RE: ايا خواستگارم منصرف شده ؟ايا وابسته به خانوادشه
سلام دوستان
پرناز جان از راهنماييت ممنونم
شما درست ميگيد شايد اشتباه كردم ولي داشتم اذيت ميشدم دايم داشتم مقايسه ميكردم و خودمو و مقصر ميدونستم الان اينطوري حداقل خيلي چيزا برام روشن ميشه من دختر سهل الوصلي نيستم .ايشون و خانوادشون كلي اصرار كرده بودند تا ما مخصوصا خودم قبول كرده بوديم ولي خب اخر سر سر شرايط به تفاهم نرسيديم .ولي خيلي چيزا برا من مبهم مونده بود اينا اذيتم ميكرد همه خصوصيات مثبتش به نظرم ميومد و خودمو و خانوادمو مقصر ميدونستم در حاليكه همه كاره ايشون بود و خب خيلي جاها هم تقصير ايشون بود .
ويدا جان ممنون از راهنماييت
خانمي من خودم هم اهل ارتباط با جنس مخالف نيستم و دختر شل و ولي هم نيستم (با اينكه اصلا محدود نبودم و مذهبي هم نيستم ) اينطوري بگم كه ايشون توي اون 3 4 ماه ارتباطي كه باهم داشتيم با اينكه اواخر ديگه رسمي صحبت نميكرديم ولي هيچ وقت بهشون اجازه ندادم كه با هم برخورد راحتي داشته باشيم با اينكه خب ايشون هم خواستگار رسمي من بودند و همه چي رسمي بود وتقريبا قرار عقد هم گذاشته بوديم .قبول دارم كه اشتباه كردم كه شروع كردم ولي پشيمون هم نيستم چون اينطوري خيلي چيزا برام روشن ميشه و ديگه خودمو سرزنش نميكنم در ضمن الان اس ام اس يا برخورد هاي من هم در مقابل ايشون حالت التماس و عجز نداره و از موضع ضعف وارد نشدم هر چند كه شايد كليت كارم اشتباه باشه .
بهرحال ايشون فعلا تماسي نگرفته ولي تو اس ها كه تازگيها خودش شروع ميكنه تو خواستنش پا برجا هست ولي از هر دو طرف خانواده دلگيره گفتم خانوادت ميدونن گفت نه و نميخوام فعلا بگم ميخوام بعدا و تو عمل انجام شده قرار بگيرن و از من هم خواست كه نگم ولي من مادرم در جريانه
بهرحال مواظب هستم و بهيج وجه پيشنهاد غير منطقي قبول نميكنم
مرسي از همتون
RE: ايا خواستگارم منصرف شده ؟ايا وابسته به خانوادشه
سلام بچه ها
بالاخره تقريبا يكي دوهفته قبل ايشون تماس گرفتن و چند ساعتي مفصل حرف زديم و دردو دل كرديم و خيلي چيزا مشخص شد ايشون به گفته خودش تحت تاثير خانوادش بوده و يجورايي ديدشون رو نسبت به ما عوض كرده بودن .اينطوري كه من فهميدم فقط يه سري سوءتفاهم وجود داره فك ميكنن ما نقشه كشيديم و از اين حرفا. شديدا ابراز پشيموني ميكرد از اينكه رو خواسته خودش واينستاده ميگفت عوض شدم و ديگه نميذارم كسي دخالت كنه ولي شرط رو هم قبول نميكنه از خانواده من و خودش شاكيه از اينكه هيچكدومشون بهمون فرصت ندادن كه خودمون تصميم بگيريم . يبار همو ديديم
به خانوادش چيزي نگفته يجورايي خانواده ها از هم دلخورن بهش گفتم پس چيكار كنيم ميگه اونا خودشون وقتي تصميم مارو ببينن درست ميشن و از اين حرفا....... ازم ميخواد كه باشم منم گفتم هستم ولي نه به هر قيمتي نميخوام بدون رضايت خانواده ها باشه اگه قراره بشه دوست دارم خانواده ها كاملا راضي باشن . ميگفت اينبار ميخوام خودم اول با بابات صحبت كنم بعد به خانوادم بگم
قراره در مورد چگونگيش مفصل بحرفيم ولي فعلا از اون موقع تا حالا حرفي در اين مورد نزديم در واقع تماس زيادي نبوده و هرازگاهي اس بوده .يكي دوبار بهش ياداوري كردم كه حرف بزنيم ولي ميگه ميخوام كارامو رديف كنم خيالم راحت بشه بعدا در اين مورد فكر كنيم و بحرفيم.
بعضي وقتا احساس ميكنم داره بهونه مياره نميدونم شايدم من صبرم كمه .اين سري كه ديدمش با وجود اينكه خودش ميگه احساسش همونه ولي اون حس ثابق رو تو چشماش نديدم اينبار برخلاف قبل كه خيلي عجله داشت و ابراز احساسات ميكرد عجله اي براي باهم بودن نداره (پيشنهاد ديدار حضوري هم از طرف خودش بوده )سرش هم شلوغه نميدونم بخاطره كارشه يا بهونه مياره .خودش ميدونه خواستگار دارم ولي انگار از طرف منم مطمينه كه ردش ميكنم چون واكنشي نشون نميده
خودش كه ميگه اگه نميخواستم همون اول حرف نميزدم يا ميگفتم .ديگه نميدونم چي به چيه ؟
هزارو يك جور فكرو خيال مياد به سرم ميگم نكنه ميخواد بازي بده ولي خب اگه اينطوري بود كه رفتارش بايد صميمانه تر بود!
از طرف ديگه هم من اصلا دوست ندارم خانواده ايشون يا اخودم ناراضي باشن (نظرشون بعدا برگشته )والا قبل جريان كه اصرار پشت اصرار بود و در واقع جز به جز خانوادشون دوسم داشتن .حالا نميدونم دارن تاقچه بالا ميذارن يا واقعا ناراضين (البته فعلا كه ميگه نگفتم )
RE: ايا خواستگارم منصرف شده ؟ايا وابسته به خانوادشه
با سلام دوست عزیز
امیدوارم اونچه که به صلاحتونه براتون پیش بیاد فقط میخواستم بگم شما اصراری به تماس و برقراری ارتباط نداشته باشی بهتره و اجازه بده آقا همیشه برای تماس پیش قدم باشه
دیگه اینکه خواستگارای دیگه رو به نظر من رد نکنید چون هیچ اعتباری نیست که ازدواجتون با این آقا سر بگیره موقعیتهاتونو از دست ندید
RE: ايا خواستگارم منصرف شده ؟ايا وابسته به خانوادشه
آرامش عزیز
بهت پیشنهاد میکنم خیلی بیشتر از احساساتت به عقلت بها بدی.سعی کن خیلی عاقلانه همه چیز رو بررسی کنی عزیزم.روی بقیه خواستگارات هم فکر کن گلم.
RE: ايا خواستگارم منصرف شده ؟ايا وابسته به خانوادشه
همه چي تموم شد من اشتباه فكر ميكردم ارزشش رو نداشت خيلي رويايي بودم متاسفم برا خودم .
اصلا اعتباري به حرفاش نيست هميشه خدا پشت ادم رو خالي ميكنه اون سري با خودم گفتم خب شرط سنگينيه بهش حق دادم بابت پس گرفتن قولش هر چقدر بهم گفتن كه وابسته بخانوادشه و كاملا تحت تاثير خانواده و مطيعه نميتونستم قبول كنم وتوجيه ميكردم ولي حالا ديگه كاملا مطمعن شدم و خودم تجربش كردم كه اصلا قدرت تصميم گيري نداره .كاش همون قدر كه تو كارش موفقه و تصميم گيرنده هست و يه ذره هم تو زندگي شخصيش همينطوري بود و خودش برا زندگيش تصميم ميگرفت .جالب اينجاست خودش با اينكه پسره و اختيار زندگيش دست خودشه كاملا تحت تاثير خانوادشه و بحرفه اوناست ولي از من انتظار داره كه كاملا خودم تصميم بگيرم و يجورايي اگه لازم بشه تو روي خانوادم هم بايستم !!!!منم هيچ وقت پلهاي پشت سرم رو خراب نميكنم از ايشون هم همچين انتظاري نداشتم ولي ديگه بايد بتونه حرف خودش رو هم بزنه يا نه !ايشون اگر قدرت تصميم گيري داشت وقتي از نظر من با خبر شد خانوادش رو هم راضي ميكرد اصلا انگار ميترسه كه دباره بگه بگه كه من فلاني رو ميخوام
از من انتظار داره عين خودش يه قولهايي بدم و قشنگ حرف بزنم و حالا مهم نيست كه چقدم بتونم به حرفام عمل كنم يا نه !
منم يه اخلاقي دارم كه يه چيزي رو ميگم كه بتونم پاش وايسم ولي متاسفانه فقط قشنگ حرف ميزنن!!!
تا دلتون بخواد زود رنج تشريف دارن باور كنيد اصلا نميشه گفت بالاي چشمت ابرويه ..از بس كه چون تك پسرن مادرشون لوس بار اورده همه چي بايد هميشه بر وفق مراد ايشون باشه من خودمم تك دخترم ولي اصلا به هيج وجه لوس نيستم
جالب اينجاست خودش و خانوادش از اين ميترسيدن كه اگه ازدواج كنيم و حق طلاق با من باشه زندگيمون امنيت نداره تازه الان دارم متوجه ميشم كه با اين زود رنجي و كمال طلبي شديد ايشون اگر دست ايشون باشه من بايد همه عمرم بترسم هرچند كه ديگه تموم شد
اون موقع حيفم اومد چون احساس ميكردم بخاطر يه سري سوتفاهمه و بخاطر چيزايي هست كه اصلا ارزش نداره ازدواجمون بهم ميخوره ولي
ولي الان ميبينم من اصلا نميتونم رو ايشون به عنوان همسرم حساب باز كنم هميشه پشتم رو خالي كرده ديگه نميتونم بهش اعتماد كنم بيش اندازه زود رنجه و اصلا انتقاد پذير نيست خيلي جاها خودخواهيش بهم اثبات شد همه چي بايد طبق خواسته ايشون باشه همه چي رو اماده ميخواد
اين رابطه هم جز استرس چيزي برام نداره چه الانش چه بعد ازدواج
درسته كه الان خيلي ناراحتم ولي خدا رو هم شكر ميكنم كه الان بعضي چيزا بهم اثبات شد:323::323:
وگرنه بعد ازدواج يكي يكي بايد برا مشكلاتم تايپيك باز ميكردم
RE: ايا خواستگارم منصرف شده ؟ايا وابسته به خانوادشه
آرامش عزیز
حق طلاق را نمیشه موقعه عقد گرفت. اگرم بنویسن ضمانت اجرائی نداره.
حقی را که ندارد چطور به شما بدهد؟ اول باید شما به عقد ایشون دربیایید بعد در یک سند جداگانه ایشون شما را برای طلاق همسرش ( یعنی خودتون ) وکیل کند.
در واقع بعد از عقد این وکالت داده میشود و دفتر اسناد رسمی میتواند این وکالت را بدهد نه محضر ازدواج. چون بعضی دفاتر فقط برای عقد هستند و سایر کارهای حقوقی را نمیکنند.
RE: ايا خواستگارم منصرف شده ؟ايا وابسته به خانوادشه
شبنم جان ممنون از راهنماييت و توجهت
ولي اين سري بحث ما سر حق طلاق نيست من اصلا حرفي از حق طلاق نزدم كه.متاسفانه خانواده ايشون بعد از بحث حق طلاق ديدشون منفيه فكر ميكنن من چه نقشه اي داشتم الانم خواستگارم با اينكه خودش منو ميخواد ولي واهمه داره كه حرفشو به خانوادش بزنه ديگه اينجاشو كه ديگه من نميتونم كاري كنم خودش بايد تصميم ميگرفت ديگه نه به خانوادش ميگه نه چيزي خودشم كه برخلاف گفته هاش كاري نميتونه بكنه من كه نميتونم عوض ايشون برم با خانواده ايشون صحبت كنم
تا هم ميخواي يه چيزي بگي اقا قهر ميكنن يه اس فرستاده بود دوستت دارم و از اين حرفا منم ناراحت بودم از دستش گفتم اره اينا همش فقط حرفه ايشون هم رفتن تو قهر !!!!!!!! يه موضوع رو اينقدر كش ميده كه الانم تو غار تنهاييشون تشريف دارن بخدا منم خسته شدم ديگه الان دو ماهه نه معلومه ميخواد چيكار كنه نميشه هم بهش حرفي زد همون بهتر كه تموم بشه
RE: ايا خواستگارم منصرف شده ؟ايا وابسته به خانوادشه
سلام
به نظر من همه حرفها و خواسته هاتو خیلی واضح بهش بگو و از اهداف و برنامه هاش حتما سوال کن ولی نه جوری که ناراحت شه یا غروررشو بشکنی . ( میدونم که شرایطی که این مدت داشتی چقدر سخته ، ولی بازم سعی کن خیلی با احترام برخورد کنی )
بعدش اگه مطمئن شدی که همسرت موردنظرت نیست زودتر فراموشش کن و بیش ازین خودتو درگیر اضطراب و ناراحتی نکن .
RE: ايا خواستگارم منصرف شده ؟ايا وابسته به خانوادشه
متين جان ممنون از توجهت و راهنماييت
واقعيتش ديگه چند روزه كه باهاش ارتباطي ندارم كه خواسته هامو بهش بگم چه الان و چه قبلا هم با احترام برخورد كرديم نزديكه 3 ماه از ارتباط مجدد ميگذره درسته كه اولش من شروع كردم ولي بعدش ايشون بودن كه پي اش رو گرفتن ايشون خواستار صحبت تلفني و ديدار حضوري بودن خواستار از سر گرفتن دوباره ماجرا بودن .تو همون ديدار حضوري هم بهش گفتم كه ميخوام ولي نه به هر قيمتي ميخوام خانواده ها رو هم در كنارمون راضي داشته باشيم ميگم انتظار داره قشنگ حرف بزنم يعني اين كه انتظار داره من بگم اره من بخاطر تو قيد همه چيرو و همه كس ميزنم حالا شايد كار به اونجا هم نرسه ولي اخه چرا بايد من حرفي بزنم كه نميتونم بهش عمل كنم .
من بلد نيستم فقط برا خود شيريني حرفي بزنم كه بعد توش بمونم بعد از اون جلسه هم همش با اس در ارتباط بوديم چند بار خواستم كه صحبت كنيم ولي نشد همش كش ميداد تا اينكه ميخواست دوباره ببينتم كه من نرفتم و گفتم تلفني هم ميتونيم صحبت كنيم بعدش يه پيام فرستاد ديگه اينقد تو اين مدت فقط پيام عاشقانه فرستاده بجاي صحبت اساسي كه منم جوش اوردم و گفتم كه اره همش فقط حرفه به ايشون هم برخورده (چون فكر ميكنه احساساتشو مسخره كردم) رابطه اي كه بخاطر يه حرف الكي بخاد تموم شه بذار تموم شه .همش كوتاه اومدم اصلا نميخواد ببينه انگار هميشه من مقصرم .تو اين مدت هيچي رو بروش نياوردم كه نكنه غرور اقا زير سوال بره !!
ايشون منو با خواهرش مقايسه ميكنه خواهرش تازه ازدواج كرده تو جلسه بله برونش خودش مهريه رو خيلي كم گفته بودصرفا برا خود شيريني ولي خانواده داماد مهريه كم رو قبول نكرده بودن و يه چيز متعارفي شده ميگه اره خواهر من اونطوري گفت سر همسرشو پيش خانوادش بلند كرد اونوقت شما هم حق طلاق ميخواي و منو سرافكنده كردي پيش خانوادم انگار از من چي ديده بودين ... .اينا رو بعنوان درد و دل بهم ميگه .حالا ميدونه كه نظر من نسبت به حق طلاق برگشته .
امشب به قد 7 _8 ماه گريه كردم همه اين مدت همه چيرو ريخته بودم تو دلم هميشه خودمو جلوي همه خوشحال نشون دادم جلوي همه شاد بودم هيچ وقت احساساتمو بروز ندادم سعي كردم از همه پنهانش كنم كه بخاطرش ناراحتم ولي ديگه امشب منفجر شدم
تو يه اس بهش گفتم كه ديگه هر جور كه خودش ميخواد و تصميم با خودشه...
RE: ايا خواستگارم منصرف شده ؟ايا وابسته به خانوادشه
سلام ارامش عزیز
از ناراحتیت خیلی دلم گرفت عزیز دلم بهتره بیش از این خودت اذیت نکنی بزار اونم تو تنهایی فکراش کنه و اگه واقعا بخادت به خانوادش میگه و درست میشه در غیر این صورت به ضرر و ناراحتی شما تمام میشه پس بهترین کار اینه فعلا مسکوت بزاریش
همه چی رو بخدا واگذار کن اگه صلاحت باشه سریع درستش میکنه در مورد اخلاقش یا وابستگی یا لوس بودنش فعلا حرفی ندارم باید اول انتخابت کنه بعد در مورد نقص هاش با خودت کنار بیای
موفق باشی عزیزم:72: