چشم درشت تجسم کمال زییاییه.داری ازش ایراد می گیری؟احتمالن چشماش گرده.
نمایش نسخه قابل چاپ
چشم درشت تجسم کمال زییاییه.داری ازش ایراد می گیری؟احتمالن چشماش گرده.
دوست عزیز،
اگر هم با دهنش مشکل دارید و هم چشماش ... بهتره منتظر شاگردان جدید باشید شاید ... :311:
اگر از نظر ظاهری این قدر شک دارید دست نگه دارید. هر مشکلی که با چهره ی فرد دارید تا همیشه می ماند و فکر نکنید بعد از ازدواج کمرنگ می شود. مخصوصا چشم که در ارتباط احساسی مهم است و دهن که در ارتباط فیزیکی و احساسی ...
فرهنگ 27 مهربان و آرام خوبم
متشکرم که جواب دادید.
ولی اگه دققت کنید منم همین مسئله رو دارم.
فرهنگ 27: داری ایراد می گیری
آراام: دست نگه دار!!!
الان تکلیف من این وسط چیه به نظر شما؟
در مورد پاسخ دوست خوبم فرهنگ 27 باید بگم روز اولی که تو کلاس دیدمش خیلی خوشم اومد ولی به دلایلی نرفتم جلو ولی الان احساس می کنم خیلی چشم درشتیش تابولئه:316: الان نمی دونم چون دارم بهش دقت می کنم اینطوری شدم؟
ولی دوست ندارم این کیس خوب رو از دست بدم. چون احساس می کنم یه جورایی بهم علاقمندیم...:163:
آخه اینقده دنبال یکی گشتم تا همه معیارهای منو داشته باشه:
خانواده - حجاب - تحصیلات - فرهنگ - ...
ایشون همه اینها رو دارن
ولی در صحبت با ایشون متوجه شدم این موارد رو:
1- یه جورایی خیلی چیزها واسش مهم نیست . مثلا در نظر بگیرید باباتون شغل آزاد داشته باشه و نمایشگاه اتومبیل داشته باشه و مثلا در کنارش تو مسجد هم کارهای فرهنگی انجام بده بعد شما وقتی ازتون می پرسند بابات چه کاره هست بگین شغلش آزاده، خادم مسجدهههههههههههه:316: بعدش تحقیق کنی ببینی باباش نمایشگاه اتومبیل داره!!!
این تواضعه یا حماقت؟؟؟ خواهش می کنم کمک کنید...
من که اگه جاش بودم کلی کلاس میذاشتم و ...:82::163:
2- ایشون وقتی میخنده کل دندوناش معلوم میشه:160: البته دندونهای زیبا و سفیدی داره ولی ...
ولی من دوسش دارم:302::302::302:
چیکار کنم؟؟؟:316:
خیلی چشم درشتیش تابولئه
تابلو یعنی چی؟ یعنی اونقدر زیبا هستن که زیادی جلب توجه میکنن؟
ببینید ما که ایشون رو ندیدیم که حتی نظرمون رو بگیم این موضوع کاملا سلیقه ایه شما باید بپسندید
در مورد خندیدن ایشون هم همین قضیه صادقه
ولی در صحبت با ایشون متوجه شدم این موارد رو:
1- یه جورایی خیلی چیزها واسش مهم نیست . مثلا در نظر بگیرید باباتون شغل آزاد داشته باشه و نمایشگاه اتومبیل داشته باشه و مثلا در کنارش تو مسجد هم کارهای فرهنگی انجام بده بعد شما وقتی ازتون می پرسند بابات چه کاره هست بگین شغلش آزاده، خادم مسجدهههههههههههه بعدش تحقیق کنی ببینی باباش نمایشگاه اتومبیل داره!!!
این تواضعه یا حماقت؟؟؟ خواهش می کنم کمک کنید...
من که اگه جاش بودم کلی کلاس میذاشتم و ...
خیلی خیلی خیلی بیشتر باید با هم حرف بزنید راجع به همه چی
بعدم قرار نیست تا ازشون خواستگاری کردین همه چی تموم بشه هنوز کلی کار داریم
شما داری کاملا منطقی وعقلانی عمل میکنین و معیار هایی که گفتین نشون میده رضایت خداوند رو در نظر گرفتین وقصد بازی کردن با احساسات اون خانوم رو ندارین
اما این حق شماست که حداقل 10 جلسه تو خونه ایشون باهاشون در مورد ریز ترین مسائل به یه تفاهم نسبی برسین
ولی من دوسش دارم
چیکار کنم؟؟؟
از این اداها هم در نیارین اصلا بهتون نمیاد قرار نیست عاشق بشین ما هنوز به اون یابنده منطقی و معقول نیاز داریم
70 درصد این کیس قابل قبوله(اگه نیست بگین)
30 درصد باقی مونده . که مال همون 10 جلسه است
الان که فکر میکنم میبینم این تردیدها قبل از خواستگاری کاملا طبیعیه و ادم توی ذهنش خیلی بالا پایین میکنه تا به نتیجه برسه شما نه مشکل پسندین نه سختگیر
این حق شماست که عاقلانه و کاملا دقیق تصمیم بگیرین و کسی رو که بیشترین هماهنگی رو با شما داره انتخاب کنین
به نظر من ( با سلب مسئولیت از خودم ) وقتشه باهاش حرف بزنین تا این تردید ها تبدیل به یقین بشه :72:
دوست عزيز،من نميدونم شما كجا درس ميدين و چي درس ميدين.ولي چيزي كه از حرفاتون خيلي توي ذوق ميزنه و متاسفانه كسي هم توجهي بهش نداره اين نگاه خاص شما به دختراني هست كه شما مثلا معلم و استادشون هستيد!مثل اينكه همه ي اونها مثل برده هايي هستن كه توي كلاس شما هر سال به صف ميشن تا شما يكي رو انتخاب كني!چه نگاه تاسف انگيزي...!
من نميگم اگه يه نفر از بين شاگرداش كسي رو انتخاب كنه اشكالي داره، ولي اگه به تك تك اونها به چشم سوژه هايي واسه ازدواج نگاه كنه،اين اشكال داره ،هم از نظر اخلاقي و هم اجتماعي!
هر پسر مجردي ،اين حق رو داره كه از ميون تمامي دخترها با بررسي كامل يك نفر رو به همسري انتخاب كنه،ولي توي رابطه معلم و شاگردي اين كار چندان درست به نظر نمياد!اينكه شما الان يه جورايي همه دختراني كه شاگردانتون هستند رو دارين كامل بررسي ميكنين!و قد و هيكل و قيافه و تيپ همشون رو با هم مقايسه ميكنين!
خواهشا ساير دوستان هم به جاي نوشابه باز كردن واسه هم و تعارف تيكه پاره كردن، يه كم فكر كنن!! آيا رابطه استاد و شاگردي حريم و حرمتي نداره!؟ خانم هاي سايت،شماها بهتون بر نميخوره از همچين ديدي و همچين حرفايي!؟ :
من کلی سال گذشته رفتم خواستگاری و دیگه کم کم دارم خواستگاری تمام شاگردام می رم
به نظرتون منتظر باشم شاید تو کلاسهای جدیدم دختر بهتری پیدا شد یا اقدام کنیم؟؟؟
اگه اقدام کردم و تو کلاسام یکی بهتر پیدا شد خیلی بی معرفتیه اولی رو رها کنم؟ نیست؟
من الان کلاسهای جدیدی قراره دایر کنم.
به نظرتون صبر کنم تا توی کلاسهای جدیدم ممکنه دختر بهتری پیدا شه یا نه
برم خواستگاری بنده خدا؟؟؟
دقیقا حرف و نظر منو گفتی:104: موافقم باهاتنقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrdad_m
وقتی کسی قصد ازدواج داره طبیعیه که مواردی رو که در اطرافش میبینه با دقت بررسی کنه
این دقت مسائل ظاهری رو هم در بر میگیره چهره نوع حرف زدن نوع نگاه رفتارو . . . همه باید ارزیابی بشن
اما وقتی تعداد کسانی که اطرافمون هستن زیاد بشن بجای ارزیابی منطقی اونها رو با هم مقایسه میکنیم و
همیشه فکر میکنیم مورد بهتری هم هست :302:
این فقط باعث سردرگمی ما میشه و به هیچ نتیجه ای نمیرسیم کما اینکه در مورد اقای جویا این اتفاق افتاده بود که الان تقریبا داره حل میشه چون ایشون غیر از معیارهای ظاهری به گفته خودشون معیارهای دیگه ای هم داشتن
آخه اینقده دنبال یکی گشتم تا همه معیارهای منو داشته باشه:
خانواده - حجاب - تحصیلات - فرهنگ - ...
ایشون همه اینها رو دارن
این باعث میشه انتخاب هاشون محدودتر و تصمیم گیری براشون راحتتر بشه
مسئله ای که هست اینه که اقای جویا کوچکترین مسائلی که توی ذهنش میگذره رو (که کاملا طبیعیه) مینویسن و در مورد انتخاب کلمات دقت نمیکنن
درسته که برای مشورت بهتر ما باید از ایشون و افکارشون مطلع باشیم اما این گفته ها در شان یک مدرس ودر
شان این تالار نیست:
دوستان من یه دختری رو پیدا کردم که شرایطشون به من می خوره و یا بهتره بگم معیارهای اصلی من رو دارند فقط چند مسئله:
1- ماه تولد من و اون به هم نمی خوره به عقیده تون این مشکل ساز نیست؟
الان که تقریبا فرد دلخواهم رو پیدا کردم بعضی وقتا واقعا بی انگیزه می شم و احساس خوبی بهش ندارم. مثلا پیش خودم میگم شاید بهتر از این گیرم بیاد و یا ممکنه دارم اشتباه می کنم. همش دنبال اینم که یه عیب ازش پیدا کنم!!!!!!
راستی اینو نگفتم و اون اینکه دلیل دو دلی من اینه که ایشون از شاگردام هستند و من کلی سال گذشته رفتم خواستگاری و دیگه کم کم دارم خواستگاری تمام شاگردام می رم و بخاطر همین باید از دور در موردشون و خانوادشون تحقیق کنم.
واقعا دیگه روی رفتن به خواستگاری رو ندارم.
اگه بهتون بگم پارسال چندجا خواستگاری رفتیم شاخ در میارید
به نظرتون منتظر باشم شاید تو کلاسهای جدیدم دختر بهتری پیدا شد یا اقدام کنیم؟؟؟
اگه اقدام کردم و تو کلاسام یکی بهتر پیدا شد خیلی بی معرفتیه اولی رو رها کنم؟ نیست؟
من الان کلاسهای جدیدی قراره دایر کنم.
به نظرتون صبر کنم تا توی کلاسهای جدیدم ممکنه دختر بهتری پیدا شه یا نه
برم خواستگاری بنده خدا؟؟؟
افکار مزاحمی که تو ذهنمه:
دهنش - چشاش
باور کن درست میگم.
دیروز حسابی به چهره اش دقت کردم، یه جورایی درشتی چشاش تابلوئه. بارو کن داشتم باهاش حرف میزدم همش مواظب بودم چشاش درنیاد
شوخی نمی کنم. خیلی چشاش درشته
ایشون وقتی میخنده کل دندوناش معلوم میشه البته دندونهای زیبا و سفیدی داره ولی ...
باید مسئولیت تمام کلماتی که اینجا مینویسیم (شوخی یا جدی ) رابرعهده بگیریم
درسته که این تاپیک در مورد اقای جویاست اما خیلیای دیگه اونو میخونن وازش تاثیر میگیرن
البته بهتره خود اقای جویا در این مورد توضیح بدن
از دقت نظر شما(اقای مهرداد )خیلی ممنون
واقعا از همه تون متشکرم
خصوصا آقای خارپشت - mehrdad_m
الان که این حرفها رو زدید یه جورایی احساس می کنم درست عمل نمی کنم.
آره شایدم این کارم خیلی درست نباشه که توی کلاسم بچه ها رو قیاس بزنم و یکی رو انتخاب کنم. ولی بذارید نظرم رو بگم. شاید درست نگفتم و شایدم درست گفتم ولی خوب عمل نمی کنم.
ببینید تمامی افرادی که در کلاسم هستند خیلی دوستشون دارم چه دختر و چه پسر ولی چون دوست دارم کیس مناسبی رو پیدا کنم دارم از کسانیکه در کلاسم هستند تحقیق می کنم تا شاید موردم رو بیابم. چون اگه در کلاسم کسی رو بیابم از نظر رشته ای طبیعتا هم رشته هستیم. و این خیلی خوبه:43::46:
اما مسئله دیگه اینجاس که مثلا من یه نفر رو تو کلاس می پسندم و بعدش میرم در موردش تحقیق می کنم و میبینم مثلا از نظر خونوادگی هم کفو نیستیم و دورش رو یه خط می کشم و یه فرد دیگه رو که می پسندم مد نظر قرار می دهم.
من یه عادت رو هم در خودم ایجاد کردم و اون اینکه اگه یه دختری ملاکهای منو نداشت دیگه اصلا بهش فکر هم نمی کنم و فقط به دید شاگرد و ... بهش نگاه می کنم و بس.
ولی دختری که یه سری ملاک ها رو داشته باشه حسابی در موردش تحقیق می کنم تا ببینم بقیه ملاکهای منو داره یا نه!
به نظر خودم این شیوه نباید دور از شان من باشه. چون همه ما حق انتخاب داریم. و تنوعی دختران منو بلاتکلیف نذاشته، دوست دارم از میان افراد بهترین رو بیابم، نه از نظر اینکه انتخاب از بین اونها و بهترینشون، بلکه از نظر معیارهام.
مثلا اگه دختری معیارهای اصلی من رو 80 درصد داشته باشه طبیعتا بهتر از دختریه که 60% معیارهای منو داشته باشه.
آیا به نظر شما این قیاس مشکل داره؟ نباید این کار رو بکنم.
ولی همونطوری که گفتید احساس می کنم تنوع زیاد دخترا در کلاس باعث سردرگمی من شده. به نظرتون چه کنم؟
آیا حرفهایی که زدم درستند؟ آیا باید تجدید فکری داشته باشم؟
لطفا راهنمایی کنید.
متشکرم از همه شما دوستان:72:
جویا جان بحث ما به دو بخش تقسیم میشه
یکی دختر خانومی که اخیرا بهش فکر میکنین (خیلی راجع بهش حرف زدیم و به این نتیجه رسیدیم که خواستگاری رو مطرح کنین)
وبحث دوم عملکرد و روش شما برای یافتن نیمه گمشده
میخوام از شما انتقاد کنم روشتون تا حالا درست نبوده ولی این دلیل نمیشه مورد اخیر مشکلی داشته باشه و برای ازدواج مناسب نباشه
شما نباید دو بحث رو باهم خلط کنید
اگه موافقید بحث دوم رو بازتر کنیم :72:
منظورتون این شیوه هست؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط خارپشت
به نظر خودم این شیوه نباید دور از شان من باشه. چون همه ما حق انتخاب داریم. و تنوعی دختران منو بلاتکلیف نذاشته، دوست دارم از میان افراد بهترین رو بیابم، نه از نظر اینکه انتخاب از بین اونها و بهترینشون، بلکه از نظر معیارهام.
مثلا اگه دختری معیارهای اصلی من رو 80 درصد داشته باشه طبیعتا بهتر از دختریه که 60% معیارهای منو داشته باشه.
من بازم تاکید می کنم که جستجوی من اینطوری نیست که از بین تعدادی همونی که خوشگل تر و خوشتیپ تره و انتخاب کنم.
جستجوی من اینطوریه که هر کدوم که بیشتر به من شبیه و به خانواده مون می خوره و انتخاب کنم...
این شیوه به نظر شما صحیح نیست؟:72:
متشکرم