RE: شوهرم نمیخواد باور کنه بزرگ شده. چیکار کنم؟
[/b]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط innocent
برای فعالیت بیرون خونه هم باهات موافقم. چشم. دارم روش فکر میکنم که حتما زمانی رو برای فعالیت خاصی برای خودم مثل تمرین زبان انگلیسی و بیرون رفتن بیشتر از خونه اختصاص بدم.:303:
:104::104:
درباره ی واگذار کردن کارهایی بهش ؛که مسؤلییت روی دوشش بذارم باید بگم اینکارو همیشه کردم و میکنم ولی چقدر مسؤلیت ناپذیره خدا میدونه:33: ولی من که کوتاه نمیام! یه کاری مثل تعویض لوله ظرفشویی رو خودمم میتونم به راحتی انجام بدم [/b]بازم صبر میکنم تا خودش انجامش بده که بد عادت نشه [b].(
:104::104:
خیلی سخت تغییر میکنه و انعطاف نشون میده.11 ساله که دارم سعی میکنم و او در این مدت اگه خوشبینانه بگم؛فقط 5 درصد بهتر شده.:302:
اما مطمئن باش که من ادامه میدم چون توانایی حل مشکل رو در خودم میبینم. و اگه اومدم توی تالار برای اینه که از راهنمایی های شما دوستان به عنوان کاتالیزور استفاده کنم که سرعت بهبود اوضاع رو از 5 در صد در یازده سال ؛ به حداقل 10 در صد در یازده سال برسونم:311:
:104::104:
دوست خوبم
این پست رو فقط به خاطر تشکر از شما زدم چون خودم شخصا از روحیه ی بالای شما خیلی روحیه گرفتم و دلم نیومد بدون تشکر از کنارش بگذرم حتما براتون تو فردا شبی دعا میکنم که مشکلتون خیلی زود حل بشه و مطمینم که اینطور خواهد شد.
RE: شوهرم نمیخواد باور کنه بزرگ شده. چیکار کنم؟
سلام سبزه جون:46:
فدات بشم؛لطف داری عزیزم:43:
اگه روحیه نداشته باشم چیکار کنم؟ با دست روی دست گذاشتن و آه و ناله اگه مشکلی حل میشد که الان کسی توی این تالار نبود:311:
منم برای تو و همه بچه های این تالار دعا میکنم که مشکلتون حل بشه:321:
ممنونم که برام دعا میکنی. می بوسمت:46:
RE: شوهرم نمیخواد باور کنه بزرگ شده. چیکار کنم؟
iinocent خواهر گلم سلام
بزار اول یه شکایتی ازت بکنم چرا حرف منو به نحوی که میخوای تفسیر میکنی؟؟؟؟ من به هیچ عنوان نگفتم 3 ماه قهر کار خوبیه ببین چون تهش باید باهاش اشتی کنی فقط بهش یاد میدی عزیزم بیا 3 ماه قهر کنیم که تو بی مسولیت تر بشی و برات 3 ماه قهر عادی بشه شک نکن نتیجش تو دراز مدت همینه؟
ببین اون دلبستگی که برات گفتم اینجاها به درد میخوره ظرافت زنانه حالا با دقت به حرفم گوش تا تهش نتیجرو برات بگم
گفتی همسرت دیداری خوب پس باید به پوشش و ظاهرت حسابی برسی از طرفی سعی کن یه روز تو هفته مثلا" دوشنبه (روزی که اولین بار هم دیدید یا ... ببین چند شنبه بوده) اون روز متفاوت عمل کن مثلا" همیشه یه شاخه گل اونروز واسه همسرت بخر سر شام مدل بشقابات اون روز یه جور دیگه بذار اگه میشه یه دسری کنار غذا بذار خلاصه متفاوت عمل کن و تا چند هفته علت این تغییر هربار پرسید با یه خنده زیبا تموم کن و نگو بذار حسابی مشتاق شه بعد چند هفته بگو مثلا" امروز روزی بود که واسه اولین بار تورو دیدم
گفتی همسرت شنوایی پس به لحن کلام الفاظ و اواها اهمیت میده پس به نوع جمله بندیت بسیار دقیق باش برای روابط شخصیتون حتما" از یک موسیقی خاص استفاده کن تاکیید میکنم حتما" از همین امروز سعی کن با الفاظ خاص و ویژه خودت صداش کنی مثلا" جای اسمش بهش بگو ضربان قلبم یا هر چیزی که هیچ کس جز تو نتونه بهش بگه سعی کن برای تشکر ازش با هدایای خیلی کوچیک و با یه نوشته روش ازش تشکر کنی
میتونی گاها" با نقاشی های کاریکاتوری روی یه برگه کوچیک همراه با یه نوشته زیبا که حاوی پیام مد نظرت هست توی ظرف غذاش جیبش کیفش و ... غافلگیرش کنی
و روی اینه دراورت گاها" براش پیام هایی با بار مثبت خیلی زیاد بنویس
ببین این نحوه برخورد دلبستگی میاره (یادته تو تاپیک من بهم چی گفته بودی؟ راستش من خیلی ازین کارا کردم تا یاد گرفت تا حدی) حالا فایده دلبستگی چیه؟؟؟ خوب اولا" احساسش به حضورت عمیق میشه دوما" که فعلا" برات خیلی مهم هست اینکه وقتی دعواتون شد تو شروع میکنی یه روز پوشش خاصت میپوشی و محلش نمیذاری یا مثلا" اون موسیقی خاص که واسه روابط شخصیتون میذاشتی و میذاری یا مثلا" روز که تو هفته شد دوباره همون سرویس میچینی نتیجه :________= بهش سیگنال میرسه همون سیگنال هایی که تو زمان اشتیتون بهش میرسید بعد بی تاب میشه و میاد سمتت ببین تو عملا" کاری نکردی ولی با رفتارت وادارش کردی به اشتی
یعنی میتونی با این کارا به سمت خواسته هات سوقش بدی
راجع به فعالیت بیرون خونه خوشحالم که تصمیم گرفتی و بی صبرانه منتظرم بیای بگی که انجام دادی
و اما راجع به مسولیت پذیریش ببین برای چندمین بار تاکید میکنم لطفا" با دقت این کارهارو که میگم انجام بده نه نصفه نیمه با محبت ولی جدی بهش مسولیت کوچیک بده ولی در حین انجام مسولیتش یهکم شیطنت زنانه انجام بده مثلا" وسطش یهو بغلش کن و .....:43: ببین تو اروم اروم با این قبیل تشویق ها میتونی کاری کنی که هنوز صداش نکردی اماده به خدمت یاشه اخه داره یه پاداش عالی میگیره ( خوب حسنش اینکه هم کارت انجام داده هم حینش لذتش بردی باهاش هم روابط شخصیتون قوی تر میشه) بعد :310:اروم اروم مسولیت های بزرگتر بهش میسپاری وقتی اعتماد به نفسش بالا بره یواش یواش میتونی از دخالت تو کارای زنونه بیرونش بیاری چون حس مردونگی و نظر دادنش تو کارای مردانه تخلیه میشه
منتظر پاسخت هستم و امیدوارم اگر این حرفا منطقی به نظرت بدون وقت تلف کردن شروع کنی چون خود من همسرم اخرین باری که باهام خرید اومده بود 2 سال پیش بود خوب راهکارهاش پیدا کردم و حالا یاد گرفته باهام بیاد خلاصه من ازین راهکارها خیلی نتیجه گرفتم البته بازم باید تلاش کنم ولی واقعا" همسرم 180 درجه نسبت به اول ازدواج عوض شد یعنی حتی خانوادش هم همشون میگفتن پس شمام انجام بده
اگر سوالی داشتید بپرسید و بدون همه چیز عالی میشه شک نکن خیلی بیشتر از 10 درصد تغییر خواهی دید:305:
inocent janانلاینی؟؟
RE: شوهرم نمیخواد باور کنه بزرگ شده. چیکار کنم؟
sahra گلم
ممنون که بهم سر میزنی:72:
تقریبا با همه حرفهات موافقم. اما همه این راهکارها وتوصیه هایی رو که برام نوشتی میذارم بعد از آشتی انجام میدم نه حالا. شاید مخالف باشی اما در تمام این 11 سال اون قهر کرده و من پیشقدم شدم. حالا یا واسه اینکه خودم تاب نیاوردم و یا واسه اصرار دخترم که ار من میخواست با پدرش حرف بزنم و هر بار که من باب آشتی رو باز میکردم طفلکم کلی خوشحال میشد و از من تشکر میکرد که اون فضای سنگین خونه ارو از بین بردم. اما همسرم از این وضعیت فقط سواستفاده کرده چون میدونه ما تاب این وضعیت رو نداریم ؛این حربه به کرات استفاده میکنه.:163:
این بار نمی خوام من پیشقدم شم . بالاخره باید یه روزی دست از
زورگویی برداره یا نه؟ این راهیه که اول و آخر باید طی بشه پس هر چه زودتر بهتر.
البته اینم بگم که این قهر طولانی هر ضرری داشته باشه؛بی فایده هم نبوده. درسته با هم مستقیما حرف نمیزنیم اما حالا حساب کار دستش اومده که ایندفعه با دفعات دیگه فرق داره. دیگه از توپ و تشر و امر و نهی و اداهایی که موقع قهراعصاب من ودخترمو خرد می کردن خبری نیست.:310:
تا یه کاری بهش محول میکنم(مثل راه انداختن کولر و خرید چیزی و ....)انجام میده.که قبل از این روزهای عادی هم پشت گوش مینداخت چه برسه موقع قهر که اصلا جواب نمیداد و محل نمیذاشت.
دعواهای قبلی خیلی ملایم تر از این دفعه بودن اما خیلی پیش اومده بود که بعدازدعوا میرفت خونه مامانش و تا ما زنگ نمیزدیم و بابت گناه نکرده ازش معذرت نمی خواستیم برنمی گشت! اما سه شب پیش که بد جوربحثمون شد؛با شناختی که ازش داشتم ؛نه من ونه حتی دخترم انتظار نداشتیم که شب بیاد خونه ولی اومد!!!!!!!!!!
اینا از نظر من نشانه های خوبی ان و میشه امیدوار شد که داره لجاجتش رو کمتر میکنه.
به هر حال توصیه های خوبت رو گوشه ذهنم نگه میدارم اوضاع که آرومتر شد سعی میکنم به کار ببرم.:72:
RE: شوهرم نمیخواد باور کنه بزرگ شده. چیکار کنم؟
innocent عزیز برات خوشحالم
امیدوارم این نشونه ها بیشتر و بیشتر بشه
خدا رو شکر
RE: شوهرم نمیخواد باور کنه بزرگ شده. چیکار کنم؟
چقدر دلم میخواست کارشناسهای محترم تالار و بخصوص آقای مدیر همدردی بیان با یه راهکاری؛توصیه ای ؛راهنمایی چیزی ... کمکم کنن. درسته که دوستان تالار لطف کردن و منو از نظراتشون بی بهره نذاشتن اما باید اعتراف کنم که به این امید وارد این تالار شدم که از راهنمایی کارشناسانه ی آقای مدیر و سایر کارشناسها هم استفاده کنم.:305:
هنوزم البته ناامید نیستم:310: ایشالله که پست منو هم قابل بدونن و راهنماییم کنن.