RE: خونه نمیاد و مي گه بايد از هم جدا شيم (لطفا راهنماييم كن
عزيزم 100٪ بدون که يه خانومه ديگه اي زير پاي شوهرت نشسته و شرط ارتباط برقرار کردن با شوهرت رو هم طلاق دادن تو قرار داده واسه همينه که ايشون اينهمه عجله داره که تکليفش روشن بشه!!...و با توجه به حرفايي که شوهرت ميزنه من فکر ميکنم تصميمش براي طلاق متاسفانه ( شايدم خوشبختانه!!) جديه جديه...پس بي خود خودتو حرص نده و دست و پاي الکي نزن آدمي که اينقدر به زنش اعتماد نداره که 2 شب خونه نباشه فکر ميکنه زنش چه کارها که نکرده همون بهتر که بره گم شه ...ببخشيد تند صحبت ميکنم ولي اون لياقته تو رو نداره از اول هم نداشته محکم باش تو هنوز سني نداري 28 سالته و ماشاالله فوق ليسانس هم داري از جدايي اصلاً نترس و بيشتر از اين از خودت ضعف نشون نده بذار بره پي کارش مطمئن باش که خداوند براي تو همسر بهتري در نظر گرفته... به طلاق راضي شو حتي بيشتر از ايشون به اين کار تمايل نشون بده و بهش زنگ بزن بگو من حاضرم....وقتي هم همه چي تموم شد يه نفسه راحت بکش و چند جلسه برو پيش يه روان شناس که بتوني خودتو بازسازي کني ميدونم به اعصابت خيلي فشار مياد ولي مطمئن باش با طلاق آدم نميميره و اين فقط يه وابستگيه که بعد از يه مدتي کم رنگ و کم رنگ تر ميشه سعي کن خودتو بسازي و تمام مشکلات اخلاقيه گذشتت رو برطرف کني و به زودي يه همسره ايده آل رو ايندفعه با ديده باز و با تجربه هايي که داشتي و با يه روح سالم که براي خودت تا اون موقع خواهي ساخت به سمته خودت جذب خواهي کرد...من مطمئنم عزيز دلم...از خدا کمک بگير و محکم باش
RE: خونه نمیاد و مي گه بايد از هم جدا شيم (لطفا راهنماييم كن
چرا فکر می کنی اگه با او همراه نشی کار بدتر میشه که بهتر نمیشه؟؟!!
RE: خونه نمیاد و مي گه بايد از هم جدا شيم (لطفا راهنماييم كن
دوست عزیز من فقط میدونم هرچقدر بیشتر التماسش کنی که بمونه اون بیشتر اصرار میکنه نه طلاق!
حیف نیست به خاطر مسائل کوچیک طلاق بگیرید ؟
البته بعضی مسائل بگی نگی کوچیک هم نیستند اما راه حل دارن و طلاف دیگه آخرین راهه نه اولین راه اما ظاهرا راحت ترین راهه!
طلاق منفور ترین حلال خداست عزیزم ...شاید لازم باشه یه بزرگتر پادرمیانی کنه و یه فرصت دیگه به همدیگه بدید نه فقط تو به اون فرصت بدی !
RE: خونه نمیاد و مي گه بايد از هم جدا شيم (لطفا راهنماييم كن
خدايا به سبکتکين عزيزم و به همه ي زنها و مرداي ديگه اي که مشکل توي زندگيشون پيدا شده کمک کن که بتونن بهترين راه رو انتخاب کنن و از سختي ها بگذرن و به روزاي خوب و خوش راحتي برسن الهي آمين:323:
RE: خونه نمیاد و مي گه بايد از هم جدا شيم (لطفا راهنماييم كن
من امروز دارم مي رم كه با پدرم صحبت كنم . ممنون از راهنمايي هاتون ولي مي دونم كه از بابام خيلي بدش مي ياد و باهاش لجبازي مي كنه نه حرف گوش كني دوست و آشنايي ام هيچوقت نداشته الحمدا... از همه ايراد مي گيره تا حالا نديدم بگه اين آدمو قبول دارم . راهي برام نمونده . وگرنه اگه حداقل يكي رو مي شناختم كه مي گفتم شايد يه كم متحولش كنه اينكارو مي كردم به خدا .
