یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایانه
سلام دوست عزیز خیلی متاسفم :72:
ولی به جمله بالا به شدت اعتقاد دارم .
:72::72::72::72::72::72::72::72::72:
نمایش نسخه قابل چاپ
یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایانه
سلام دوست عزیز خیلی متاسفم :72:
ولی به جمله بالا به شدت اعتقاد دارم .
:72::72::72::72::72::72::72::72::72:
خدایا بفهمانم که بی تو چه میشوم اما نشانم نده...
خدایا هم بفهمان و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد... *دکتر علی شریعتی*
برای کسیکه توی مشکلاتش عمرشو صرف مروارید شدن کرده، کمترین پاداش اینه که پر از آگاهی و رضایته.
اما اون کسیکه مروارید قصه مارو ندید و کنار دریا، صدف خالی جمع میکرد یه روزی حسرت زندگی روسیاهش میکنه!
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ زيرا پروردگار تو سخت در كمين است
به جرم وسوسه...
چه طعنه ها که نشنیدی حوا...
پس از تو......
همه تا توانستند....آدم شدند...
چه صادقانه حوا بودی...
و چه ریاکارانه آدمیم....!
امیدوارم از این به بعد همیشه لبخند بزنی چون لبخند خوشنویسی خدا بر چهره آدماست.
تولدت مبارک سبکتکین عزیز :72:
آني عزيزم ممنونم و حتما سعي مي كنم بگيرم اين كتابا رو و از راهنمايي هات استفاده كنم .
احتمالا اين حرفي كه مي زني درست باشه آني جون . چون متاسفانه دوران كودكي خوبي نداشتم . و شايد هم به خاطر همين دوران بد مجرديم بود كه بعد از ازدواج و با محبت هاي همسرم انقدر وابسته اش شدم .
به هر حال گذشته ها گذشته و من تلاشمو مي كنم كه ديگه آيندمو هم مثل گذشته از دست ندم .
نازنين عزيز . ممنونم از نوشته ات .
خيلي خدا رو شكر مي كنم كه كارمن و همسرم به دعوا و كتك كاري نرسيد . ديروز خود همسرم هم تو محضر مي گفت وقتي محضر دار بهش گفت آقا شما چقدر راحت و آروم جدا ميشين بعضيا ميان اينجا كتك كاري واعصاب خوردكني . گفت نه آقا الان ديگه عصر اين چيزا نيست مثل دو تا آدم متمدن وقتي نتونستيم باهم زندگي كنيم از هم جدا ميشيم . چرا دعوا كنيم . البته خوب تو اين مدت خيلي بهم بي احترامي كرد و من خدا رو شكر مي كنم كه هميشه احترامش تو اين مدت داشتم و نه به خودش نه به خانوادش بي احترامي نكردم هرچند كه دلم كمتر از اون پر نبود .
خدا رو صدهزار مرتبه شكر
pk1365 عزيز
ممنونم از شعر و نوشته قشنگت .
اميدوارم خدا خودش نگهدار من و همسرم باشه و خدا خودش مي دونه كه براي جبران اشتباهاي گذشتم همه تلاشمو كردم هرچند كه بي نتيجه بود ولي واقعا تمام تلاشمو كردم . اميدوارم خدا هيچوقت سايه شو از رو سر زندگيم برنداره و لحظه اي به حال خودم واگذارم نكنه .
:72:
سبکتکین جونم حالا بخند دیگه
بخند تا با خنده تو، همه ما هم بخندیم
توروخدا
ازت خواهش میکنم
خنده ای که از ته دل باشه
خنده ای که با اون، همه غصه هات از دلت پر بکشه
خنده ای که دیگه به اخم و عذاب وجدان و فکرای بد و سردرد خاتمه بده
خواهش میکنم ازت
:46:
سبکتکین جان
اقرار می کنم که نمی تونم حال کنونیت رو درک کنم.
اما یه چیز رو می دونم و اون اینکه :
زندگی ما درست از زمانی شروع میشه که اختیار اون رو دستمون بگیریم.
طلاق بهای اشتباهاتی بوده که هر دوتون در زندگی مشترک داشتید.
چه بسا تصور کنیم که یه پیشامدی برامون خوب نیست در حالیکه در دراز مدت بسیار ازش منتفع خواهیم شد.
به همون اندازه که هزینه کردی ، تجربه بدست اوردی.
همه چیز، زندگی مشترک نیست. با تجرد هم می توان انسان بود و انسان موفقی هم بود.
زندگی جدید تو از همین امروز شروع میشه.
تاسف گذشته فقط و فقط باعث تباهی حال و آینده ت میشه.
اما تجربه بدست آمده از این اتفاق چراغ راه آینده ت هست.
مثل اینکه از یه دونه بیشتر شد ، بهرحال میخوام بگم درسهای لازمه رو از این رویداد بگیر و باقیش رو به سطل زباله تاریخ زندگیت بریز.
زندگی سراسر سعادت و موفقیت برات آرزومندم
حتما آفتاب همدرد عزيز
ديگه سعي مي كنم افكار غمناكم رو از امروز بريزم دور و شاد باشم .
زندگي همينه ديگه .
ممنون baby عزيز
متاسفانه همينطوره و سعي مي كنم به جاي اينكه بقيه عمرم رو به تاسف خوردن از اشتباهات گذشتم بگذرونم زندگي كنم و زندگيمو ادامه بدم .
دعام كنيد كه خيلي محتاج دعاهاتونم . :72:
وای دختر خوب انگار تو قصد نداری دست از سوگواری و روضه خوانی برداری!!!!!!!:302:
حالا تو مقصر بودی یا شوهرت یا هر دو یا هیچکدام یا کدام کمتر و کدام بیشتر..........
واقعا چه اهمیتی این موضوع الان داره!!!!!!!!!!!
فکر و ذهن و وقتت رو با مرور گذشته و سرزنش خودت و پیدا کردن مقصر می گذرونی که چی؟؟؟ چه نتیجه ای بگیری؟؟؟می تونی گذشته رو برگردونی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا برات تاسف می خورم که تا این حد خودت رو در برابر کسی کوچک و ضعیف می بینی.......واقعا یه لحظه فکر کن ببین لیاقت تو اینه!!!!!! یعنی اینا ته توانایی تو هست .؟؟؟!!!!!!!
عزیزم ببخشید ولی من با اینکه طلاق گرفتم و خیلی از این مشکلاتم داشتم اصلا نمی تونم تو رو درک کنم ..من همیشه فکر می کنم هر چی بود تموم شد گذشت مرد و دیگه برای ابد می ذارمش کنار .حتی بش فکرم نمی کنم ..فقط فکر می کنم فردا چه کار کنم که اوضاع رو عوض کنم ..همیشه فکر می کنم ((من هیچوقت مایوس نمی شم )) ..گذشته فقط برام تجربه هاش ارزشمندن .در همین حد....
خودتو جمع و جور کن عزیزم ..به آینده فکر کن که چکار کنی که وقتی کسی خواست در موردت صحبت کنه تو رو الگوی موفقیت و پشتکار معرفی کنه ..تو رو معرفی کنه و بگه که هیچ شکستی اینو از پا ننداخت ..نقش یه ادم شکست خورده و مریض رو بازی کردن تنها نتیجش اینه که شوهرت به همه میگه ببینید این آدم مریضو من چظوری اینهمه مدت تحمل کردم!!!!!!
آینده تو طوری بساز که شوهرت فکر کنه چه چیزی رو از دست داد ..
ببخشید خیلی تند حرف زدم عزیز دلم می دونم که خیلی بزرگواری و منو می بخشی:46:
حتما f-z عزيز
حتما همينطور خواهم بود . ممنون . :72:
سلام عزیزم چه قدر خوب که جلوی خودتو گرفتی و نه به اون و نه به خانوادش بی احترامی نکردی و با انزجار از هم جدا نشدید
تقریبا همه این تاپیک رو خوندم ولی متوجه نشدم علت طلاقت چی بوده
البته شاید اصلا دیگه دلت نخواد راجبش حرف بزنی
حقم داری
سبكتكين عزيز :43::46:
برات هميشه آرزوي موفقيت و خوشبختي مي كنم. :43::46:
زندگي جاريست پس شما هم در گذشته متوقف نشو با زندگي جاري شو و لذت ببر. :310:
مطمئنم خدا هميشه برات بهترين ها را مي خواد.:46::43: