RE: بخاطر اختلاف با جاريم ، اختلاف تا حد طلاق پيش رفته
آخه نميتونم برم ببينمش
برم ببينم يعني اعتراف كردم كه اشتباه من بوده. در حاليكه هيچ اشتباهي حداقل تو اين موضوع از طرف من نبوده
چه الكي بذارم نظرشونو تحميل كنن؟
RE: بخاطر اختلاف با جاريم ، اختلاف تا حد طلاق پيش رفته
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ليلا موفق
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ليلا موفق
اگه به حرف گوش بدي و باهاش هيچ تماسي نداشته باشي (تاكيد مي كنم هيچ تماسي اعم از اس ام اسي، ايميلي، تلفني و .....................) به زودي پيش قدم مي شه.:305:
اگه خودش هم اس ام اس يا تلفني خواست باهات حرف بزنه بهش بگو بيا خونه مون يا بريم بيرون اينطوري نمي شه. بيا حضوري حرف بزنيم.:305:
چون احتمالا اس ام اسي، تلفني اگه بخوايد حرف بزنيد. دوباره دعواتون مي شه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط parvane123
سلام الناز جان
به نظر منم اصلا اجازه نده خانوادت دخالت کنن. من تجربه مشابه تو رو دارم و بعداز 4ماه کش و قوس قراره از هم جدا بشیم . البته من ته دلم راضی نیست و گفتم نمی تونم شروع کننده باشم و با اینکه گفتم مهریه نمی خوام نامزدم هم اقدامی برای طلاق نکرده.از نظر من نذار کدورت مدت زیادی تو دلش بمونه چون با گذشت زمان سخت بتونی آرومش کنی. از نظر من برو ببینش و آروم و منطقی باهاش صحبت کن.البته من مشاور نیستم و نظر شخصی خودمو با توجه به تجربه خودم گفتم.
پروانه خانم چقدر بچه هاي تالار به شما گفتند پيش قدم نشيد و با شوهرتون هيچ تماسي نگيريد. و شما اصلا گوش نكردين و كار خودتون را كردين تا كار زندگيتون را به اينجا رسوندين.
حالا دارين نسخه زندگي خودتون را براي الناز تجويز مي كنين!
RE: بخاطر اختلاف با جاريم ، اختلاف تا حد طلاق پيش رفته
لیلا جان مسئله من به جاهای خیلی بدی کشید اگر من همون اول به مادرم اجازه نمی دادم با خواهرشوهرم تماس بگیره و خودم باهاش صحبت می کردم مطمئنم به اینجا نمی رسیدم. از نظر من غرور شوهر الناز و اینکه گفتن کینه ای هستن بهشون اجازه نمیده پاپیش بذارن و بی تفاوتی طرفین و بودن در حالت قهر به مدت طولانی مطمئنا عواقب خوشی نخواهد داشت. بازم میگم اینا صرفا نظر شخصی منه و کارشناسان حتما راهنمایی های بهتری انجام خواهند داد.
RE: بخاطر اختلاف با جاريم ، اختلاف تا حد طلاق پيش رفته
من با نظر خانم لیلا موفق مخالفم این درست نیست که حتی اگر خانم مقصر باشه باید شوهر منت کشی کنه اگر تو زندگی مشترک غرور حاکم باشه زندگی نمی چرخه (من از زندگی پروانه جان خبری ندارم ولی هر زندگی با زندگی دیگری فرق می کنه ) الناز جان قبول کن که اشتباه از طرف تو هم بوده حتی اگر فرض هم کنی که تقصیر تو نبوده( که من این حرفو قبول ندارم ) تو از همه بیشتر داری ضرر می بینی . آقایون هم تا یه اندازه ای می تونند ناز بکشند. یا اگر هم منتظر شدی تا همسرت بیاد سعی کن توی این مدت مهارت های زندگی را یاد بگیری نگران نباش من مطمئن هستم که هسمرت بر می گرده موضوعتان اونقدر حاد نیست که بخواهد برای جدایی اقدامی کنه فقط یکمی باید صبر کنی سعی کن حتماً حتماً تویه این مدت به اشتباهاتت تو زندگی مشترکتان فکر کنی و انها را قبل از اینکه دیر بشه برطرف کن یه بار دیگه می گم روی مهارت های ارتباطاتی و مهارت های زندگی ات فکر کن و تمرین کن .
RE: بخاطر اختلاف با جاريم ، اختلاف تا حد طلاق پيش رفته
منم می گم الان غرور معنا نداره.باهاش قرار بذاز.بگو به دلیل عدم مهارت اشتباه کردی.بگو هردومون هم یه اشتباه مشابه داشتیم اینکه خانوادهامون رو دخالت دادیم و بیا قول بدیم مشکلاتمون رو خودمون دو تائی حل کنیم.
در ضمن فقط یه بار معذرت خواهی کن و بس .یعنی از اون ور بوم نیفتی و التماس نکنی
RE: بخاطر اختلاف با جاريم ، اختلاف تا حد طلاق پيش رفته
الناز خانم،
شما وقتی عقد می کنید، یعنی یک مسئولیت سنگینی رو قبول می کنید.
وظیفه شما ساختن یک زندگی و فراهم کردن یک فضای پر از صلح و آرامش برای خودتون و شوهرتون است.
میدان رقابت و مبارزه نیست که حریف رو شکست بدهیم و فاتح میدان شویم و به خودمون افتخار کنیم! در اصل کسی که زندگی زناشویی رو تبدیل به میدان مبارزه می کند، بازنده است.
واقعاً چقدر مهم است که تقصیر کی بوده؟
فرض بگیریم ثابت شود که همه چیز تقصیر فلانی هست. چه فرقی به حال شما می کند؟
این شما و شوهرتون هستید که به جای اینکه به خوبی خوشی در کنار هم باشید، با هم قهر کردید و دود این آتشی که به پا شده، بیشتر از هر کسی در چشم شما می رود.
پس هر چه زودتر این آتش رو خاموش کنید.
هر کاری کنید برای خودتون کردید.
طبق تجربه می گویم، سعی کنید این اختلافات رو به گوش مادرها نرسونید. همه چیز بدتر می شود. همه چیز علنی می شود.
و اگر اینطور هست که شما از شخصیت جاریتون خوشتون نمی آید، اشکالی ندارد. ولی به خاطر شوهرتون، به خاطر عشقی که به او دارید، به خاطر حفظ آرامش در زندگی، حداقل در این چند سال اول سعی کنید یک رابطه ی محترمانه با او داشته باشید.
و واقعاً چرا انتظار دارید که جاری شما به عیادت پدر شما بیاید؟ در خانواده ی ما که جاری ها اصلاً شاید پدر مادر همدیگر رو فقط در مراسم عروسی داده باشند!
و اصلاً شما که از ایشون خوشتون نمی آید، همان بهتر که حد و حدود رابطه ها مشخص باشد و در حدی باشد که شوهرتون رو راضی نگه دارید.
به نظر من هر چه زودتر زندگی خودتون رو نجات بدهید. این شما هستید که الآن باید به شوهرتون ثابت کنید که وصلت شما برای شما مهم تر از این حرفهاست که به خاطر چنین اختلافی بخواهید حتی یک لحظه به طلاق فکر کنید!
و دیگر هم نگذارید این اختلافات به گوش مادرها برسد.
با خانواده همسرتون رابطه دوستی برقرار کنید که این به نفع شماست.
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد | *** | نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد |
|
موفق باشید.
RE: بخاطر اختلاف با جاريم ، اختلاف تا حد طلاق پيش رفته
اضافه می کنم که بالهای صداقت عزیز برای شما این توصیه ها رو دارند:
1- روی مهارت های ارتباطی با شوهرتون و دیگران کار کنید
2- مردها رو بشناسید و سعی کنید شوهرتون رو در الویت اول قرار بدهید
3- میزان انتظارتون رو از دیگران کم کنید
4- رفتار بالغانه داشته باشید
5- جایگاه شوهرتون رو دوباره در بین پدر زن و مادرزن برگردانید
6- حساسیت تون رو کم کنید
7- سعی کنید رابطه ای متعادل با جاریتون برقرار کنید
حالا اگر مایل بودید، بیشتر توضیح خواهم داد.
RE: بخاطر اختلاف با جاريم ، اختلاف تا حد طلاق پيش رفته
ضمن تشکر ویژه از جناب حامد بابات حس مسئولیت پذیری شون و دو پستی که زدند :104:
دوستان خوبی همچون مهربونی (که انصافا خوب داره راهکار میده ) و خانم لیلا موفق ، ستاره ، پروانه، رایحه عشق ، ...
که دارند مشاوره می دهند در راستای نکاتی که حامد در پست 37 داد جلو بروند
در ضمن یه تلنگر خیلی خیلی جدی به الناز خانوم
مشکل مهمتر این هست که ذهن خوانی اش رو بذاره کنار و سریع تر بتونه دل شوهرش رو نرم کنه تا این کدورت بزرگتر نشه
ببین شوهرت از بچه بازی خسته شده و بریده ، مضاف بر اینکه الان از طرف خانواده ی خودش تحت فشار هشت چون دوتا عروس باهم دارن مقایسه میشن و طبق گفته خودت اون عروس خوب تونسته قلق خانواده شوهر رو توی دستش بگیره لذا اگه الان نتونی سریع زندگیت رو بهبود ببخشی یک عمر با مشکلات بیشتری دسته و پنجه نرم می کنی
گفتم سریع آتش رو خاموش کنی ولی مواظب باش که عزت نفست رو از بین نبری ، و خودت رو خار و ذلیل هم نکنی ها مثل یه بازی شطرنج بشین چندتا راه حل درست واسه آشتی طراحی کن و هرکدوم از اونها رو بسنج که شوهرت در مقابل چه اقدامی می کنه و تو باید بعدش چی کار کنی ها و در همه ی اون راهکارها هدف این هست که دل شوهرت نرم بشه توام با حفظ شخصیت و عزت نفس خودت
تبصره: از اینکه مادرشوهرت به بهانه ای تلفن رو قطع کرده ، من برداشتم این هست که نمی خواسته احترام و پرده حیا بیشتر از بین بره ، این نکته مهمی هست ، چون خودت گفتی زن بدطینتی نیست
RE: بخاطر اختلاف با جاريم ، اختلاف تا حد طلاق پيش رفته
سلام خدمت دوستان
مطالب دوستان رو خوندم مفيد بود برام
اما توضيح اينكه بعضي از دوستان ميگن كه مادر شوهرم به دليل احترام گوشي را قطع كرده ، اصلا اينطور نيست.
مادر شوهرم در صحبت با مادرم سوتي داده و بعضي از مسائلي رو كه فقط من و نامزدم مي دونستيم رو بيان كرده ، با حرفاش نشون داده كه كلا همه اسرار زندگيمونو ميدونه. وقتي ديد كه مادر شوهرم سوتي داد ، مامانم فقط در اين حد گفت كه دست دامادم درد نكنه كه ميره تمام مسائل رو مطرح ميكنه.
حتي مامانم خيلي محترمانه گفت كه ايكاش به شما نميگفت ، آخه شما رو هم با اين مسائل ناراحت ميكنه. خودشم خيلي محترمانه
آخه به من حق بدين. نامزدم بهم ميگه اصلا به كسي مشكلمونو نميگيم. چند مورد پيش اومده كه صراحتا گفته به كسي هيچي نميگي. منم انصافا نگفتم خودمم دوس ندارم كسي اسرار زندگيمو بدونه.
مني كه يه دخترم و نسبت به نامزدم بيشتر به مشورت نياز دارم ، چرا من از كسي مشاوره نگيرم ولي نامزدم بره همه چي رو بگه؟؟؟
اين واسم سواله
مادر ايشون محرم اسرار هست مادر من نامحرم؟
من اگه به مادرم موضوع رو گفتم بازم به دليل اين بود كه كل خانواده عيناً شاهد ماجرا بودن. نياز به مخفي كردن نبود.
RE: بخاطر اختلاف با جاريم ، اختلاف تا حد طلاق پيش رفته
الناز عزیز هرطور خودت دوست داری عمل کن خود دانی!
سه تا پست با بار مشاوره ای نسبتا خوب دریافت کرده ای از توی اون سه تا پست این نتیجه رو گرفتی که مادشوهرت سوتی داده می خواسته بی احترامی کنه
باشه اصراری نیست
هر طرز فکری که مطمئنی درست و صحیح هست و بهت آرامش میده رو در پیش بگیر
من برداشتم در این جور موارد اینگونه هست که مادرشوهرم یا هر شخص دیگری بنا به هر دلیلی بحثی رو که باعث دلگیری دوطرف شده دیگر ادامه نداده احتمالا خواسته احترام دوطرف سرجاش بمونه
این طرز فکر به من بیشتر آرامش میده و مرتب خودخوری نمی کنم که می خواسته ارزشم رو از بین ببره و در صدد تلافی هم برنمیام و وقتی روال عادی و بی تفاوتی رو در پیش رو می گیرم رابطه ام بهتر میشه