RE: مشکلات من با همسرم و خانواده اش در شروع زندگی مشترک
می دونم دلت گرفته و الان نزدیک عید هست و دوست داشتی که با نامزدت این عید را به خوشی و خوبی برگزار می کردید.
اگر نشد برید دنبال مهریه، شاید قسمت نشد برید تا انشالله مساله حل بشه.
به جای این فکرها موقع تحویل سال دعا کن که مشکلتون حل بشه و گره زندگیت باز بشه و اصلا دیگه قضیه دادگاه و شکایت و غیره فراموش بشه. :323:
انشالله
RE: مشکلات من با همسرم و خانواده اش در شروع زندگی مشترک
سلام توروخدا کمکم کنید.
از بلا تکلیفی خسته شدم .
تا امروز از فکرم بیرون نرفته . چند روز پیش یه احضاریه اومد که باید 6 ماه دیگه بریم صحبت کنیم . ادامه همون که فرستاده بود . میدونستم میخوام بعد عید برم دنبال اجرا گذاشتن مهریه و اینا.
اما حالا نمیتونم دارم دیوونه میشم یه لحظه مغزم آرامش نداره .
خیلی دوسش دارم فکر جداییو که میکنم انگار قلبم میخواد از جاش کنده شه . الان تقریبا نزدیکه 2 ماهه که تو این وضعیتم .
همه بهم میگن بدرد نمیخوره اما من نمیدونم چرا نمیتونم جدا شم . دیگه اینجوری که همه بهم میگن بده روم نمیشه به کسی بگم دوسش دارم .
همه دلیلایی میارن که راست میگن اما من فقط همون موقع حرفاشون روم اثیر میزاره و فراموش میکنم بعد چند ساعت میبینم تحمل طلاقو ندارم .
الان پدر و مادرم و اطرافیان هم که مسرن واسه جدا شدن ...
میگن اون موقع حرف خودت بود که اینجوری شد حالا به حرف ما باش .
پدرم میگه تو این هفته میره دنبال کارای مهر میگه اگه نداد ول کنیم بره طوافقی . اما من نه میتونم از حقم بگذرم نه میتونم طلاق بگیرم .
اصلا الان نمیدونم اون چی فکر میکنه ..
نمی دونم منو یادش رفته مشغوله خودشه و به خاطر مهر مونده و چیزی نگفته یا منو دوست داره .....
RE: مشکلات من با همسرم و خانواده اش در شروع زندگی مشترک
:323::323::323::323:
کمک
دلم خیلی براش تنگ شده نمیدونم چیکار کنم.
RE: مشکلات من با همسرم و خانواده اش در شروع زندگی مشترک
سلام هفته پیش واسه مهریه و نفقه اقدام کردم. که 28 همین ماه باید دادگاه حاضر بشیم .
خیلی استرس دارم.
هم دوسش دارم هم یاد کاراش میوفتم و آینده ...
اصلا نمیدونم اونم منو دوست داره یا بخاطر مهریه ممکنه بگه میخواد زندگی کنه .
چرا دیگه کمک نمیکنید
میدونم بلد نیستم منظورمو خوب برسونم آره؟؟:323::323::323::323::323::323:
RE: مشکلات من با همسرم و خانواده اش در شروع زندگی مشترک
نقل قول:
نوشته اصلی توسط so0zi94
سلام هفته پیش واسه مهریه و نفقه اقدام کردم. که 28 همین ماه باید دادگاه حاضر بشیم .
خیلی استرس دارم.
هم دوسش دارم هم یاد کاراش میوفتم و آینده ...
اصلا نمیدونم اونم منو دوست داره یا بخاطر مهریه ممکنه بگه میخواد زندگی کنه .
چرا دیگه کمک نمیکنید
میدونم بلد نیستم منظورمو خوب برسونم آره؟؟:323::323::323::323::323::323:
کمک نکردن توی این فروم رسم شده
تایپیک من که داره خاک میخوره فقط 1 نفر شرکت کرده:300:
RE: مشکلات من با همسرم و خانواده اش در شروع زندگی مشترک
سلام چرا کسی به من دیگه کمک نکرده ،
ما رفتیم دادگاه واسه نفقه بعد من نمیدونم چی شد بعد دادگاه به نامزدم زنگ زدم .
تو دادگاه گفت حرف دلتو بزن . پشت تلفن گفتم تو هم حرف دلتو بزن . خلاصه بگو مگو کردیم که گفت اونم دوست داره برگردیم . خلاصه امروز همدیگرو دیدیم و به هم یه قولایی دادیم بدون اینکه مادر پدرامون بفهمن . قرار شد تو دادگاه هفته ی دیگه که وقتشه ما وانمود کنیم که قاضی مارو آشتی داده چون فقط مارو میبرن تو اتاق .
چه جوری بفهمم که واقعا کارای قبلیشو نمیکنه چه جوری امتحانش کنم .
RE: مشکلات من با همسرم و خانواده اش در شروع زندگی مشترک
هنوز همونه یه روز عاشق یه وز فحش و داد و بیداد سر مسائل بیخودی
امتحانشو بد پس داد
:323:
RE: مشکلات من با و همسرم و خانواده اش در شروع زندگی مشترک
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
منم با خانوم بالهای صداقت موافقم.سوء تفاهم ها باعث شده و همینکه از نظر مادی به خونوادش وابستس.آیا این امکانو داره یه مغازه دیگه مستقلا باز کنه؟(البته به خونوادش نگه که شما ازش خواستید تابهتون بدبین نشن بلکه به عنوان خواسته خودش مطرح کنه)
راستی خانوم بالهای صداقت میشه تو تاپیک من هم ، راهنماییم کنید.
RE: مشکلات من با همسرم و خانواده اش در شروع زندگی مشترک
اصلا نمیتونه به خانوادش نگه چیزی.
RE: مشکلات من با همسرم و خانواده اش در شروع زندگی مشترک
به نظر من که کار خوبی کردید شکایت کردید. من موافق این نیستم که هر کاری را باید با مصالحه حل کرد. تو الان که در خانه پدرت هستی با تو این رفتار را دارد وای به حال اینکه بری خانه خودش. اصلا چه حقی داره که پدر و مادرت را با الفاظ بد خطاب کنه؟ متاسفانه بعضی از مردان فکر می کنند اگه دختری بکارت نداشت پس دیگه با همه چی می سازه. به نظر من هر کاری که پدر و مادرت میگن انجام بده. وقتی آبروی تو و خانواده ات براش مهم نیست که می اد تو کوچه و داد و بیداد راه می اندازه یعنی کلا توی یک خانواده بی آبرو بزرگ شده. ضمنا حرفات هم نشان نمیده که خیلی عاشق باشی پس بهش نشان بده که در مقابل هر کاری کوتاه نمی آیی.