RE: لطفا راهنمایی کنید با دروغگویی همسرم چه کنم؟؟؟
خواهرم مهتاب،
می دونم که چقدر ناراحتید...
متاسفانه بله... کار شما درست نبوده و به قول خودتون خراب کاری کردید
نگران پدر و مادرتون نباشید... اونها سرد و گرم روزگار رو دیده اند... نه ابی ریخته و نه ابرویی رفته... تکرار نکنید
پستهای قبلی رو با دقت بیشتری بخونید
واقعا راهکارهای ویژه شما در اون پستها اومده
اگر سوالی بود بپرسید
RE: لطفا راهنمایی کنید با دروغگویی همسرم چه کنم؟؟؟
خواهرم،مهتاب
ازتون می خوام با مراقبه بخشش ایشون رو ببخشید... اگر نمی دونستید چگونه بپرسید تا بگویم
ضمنا پستهای قبلی رو بخونید...و مطمئن باشید با کمی صبر و البته تمرین مهارتها مشکل شما به کل حل خواهد شد
تو پرانتز نکته ای رو بهتون بگم : اگر توصیه های قبلی رو جدی نگیرید و این شیوه رو ادامه دهید اتفاقی که خواهد افتاد این است که به محض اینکه در جمع دیگه ای ایشون تایید بشه، بی شک جذب اون جمع و حتی فرد خواهد شد و اون موقع برای برگردوندن اوضاع حتی به وضع کنونی خیلی سخت تره
RE: لطفا راهنمایی کنید با دروغگویی همسرم چه کنم؟؟؟
ممنون از تون که پرحرفیهامو تحمل میکنید و میخونید و نکاتش رو بهم متذکر میشید
الان اوضاع خونمون آرومه - اون در ظاهر آرومه و دوباره داره محبت میکنه ....... اما دل من داغونه ...... نکات رو نت برداری کردم همیشه همراهمه هر روز بهشون نگاه میکنم و میخوونم که یادم نره نباید سرزنشش کنم. ایراد نگیرم بی توجهی نکنم . راهکار ندم و غیره ........
اما واقعیتش خودم خیلی از درون نسبت بهش زده شدم - خسته شدم از رو دستایی که خوردم و همیشه اینقدر احمق بودم که نفهمیدم دارم رودست میخورم. ------ واقعیت اینه که از ته دل نمیتونم بهش محبت کنم
این چند روزه که گذشته نتونستم که تو کاریش تاییدش کنم........ نتونستم بابت کاریش بهش بگم بهت افتخار می کنم..........
در ظاهر منم ارومم....... در ظاهر باهاش صحبت میکنم...... د رجریان ماوقع روزم میزارمش ازش می پرسم امروز کار چطور بود؟ یا میخوام غذا درست کنم چی دوست داری؟ یا همچین چیزای رو مره ایی یا بعضی چیزایی رو که میدونم اصلا یادش نمیمونه فقط در حد یادآوری صبح که میخوام بیام اداره فقط یه بار بهش میگم .(مثلا: هدیه خواهرت یادت باشه - یا تماس با فلانی )
از طرفی دلم براش میسوزه. پسر خوبیه .... حسنای زیادی داره که شاید مردای دیگه ندارن........ دلم میسوزه که خودشم این همه به کارش اعتراف میکنه ...... اما از طرفی وقتی کارهاش یادم میاد احساس میکنم نمیتونم ببخشمش . گاهی وقتی داره در مورد چیزی صحبت میکنه وقتی به چشماش خیره میشم مدام حس میکنم چشماش داره یه چیزی رو قایم میکنه اصلا به روش نمیارم اما مدام به قول شما ذهن سطحیم فعاله که حتمن داره الانم دروغ میگه و تو بیچاره یه مدت دیگه میفهمی ......... این ذهن سطحیه حتی با تمرینهای تنفس هم دهنش بسته نمیشه .........
این روزا تو اداره هم رو کارم تمرکز ندارم ......... دوست دارم منم از این ماه حقوقمو ازش قایم کنم........
در مورد مراقبه بخشش تو اینترنت سرچ کردم مطالبش خیلی مفمصل بود اگر بشه برام بگید ممنون میشم
میدونید همین چیزا باعث شده که برای کارهای دیگه اش هم زود بهم بریزم و عصبانی بشم ...... دوست ندارم عصبی و افسرده بشم . همیشه شادی و شیطنت و شوخ طبعی من زبون زد بوده ......اینقدر همیشه حداقل شده در ظاهر خودمو شاد نشون میدادم که همه فکر میکنن من تو قصری از خوشبختی دارم دست و پا میزنم ........ اما جدیدن تو ظاهر هم دارم رفتارهای عصبی نشون میدم و زود گریه ام میگیره ....... حرف اول به دوم یا گریه ام میگیره یا عصبی میشم........
منیکه عااشق شیطنت بچه ها بودم حالا گاهی حوصله شیطونی های دخترمو ندارم . البته سعی میکنم رابطه ام با دخترم خیلی خوب باشه و اصلا خستگی و عصبانیتم و به دخترم نشون نمیدم اول اینکه هنوز خیلی کوچیکه دوم اینکه نصف روز پیشش نیستم نصفه دیگه رو براش سخت نمیکنم
اما این عصبانیتها میریزه توی خودم و بعد تبدیل میشه به سردردهای میگرنی و یا جوش های صورت
RE: لطفا راهنمایی کنید با دروغگویی همسرم چه کنم؟؟؟
مهتاب جونم می دونم چه شرایطی داری عزیزم, آدم خسته می شه, نا امید می شه, گاهی می شکنه و دلش می گیره اما همه ی این چیزها تو زندگی همه هست و شما مستثنی نیستی, سعی کن خودت رو آروم کنی خودت رو با علایقت سرگرم کن, دخترت رو بسپار دست خانوادت و برای چند ساعت برو یه گوشه ای و خلوت کن... خیلی خیلی موثره, من این کار رو کردم, امروز رفتم پارک بانوان تنهایی و ذهنم رو از همه مشکلاتم برداشتم و به هیچ چیز منفی فکر نکردم فقط به چیزای مثبت مثلا خنده ی یکی از نی نی های فامیلمون که خیلی دوستش دارم یه موسیقی بی کلام هم گذاشتم و خیلی آروم شدم, الان دیگه انرژی دارم:72:
شما هم سعی کن انرژی ت رو تجدید کنی, سعی کن با خودت خوش بگذرونی شده حتی یک ساعت با خودت تنها باشی, برقصی, استراحت کنی, به چیزای خوب فکر کنی:43:
اصلا دیگه به این فکر نکن که رو دست خوردی و ...
فکرای منفی راجع به شوهرت نکن باشه؟:46::72:
به جاش سعی کن به مثبت هاش فکر کنی... بگو تمام آدمها یه مشکلی دارند و هیچ کسی بی عیب نیست, به خودت بگو که می تونی با مثبت اندیشی ت و مثبت فکر کردنت رفتار همسرت رو عوض کنی
اون صحبت هایی رو که تو پست پیشم گفتم رو جوری که خودت راحتی به همسرت بگو, راجع به کوچولوت باهاش صحبت کن, وقتی باهاش صحبت می کنی دستهاش رو بگیر, بذار احساس امنیت کنه پیشت, بذار ترس تو وجودش بریزه:72::82:
وقتی تو چشماش نگاه می کنی بگو چقدر همسر خوبی دارم, بگو مطمئنم داره تغییر می کنه فقط و فقط مثبت
مهتاب عزیز وقتی کسی اشتباهی می کنه نباید شما اشتباه کنی که اشتباهش رو بهش متذکر بشی, این مثل این می مونه که یکی شوهرش معتاد باشه بگه خب چون من شوهرم معتاده من هم معتاد می شم.... خب این به خودت صدمه می زنه... اونوقت بچه تون دیگه امیدی نخواهد داشت, الان امید کوچولو شما هستی اگه شما هم بخوای این رفتار رو انجام بدی که...:300:
کار خوبی کردی که نت برداری کردی اما اجراش هم بکن, شاید اوایل سخت باشه و نتونی اما سعی کن اون اتفاق ها رو فراموش کنی و یاد روزهای اول آشنایی تون بیفت و فکر کن تازه می خواید با هم ازدواج کنید... کینه هات رو دور بریز و با یه دل صاف و اروم شروع کن, تو می تونی باور کن.
:46::72:
در مورد مراقبه sci عزیز راهنمایی بفرمایند:72:
RE: لطفا راهنمایی کنید با دروغگویی همسرم چه کنم؟؟؟
سلام خواهرم مهتاب،
- شروع اجرای مهارتهای زندگی سخته... صبر می خواد! تفکر می خواد! تصمیم قوی می خواد... شروع کنید! وقتی وارد بشوید و اجرا کنید، می بینید چقدر ساده بود و شیرین! چقدر تاثیر داشت و شما فکر می کردید نداره...شروع کن خواهرم! ظریف زندگی کن! وقت زیاد نیست!
- هنوز تفسیر منفی می کنید... ( اون در ظاهر آرومه...) بهشون یک استپ قوی بگید!
- هنوز ذهن سطحی شما خاموش نشده... تمرین تنفس رو انجام نمی دید؟ روزانه ده نفس برای خاموش کرده ذهن سطحی شماست و آرامش از دست رفته... خیلی توجه کنید که آرامش رو باید سریع برگردونیم!
- یک ورزش هوازی، شنا و یا رقص رو روزانه 30 دقیقه به شما توصیه می کنم... حتما انجام بدید! اگر نرقصیدید، ورزش هوازی حتما با موسیقی همراه باشه!
- هر شب 10 دقیقه به پوست صورت خودتون برسید... از نظر زیبایی
* هر شب با یک پاک کننده غیر از شیر پاک کن، صورتتون رو بشویید. به هیچ وجه صابون نزنید و آرایش رو پاک کنید
* بعد با آب بشورید ( آب ولرم متمایل به سرد)
* یک کرم تقویتی که زیاد چرب نباشد روی پوست خودتون ماساژ دهید ( 3دقیقه)
اگر مشکلی روی پوستتون اذیتتون می کنه مطرح کنید/
- رابطه زناشوییتون رو متحول کنید... متنوع کنید! اگر نمی دونستید بپرسید
- قرار نیست حقوقتون رو پنهان کنید.. ببینید شما بعد از اینکه آرامش رو در خودتون ایجاد کردید می تونیم به مسائل دیگه هم بپردازیم... پس الان فقط به آرامش فکر می کنیم/
- براي اينكه آرامش داشته باشي مي خوام بهتون يك مراقبه (مديتيشن ) رو ياد بدهم و اون اينه كه سعي كنيد ايشون و هر كسي كه شما رو آزدره رو ببخشيد...بعد از خوندن اين پست اين كار رو در اولين فرصت انجام دهيد:
ببين بخشيدني كه مي گم با اين كه بگي مقصر كيه؟! تقصير من بود! عذر مي خوام! فرق مي كنه... با آزاد گذاشتن فردي كه خطا كار هم هست فرق مي كنه... اين بخشش آزاد كردن روح خودت هست..
موسيقي آرامي رو كه خاطره اي از آن نداري در اتاقي خلوت كه نه تلفن باشد و نه كسي مزاحم شماباشد پخش كن... به پشت روي زمين مانند كودكي كه روي تخت افتاده آرام بخواب... و همه عضلات خودت را روي زمين بگذار...كاملا رها كن! چند نفس عميق بكش...
يك صندلي در مقابل خودت تصور كن كه خالي است... حالا كسي را كه مي خواهي ببخشي و ذهنت را ازرده كرده با تمام جزئيات حتي رنگ مو،لباس، رنگ چشم... كاملا واضح تصور كن و سعي كن به جزئيات لباسي كه پوشيده دقت كني...
دو دقيقه وقت داري هر آنچه دوست داري به او بگويي!!! شايد دو دقيقه طول نكشد
سپس بگو : من تو را می بخشم و رها می کنم، من از تو دیگر هیچ کینه ای ندارم . بخشش من در مورد تو کامل است و من آزادم و تو هم آزاد هستی
بگذار از روي صندلي بلند شود و برود...
حال خودت رو روي صندلي تصور كن... با تمام جزئيات... به ترتيب بالا خودت را ببخش و رها كن... بگذار از روي صندلي بلند شوي و بروي...
آرام بخواب... سريع چشمانت را باز نكن! چند نفس عميق بكش... بلند شو و موسيقي را قطع كن!
- سوالی داشتی بپرس
آرام باشی
RE: لطفا راهنمایی کنید با دروغگویی همسرم چه کنم؟؟؟
tell me , Sci عزیز ازتون ممنونم
از همراهیتون / کمک تون / راهکارهای عالی تون / وقتی که میزارید برای خوندن و پاسخ دادن -- واقعا ممنونم
جناب Sci گفته بودید : اگر مشکلی روی پوستتون اذیتتون می کنه مطرح کنید
بحث وضعیت پوستم هم بر می گرده به وضعیت اعصابم ...... البته اوضاع پوست من از مشکل گذشته خیلی بد شده ...... از مدتی بعد از ازدواج پوستم داغون شده -- خیلی زیاد دکتر رفتم و دارو استفاده کردم البته تا سه سال پیش اما متاسفانه با هزار جور آزمایش و ... خیلی دیر مشکل رو شناسایی کردن و به همین علت اثرات بدی برام یادگاری گذاشت......
الان هم بعد هر اعصاب خوردی و ناراحتی سریع جوش های زشت و بزرگی میزنم که چون خیلی عمیقا تا بخوان رفع بشن حسابی پوستم رو خسته میکنن و گاهی رو پوستم حفره ایجاد میکنن.......
تا وقتی ارامش دارم و اوضاع خوبه پوست منم شفاف و صاف و خوب همین که قاطی میشم پوستمم افتضاح میشه
مدتی هست دیگه دکتر نمیرم اما هروقت حوصله ام بشه ماسک های گیاهی استفاده میکنم
ببخشید مشکلم با شوهرم کم بود که مشکل پوستم رو هم عنوان کردم :163:
RE: لطفا راهنمایی کنید با دروغگویی همسرم چه کنم؟؟؟
خواهرم مهتاب،
تو پرانتز:
((
مشكل جوشهاي صورت شما، به چند دليل هست: استرس، اختلالات هورموني در هنگام قاعدگي، استفاده از محصولات آرايشي چرب، عدم رسيدگي به پوست در دوره هاي ماهانه. فقط سعي نكنيد با فشار چربي رو از اونها خارج كنيد. به شدت اجتناب كنيد از دست كاري اونها... باهاشون كمي حوصله كنيد
از صابون چه مايع،چه جامد، براي پاك كردن صورت اجتناب كنيد
يك پاك كننده بصورت ژل يا بصورت تونر Cleanser از داروخانه براي تميز كردن صورتتون تهيه كنيد و هر شب صورتتون رو تميز كنيد.
صبح ها قبل از آرايش، حتما كرم مرطوب كننده استفاده كنيد.
در هفته آخر بخصوص آرايش كمتري داشته باشيد و سعي كنيد از محصولات آرايشي كم چرب استفاده كنيد
))
توصيه هاي قبلي رو هم توجه داشته باشيد
RE: لطفا راهنمایی کنید با دروغگویی همسرم چه کنم؟؟؟
مهتاب عزیز اینجا همه از مشکلاتشون میگن و اصلا اظهار ناراحتی نکن خانمی
:72:
در مورد پوستت پیشنهاد من اینه که بجای دکتر پوست و کرم های گرون و جورواجور که اکثرا آنچنان تاثیری هم ندارن از شامپو و لوسیون بچه استفاده کن
:72:
روزی دو بار صورتت رو با شامپو بچه ی فیروز و لیف آروم بشور و بعد لوسیونش رو بزن به صورتت
:72:
علاوه بر اون دو بار وقتی از لوازم آرایشی استفاده می کنی و می خوای پاک کنی هم با آب و شامپو بچه و لیف صورتت رو بشور عزیزم
:72:
قوی ترین دارو هم اینه که حرص نخوری و خودت رو آروم کنی... با همون کارهایی که گفتم, برقصی و شاد باشی, مراقبه انجام بدی, واسه خودت وقت بذاری, تنهایی بری بیرون و هر چیز دیگه ای که برات لذت بخشه.
RE: لطفا راهنمایی کنید با دروغگویی همسرم چه کنم؟؟؟
ممنون از راهنماییتون بابت مشکل پوستم ...
دارم سعی میکنم تا با راهکارها و دستور العمل های شما دو تا دوست عزیز آرامش زندگی زناشوییم رو دوباره احیا کنم ....... البته اگر مشکلات مادی اجازه بدن ما هم رنگ آرامش رو بچشیم ......... زندگیمون شده هر دم از این باغ بری میرسد تازه تر از تازه تری می رسد (البته از بد بیاری های مادی)
برامون دعا کنید
بعد از مدتها که دوست نداشتم خیلی کنارش باشم حتی دوست نداشتم خیلی خونه باشه یا خیلی پیشم باشه . درست وسط یه جلسه کاری دلم براش تنگ شد همش پیش خودم میگفم کاش میشد الان باهم بودیم . الان پیشش بودم و مثل اوایل با آرامش سرم رو شونش میزاشتم و ...... وسط جلسه بهش مسیج دادم .جوابمو مسیجمو با کلی حرف عاشقانه داد...... خوشحال بودم - خیلی - دوست داشتم زودتر جلسه تمام شه حتی دوست داشتم بهش بگم اگر میتونه بیاد دنبالم دو ساعت آخر رو مرخصی بگیرم بریم بیرون باهم باشیم .... وقتی زنگ زدم بهش با کلی ذوق وشوق قبول کرد اومد دنیالم اما همین که نشستم تو ماشین و گفتم چطوری ؟ چه خبرا ؟ گفت: قبل از مسیجت بد بودم روز بدی داشتم اما با مسیج تو خوب شدم . گفتم بد نباشه چرا بد بودی ؟ گفت : از بانک بابت اقساط عقب افتاده تماس گرفتن و خلاصه یه چندتا گیرو گرفتاری مالی دیگه که همه باهم پیش اومده و این خیلی به دردسرمون میندازه همه باهم پیش اومده ... روزم به کلی خراب شد ------ اعصابم حسابی دوباره ریخت بهم -------- انگار دوباره ازش بدم اومد از اون و زندگی که اون برام اینطوریش کرده بدم اومد ------گریه ام گرفت ----حالم از زندگی کردن با اون بد شد ----- اگر اشتباه نمیکرد اگر یکم بیشتر اینده نگری میکرد موقع تصمیم اگر مشورت میکرد الان اینقدر گرفتار نبودم -------
میدونم که نباید مسائل مالی رو قاطی روابط عاشقانه کرد ....... اما به خدا اینا شعاره - شعره ------- آدم وقتی افتاد تو بدبختی پول همه چی یادش میره .......
ببخشید که درد دلام زیادن ........
RE: لطفا راهنمایی کنید با دروغگویی همسرم چه کنم؟؟؟
سلام مهتاب خانم . در پست آخرتون راجع به مشكلات مالي گفتيد واينكه خيلي آزارتون ميده .سوال من اينه كه چرا مسايل مالي را كلا به شوهرتون واگذار نميكنيد چرا اينقدر تو اين مساله خودتونو دخالت ميديد به عقيده من اداره زندگي وظيفه مرده اگه ما زنها بخايم زياد دخالت كنيم شرايط زندگي اونقدر سخت شده كه از لحاظ روحي وجسمي اسيب ميبينيم
بهتر نيست مسايل مالي ومسئوليت زندگي را كلا به همسرتون واگذار كنيد درگيري خانمها تومسايل مالي به روحيه زنانشون لطمه ميزنه به هم خوردن آرامش زن وهمسر وخانواده ار تبعات اين مساله است
درسته كه شرايط اقتصادي سخت شده ودرامد مرد به تنهايي كافي نيست به نظر من درامد زن بايد به عنوان پسانداز وپشتوانه مالي خانواده بايد باشه البته اين نظر منه وخودم اين روش را تو زندگيم پياده كردم