RE: مشكلي كه خودش برام درست كرد
سلام به دوست خوبم سينا
ممنون از راهنمائيتون ، ولي همونطور كه قبلا توضيح دادم من اصلا از اين جراحيها و اين مسائل خوشم نمياد از اينا گذشته قيافه ي من واقعا بد نيست البته قصد تعريف ندارم ، خودشم اينو ميدونه همه هم ميگن كه واقعا قيافه ام خوبه فقط بيني ام يك كم گوشتي بود بدبخت ، كه اين همه بلا الان سرش اومده ، منم به همسرم گفتم بذار خودت ببيني بهتر ميتوني قضاوت كني هرچند هنوز شكل اصليش معلوم نيست و همه حتي دكتر ميگه زمان ميخواد ولي همسرم واقعا عرصه رو بهم تنگ كرده اعصابمو خراب كرده بخدا دارم رواني ميشم باهام قهر ميكنه بخاطر اين موضوع ، نميدونم بايد چيكار كنم ، فكر ميكنم دارم افسرده ميشم اينقدر بهش فكر ميكنم ، فكراي بدي توي ذهنم اومده ،با خودم ميگم وقتي همسرم بخاطر اين چيزيكه خودش خواسته اينطوري رفتار ميكنه پس اگه خداي نكرده مريض بشم يا اتفاقي برام بيفته و خيلي بد بشم ديگه يك لحظه باهام زندگي نميكنه ، خيلي حس بديه :302:
RE: مشكلي كه خودش برام درست كرد
نقل قول:
فكر ميكنم دارم افسرده ميشم اينقدر بهش فكر ميكنم ، فكراي بدي توي ذهنم اومده ،با خودم ميگم وقتي همسرم بخاطر اين چيزيكه خودش خواسته اينطوري رفتار ميكنه پس اگه خداي نكرده مريض بشم يا اتفاقي برام بيفته و خيلي بد بشم ديگه يك لحظه باهام زندگي نميكنه ، خيلي حس بديه
خب خواهر من ، فكر نكن
ريلكس ريلكس ريلكس تر
خودت رو باور كن و ريسكي كه كردي رو مثل يك مدير واقعي بپذير
من كاري به خوب يا بد شدن بيني شما ندارم ، اما يادت باشه حالا شيرجه زدي توي اين وضعيت چه شنا كردن بلد باشي چه بلد نباشي بايد و بايد ياد بگيري تا غرق نشي .
البته خدا هست غصه نخور ، براي رضاي شوهر عمل كردي ، خدا هم تو رو راضي ميكنه ، غم مخور .
صبور باش و دستور بده تا امواج منفي رو دستيگر و به زندان منتقل كنند . ( يعني متوقفشون كن تا بتوني يه لحظه آرامش پيدا كني .)
با تمركز به 30 ثانيه آرامش برس و به هيچي فكر نكن . مزه آرامش و تمركز رو كه بچشي خوشت مياد تكرار ميكني .
اگه ميخواي هي اينطوري بنويسي خودت داغون ميشي . سعي كن همه چيز رو كنترل كني و ارامش رو به زندگيت هدايت كني . همسرت هم به راه مياد ( اون با من ):305:
RE: مشكلي كه خودش برام درست كرد
m25teh
سلام ، واقعا ازتون ممنونم كه با حرفاي خوبتون بهم آرامش دادين ، ازتون ممنونم ، ولي برام دعا كنين خيلي محتاجم به دعا ، از پريشب تا حالا باهام قهر كرده واقعا نميدونم چرا اينطوريه ، باهام درست حرف نميزنه ، واقعا من متوجه منظورش نميشم ، آخه از چي ناراحته ، مشكلي نداشتيم كه 2 روز بخاطر اون باهام حرف نزنه ، ديشب بهش پيام دادم كه بگو مشكل و ناراحتيت چيه هرچند واقعا اشتباه كردم آخه من كاري نكردم كه اينهمه با رفتاراش عذابم بده ، جواب داد سلام هيچي ، دوباره پيام دادم گفتم پس اينكارا و رفتارات يعني چي ؟ ولي ديگه جوابمو نداد ، خيلي ناراحتم :302:
RE: مشكلي كه خودش برام درست كرد
ailara77 عزيز
نگران نباش و كمتر خودتو ناراحت كن . با گريه كردن و ناراحتي هيچ مشكلي حل نمي شه اگه شده بود مال من حل شده بود . انقدر زنگ نزن به نامزدت . بزار يه خورده زمان بگذره و تحمل كن . هر چقدر تو بيشتر بهش زنگ بزني اون بيشتر فراري مي شه . نمي دونم دليل اين كاراش چيه . ولي تو آرومتر باش و با كاراي ديگه سر خودتو گرم كن . بزار يه خورده فرصت بيشتري داشته باشه تا فكر كنه .
انقدر نگراني نداره كه دختره خوب . تو به خاطر اين كه دل اونو بدست بياري و اونو راضي كني عمل كردي پس بزار يه كم هم اون بشينه فكر كنه و متوجه اين موضوع بشه .
ياد بگير كه بي موقع التماس نكني به شوهرت و از الان عادتش ندي به اينكه تا تقي به توقي مي خوره قهر كنه و تو نازشو بكشي . اينجوري خودت بعدا دچار مشكل مي شي .
فقط در صورتيكه به آرامش برسي مي توني خودت و زندگيتو مديريت كني . من واقعا به اين نتيجه رسيدم .
هر چقدر بيشتر ناله و زاري كني بيشتر احساساتي تصميم مي گيري . فقط همين .
مراقب خودت باش دوست خوبم .
RE: مشكلي كه خودش برام درست كرد
آفرین به سبکتکین عزیز
میبینم که خوب را افتادیو و حرفات و نظراتت کاملا" درستو به جاس
من شدیدا" مئله تورو دنبال میکردم اما الان یه مدته که خبری ازت نیست!
به هر حال حس میکنم که افکارت و روحیت خیلی خوب شده و امیدوارم این حرفای دزست و قشنگی رو که اینجا نوشتی خودتم تو زندگی کاملا" رعایت کنی ..مطمئن باش اگه واقعا" اینجوری باشه 100% آینده روشنی در انتظارته:43::43::46:
RE: مشكلي كه خودش برام درست كرد
ممنون سبكتكين عزيزم
بهت تبريك ميگم بخاطر طرز تفكرت :326::104::104::104::326:
RE: مشكلي كه خودش برام درست كرد
ailara77 جان
من تجربه خودمو گفتم . نمي دونم تا چه حد در مورد تو صدق مي كنه ولي مي دونم كه خيلي شوهرتو دوست داري كه حاضر شدي به خاطرش عمل كني با اينكه به قول خودت بينيت مشكلي نداشت . اميدوارم شوهرت قدرتو بدونه ولي دوست خوبم يه خورده اعتماد به نفستو ببر بالا به خدا حيفه شماست . من با اينكه دماغم بزرگه و بهتره عمل بشه هيچوقت نمي ذارم كسي مجبورم كنه كه عمل كنم حتي شوهرم . شايد به شوخي دماغ همديگرو مسخره كنيم ولي اگه توانايي هات و هنرهاتو بيشتر كني انقدر جا براي تعريف داري كه ديگه كسي از دماغت ايراد نگيره . بيشتر سعي كن رو استعدادهاي ديگت تمركز كني و اونا رو بالا ببري . آدما بالاخره به مرور زمان و تو زمان پيري ظاهرشون عوض مي شه و ديگه مثل قديما خوشگل نيستن ولي اون چيزي كه بهشون اعتبار مي ده طرز فكرشونه و عملكرداشون نه قشنگيشون .
خودت اينو به مرور به شوهرت ثابت كن . :46::72:
RE: مشكلي كه خودش برام درست كرد
ممنون سبكتكين عزيزم
منم باهات موافقم ، تونستم تا حد زيادي تواناييهام رو به همه ثابت كنن ، همه خوب منو ميشناسن ولي نميدونم چرا همسرم اينطوريه ، خيلي اهميت ميده البته منم هميشه به خودم ميرسم و خوب و مرتبم ولي من فكر ميكنم كه همسرم توي ذهنش نه اينكه به من بگه توي ذهنش منو با خواهراش مقايسه ميكنه آخه اوناهمه بيني هاشون قشنگه و پوستشون سفيد - من گندمي هستم - نميدوني چقدر بخاطر اين سفيدي به خودشون افتخار ميكنن و مدام از خودشون تعريف ميكنن فلاني گفته شما همتون قشنگين همهتون اينطور هستين همتون اونطور هستين واقعا خسته شدم از اين حرفا ، مگه واقعا قشنگي به اين چيزاست ، بخاطر همين مسائل فكر ميكنم همسرم منو با اونا مقايسه ميكنه كه اينطوري گير ميده مدام به يه چيزي و نميذاره كه من خودم باشم و حس ميكنم اين موضوع باعث شده اعتماد به نفسم پائين بياد ، با وجود اينكه توي اجتماع محل كار و دانشگاه خداروشكر دختر موفقي هستم ولي در برخورد با خونواده همسرم و گاهي اوقات خود همسرم فكر ميكنم خيلي خيلي پائينتر از اونام ، واقعا نميدونم چرا،واقعا عذاب ميكشم سبكتكين عزيزم ، اين حرفا رو به هيچكس نميتونستم بگم فقط اينجا ميتونم راحت دردودل كنم خيلي ناراحتم :302::302::302::302::302::302::302::302:
RE: مشكلي كه خودش برام درست كرد
اتفاقا شما چون از خانواده شون متفاوتی به نظرشون جذاب تری.
من نمی دونم چرا بعضی خانمهای این تالار اینقد اعتماد به نفسشون کمه؟ اون هم خانومهایی که ازشون بعیده!
من که هر روز تو آینه کلی از دیدن خودم ذوق می کنم. باورتون نمی شه شدم خاله خودپسند :311:
امروز کلی از دیدن چشمام تعجب کرده بودم و می گفتم چشمای من هنوزم بعد این همه زندگی و مصیبت چرا اینقد خوشگل و براقه ؟؟؟؟؟:311:
ایشون فامیل شماست و سالها شما را دیده. حتما پسندیده که اومده خواستگاری دیگه. حتی با توجه به نامزدی قبلی شما ( بد برداشت نفرمایید ) باز هم شما را پسندیدند. این نشونه ی علاقه است دیگه. چرا اینقد سخت می گیری؟
به قول سبکتگین دایم زنگ نزن و راجع به این موضوع حرف نزن. یه مدت کم محلش کن درست می شه.
RE: مشكلي كه خودش برام درست كرد
سلام
با تشكر از شما بهشت عزيزم
باور كن من اينطوري نبودم اين رفتارا باعث شده اعتماد به نفسم پائين بياد ، از پريشب كه بهش پيام دادم و جواب نداد و صحبتهاي دوستاي عزيزم من ديگه نه بهش پيام دادم و نه زنگ زدم ، ديشب ساعت 1 بهم پيام داد كه خيلي خوشي بذار بياي بايد كلي حرف بزنيم بدون سلام و هيچي ، منم گفتم باشه منم از اينكارا و قهر كردنا خسته شدم چون همون روز اولم بهش گفتم كه من اصلا با قهر رابطه ي خوبي ندارم و دوست دارم اگه مشكلي هست در موردش صحبت كنيم نه قهر و از اين بچه بازيا خيلي عذاب ميكشم از قهر كردن ، گفتم با خودت چي فكر كردي كه اينطوري با من رفتار ميكني و واقعا مشكلت با من چيه ؟ گفتم تو هر ثانيه اخلاقت تغيير ميكنه ، همون روز كه شبش باهام قهر كردي كلي قربون صدقه ميري كه دوست داري منو ببيني و از اين حرفا بعد دقيقا چند ساعت بعد به يه دليلي كه واقعا نميدونم چيه فقط بعد از اينكه چند تا سؤال در مورد بيني ام پرسيدي باهام قهر كردي و اين رفتارته ، جواب داد خداحافظ تابياي ، آخه قراره بعد از 3 ماه بريم شهرشون و همديگه رو ببينيم ، وقتي ميگه خداحافظ تا بياي يعني ديگه تا اون روز باهام حرف نميزنه ، واقعا نااميدم كرد ، با چه خوشحالي رفتم براي خودش و مامانش هديه خريدم چقدر برنامه داشتم چقدر خوشحال بودم از اينكه ميخوام ببينمش ولي با اين رفتاراش خيلي توذوقم زد و نااميدم كرد ، خيلي ناراحتم :302::302::302::302::302::302: