیست و معمولا توی هر خانواده ای هست و همچنین قابل درمانه .
ایشون یک خانم هستند و ظریف . همچنین انسان
با این تغذیه های امروزی و خوراکی ها وضع ما مردم بهتر از این هم نمیشه
اما در مورد میگرن بهتره به یک متخصص مراجعه کنید و اون اگه چیزی بالاتر از میگرن هم خدای نکرده باشه بهتون میگن.
اگه دوستشون دارید
موفق باشید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرانک68

دوست عزیز
نگران دندون پر کرده و نامنظمی قاعدگی و ضعیف بودن چشم نباشید
این چیزا مسائل مهمی نیست و معمولا توی هر خانواده ای هست و همچنین قابل درمانه .
ایشون یک خانم هستند و ظریف . همچنین انسان
با این تغذیه های امروزی و خوراکی ها وضع ما مردم بهتر از این هم نمیشه
اما در مورد میگرن بهتره به یک متخصص مراجعه کنید و اون اگه چیزی بالاتر از میگرن هم خدای نکرده باشه بهتون میگن.
اگه دوستشون دارید
موفق باشید

---

متشکرم
ولی میگرن ایشون اینقدر واسم نگران کننده شده که دندون پر کرده و ... همه برام بی اهمیت شده................

دوست عزیز،

این که نظر من و دیگران چیست مهم نیست. مساله این است که سلامت جسمی همسرتون برای شما خیلی مهم است و یکی از معیارهای انتخاب همسر است برای شما.

خب جوابتون هم کاملا واضح است. با این شک به جایی نمی رسید. اگر از روی دلسوزی و ... ازدواج کنید دایم با این قضیه درگیرید و زندگی هر دو نفر را خراب می کنید.

شما که اینقد حساس بودید، موقع خواستگاری در این مورد صحبت نکردید؟ یا به شما جواب درست ندادند؟

با این فکرها که حالا اگر تو جای اون بودی یا اگر فردا مریض شد و ... هم مشکل شما حل نمی شه. من موقع ازدواج با مردی که فلان بیماری را دارد ازدواج نمی کنم، اما اگر بعد از ازدواج دچار اون بیماری شد هرگز به این علت به جدایی فکر نخواهم کرد. این مقایسه و سوالها هم ریشه ی غلطی دارد که اگر خودت بودی چی؟؟ اگر فردا مریض شدی چی؟ اگر ...

مسلم است که در شصت سالگی همسر شما بیماریها و ضعف های مربوط به بالا رفتن سن را خواهد داشت. نمی شه که از الان شما با زنی زندگی کنی که مثل یک زن شصت ساله حال راه رفتن نداره یا دایم سردرد داره یا پوکی استخوان داره یا ... الان زنی می خواهی که شاداب باشه، سرحال باشه، بتونی باهاش چند قدم راه بری، بتونی باهاش یه وقتهایی کوه و دشت و بیابون بری. حتی ممکنه برای ارتباط جنسی و غیره این ضعف باعث بشه همراه خوبی نباشه.
به هر حال دلسوزی نکنید. هم برای خودتان بد است و هم ایشان. زندگی باید با اطمینان شروع بشه، نه شک و ترحم.

دوست خوبم، من فرصت نکردم همه ی پست ها رو بخونم ولی اگه من جای نامزدتون بودم ترجیح میدادم، قبل از نامزدی و وابستگی بیشتر همه چی خراب بشه تا اینکه بعدش خراب بشه
حالا که این مسئله انقد براتون مهمه، حتما یه طوری با ایشون مطرح کنید و ازشون بخواید یه بار با هم برید پیش دکترشون و دکتر براتون راجع به بیماری ایشون توضیح بدن و شما هم تمام سوالاتونو بتونید از یه پزشک بپرسید
این که بگید بریم چکاپ بشی که ، خب بهشون بر میخوره، ولی اگه بگید "بریم پیش دکترت و منم میخوام راجع به بیماریت بیشتر بدونم و یه سوالایی هم دارم که میخوام از خودش بپرسم، بگید که چون برام مهمی میخوام بدونم چطور باید مواظبت باشم" اینطوری کمتر ناراحت میشن، حالا خودتونم یکم لحنشو مهربون تر کنید ، من بلد نیستم ;)

ولی مطمئن باشید ، اگه با این شک ها زندگیتونو شروع کنید، بعدا ممکنه خدایی نکرده باعث بدبختی همین دختری بشید که الآن انقد به فکرشید

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راستی این مشکلاتی که گفتید که زیادم مشکل نیستن
چشم ضعیف که دیگه الآن عمل میشه .... راحت
نامنظمی پریود که نهایتا به علت کیست میشه ، که اونم با رژیم غذایی حله (البته من هم شنیدم، اینطور میگن)
دندون پر کرده رو که همه دارن، مگه میخواید آزمون خلبانی بگیرید ازشون
شما هم دیگه خیلی زیادی حساسید
ولی چون میگید همش سر درد و دل درد و قرص و از این مشکلات هست و از شما هم اولش پنهان کردن، ممکنه مسئله ی مهمی این پشت باشه، که اونم حق شماست که بدونید، شما هم که با این اخلاق خوبتون، میتونید قضیه رو یه طوری مهربونانه مطرح کنید که ناراحت نشن
ایشاالله که چیز مهمی نیست