RE: کاسه داغ تر از اش شدم !! شکستم
خارپشت عزیز
مطمئنن این خواست خدا بوده یعنی هرکاری خواست خداست وحکمتی داره
به نظرمن اصلا صلاح نیست کاری کنی که ازت بدش بیاد چون اون ضربه ی بیشتری بهش وارد میکنه به نظرمن دختری که به خاطرشرایطش مستقل بوده وحامی نداشته رفتار تو باعث شده که حس حمایت رو ازشما دریافت کنه (به خاطرش دعواکردی وهمه جا هواشو داشتی)شاید اون هم نسبت به احساسی که داره دچار اشتباه شده اگه یکاری کنی که ازت بدش بیاد همه چی بدتر میشه
به نظرمن گفتن حقیقت ازهمه چی بهتره شاید بهتره یه مدتی کمی ازهم دورباشین(نمیگم کاملاچون اون عشق تو رو تو ذهنش عمیقتر میکنه با این فاصله )بعداز یه فرصت کم اون مطمئنن جویای علت این موضوع میشه اون موقع بایدباهاش روراست باشی و بهش بگی همیشه عین خواهر دوست داشتی و تا آخرعمرهم داری وسوء تفاهما رو رفع کنی شاید اولش ناراحت بشه ولی مطمئن باش چون اون هم دختر عاقلی بعد ازفکرکردن به اشتباه خودش هم پی میبره ومن مطمئنم اون داشتن داداش خوبی مثل تو رو هیچوقت از دست نمیده وعاقلانه با این موضوع کناربیا
عذاب وجدان هم نداشته باش یه موقع کمبود هاباعث میشه یه سری نیازهابا هم اشتباه گرفته بشن و دختری با این شرایط (که سختی زیاد کشیده)خیلی راحت ترمیتونه منطقی فکرکنه
موفق باشی:72:
RE: کاسه داغ تر از اش شدم !! شکستم
در عین احترام به خانم بختیاری شدیدا با نظر ایشان مخالفم.
اول سوال از ایشان:
اگر همسر شما بگوید مثلا دختر خاله اش را مثل خواهرش می دونه و خودش را ملزم به حمایت ازش می دونه چه برخوردی خواهید داشت؟
خارپشت عزیز باید کاری کنه که محبتش کلا از قلب سیما خانم پاک بشه حتی اگر این کار لازمه اش شکستن دل ایشان باشه! هیچ زنی نمی تونه قبول کنه که همسرش زن دیگری را مثل خواهرش دوست داشته باشه و هیچ مردی هم نمی تونه قبول کنه که زنش کس دیگری را مثل برادرش دوست داشته باشه!
برای این که سیما خانم خوشبخت بشه باید توی زندگی آینده اش هیچ اثری از این محبت در قلبش نمونه و تنها کسی که دوست داره همسرش باشه و دقیقا همین مساله در مورد خارپشت صدق می کنه.
دختر خانم های محترم تالار به جای این که خودشون را بگذارند جای سیما خانم و ببینند دلش می شکنه یا نه خودشون را بگذارند جای همسر آینده ی خارپشت ببینم می تونند از خارپشت بخواهند برادری مهربان برای سیما خانم باقی بماند؟
من زندگی هایی را می شناسم که صرفا با بیان این موضوع که فلانی خواستگارم بوده باعث حساسیت مرد و تزلزل زندگی شده و حتی در موردی به طلاق انجامیده است و خانم هایی را می شناسم که به صرف این که چرا فلان خانم همکلاسی سابقت بهت ایمیل می زنه به همسرشون مشکوک شده اند!
به جای این با احساسات غلط خواستار ادامه ی یک رابطه ی غلط بشوید اندکی عمیق تر به مساله نگاه کنید لطفا!
(می دونم الانه که یه مدیر یا ناظم پیداش بشه و این پست را ویرایش یا حذف کنه اما نتونستم عصبانیتم را ناشی از این توصیه های احساسی کنترل کنم)
RE: کاسه داغ تر از اش شدم !! شکستم
ممنون مسلمان عزیز:72:
اره شاید یکم احساسی برخورد کردم ببخشید :(
ولی بعنوان یه خانوم تو این مسائل دوست دارم باهام روراست باشن وبزارن خودم تصمیم بگیرم چطور بااین موضوع کناربیام تااینکه خودشون جای منم تصمیم بگیرن
RE: کاسه داغ تر از اش شدم !! شکستم
سلام
خارپشت گرامی!
اگر شما در ارتباطی که به هر دلیل با سیما خانم داشتید، گاهی یا معمولاً احساسی برخورد کردید یا توی رفتارتون ممکنه حدود رو رعایت نکرده باشید، پس مسئولید و باید بابت این رفتارتون ناراحت باشید چون روی سیما خانم تاثیر گذاشته و ممکنه این امر براش مشتبه شده باشه که شما بهش علاقه دارید.اما اگر اینطور نبوده و شما در ارتباط با ایشون احساستون رو دخیل نکرده باشید(حتی به صورت شوخی و اینکه مثل خواهرتونه) و کاری که نشونی از علاقه تون بهش باشه رو انجام ندادید، پس گناهی مرتکب نشدید و لازم نیست انقدر عذاب وجدان داشته باشید.
و این رو خودتون بهتر از هر کسی میدونید!
و اما سیما خانم!
ایشون هم اگر به دلیل ظواهر به شما علاقه مند شده اند که کار اشتباهی کرده اند و چون شما در این کار مقصر نیستید به تنهایی باید جبرانش کنند و عواقبش رو بپذیرند.اما اگر خوبیهای شما (منظورم حسنات شماست) باعث شده باشه به شما فکر کنه، ضمن اینکه باز هم شما مقصر نیستید باید خوشحال باشه که انقدر ظاهر بین نیست که فقط ظواهر شما رو ببینه و علاقمند بشه.یعنی این براش میشه یه تجربه خوب که میتونه به خودسازیش کمک کنه.
شما خارپشت گرامی! اگر واقعا حسی بهش ندارید و قصد ازدواجی در کار نیست ،باید رابطه تون رو باهاش آروم آورم کم کنی.نه طوری که مثل قبل صمیمی باشه و نه ناگهانی و یکدفعه( که چون نمیدونه شما فایلش رو دیدید) براش سوال بشه و ممکنه ازتون بپرسه که چی شده ؟ اونوقت یا باید واقعیت رو بگید که نمیشه یا اینکه دروغ بگید که باز هم نمیشه!
مثلا از چند تا کارش که می افته بهتون، سعی کنید یکی دو تاشو بیشتر انجام ندید اونهم کمی متفاوت با گذشته تا کم کم رابطه تون کمرنگ بشه و اون هم متوجه اصل قضیه نشه.
اما باید این واقعیت رو قبول کنید که وقتی قصد ندارید باهاش ازدواج کنید، ادامه رابطه به شکل صمیمی و به قول شما مثل خواهر و برادر درست نیست و اگر همسر آینده تون هم حساس نباشه و اعتراضی نکنه برای خودتون و سیما خانم مشکل میشه.
حالا یه سوال:
اگر پای ریحان خانم در میان نبود، ایا باز هم به سیما خانم فکر نمیکردید؟یعنی مشکلش چیه ؟شما که خیلی ازش تعریف میکنید و میگید هر کسی لایقش نیست.
موفق باشید
RE: کاسه داغ تر از اش شدم !! شکستم
شاید نظرم اشتباه باشه
اما به نظر من باید زودتر بفهمند که احساسشون یه طرفه است شاید اولش برایش سخت باشه
اما بهر حال باید متوجه بشه پس هرچقدر زودتر بفهمه بهتره تا اینکه ساعت ها فکرش مشغول بشه و شاید توی درس یا کارش هم تاثیر گذاشته و تمرکز را ازش گرفته
و اینکه توی تصمیم گیری هاش برای انتخاب همسر هم اگه خیلی عاشقتون شده باشه که غیر منطقی و از روی احساس موقعیت دیگه را از دست بده و یا اگه به خاطر اینکه می بینه شما بهتر از هر کس دیگه از موقعیت خونوادش و گذشته اش خبر دارید و یه جورایی ازدواج با شما را بدون نگرانی از آینده و ... می بینه خوب شاید توی فرصت هاییی که برای ازدواجش پیش میاد خواستگاران را باشما مقایسه کنه ... در نتیجه در هرصورت باعث میشه فرصت هایی را از دست بده.
نمی دونم شاید درست نباشه من فکر می کنم اگه غیر مستقیم متوجه بشه که شما به یه نفر دیگه علاقه دارید
شاید بهتر باشه.
چون هر چقدر هم سعی کنید روابطتون را کم کنید باز هم ممکنه متوجه علت این کارتون نشه .
RE: کاسه داغ تر از اش شدم !! شکستم
نه
نه مطمئنم که میدونه من بهش علاقه ای از برای ازدواج ندارم
چون بارها برای ازدواج سیما با یه فرد مناسب تلاش کردم
حالا اینکه میگین اونارو با من مقایسه کرده یا چون منو دوست داشته به اونا جواب رد داده ، نمیدونم
در ضمن بارها گفتم بازم میگم در روابطی که ما با هم داشتیم اعم از گفت و گو و رفت و امد همون اصولی رو که در مورد بقیه خانوما رعایت میکنم داشتم !
هم من هم سیما هر دومون موارد شرعی یا اخلاقی رو رعایت میکردیم اگه غیر این بود نمیتونستم این چند سال باهاش در ارتباط باشم
بعدم ما خیلی زود به زود همدیگرو نمیدیدم
اونجوری نبود که ساعتای زیادی رو با هم باشیم
سیما درگیری کاری یا ذهنی برام ایجاد نمیکرد اصلا بهش فکر نمیکردم
ولی خب تو این یه سال اخیر خیلی دوست داشتم زودتر ازدواج کنه
به خصوص از وقتی که برای خودمم موقعیت ازدواج پیش اومد
فرانک عزیز
سیما یه ادم ویژه است بله هر کسی لیافتشو نداره
موقعیت های زیادی هم داشت که به خاطر شرایط خونوادش اونا رو از دست داد
اینکه ازش تعریف میکنم دلیل نمیشه که بخوام باهاش ازدواج کنم
نمیدونم شاید اگه ریحان نبود شاید اگه احساس بر من غالب میشد یه لحظه هم صبر نمیکردم
اما احساسمو جای دیگه خرج کردم !!!!!!!!!!!!!!
RE: کاسه داغ تر از اش شدم !! شکستم
خارپشت عزیز:72:
تعادل همیشه در همه جا حرف اول رو می زنه:72::305:
من می گم با تعادل پیش برو, نه اونقدر سریع رابطه ت رو قطع کن که هنگ کنه نه مثل قبل ادامه بده, سعی کن کمتر ساپورتش کنی و بهانه بیاری (البته نه همیشه) بعضی مواقع کارشو انجام بده و کم کم بذار رو پای خودش بایسته, نگران نباش و بسپارش به خدا, هیچ آدمی تنها نمی مونه, اینقدر بهش احساس مسئولیت نداشته باش... اینقدر احساسات کسی رو حساس نکن آدم گاهی باید بی محلی ببینه تا قوی بشه( البته منظورم این نیست که بی محلی کنی فقط رابطه ت رو کمرنگ کن):72:
خودت هم که داری ازدواج می کنی به امید خدا و به قول خودت احساساتت خرج شده پس به طرفت وفادار باش و نذار بخاطر این رابطه که بلاخره باید تموم بشه چون ممکنه همسر سیما حساس باشه یا همسر شما و باعث مشکل بشه, سعی کن تا زمانی که تایم داری حمایت هات رو کم و کمتر کنی و تا زمانی که وقت ازدواجت برسه قطع کنی بعضی مواقع هم آبجی صداش کن یا طوری که دو زاریش بیفته اما متوجه هم نشه که منظور داری یعنی زیاد هم 3 نکن... تو این شرایط باید خیلی به احساساتت غلبه کنی تا متوجه چیزی نشه, همونطور که اون حرمت نگه داشته و چیزی نگفته:72:.
RE: کاسه داغ تر از اش شدم !! شکستم
من نمی دونم چرا بعضی از دوستان این قدر علاقه دارن که خارپشت و سیما رو به هم برسونن!
خواهشن این قدر احساسات خارپشت رو به چالش نکشونین!
خارپشت عزیز، من یه نقد می خوام ازت بکنم، ببخشید، اما این همه عذاب وجدانی که می کشی یه خاطره اینه:
(البته از دیده من)
شما اگه کسی رو دوست داشته باشین (چه خواهرانه، چه برادرانه، چه پدرانه، چه هر چی) اینقدر به اون محبت می کنین که اون رو یه موجود بی دست و پا و وابسته بار می یارین!
این کار دوست داشتن نیست، این که من نذارم یکی مستقل و متکی به خودش باشه دشمنی با دوستمه، نه محبت!
چرا شما نمی ذارین خوده سیما یاد بگیره چطوری با این قضیه کنار بیاد!
دوسته من، اون از پسه خودش بر می یاد!
بذارین روی پای خودش وایسه!!!!!!!!!!!!!!!:324:
اون سری هم که مهرداد اومد خواستگاریش، مدیر سعی کرد این رو بهتون بگه، اما شما متوجه نمی شدین!!!!!!!!
RE: کاسه داغ تر از اش شدم !! شکستم
خارپشت نیستی چند وقته البته اینجا نیستی می بینم میا ی و میری
راستش یه سوال ازت دارم
در مورد امضات هستش...
من در گذر از خویشم, ای کاش نیاندیشم
خیلی حس خوبی بهم می ده اما نمی تونم درکش کنم که منظور چیه؟
خیلی وقته ذهنم رو مشغول کرده می شه برام توضیح بدی؟ البته اگه اذیت نمی شی.:72:
RE: کاسه داغ تر از اش شدم !! شکستم
من فکر می کنم شما هیچ کاری لازم نیست بکنید. چون هر کسی (دختر یا پسر) ممکنه در زمانی از کسی خوشش بیاد و بعدش خودش می دونه چطور باید باهاش کنار بیاد . کار شما از اول درست نبوده که کنجکاوی کردید اما حالا که این کارو کردید باید همه چیزهایی رو که خوندید از ذهنتون بریزید دور و انگار نه انگار.
ولی فقط یک نکته اگر تا به حال رفتارتون حالت حمایت گری داشته از این به بعد این کار رو ادامه ندید نه با سیما خانم نه با هیچ خانم دیگه ای.
من فکر می کنم همونجور که شما حق نداشتید از راز دل سیما خانم با خبر باشید الان هم حق ندارید برای برای بر طرف شدن مشکلات ذهنی ایشون دخالت کنید. یک کار اشتباه رو با کار اشتباه دیگه جبران نکنید.
برای ذهن خودتون هم فقط فراموش کردن.