RE: شوهرم با من صحبت نمی کنه
خانوم صوفی خدا رو شکر که تا اینجا با مشورت بچه ها رفتی جلو
هرچند
مدیر همدردی
انی
فرشته
کیوان
بی بی
طاهره
سابینا
sci
سارابانو
باران
داملا
آویژه
شب بارونی
اریکس
و خیلی های دیگه که الان خوابم گرفته و یادم نیست ، نمی آیند توی تاپیک ها و نظر بدهند ولی دوستانی هم که بودند بسیار خوب راهکار دادند
ببین اینکه شوهرت بهت ایمیل داده هرچند تند خیلی خوبه چون نشونه اینه هست که دوست داره. آره ! شک نکن دوست داره و تو رو می خواد ، تلفن و اس ام اس و چت همه اینها یعنی تو براش مهمی
وقتی یک رابطه ای تموم شده باشه دیگه برای شخص مهم نیست یعنی بی تفاوت میشه پس ناراحتی و خوشحالی هردو یعنی رابطه ادامه داره
ببین تو خوب داری میری جلو اما پدر و مادرت از روی دلسوزی دارند به بیراهه می روند گمان می کنم اولین دخترشون هستی که داری ازدواج می کنی ، اگه حدسم درست باشه یه کم کارت سخت میشه ولی نترس
ببین خیلی خوبه که نمیذاری با چت و اس ام اس و ایمیل مشکلات رو با شوهرت حل کنی آفرین
تو الان باید سعی کنی که به شوهرت نشون بدی تو مستقل هستی و خودت برای خودت تصمیم می گیری نه پدر و مادر و دیگران
برای اینکار
وقتی اومد ایران سعی کن خیلی مهربون باهاش باشی و بیشتر با لحن عاطفی بگی نمی دونم چرا یه موضوع کوچیک اینقدر باعث کدورت و دلخوری شد
سعی کن براش جابندازی که پدرشوهر و مادرشوهر و خواهر و برادرش رو دوست داری
حالا حتما لازم نیست که از ته دلت دوستشون داشته باشی این ها همش سیاست زنانه هست
با پدر و مادرت هم با محبت بسیار صحبت کنم و ازشون بخواه دیگه بدون هماهنگ کردن با تو دست به اقدامی نزنند
و واقعا این رو بخواه البته نه با دعوا و داد و فریاد بلکه کاملا محترمانه
نیاز نیست بگی من افسرده نیستم و خوبم و از این جور حرفها
نیاز نیست بگی تقصیر مادرشوهر و خواهرشوهرت بوده
نیاز نیست مسئله رو با شوهرت موشکافی کنید
اگه گفت تو افسرده ای ، توجیه نکن با لحن عاطفی بگو نمی دونستم ، تو کنارم باش تا بتونم درستش کنم همین و دیگه ادامه نده
الان نه دنبال مقصر باش و نه توضیح اینکه مشکل چه جوری ایجاد شد
اگه همه خانواده شوهرت هم باتو سرد بودند تو موضع نگیر و چیزی نگو ، فعلا صبور باش
یه موقع هایی خودت رو بزن به نفهمی
انگار هرچیمی گویند و هر کاری می کنن تو متوجه نمی شی که از روی قصد و غرض هست
اشکالی نداره
چون تو شوهرت رو دوست داری و می خواهی یک عمر باهاش زندگی کنی
پس فقط شوهرت باید برات مهم باشه
روی شوهرت سرمایهگذاری کن اون هم از طریق محبت و مربانی
در ضمن حواست باشه از روی ضعف هم با شوهرت حرف نزنی ها :305: این قسمت خیلی ظریف هست که نه از روی ضعف و ترس رفتار کنی و نه از روی غرور و تکبر ، انگار داری روی یه طناب راه میری که اگه پات رو اینور یا اونر بیشتر از خود طناب بذاری میفتی پایین پس متعادل باش ... اگر چیزی گفت که نادرست بود لزومی نداره گردن بگیری و حق رو به شوهرت بدی، در این جور مواقع سکوت کن اگه علت سکوتت رو پرسید بگو دام به حرفت فکر می کنم
جوری رفتار نکن که احساس کنه تو الان عاشق و شیفته و شیدایی و اگه بره تو براش میمیری ! غرور زنانه ات رو درست و به اندازه حفظ کن
امیدوارم اینها به دردت بخوره
الان هم واقعا دارم میمیرم از خواب باشه :72:
RE: شوهرم با من صحبت نمی کنه
سلام.خیلی از راهنمایی های بالهای صداقت تشکر می کنم،ممنون.:72: بازم منتظر شنیدن راهنمایی های سایر دوستان هستم.لطفا منو تنها نذارید.نمی خوام مرتکب اشتباهی بشم. خیلی از سوالاتم بی پاسخ موندن اگر محبت کنید و جواب بدید ممنون میشم. من نمیدونم در ادامه باید چه طور رفتار کنم.
من اولین دختر خانواده نیستم که ازدواج می کنم. ما دو خواهریم.ولی خوشبختانه خدا رو شکر خواهرم تو زندگیش مشکل خاصی نداره و این اتفاقاتی که برا من افتاده اصلا تو فامیل ما سابقه ای نداشته.ولی چون شاید پدر مادرم احساس می کردن من فرد موفقی هستم و موقعیت های بسیار خوبی داشتم توقع داشتن که من خیلی خوشبخت باشم برا همین این وضعیت من خیلی داشت برا مامانم سخت تموم می شد و از نظر روحی خیلی عذاب کشید ولی الان خدا رو شکر میبینه من حالم بهتره خوب شده و نگرانیش کمتر شده. راستی بالهای صداقت اسم منو به اشتباه صوفی گفتن
RE: شوهرم با من صحبت نمی کنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ف.ا
سلام به همگی.امروز عصر شوهرم با من تماس گرفت و گفت می خواستم حالت رو بپرسم و من کاملا معمولی مثل همیشه باهاش حرف زدم و اصلا به روی خودم نیاوردم که چه اتفاقی افتاده.گفت اصلا تو کارم تمرکز ندارم.حالش خوب نبود ولی با من خوب صحبت کرد.نمی خوام اصلا تلفنی یا از طریق اینترنت از راه دور در مورد مشکلمون صحبت کنم
خیلی کار خوبی می کنی. از راه دور نمی شه مشکلات رو حل کرد. فقط نباید گذاشت بزرگ بشوند. یعنی همین راهی که تا الان رفتی.
. به نظرم درست اینه که بذارم زمانی که برگشت.به نظر شما من باید چه طوری برخورد کنم؟ منظورتون رو ازاین سوال نفهمیدم.
وقتی برگشت در مورد چه مسایلی باید صحبت کنیم؟
در مورد دلتنگیهاتون. د مورد هر انچه دوست دارید. اما سعی کن تا اون صحبتی از مشکل پیش امده نکرده شما حرفی نزنی. چون باعث می شود از کاه کوه ساخته شود. اگر او قضیه را پیش کشید انوقت شما فقط درصدد رفع ابهام بر بیایید نه انکه دنبال مقصر باشید. ضمن اینکه همانطور که بالهای صداقت گفتند :
"وقتی اومد ایران سعی کن خیلی مهربون باهاش باشی و بیشتر با لحن عاطفی بگی نمی دونم چرا یه موضوع کوچیک اینقدر باعث کدورت و دلخوری شد
سعی کن براش جابندازی که پدرشوهر و مادرشوهر و خواهر و برادرش رو دوست داری
حالا حتما لازم نیست که از ته دلت دوستشون داشته باشی این ها همش سیاست زنانه هست"
به نظر شما اگر به تفاهم مجدد رسیدیم این درسته که ما توی خونمون که روبروی مادر شوهرمه زندگی کنیم؟ بعضی از اطرافیانم می گن که من باید یک سری شرط و شروط بذارم.نظر شما چیه؟
به نظرم سعی کن همیشه مستقل تصمیم بگیری نه بر اساس حرف بعضی ها. تا زمانی که بتونی زن مستقلی باشی و ارامش داشته باشی و البته سر شوهر خود هم غر نزنی و دل شوهر را بدست داشته باشی هر جا زندگی کنی مشکلی نداری. در غیر اینصورت توی یک کره دیگر هم زندگی کنی باز مشکل خواهی داشت. اگر شروع کنی در مورد شرط و شروط حرف بزنی یعنی داری از کاه کوه می سازی. همیشه سعی کن از کوه کاه بسازی. انگار نه انگار که اتفاقی افتاده. باز اگر او شروع کننده بود شما با جرات مندی و اقتدار صحبت کن و البته همزمان مهربانانه.
لطفا برای داشتن یک زندگی مستقل و پر از عشق که مستمر باشه و دوام داشته باشه منو راهنمایی کنید.من دیگه نمی خوام اشتباهی از من یا شوهرم سر بزنه.دیگه دوست ندارم این روزای تلخ برام مجددا تکرار بشه.لطفا منو راهنمایی کنید.بسیار ازتون متشکرم:
اینها رو دیگه خیلی خوب بالهای صداقت براتون توضیح دادند.
RE: شوهرم با من صحبت نمی کنه
سلام.خوشحالیم فقط یک روز دوام اورد و زود تموم شد .دوباره حالم خیلی گرفته است. خیلی ناراحتم.دیروز هر چی انتظار کشیدم شوهرم تماس نگرفت.خودم زنگ زدم جوابمو نداد.شاید خواب بود یا ... نمی دونم ولی حسابی تو ذوقم خورد.فکر می کردم دیگه با مساله صحبت کردنمون با هم مشکلی نداره.از این بگذریم می دونم می گید صبر کن.چشم صبر می کنم.ولی خستم،خیلی. مامانم هم باهام قهر کرده.فقط به خاطر اینکه بهش گفتم فکر کن من یه دختر مجردم در مورد شوهرم و هر چی که مربوط به اون میشه ه من چیزی نگو،از دستم ناراحت شده.خیلی احساس تنهایی می کنم. حوصله هیچ کس و هیچ جا رو ندارم.خونه اقوام که می رم مداه از عروسی و شوهرم می پرسن.آخه هیچ کس جز خانواده خودم چیزی نمی دونه.نمی دونم چی بگم.فقط می گم هنوز دقیقا مشخص نیست ولی نمی دونید چه حالی می شم.خسته شدم. دلم می خواد برم یه جایی که هیچ کس منو نشناسه.کاش یه ذره خودم رو تو این قضیه مقصر می دونستم که این همه زجر نمی کشیدم.خواهش می کنم برام دعا کنید.خدا رو شکر می کنم که حد اقل این سایت هست که من می تونم درد دل کنم.
RE: شوهرم با من صحبت نمی کنه
به نظرم خیلی خوب و آروم دارید پیش می رید. فقط کاش امروز زنگ نزده بودید.
و یک کاش مهم تر که من دلیلش را نفهمیدم. روز اول که با مادرشوهرتون بحثتون شد، چرا سریع زنگ زدید که مادر و پدرتون بیان. اون روز هم کاش خودتون برمیگشتید خونه، فکر می کردید و بعد ...
RE: شوهرم با من صحبت نمی کنه
سلام.شوهرم امروز به من ایمیل زده بود و خیلی کوتاه فقط حالمو پرسیده بود.با این وجود من خیلی خوشحال شدم.بعد حدود 2ساعت بعد بهم تلفن زد،بازم معمولی حرف زدیم.پرسیدم کی بر می گرده و گفت خودشم دقیقا نمی دونه... مونده اونجا که دور از هیاهو تصمیم درست رو بگیره.و به من گفت این تماسی که باهات گرفتم دلیل بر این نیست که من تصمیم قطعی ام رو گرفتم. گفت که فقط می خواسته حالمو بپرسه.به من گفت که زیاد در مورد زندگیمون فکر می کنه و از من پرسید که من هم فکر می کنم یا نه؟گفتم اره.گفت پس چرا تمومش نمی کنی؟ من گفتم من که شروع نکردم که بخوام تمومش کنم.شما که اون جا نبودی، حرف منم باور نداری من چی می تونم بگم.گفت نظر تو چیه؟منم مطابق صحبت بالهای صداقت عزیز گفتم من اصلا فکر نمی کردم قضیه به این ساده ای این قدر پیچیده بشه.به نظرت اصلا این موضوع ارزشش رو داره(که بخاطرش حرف از جدایی بزنیم؟)؟دیگه ادامه ندادیم. .(راستش تو این مدت که با شوهرم ارتباطی نداشتم یک روز پدر شوهرم تماس گرفت و با داد و فریاد به مادرم گفت اگر می خواین قضیه تموم شه بیاید و معذرت خواهی کنید در صورتی که خانواده من فکر می کنن اونا باید از ما عذر خواهی کنن.چون خانواده شوهرم واقعا رفتار توهین امیزی با پدر و مادرم داشتن بدون اینکه پدر و مادرم در صدد پاسخ دهی به اونا باشن) من واقعا نمی دونم خونوادش چی بهش گفتن و اصلا علاقه ای ندارم به دونستنش.می دونم که اون منو مقصر می دونه. احساس کردم خیلی کلافه است.دلم می خواد کمک کنم از این کلافگی بیرون بیاد ولی نمی دونم باید چی کار کنم؟لطفا شما منو راهنمایی کنید.موضوع قضیه ای که باعث این ناراحتی شد اصلا مربوط به من وشوهرم نبود که به خاطرش بخوایم زندگیمون رو خراب کنیم.نمی گم ما هیچ مشکلی قبل از این اتفاق با هم نداشتیم ،داشتیم.اتفاقا من خیلی اذیت می شدم. ولی بیشتر مشکلات ما بر سر خانواده ها مون بود نه بر سر تفاهم نداشتن ما دو تا.نمی دونم شاید اینم یه جور عدم تفاهم باشه. من تو این مدت یه کم مطالعه کردم و فهمیدم بسیاری از مشکلات ما مربوط به عدم کسب مهارت های لازم برای یک زندگی مشترک بوده ولی نمی دونم دقیقا این مهارت ها چی هستن و چه طوری می شه کسبشون کرد.لطفا در این مورد منو راهنمایی کنید.من دوست دارم شما منو راهنمایی کنید تا من بتونم به شوهرم در انتخاب تصمیم درست حال چه جدایی باشه چه ادامه کمک کنم؟به نظر شما من باید معذرت خواهی کنم؟من که اصلا حرفی نزدم یا رفتاری نکردم که به خاطرش عذر خواهی کنم؟من بازم از راهنمایی های بالهای صداقت عزیز و دلجو دلتنگ عزیز تشکر می کنم.به نظرم خیلی سازنده بودن.
RE: شوهرم با من صحبت نمی کنه
به نظرم اصلا نباید معذرت خواهی کنی چون اینطور خودتو مقصر نشون می دی .مخصوصا تا وقتی که شوهرت به طور واضح راجع به قضیه ی پیش اومده صحبت نمیکنه.اون داره فکر می کنه تذکر های گاه و بی گاهت در اینکه مقصر نیستی باعث شده به فکر فرو برده.در ضمن اون تعصبی که آقایون نسبت به خانوادشون دارن شوهرتون هم داره مواظب باشید بد گوئی نکنید از خانوادش.ممکنه بعد اینکه قضیه رو فهمید ازت بخواد به خاطر اون هم که شده معذرت بخوای که اون موقع می تونی ثابت کنی چقدر دوسش داری.
RE: شوهرم با من صحبت نمی کنه
ممنون از رایحه عشق عزیز:72:.راستش من اصلا در مورد خانواده هامون در این چند ارتباط کوتاه صحبت نکردم و به همین روند ادامه می دم.من منتظر راهنمایی های سایر دوستان هم هستم.چون نمی خوام اشتباهی مرتکب بشم.ممنون از اینکه منو تنها نمی ذارید.لطفا منو در مورد کسب مهارت های لازم برای داشتن یک زندگی موفق نیز راهنمایی کنید.
RE: شوهرم با من صحبت نمی کنه
سلام.مثل اینکه من و مشکلم توی این تالار برای هیچ کدام از دوستان اهمیتی نداره.من واقعا به راهنمایی افراد آگاه نیاز دارم.لطفا من تنها نذارید.
RE: شوهرم با من صحبت نمی کنه
عزیزم لینکهای زیر رو برای مهارتها بخون و نکات مهمشو یادداست کن و سعی کن تمرین کنی تا الگوی ذهنیت بشه.
http://www.hamdardi.net/thread-12097.html
http://www.hamdardi.net/thread-515.html
http://www.hamdardi.net/thread-4099.html
http://www.hamdardi.net/thread-6377.html
نکته مهم برای اینکه بتونی رابطه خوبی با همسرت برقرار کنی اینه که خصوصیا مثبت همسرت رو کشف کنی و از اونها برای برقراری ارتباط موثر استفاده کنی.
اگر سوالی داشتی بپرس.
امیدوارم موفق باشی.