RE: رسیدن به آرامش واسه من یه آرزوی محاله
مرسی آقای تسوکه.امسال درصدا بالا نبوده مثل اینکه . من هوش 48 درصد ریاضی 50 فیزیک 12 اما واسه زبانم چون مدرک داشتم واسم مهم نبود 28 زدم.آره زبان از همه مهمتره قبول دارم. همه دانشگاهها رو اوردم. شریف تهران فردوسی (5تا دانشگاه).نمیدونید منم رو این زبان چقدر زحمت کشیدم.
خیلی با شما فرق داره؟فکر نکنم؟
اما خودتون بهتر از من میدونین مصاحبه خودش یه دنیای دیگس:302::302: احتمال قبولی رو خیلی کم میبینم بیشتر ناراحتم تا خوشحال.
بعضی وقتا میگم همین مرحله اولشو قبول نمیشدم بهتر بود آخه به نظر من مصاحبش بیشتر تخریب شخصیته.نمیدونم:162:
مرسی خانوم مهربونی لطفا قانون خلا رو وقت کردین واسم بیشتر توضیح بدین:46:
RE: رسیدن به آرامش واسه من یه آرزوی محاله
نگفتين چه رشته اي امتحان دادين؟:303:
از مصاحبه هم نترسين.:305: كي گفته تخريب شخصيته. واسه همه همين طوريه. اگه بترسين كه خراب مي كنين و اعتماد به نفستون را از دست ميدين.:305: به خودت ايمان داشته باشين و وقتي اونجا ازتون سوالي مي پرسند با اعتماد به نفس جواب بدين. اينو مطمئن باشين كه استادا چندان از شما باسوادتر نيستند. اين شيوه ي كار اونهاست كه شما را به چالش بكشند تا ببينند چقدر بارتونه.:305: نبايد كم بيارين و بايد با اعتماد به نفس كامل بهشون جواب بدين.
راستي اوضاع مقاله هاتون در چه وضعيه. نمره ي زبانتون را هم ميشه بگين؟:303:
RE: رسیدن به آرامش واسه من یه آرزوی محاله
وای خوش بحالت مینا.
بهت تبریک می گم:72::72::72:
شیرینی نمی دی؟ :)
من البته نخونده بودم یعنی فرصت خوندن نداشتم. درصدام هم فقط زبان خوب بود.
امسال سال سوم ارشده و اگه تمومش نکنم استادم لهم می کنه. تازه جریمه هم داره که خدا رو شکر پولشو ندارم:311:
مقاله هم که حتی یکی هم ندارم. پایان نامه هم که برای تحلیلش داده می خوام که پیدا نمی کنم و حسابی گیر کردم.
دعا کن ما هم به این موفقیت ها برسیم :316:
گفتی برای حل مشکلاتت نمی تونی روی یکیشون تمرکز کنی، چون زیادن. اتفاقا من فکر می کنم باید روی یکیشون تمرکز کنی. چون هم کمک می کنه تا حداقل توی اون مهارت پیدا کنی و هم اینکه از فکر کردن به بقیه و حساسیت های احتمالی دورت می کنه. همه میگن آدمهای بیخیال دنیا و اتفاقات بدش خیلی خوشبختن :)
تو هم فعلا اولویت اولی رو بچسب و بیخیال بقیه شو. سر فرصت به حساب اونا هم می رسی.
RE: رسیدن به آرامش واسه من یه آرزوی محاله
منم کامپیوتر امتحان دادم.آقای تسوکه الان پروژتون تاچه حدی جلو رفته؟ البته میدونم که خودتون بهتر در جریانید اما دوست دارم تاکیدبیشتری کنم حتما اگه موضوع پروژتونو هنوز قطعی نکردین یه چیزی بردارین که بتونیین روش خیلی خوب مانور بدین. من کلا 4 تا مقاله دارم که دو تاش بیسشون موضوع پروژم بود.نمره زبانمم 80 بود.با کمک شوهرم مدرک تافلمو گرفتم.کلا از زبان خیلی خوشم میاد اما واسه اینکه کاربردی باشه و یادم نره و زحمتام هدر ندرن همش باید تو امتحانای مختلف شرکت کنم و امتحانم که واسه من یعنی یه دنیا استرس.......
فکر کنم همین استرسهای مختلف باعث شده خیلی افسرده بشم خیلی زیاد دیگه هیچی خوشحالم نمیکنه.
من کلا برعکسم جای اینکه خوشحال باشم افسردگی گرفتم خدا باهام قهر نکنه خیلی کاره!!!!!!!!
lifeisbeautiful عزیز مرسی از لطفتون. ایشالله شما هم قبول میشین. واسه منم دعا کنید مصاحبش قبول شم چون واسه سال دیگه وقت خوندن که ندارم آمادگیمم از امسال کمتر میشه.
RE: رسیدن به آرامش واسه من یه آرزوی محاله
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دل انگيز
سلام مينا جان يه مدتيه ازت خبري نيست
با زندگي چه ميكني اوضاع واحوالت چطوره خانم دكتر
ممنون دل انگیز جان که به فکرم بودی.:46:
میگذرونیم. خوشبختانه انقدر درگیر مسائل مختلف هستیم که دیگه وقت نمیکنیم زیاد با هم جر و بحث و دعوا کنیم :311:
هنوز مونده تا ما خانم دکتر بشیم .اووووووووووووو
واسم دعا کن عزیزم به آرزوم برسم.
راستی اعیاد شعبانیتون هم مبارک باشه.:72:
RE: رسیدن به آرامش واسه من یه آرزوی محاله
سلام بچه ها جون. خوبین؟ خوشین؟ عباداتتون قبول.
ای تو دنیای مجازی هم کسی منو دوست نداره؟
خیلی وقته نیومدم وقت نکردم گفتم شاید کسی هم از من یادش اومده باشه دیدم نه حالا بگذریم.
راستشو بخواین قبولیم تو مصاحبه دکترا تقریبا یه جورایی قطعیه.
یه خونه بزرگتر هم خریدیم و یه اسباب کشی خیلی خیلی سخت رو هم پشت سر گذاشتیم.
دیشب دخترخالم بهم زنگ زده بود فکر میکرد من الان از خوشحالی دارم بال درمیارم باخودش فکر میکرد من دکترا قبول شدم سالم هستم خونه هم دارم دیگه چی کم دارم؟همش بهم میگفت خوش به حالت اما جواب من فقط اشک و گریه بود.
خونه بزرگ و شیک اما بدون هیچ صدای خنده ای که بماند بدون هیچ صدایی !!!!هیچ رابطه عاطفی ای و هیچ علاقه ای،
هیچ سفره دونفره ای و هیچ شوق و ذوق و.......
دونفر که با هم مجبورن زیریه سقف زندگی کنند.
تو نگاه هردو نفر فقط دو موضوعو میشه دید 1.خستگی شدید از کار روزانه و 2.تنفر از همدیگه.
وقتی شوهرمو و نحوه انجام دادن کارهاشو که نهایت اسلوموشنی هستو میبینم حالم ازش به هم میخوره و خودمو نفرین میکنم.
اونم همین طور کوچکترین اعتنایی به من نمیکنه مگه این که سر برخوردامون با خونواده های همدیگه واسه چند دقه ای با هم جروبحث کنیم و دیگه تموم.
به نظرم یه آدم خیلی زشت و بی منطق میاد که اصلا روابط اجتماعی خوبی نداره و خیلی خودخواهه.
از اینکه توی درسم موفق هستم حرصش میگیره و خلاصه اینکه فقط همو تحمل میکنیم. دیگه هیچ علاقه ای بهش ندارم و احساسات بدم نسبت بهش هر روز بیشتر از دیروز میشه. هیچ احساس مثبتی بهش ندارم.!!!!!!!!
همش آرزو میکنم به گذشته برگردم .
از موفقیتهام و از هیچی خوشحال نمیشم. انگاری یه غم بزرگ تو وجودمه.
کاش دیپلم داشتم و تو یه خونه کوچیک مستاجر بودم اما یه دلخوش میداشتم. یکی رو که نفسم به نفس اون وابسته میبود و وقتی نگاهش میکردم کیف میکردم.رو هم آب میپاشیدیم و شوخی میکردیم ،دنبال هم میدویدیم و شاد بودیم. همسایه هامون از صدای خندهامون خسته میشدن نه از صدای گریه هام.
یه نفر که از هرجهت بیشتر از خودم دوسش میداشتم و تمام عمرم بود.
کاش این حسو فقط واسه چند لحظه تجربه میکردم.
RE: رسیدن به آرامش واسه من یه آرزوی محاله
سلام عزیزم...
مقدمتان گلباران....:104: هم خوش اومدی به همدردی، و هم خونه جدید مبارک. شیرینی دکتری هم که انشااله ردیفه....
خانمی بهتر نیست با شروع جدید، تو یه خونه جدید، تو یه سطح تحصیلی جدید، یه زندگی مشترک زیبا و جدید هم با همسرت آغاز کنی؟
این کینه ها و کدورت ها رو تا کی میخوای به دوش حمل کنی؟ اسباب کشی تموم شده، بذارشون زمین. خسته میشی.... همسر شما اینگونه هست. راهی پیدا کن که با شرایط موجود احساس خوشبختی کنی، نه با اگر ها و شاید ها....
میتونی همین درخواست رو هم از همسرت داشته باشی. که همه چیزو فراموش کنید و یه زندگی زیبا رو از نو بسازید. کی از یه پیشنهاد خوب بدش میاد؟
RE: رسیدن به آرامش واسه من یه آرزوی محاله
سلام مینای عزیزم:72:
نماز روزه ی شما هم قبول باشه:72:
خیلی خیلی تبریک میگم بابت خونه و قبولی دکترا.:72::72::72::72:
مینای عزیز، شب بارونی راست میگه. همه چیز آماده هست برای اینکه شما ها اراده کنید و به بهترین شکل ادامه ش بدید.
انقدر به احساسات بد پرو بال نده. نتیجه ش چیزی جز اذیت شدن خودت نیست.
برفرض که یه احساس بدی هم بوجود اومد، باید باهاش مقابله کنی. البته اگه دوست داری زندگیت برات لذت بخش بشه.
امیدوارم که دوستان عزیز که تجربه و علم بیشتری هم دارن کمک کنن.:72::72:
RE: رسیدن به آرامش واسه من یه آرزوی محاله
دختر مهربون و شب بارونی عزیزم ممنون از محبتتون.
آخه منم دوست دارم این طوری باشه ،حتی باوجود نفرتی:163:که ته دلم داشتم ظاهرسازی کردم وغرورمو بی خیال شدم و بهش همه چیو گفتم اما پاسخی در جواب به جز سکوت و اینکه "نه ما نمیتونیم با هم خوب باشیم، ساکت باشیم و تو مود قهر به نفعمونه" چیزی نشنیدم !!!!!
تکرار زیاد این حرف از طرف من قضیه رو خرابتر میکنه.اون لحظه به لحظه میزان فیس و افاده خونش بالاتر میره و بیشتر ناز میکنه.
وقتی هم این حرفا از ته دلت نیست خیلی گفتنش و نه شنیدنش سخته احساس میکنی خودت داری شخصیت خودتو تخریب میکنی.
اما با این وجود خوشحال میشم راهنماییم کنید.
RE: رسیدن به آرامش واسه من یه آرزوی محاله
سلام مينا جان قبولي دكترا را بهت تيريك ميگم همچنين خريد خونه را .ايشااله كه هميشه موفق باشي.:104:
مينا جان چرا اينقدر مايوسي شدي . مطمئنن هر مشكلي راه حلي داره. هر فردي يك قلقي داره .
اينقدر نااميد نباش . روي آرامشت كار كن .دوستان روشهايي را براي ايجادآرامش تو تاپيكهاي ديگه بيان كردن اونا را بخون واجرا كن .عزيزم به فكر يك راه حل باش .ايشاله مشكلت حل ميشه .بيا دوباره مشكلاتتو بگو حتما دوستان بهت كمك ميكنن .:72: