-
RE: کشمکش بین پدر و شوهر
سلام دوستای گلم:72:
آویژه و پریماه عزیزم عذر میخوام که دیر پاسخ میدم به علت دسترسی محدود من به اینترنت هست و بابت در اختیار گذاشتن تجارب و احساسات قشنگتون بی نهایت سپاس:72:
اویژه جونم دعوام نکن:46:اخه من زیر بمباران حرفای خونوادم بودم و الانم بالاخره پای عمو و دایی وسط اومد که اوضاع یه کم اروم شدو خونواده خواسته ی منو مبنی بر ادامه ی این زندگی درک کردند و دیگه بابت مراسم عروسی هیچ جوره قبول نمی کردن بدون مراسم باشه که البته من با شوهرم که صحبت کردم گفتم هرجوری که خودت صلاح میدونی بریم خونمون( باعروسی یا بدون عروسی و فقط یه سفر)
انشالله قراره بعد ماه رمضون بریم خونمون:310:
پریماه عزیزم شروع زندگی دونفره رو بهت تبریک میگم و برات ارزوی خوشبختی دارم:43:
[color=#FF0000]قراره بعد از ماه رمضون عموم بیاد خونمون با شوهرم و میانجگری کنه بین پدر و شوهرم و بعد بریم خونمون برامون دعا کنید:72: