RE: تغییر خانم میناچ بر اساس یک برنامه ی مشخص
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
مرسی دل عزیزم.یعنی میشه منم یه روز خوش اخلاق و بی خیال باشم.:203:
راستش دو تا موضوعه که میخوام بهتون بگم.
1.چند وقتیه با همه همین دعواهایی که داریم بازم شوهرم تو دعواها میگه تو فقط یک مهندس نرم افزار عالی هستی که برنامه نویسی توپی داری اما زن زندگی نیستی، حتی نمیتونی یه بچه بیاری، هیچ فکر کردی که چرا من انقد بچه های بقیه رو میبوسم و باهاشون بازی میکنم.
یا اینکه میگه وجود یک بچه میتونه اخلاق منو عوض کنه و 180 درجه تغییرم بده.!!!!!!!:163::163:
2.این داروهایی رو که بهم دادن رفتم تو اینترنت سرچ گردم همشون در مورد افسردگی و اینا بودن.دکتر هم تاکید کرد که حتی پس از قطع این داروها هم باید تا 6 ماه به هیچ عنوان بارداری در کار نباشه.
شوهرم میگفت این داروها بی فایدس،تو خودت باید عوض شی،تازه این طوری باشه من تا یک سال دیگم بچه ندارم، میخوای دارو مصرف کنی که بچه نیاری !!!!همین و بس:302:
من خیلی زودرنج و عصبی هستم ،در مقابل حرف زور ویا کسی که ازش میترسم، تپش قلب میگیرم
اما افسردگیم فقط محدود میشه به زمانهای خاصی(زمان پریودی و...)
به نظرتون اینا رو به دکترم بگم که آیا لازمه همه داروهامو بخورم،بااینکه مثله چی از باردارشدن بدم میاد و میترسم اما بس که شوهرم تو سرم میزنه حاضرم..........
نمیدونم به حرف کی گوش کنم.همش میزنه توسرم که بی عرضم:302:
سلام،
نمی دونم چرا اومدم... چرا این چیزها رو خوندم... و چرا دارم می نویسم! چون تصمیم نداشتم در این تاپیک چیزی بنویسم... اما بدون که دوستانی داری که نگرانت هستند!
چند نکته مهم:
1. کی گفت شما بری پیش دکتر روانپزشک؟؟ مشاورت؟ من یادم نمی آد شما گفته باشی که رفتی پیش یه روانشناس و ایشون توصیه به روانپزشک کرده...
2. اگر ممکنه نام دارو ها رو بنویسید... همینطور داروی شوهرتون رو
3. تپش قلب شما ناشی از یک واکنش فیزیولوژیک به استرسه...که در شما بصورت ویژه فیزیکی خودش رو نشون می ده و شما دچار دردهای مبهم در قسمت پاها می شید احتمالا و لرزش، و تپش قلب... این مشکلی نیست! آروم می شید...
اما اگر تازگی موقع تپشها احساس گرفتگی و تنگی نفس می کنید و یا احساس خستگی شدید، یا دردهای مبهم و فراگیر در قفسه سینه حتما به من بگید
4. افسردگی در دوره پریود شما بخصوص در هفته چهارم به دلیل افت ناگهانی استروژن نشون دهنده سلامتی شماست و اینکه بدن شما داره درست کار می کنه
5. کی گفته حق با شوهر شماست؟ کی گفته حق با شماست؟
6. علت انتخاب همسرتون چی بود؟
7. اگر همسرتون امروز به همدردی می اومد و یه پست می ذاشت، انصافا چی می نوشت؟ هر چیزی که از شما انتظار داره رو بنویسید!
8. اگر بخواهید یه دل سیر درد دل کنید چی می گید؟ تیتر وار بنویسید موانع خوشبختی شما چیه؟
یکی از مهمترین مسائلی که شما باهاش مواجه شدید بخصوص در هفته اخیر و این روزها، اینه که احساس کردید که مشکلات از جانب شماست تنهایی و دکتر به شما گفته افسرده هستید و یک شوک عصبی به شما وارد شده و این شوک موجب اون دعوای بی سرانجام خانوادگی شما دو نفر شده!
لطفا بنویسید که چرا...
آداب گفتگو و مهارت گفتگو کردن رو یاد نمی خواهید بگیرید؟
مهارت رفتار جرات مندانه رو تمرین نمی کنید؟
عزت نفس خودتون رو تقویت نمی کنید؟
واقعا فکر می کنید اگر امروز شوهرتون رو با یه مرد ایده ال، عوض کنید مشکل حل می شه؟ جواب این سوال خیلی مهمه...
من فکر نمی کنم مشکل حل بشه!
من دنیا رو می خوام بدون شوهرتون تصور کنم... چون اگر شما تغییر کنید! به معنای واقعی نه در حد کلام و زمزمه و برنامه و گفتگو... شما برای خودتون تغییر کنید! نه برای شوهرتون!!!
RE: تغییر خانم میناچ بر اساس یک برنامه ی مشخص
مینا من اصلا هیچی به نظرم نمی رسه که برات بنویسم. چون اینقد دوستای با تجربه و با اطلاعات دارن تو تاپیکت نظر می دن و کمکت می کنن که نوشتن من فقط اشغال فضای سایت است و دیگر هیچ.
ولی خیلی برات متاسفم. به زور داری خودت را ( نه تنها زندگی مشترکت را که حتی خودت را ) به نابودی و بدبختی می کشونی. نکن با خودت این کار را مینا.
حداقل یک کار را سعی کن انجام ندی. وقتی دعوا می کنی اینقد به پر و پای اون بنده خدا نپیچ. بذار بره هر جا که می خواد بره. این چه کاریه که دعوا می کنی بعد می شینی منت کشی و التماس و ... دیوونه ش می کنی.
تاپیکهای قبلیت را یادمه. تو داری روز به روز بدتر می شی و به نظرم شوهرت را هم بدتر کردی. اوایل اینجوری نبود. اون را هم دیوونه می کنی. میناااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااا دلم می خواد از دستت سرم را بکوبم به دیوار.:316:
RE: تغییر خانم میناچ بر اساس یک برنامه ی مشخص
سلام
جناب دکتر sci میخواستم بدونم که راه حل این مشکل مینا جون که گفتین :
تپش قلب شما ناشی از یک واکنش فیزیولوژیک به استرسه...که در شما بصورت ویژه فیزیکی خودش رو نشون می ده و شما دچار دردهای مبهم در قسمت پاها می شید احتمالا و لرزش، و تپش قلب... این مشکلی نیست! آروم می شید...
.با اجازه مینا جان میخواستم تو تاپیکش از شما بپرسم که ایا دارویی هست که از لرزش دست هنگام وارد شدن استرس جلوگیری کنه و یا تنها راه اون نفس عمیق کشیدن است .اگه راهی هست که از این خصوصا لرزش دست ههنگام استرس جلوگیری میکنه ممنون میشم بیان کنین.
:72::72:
RE: تغییر خانم میناچ بر اساس یک برنامه ی مشخص
گل بیرنگ عزیز،
بسته به نوع بدن شما و نوع این واکنش واقعا متفاوته بله، داروهایی هست و گاها دوستان ما کلرودیازوپوکساید 5 رو پیشنهاد می کنند... که حتی در این مواقع مصرف دو تا هم مشکلی رو ایجاد نخواهد کرد.
گاهی این واکنش اضطرابی موجب افزایش فشار خون می شه و بعدها عارضه نوسانات فشار خون رو ایجاد می کنه
گاهی هم موجب تشدید اثرات پرولاپس میترال بخصوص در خانومها می شه... در این مواقع از یک مهار کننده استفاده می کنند مثل پروپانول 10،
بله در جواب شما باید بگم راههای زیاد و داروهای زیادی هست...
می تونید از داروهای گیاهی مثل دم کرده گل گاو زبان هم استفاده کنید... در طول روز به جای آب، از عرق بیدمشک استفاده کنید و سعی کنید از مواد و محصولات کافئین دار مثل دم کرده چای سیاه، یا قهوه و کاکائو استفاده نکنید
RE: تغییر خانم میناچ بر اساس یک برنامه ی مشخص
مرسی دکتر عزیز
بازم شرمنده که اینجا مطرح میکنم اما میخواستم بدونم که این دارویی که گفتین و پروپرانولل تاثیر دایمی که نداره یعنی فقط مثلا من شنیدم که برای قبل یه امتحان میخورن که نترسن میخوام بدونم که دارویی نیست که ادم چند وقت بخوره و بعد این لرزش دست موقع استرس برای همیشه از بین بره یعنی تاثیر موقتی نداشته باشه
فکر کنم این دارو ها فقط چند ساعت دووم داره؟
راستی درسته که بعضی داروهای ضد افسردگی بیشتر باعث لرزش دست میشه؟اگه درسته میشه چند تا از معروفاش رو اسم ببرین که این عارضه رو دارن.مثلا اینها باعث لرزش دست میشن و از عوارضشون این هست یا نه؟سیتالوپرام/سرترالین/فلوکستین
بازم عذرخواهی من رو بابت پرسیدن این سوالا بپذیرین:72:
RE: تغییر خانم میناچ بر اساس یک برنامه ی مشخص
خانم مینا بهتره اول برید تفاوت کار روانشناس و روانپزشک رو بخونید. تا اونجا که من میدونم کار روانپزشک حل اختلافات خانوادگی نیست.
RE: تغییر خانم میناچ بر اساس یک برنامه ی مشخص
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sci
1. کی گفت شما بری پیش دکتر روانپزشک؟؟ مشاورت؟ من یادم نمی آد شما گفته باشی که رفتی پیش یه روانشناس و ایشون توصیه به روانپزشک کرده...
سلام آقایsci. نه روانشناس بهم نگفته.اما چون لرزش دست و تپش قلب داشتم رفتم.از چند روز قبل هم اینجا گفته بودم و خیلی از دوستان خودشون هم این راهو به من پیشنهاد دادند و خیلی هاهم تایید کردند.
2. اگر ممکنه نام دارو ها رو بنویسید... همینطور داروی شوهرتون رو
سدامین،پروپرانولل،ریسپرید ون و یکی دیگه هم بود یادم نمیاد اسمشو.
نمیدونید این داروها چقدر طول درمانشون طول میکشه؟ خیلی مضرن؟
3. تپش قلب شما ناشی از یک واکنش فیزیولوژیک به استرسه...که در شما بصورت ویژه فیزیکی خودش رو نشون می ده و شما دچار دردهای مبهم در قسمت پاها می شید دقیقا احتمالا و لرزش، و تپش قلب... این مشکلی نیست! آروم می شید...
اما اگر تازگی موقع تپشها احساس گرفتگی و تنگی نفس می کنید و یا احساس خستگی شدید، یا دردهای مبهم و فراگیر در قفسه سینه حتما به من بگید.
نه این دردا رو ندارم. جدی میگین آقای sci ؟!، یعنی میشه بدون دارو هم این مشکل حل شه.
4. افسردگی در دوره پریود شما بخصوص در هفته چهارم به دلیل افت ناگهانی استروژن نشون دهنده سلامتی شماست و اینکه بدن شما داره درست کار می کنه
:227:واقعا؟! وای چقدر شما خوبید و چقدر من شما رو دوستون دارم.
5. کی گفته حق با شوهر شماست؟ کی گفته حق با شماست؟
من اینو پرسیدم؟ نمیدونم
6. علت انتخاب همسرتون چی بود؟
بی خیال دیگه از ما گذشته.(مدرک تحصیلیشون:163:)
7. اگر همسرتون امروز به همدردی می اومد و یه پست می ذاشت، انصافا چی می نوشت؟ هر چیزی که از شما انتظار داره رو بنویسید!
اگه پریروز میومد میگفت من بچه میخوام اگه دیروز میومد میگفت فقط میخوام هردومون بمیریم ،به خدا نمیدونم خیلی بستگی به شرایط جوی داره. اما فکر کنم میخواست کاری به کارش نداشته باشم .غر نزنم و مهربون باشم.هرشبم باهاش برم خونه مامانشینا.حرفاشم همه رو باور کنم و البته تایید (حتی اگه با هیچ عقلی جور درنیاد). ضد و نقیض های تو صحبتاشم به روش نیارم (بگم اشکال از گیرندس نه فرستنده). اما متاسفانه این یکی رونمیتونم ،شاید به دلیل شغلمه.
8. اگر بخواهید یه دل سیر درد دل کنید چی می گید؟ تیتر وار بنویسید موانع خوشبختی شما چیه؟
راستش از درد دل خستم، زیاد درد دل کردم. تنها چیزی که فهمیدم اینه که فقط باید به فکرتغییر دادن خودم باشم اونم به خاطر خودم.اگه بقیه هم تغییر کردند که چه بهتر اگرم نکردند باید بگم به من چه مگه من پیغمبرم؟
یکی از مهمترین مسائلی که شما باهاش مواجه شدید بخصوص در هفته اخیر و این روزها، اینه که احساس کردید که مشکلات از جانب شماست تنهایی و دکتر به شما گفته افسرده هستید و یک شوک عصبی به شما وارد شده و این شوک موجب اون دعوای بی سرانجام خانوادگی شما دو نفر شده!
نه قبول کرده بودم که رفتارام پراز اشکالند، واقعا برای کمک خواستن رفته بودم، میخواستم نهایت تلاشمو کرده باشم.خیلی دوست داشتم که به تغییر رفتارام کمک شه.(سریعتر و بهتر) کارم اشتباه بوده رفتم پیش روانپزشک؟
خیلی ازتون ممنونم که واسم وقت میذارین:72:
دیشب تا ساعت یازده نیومدخونه،منم اصلا زنگ نزدم،موبایلمو از دسترس خودم دور کردم و گوشی رو هم قطع کردم تا نتونم زنگ بزنم!!! و بالاخره تونستم.
وقتی اومد خیلی بداخلاق بود اصلا به روی خودم نیوردم و خیلی عادی برخورد کردم(به خودم گفتم لوس بازی ممنوع ،یه کمم سنگین باش)
هیچی نپرسیدم تا خودش گفت قسطارو ریختم و........
بعد از اینکه حرفاش تموم شد ازش تشکر کردم. با اینکه هزارتا سوال تو ذهنم بود هیچی نپرسیدم و گیر ندادم.
از غذام تشکرکرد. بهش گفتم سرم شدیدا درد میکنه ازت میخوام که درکم کنی و.....
خلاصه خیلی آروم شده بود.
RE: تغییر خانم میناچ بر اساس یک برنامه ی مشخص
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
دیشب تا ساعت یازده نیومدخونه،منم اصلا زنگ نزدم،موبایلمو از دسترس خودم دور کردم و گوشی رو هم قطع کردم تا نتونم زنگ بزنم!!! و بالاخره تونستم.
آفرین. :104: دیدی این قدرها هم سخت نیست. باور کن خودت الکی داری مسئله را زیادی سخت میکنی. فقط کافیه روی برنامه بری جلو تا ببینی که زندگی ات خوب میشه. من می خوام برای اولین بار بگم که کارت خوب بوده و تونستی. آفرین.:104:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
وقتی اومد خیلی بداخلاق بود اصلا به روی خودم نیوردم و خیلی عادی برخورد کردم(به خودم گفتم لوس بازی ممنوع ،یه کمم سنگین باش) هیچی نپرسیدم تا خودش گفت قسطارو ریختم و..بعد از اینکه حرفاش تموم شد ازش تشکر کردم.
آفرین. همینه دیگه. فعلا که توی آزمون قبول شدی. :104:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
با اینکه هزارتا سوال تو ذهنم بود هیچی نپرسیدم و گیر ندادم.
وای تو رو خدا دیگه. قرارمون بود گیر ندی و سوال نکنی دیگه.:316: اگر دوباره گیر میدادی مطمئنم دوباره یه دعوای دیگه راه می افتاد.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
از غذام تشکرکرد.
آخی چه شوهر خوبی.:43: طفلک اگر بهش گیر ندی و تو قفسش نکنی کاری بهت نداره. :43:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
خلاصه خیلی آروم شده بود.
راز این آرامش در اینه که تو بهش گیر ندادی.
خب دیگه، از اول قرار بود مدیریت این تا÷یک با من باشه و هر روز بهت نمره بدم. به خاطر کار دیشبت یه مثبت میگیری. امیدوارم که دیگه به مسیر قبلی ات برنگردی. اگر همین روند را چند مدت تمرین کنی ان شاالله همه چیز حل میشه. فقط بهش گیر نده. گریه نکن. هر دم و ساعت بهش زنگ نزن. همین و بس. امیدوارم که بار دیگه هم که میای، با خبرهای خوب بیای. آفرین.
RE: تغییر خانم میناچ بر اساس یک برنامه ی مشخص
در پاسخ به پست 37 سركار خانم مينا،
خواهرم،
داروهايي كه به شما داده داروهاي خطرناكي نيستند و براي افسردگي نيستند.. بيشتر حالت آرامبخش دارند و اصلا مي شه گفت داروي خاصي به شما نداده... داروها حال شما رو بهتر مي كنه و نشان دهنده بيماري خاصي نيست!
پروپرانولول 10 كه به شما داده يه مهار كننده بتا است كه براي همين تپشهاي قلبتون بايد مصرف كنيد... داروي خوبيه و كمك مي كنه ضربانهاي شما منظم بشه ... به افسردگي هم ربطي نداره.
سدامين كه داروي گياهي از ريشه سنبل طيب/ آرامبخش متوسط و خوبيه.. هيچ ضرر خاصي هم نداره... يه خرده تنشهاي عصبيت رو آروم مي كنه
ريسپريدون به نظرم براي شما يه خورده تجويز طولاني مدتش اغراق باشه... اما يه دارو راست كار شماست فعلا براي مدت كم... بعد از مدتي كوتاهي اين دارو رو قطع خواهد كرد!
ببينيد يك سري از مشكلات شما و شوهرتون رو تحت عنوان اختلالات دو قطبي خفيف شناسايي مي كنند... بخصوص در مورد شوهرتون كه گاهي آرامش داره و گاهي حالتهاي مانيك رو نشون ميده... و شما هم طبيعتا اين حالتها رو داريد... و تنها راه درمان شما و خلاصي از اين افسردگي خفيف ،داشتن آرامش، انجام مراقبه است... مراقبه يا مديتشن و ريلكسشن خيلي به اين حالتهاي شما كمك مي كنه و در كوتاه مدت مي تونيد با دارو ها هم به خودتون براي رسيدن و تسهيل شدن اين آرامش كمك كنيد... عملا داروهايي كه به شما داده شده اين كمك رو به شما مي كنند... اگر شوهرتون هم گاهي با ضربانهاي شديد قلبي مواجه مي شه مي تونيد از پروپرانولول 10 يكي بهش بديد... آرومش مي كنه
با توجه به اينكه دردها رو تجربه نكرديد، مشكل قلبي نداريد خدا رو شكر
اما اين داروها مشكل شما رو حل نمي كنند... موجب مي شوند حالتهاي اضطرابي شما كمتر بشه و آرامش فيزيكي شما رو بهتون بر مي گردونند.. اون چيزي كه به شما كمك مي كنه تا بهتر بشيد بي شك مشاوره هر دو شما با يك روانشناسه...
اما در اين مقطع فقط روي يك موضوع تمركز كنيد... و اون آرامشه!
گفتم دنيا رو بدون شوهر... فقط خودتون رو ببينيد... و سعي كنيد آرامش داشته باشيد و نگران هيچ چيزي نباشيد
اين آرامش طي يك يا دو هفته به شما بر مي گرده... تضمين مي كنم
-- تمرينات تنفسي هر دو ساعت انجام بديد... با انجام عمل " دم " كلمه آرامش رو زمزمه كنيد و با بازدم كلمه " رهايي".. هر كجا هستيد اين كار رو انجام بديد هر بار 10 بار تنفس كنيد.. هر دو ساعت
-- هرشب ريلكسشن كنيد
-- پياده روي سريع هر شب 15 دقيقه... حتي روي دستگاه تردميل(اصلا دويدن رو توصيه نمي كنم) اگر اين پياده روي با موسقي باشه بهتره ( اين پياده روي موجب مي شه كه هورمون سرتونين خون شما بيشتر بشه و استرسهاي شما كمتر...)
-- مي خوام كه به خودتون بيش از حد طبيعي توجه كنيد... زيباييتون منظورم هست! خريد كنيد/ به پوستتون برسيد/ مدل موهاتون رو تغيير بديد/ حتي مدل آرايشتون رو تغيير بديد/
-- هر روز روي يك كاغذ كه روي ميزتون مي گذاريد چيزهايي كه مي گم رو بنويسيد : ( اين تمرين خيلي جديست،تنبلي نكنيد ها) : بالاش مي نويسيد "محرمانه"
زيرش سه تا ستون باز مي كنيد/ ستون اول مي نويسيد علت اضطراب، ستون دوم مي نويسيد در چه موقعيتي/ و ستون سوم رو مي نويسيد راه مراقبت از خودم/
از صبح كه بلند مي شيد هر چيزي كه موجب شد خلق شما تنگ بشه... و اعصابتون خسته و ناراحت بشه حتما جاش تو اين ستونه/ مي نويسيد و سعي مي كنيد خلقتون رو با روشهاي مراقبت از خودتون به حالت خوشحال و آسوده تغيير بديد
روشهايي كه براي مراقبت از خودتون توصيه مي كنم: |( در زمانهايي كه خلقتون تنگ مي شه و يا دچار استرس مي شيد از اين روشها براي كاهش درجه خلقتون استفاده كنيد)
-- مطالعه مقالات علمي
-- مطالعه يك مجله
-- حل جدول
-- خوندن مطالب فكاهي
-- پياده روي در محل كار حتي در اتاق و شمردن قدمهاتون
-- تمر كز روي يك شي ( به نزديك ترين وسيله اي كه نزديكتون هست نگاه كنيد/ روش تمركز كنيد و تمام جزئياتش رو ببينيد/ همه جزئيات رو مو به مو... روي يك جاي وسيله تمركز نكنيد و تمام مدت چشمتون رو بچرخه)
-- تمرينات تنفسي
-- خوندن و مطالعه يك زبان خارجي
-- ديدن فيلم
-- گوش دادن به موسيقي/ با خودتون هدفون ببريد... و با موبايلتون يا يك پلير كوچيك موسيقي گوش كنيد/
-- شستن صورتتون
-- نگاه كردن به پرنده ها و عبور مرور در خيابان
بازم خواستيد روشهاي ديگه رو براتون مي نويسم
-- خواهش مي كنم از چاي سبز استفاده كنيد و كافئين رو الزاما از برنامه غذاييتون حذف كنيد موجب استرس شديد شما خواهد شد.. چاي سبز با عسل بخصوص يك نوع تركيه اي در بازار موجوده كه مزه خوبي داره بصورت تي بگ...
-- نوشابه هاي گاز دار كولا حذف شوند
-- مصرف بيش از حد شكر ممنوع يا حبه هاي قند.. از محصولات گياهي استفاده كنيد مثل توت خشك و ...
-- از فست فود ها تا جائيكه ممكنه استفاده نكنيد
-- دوش نمك بيگريد.. ( اگر نمي دونستيد بگيد تا بنويسم)
-- وقتي يه فكر ناراحت كننده سراغتون مي آد... مي تونيد بهش لبخند بزنيد! حتي زوركي و از روي اجبار؟؟ تجربه كنيد حتما...
پس فعلا دنيا مال شماست... فقط آرومش مي كنيم!
بعدها بقيه موارد درست مي شه... اين توصيه ها مخصوص شما نيست سعي كنيد با همسرتون هم در ميون بگذاريد تا ايشون هم اين راهكارها رو اجرا كنند
-- راستي نگران بارداري نباشيد... به زودي منتظر يه كوچولو تو زندگي دو نفره شما هستيم و اين رو به شوهرتون هم بگيد... اون منتظر شماست تا صداش كنيد! اما فعلا تا سه ماه آينده هيچ توصيه اي براي اينكار نمي كنم تا مادر به آرامش كامل برسه...
سوالي بود بپرسيد...
RE: تغییر خانم میناچ بر اساس یک برنامه ی مشخص
آقاي sci عزيز
از اونجاييكه ما هم تو تاپيك هاي مختلف از راهنمايي هاتون استفاده مي كنيم ممنون ميشم به اين سوالام جواب بدين ؟
1 - چرا پيداه روي رو توصيه مي كنين ؟ دويدن مشكلي داره كه اون رو توصيه نمي كنين ؟ يا فقط به مينا توصيه نمي كنين ؟
2- دوش نمك رو هم لطفا براي ما توضيح بدين ..
خيلي ممنون از راهنمايي هاتون :72: