خواهر عزيزم!؟
شما پستها رو مي خونيد؟
جواب شما در پست هاي قبلي نبود؟؟
نمایش نسخه قابل چاپ
خواهر عزيزم!؟
شما پستها رو مي خونيد؟
جواب شما در پست هاي قبلي نبود؟؟
آقاي sci عزيز سلام
البته كه پستها رو مي خونم
اينكه فرموديد" بهش بگو كه قصد داري تمامي روابط رو دوباره از اول با هم شروع كنيد و تصميم هر دو شما لازمه"
اتفاقا ايشون اصلا موافق شروع دوباره نيست.... عرض كردم حتي كوچكترين حرفي كه بوي وصلت بده رو پس مي زنه مثل ناراحت شدن از كلمات عزيزم و ..
حتي چند ديقه قبل تماس گرفت گفت: مامانم مي خواد دعوتت كنه بياي شهرستان.
بعد نظرمو پرسيد غير مستقيم اظهار تمايل كردم بعد با نگراني گفت:عواقبشو در نظر بگير .به خاطر 10 روز خوشي خودتو با خانوادت درگير نكن . كه بهت بگن حالا كه رفتي شهرستان برو سر زندگيت . بعد ميگه --البته من خوشحال مي شم كه تو هم همراهم باشي خدا منو بكشه اگه دروغ بگم--دوباره ادامه داد خانمها احساساتي هستن عاقلانه تصميم بگير حتي مي توني بري شهرستان خودتون اگه دلت مسافرت مي خواد .خلاصه اينكه همانطور كه گفتم خيلي نگرانه كه منم همراهش برم ..........
تورو خدا يكم زود به زود بهم سر بزنيد. البته مي دونم كه همه شما كار داريد.ولي خوب من خيلي چشم به راهم.
راستي براي اينكه بدونم آخرين جوابي كه بهم داده شده چيه بايد چيكار كنم؟
من مي رم "آخرين مشاهده ارسال اين تاپيك" درسته ؟
خواهرم،
بفرمائيد مي خوام باهات صحبت كنم... باهاش يه قراري بذاريد تا نرفته!
بعد از اون قرار و توافق تصميم بگيريد و برويد...
ترجيح با اينه كه همراهش برويد!
خانواده شما اصرار به جدايي دارند؟
نه خانواده من اصلا موافق جدايي ما نيستند .
ولي وقتي همسرم تمايلي به ادامه زندگي نداره و سخت از صحبت درباره شروع دوباره نگرانه چجوري بگم مي خوام باهات صحبت كنم؟
اگر رابطمون را داراي پوسته و هسته در نظر بگيريم ،در حال حاضر سخت ترين قسمت رابطه ما آغاز كردن صحبت درباره زندگيه .يعني براي رسيدن به هسته كه ترميم رابطه جنسيه ،بايد از پوسته كه صحبت كردنه شروع كنم . صحبت درباره زندگيه دوباره بزرگترين نگراني همسرمه. چيزي كه به شدت عصبيش ميكنه. حتي باعث مي شه ازم دوري كنه.
به نظر شما بهتر نيست اگر مسافرت رفتم اصلا درباره شروع و اين چيزها حرف نزنم ولي نميدونم يه كاري كنم كه خودش در تصميم قاطعش نسبت به جدايي دچار ترديد بشه . و باز هم نمي دونم چيكار كنم مردد مي شه؟؟
شما برو مسافرت...
اگر بري مسافرت دسترسي به اينترنت داري؟
منم با شما موافقم... رابطه جنسي شما بازسازي مي شه! هيچ مشكلي هم نيست ( كمك مي كنيم بازسازي بشه)
همين كه زنگ زده به شما يعني تصميمي به جدايي بصورت قطعي در كار نيست...و اصرار به بازسازي داره!
اينترنت كه نه خونه نيست.
مگر اينكه برم كافي نت . البته نميدونم به همسرم چي بگم يااگه بگم كافي نت بگم براي چي رفتم .
عذر خواهي ميكنم من كه متوجه نشدم وقتي ايشون ميگه (شما نياي راحت تري) چطور استباط فرموديد كه اصرار به بازسازي داره؟
در طول راه در مورد چي صحبت كنيم؟
در ضمن قراره از راه شمال بره و يكي از همكاراش به اتفاق همسرش كه تازه ازدواج كردن را هم تا شمال (نميدونم كجا؟ )برسونه.
يه مطلب ديگه "صبح كه زنگ زده بود و درباره شهرستان حرف زد و من هم تلويحآ تمايلم رو براي رفتن نشون دادم "گفت :من شايد تا 2 شب خونه نياما! دوست دارم بهم خوش بگذره. البته تو رو هم بيرون مي برم ولي دوست دارم مثل زنداداشم كه دست و پا گير برادرمه ، نباشي...........
لازم به ذكره همسرم تهران هيچ دوستي نداره . شهرستانشون جديدا با يه آقايي دوست صميمي شده كه اهل مشروبه ولي همسرم ميگه خيلي بامرامه. اون آقا تقريبا هم سن و سال همسرمه. يكبار ازدواج كرده و از خانمش جدا شده .دوباره ازدواج كرده الان يه بچه داره ولي دوباره داره از همسر دومش هم جدا مي شه.
خواهرم
توجه داشته باشيد كه انتقاد نمي كنم و صرفا مشاوره مي كنيم... باشه؟
.
..
...
شما يكسري خطاهاي رفتاري داريد... اين خطاها موجب خواهد شد كه شما به بيراهه بريد! پس بايد ابتدا اون خطاها رو بررسي كنيم!
اما قبلش چند سوال؟ چقدر وقت داريم؟ روي گوشي نمي تونيد سرويس GPRS رو فعال كنيد؟
مي گم در چه رابطه اي گفتگو كنيد...
در رابطه با سوالي كه پرسيده بوديد: ايشون اگر مي خواست رابطه اش رو با شما قطع كنه و جراتش رو داشت! خب مي كرد! ديگه زنگ زده چي بگه؟؟؟ زنگ زده ببينه اوضاع چطوره... مي گه شما نيا! برات بهتره! يعني بيا!!!
ببين مردها با زنها فرقهاي زيادي دارند... بايد اين تفاوتها رو شما بدونيد!
جناب SCIعزيز
حتي اگه انتقاد هم بكنيد من از شما اصلا ناراحت نمي شم.بلكه به خاطرش تشكر هم مي كنم كه باعث ميشيد خطاهايي كه برايم نامرئيه ولي اثراتش كاملا مرئيه بالاخره يه جايي تموم شه.
:72::72:
پس لطفاً بفرماييد خطاهاي رفتاري من چيه؟
چقدر وقت داريم؟ تا امروز ساعت 5 البته فك كنم شب هم بتونم كانكت شم.
GPRS نمي دونم چه فايده اي داره و چجوري فعال مي شه . البته فك كنم برم خدمات همراه اول بتونم فعالش كنم.
الان رفتم سرچ كردم و فهميدم جي پي ار اس چيه ولي فك كنم گوشي من اين قابليتو نداره
سلام خانم آسمان آبی
اینجور که من متوجه شدم الان جدا از شوهرتون هستید و شوهرتون هم "نگرانه" که دوباره زندگیتونو از سر بگیره. از صحبت های شما و نقل قول هایی که از شوهرتون داشتید معلومه که ایشون تمایل دارن زندگیتونو دوباره از سر بگیرن اما فقط نگرانند و یا راحت تر بگم می ترسن.
همونجور که خودتون متوجه شدید و همسرتون هم بارها گفتن تنها ترسشون اینه که نتونن رابطه جنسی برقرار کنند، اما شما چه کارهایی می تونید انجام بدید که بتونید زندگیتونو دوباره سرو سامان بدین:
1- بالا بردن اطلاعات: اول از همه باید بدونید که رابطه جنسی برای مردان مساوی هست با تمام مردونگیشون. اگه مردی نتونه رابطه جنسی برقرار کنه احساس حقارت می کنه، احساس می کنه که مردونگیشو از دست داده و شدیداً دچار اضطراب و نگرانی می شه. (مشکلی که الان شوهرتون درگیرشه).
مردی که مشکل جنسی پیدا می کنه برای اینکه این مشکلو مخفی کنه و احساس حقارت خودشو تسکین بده کارهای متفاوتی انجام می ده:
مثلاً مشکلو گردن خانمش مینداره، میگه تو نمی تونی منو ارضا کنی، تو جذاب نیستی، تو زشتی، تو چاقی و....
و در مراحل شدیدتر سعی می کنه از رابطه جنسی فرار کنه تا ضعفش در این رابطه دیده نشه.
2- حفظ اعتماد به نفس: بنابراین شما باید بتونید وضعیت روحی و جسمی ایشون رو درک کنید و این رفتارها باعث نشه که اعتماد به نفستونو از دست بدین چون مشکل از شما نیست. همونجور که بارها همسرتون بهتون گفتن دوستتون دارن و تنها مشکلشون همین رابطه جنسی هست. من به عنوان یه مرد می دونم که داره حقیقتو می گه، شما هم باور کنید ازش.
3- به شوهرتون مردونگی بدین: به همسرتون بگید که هنوز هم فقط تو آغوش تو آروم می گیرم، تکیه گاه محکمی هستی برام، اگه از هم جدا بشیم دیگه هیچ کس نمی تونه تا این حد منو آروم کنه و حرف های دیگه که شما خانما خودتون بهتر بلدید.
4- ترس همسرتون از رابطه جنسی را از بین ببرید: این مهمترین کاری هست که می تونید انجام بدید. تا وقتی که شوهرتون تمایلی به رابطه جنسی ندارند یا توانایی این کارو ندارند شما هم تمایلی نشون ندید و صحبتشم نکنید، هر گونه صحبتی از طرف شما باعث می شه که دوباره ترس از رابطه وجود شوهرتونو فرا بگیره. در عوض وقتی شوهرتون خودش گفت که مشکل اصلیش رابطه جنسیه بهش بگید که منم خیلی تمایلی به رابطه ندارم، فقط دوست دارم پیشم باشی و منو تو بغلت بگیری. بگذارید که بدونه شما اونو حتی بدون رابطه جنسی هم می خواید و بدون رابطه جنسی هم هیچی ازش کم نمی شه. بهش بگید من چون می دیدم که تو از ربطه لذت می بری وارد رابطه جنسی با تو می شدم و اگه تو نخوای برای منم مهم نیست. این پروسه ممکنه زمانبر باشه.
5- حل مشکل: بعد از اینکه تونستین مجدداً شوهرتون رو جذب کنید می تونید با مراجعه به یه پزشک اورولوژی برای حل مشکل سردی شوهرتون اقدام کنید و در صورتی هم که مشکل مربوط به اعصاب و روحیات باشه از یک روانشناس و یا روانپزشک کمک بگیرید. نوجه کنید که تا زمانی که نتونستید شوهرتونو کامل جذب کنید صحبتی از درمان نزنید.
6- عدم فشار به همسر: تو این مدت همونجور که تا الان هم همین کارو انجام دادین خودتونو تحمیل نکنید، نذارید شوهرتون فشاری احساس کنه، فقط می تونید محبت کنید که بیشتر جذب بشه.
من واقعاً تعجب می کنم که چرا به همین زودی اسم جدایی را به کار می برید و چرا اصلاً به جدایی فکر می کنید اگر به جدایی زیاد فکر کنید کم کم احساستان را نسبت به همسرتان از دست می دهید به نظر من حتماً پیش مشاور بروید هم خودتان تنها و هم با همسرتان. سعی کنید که همسرتان را دوست داشته باشید.