ديروز بهم گفت چيكار كردي گفتم به پدرم مي گم من كه ديگه راضيم . گفت آفرين داري كار درستو مي كني اگه ام بابات قبول نكرد بيا بريم خودمون قانوني اقدام كنيم . بهش گفتم نه نمي تونم به خاطر تو با پدرم لج كنم كه . ما كه داريم از هم جدا مي شيم اگه اونا هم كنارم نباشن و باهام لج كنن كه هيچي ديگه . گفت راست مي گي زياد باهاشون لج نكن حل مي شه . بالاخره خودشون خسته مي شن . به نظرتون با اينجور حرف زدن ديگه اميدي داشته باشم . معلوم كه ندارم . مي دونم اگه قضيه اين سه ماه مهلتو بهش بگم خيلي داغ مي كنه چون مي شناسمش . هيچ فرقي براش نمي كنه به قول خودش دو سال تحملم كرده درست نشدم . به خدا خودمم نمي دونم چرا انقدر بي انصافه مگه من قتل كردم كه اينجوري باهام رفتار مي كنه . اين سه ماهم فقط اعصاب خودمو خورد مي كنم و همش بهش فكر مي كنم كه خدايا يعني بر مي گرده يا برنمي گرده كه همين الانم جوابشو مي دونم . پس ديگه چيكار كنم مجبورم راضي بشم به رضاي خدا . شايد قسمت منم اين بوده . خيلي ممنون كه وقت گذاشتين و راهنماييم كردين .
ريحانه جون از دعاي خير شما هم ممنونم ايشا... همتون خوشبخت شين و مثل من عذاب نكشين . درست انتخاب كنين و درست زندگي كنين تا كارتون مثل من به اينجا نكشه . كه هر روز آرزو مي كنم كاش بدنيا نيومده بودم كه انقدر زجر بكشم .
RE: خونه نمیاد و مي گه بايد از هم جدا شيم (لطفا راهنماييم كن
واااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااايي سبكتكين عزيز داري چيكار ميكني با زندگيت چرا گوش به حرفش ميدي مگه الكي طلاقت بده شما 6 ماه پيش مني تازه من خودم رفتم دادخواست طلاق توافقي دادم همسرمم سفت وايستاد گفت باشه و امد ولي من پشيمون شدمو گفتم نه ولي اون گفت زندگي ديگه نه تا اينكه مشاورم بهم گفت رهاش كن ديگه باهاش تماس نگير و بگو باشه طلاقم بده اما نه توافقي برو دادگاه بگو ميخوام طلاق بدم زنمو و قانوني اقدام كن.حالا توام ديگه تماسي نگير براي التماس بگو با طلاق موافقم ولي نه توافقي برو خودت به تنهايي اقدام كني من منتظر دادخواستتم مطمئن باش بيتوجهي شما و رفتنش به دادگاه شرايطو به نفع شما برميگردونه هر چي بيشتر بري به سمتش بيشتر ازت دور ميشه مطمئن باش.به طلاق توافقي هم راضي نشو به قول يكي از دوستان اين پديده شومي كه تو كشور ما مد شده فقط باعث راحت تر شدن جدايي ها شده جدايي هاي بي منطق.من ازين بيتوجهي دارم نتيجه ميگيرم الان 6 ماه كه نه ديدمش نه ازش خبري دارم نه صداشو شنيدم ولي جديدا داره ازش يه خبرايي ميشه.كسيو كه دوست داري رها كن اگه دوست داشته باشه برميگرده اگه نه ميره.تو همه كشورا 6 الي 1 سال دوره جدايي رو طي ميكنن بعد اقدام به طلاق ميگيرن حالا كه همسرتون راضي به اين نيست شما بگيد باشه طلاق اما نه توافقي بلكه از طرف تو به تنهايي بره شكايت كنه تا كار به اونجا بكشه يه مدت طولاني طول ميكشه ولي به شرطه اينكه تو اين مدت تماسي نگيريد واز خودتون ضعف نشون نديد شما تلاشتونو كرديد اگه بعد يه مدت حداقل 6 ماه بيخبري شما بازم گفت طلاقو همه تلاششو كرد برا طلاق دادن شما حتي تا مرحله پرداخت عقد ديگه قيده اين زندگيرو بزنيد ولي نه حالا و به اين زودي التماسم ديگه نكنيد هر چي بيشتر بريد طرفش ازتون دورتر ميشه اين خاصيت مرداست اميدوارم بهترين اتفاق براتون بيفته من شرايط شما رو درك ميكنم خيلي شبيه هميم.
RE: خونه نمیاد و مي گه بايد از هم جدا شيم (لطفا راهنماييم كن
دوست عزیز
به همسرتون خیلی محترمانه ، بگید که من زندگیم و تو را دوست دارم ، اگر چه اشتباهات زیادی داشته ایم که من سهم خودم را می پذیرم ، اما مایل به جدایی نیستم ، نه توافقی و نه دادگاهی من اقدام نمی کنم ، به شما هم تحمیل نمی کنم که با من زندگی کنی ، هر طور برای خودت صلاح می دونی اقدام کن ، من فقط می دونم که باید ببپردازم به خودم و اشکالاتمو پیدا کنم و سعی کنم اشتباهاتم را بپذیرم و اصلاح کنم ، چه زندگی با شما ادامه پیدا نکنه چه پیدا کنه ، این درسیه که من گرفتم .
و سپس رهاش کنید و نزد مشاور برید و روی خود زوم کنید و سعی کنید اشکال یابی کنید و مهرات آموزی و رفع اشکال .
فقط به تغییر در وجود خود فکر کنید و در این جهت تلاش کنید ، همسر و ادامه یا عدم ادامه زندگی را از ذهن دور کنید .
موفق باشید
RE: خونه نمیاد و مي گه بايد از هم جدا شيم (لطفا راهنماييم كن
ممنونم از راهنماييتون . ديروز با پدرم هم مشورت كردم گفتم كه ديگه منم راضيم به طلاق . پدرم گفت اصلا مهم نيست فقط يه خورده زمان بده تا بعدا پشيمون نشي كه چرا انقدر زود اقدام كردين . چه تو چه اون . حداقل بعد از يه مدت ديگه تكليف خودتونو مي دونين . گفت به اونم بگو اگه خيلي ناراحته از اين وضعيت خودش اقدام كنه واسه طلاق . تو صبر كن كه بعدا نگي كاش نمي كردم و پشيمون شي . منم قبول كردم خوشبختانه با روي باز استقبال كرد فكر مي كردم باهاش لجبازي كنه ولي حتي در مورد مهريه هم گفت ما به پول اون احتياجي نداريم حتي بعد از طلاق هم اينجا خونشه مي تونه بياد و بره و اگه قضيه جدي شد اگه خودتم راضي هستي نمي خواد مهريه هم بگيري . الان مطمئنم اول صبحي زنگ مي زنه مي گه چي شد با پدرت صحبت كردي . ماشا... خيلي هم عجله داره . منم مجبورم همينو بگم . ديگه خودش مي دونه چيكار كنه اگه مي خواد و فكر مي كنه خودش اقدام كنه زودتر به نتيجه مي رسه خوب بره بكنه . ديگه چيكار مي تونم بكنم . يه هفتست كه نديدمش . خيلي ناراحتم و غصه مي خورم ولي مي دونم كه محكومم به زندگي و بايد زندگيمو بكنم . شما هم واسم دعا كنيد فقط خدا مي دونه چي مي شه .
RE: خونه نمیاد و مي گه بايد از هم جدا شيم (لطفا راهنماييم كن
دوست عزیزم بهترین راه همینه که دوستان گفتن،بهش بگو خودش اقدام کنه،یه وقت نری توافقی جدا شی، مهریت رو هم کامل ازش بگیر به حرف بابات گوش نکن،عزیزم میدونم سخته ولی تو فقط در صورتی باید ناراحت باشی که تو این طلاق مقصر اصلی باشی که انصافا نیستی چون اون کوتاهی هایی که داشتی در حد طلاق نبوده، مردی که تحمل سختی های زندگی رو حتی توی این حد هم نداره لیاقت دوست داشتن و عمر هدر کردن رو نداره،عزت خودت رو حفظ کن،برو تو تالار بخون بیچاره بعضی از آقایون با چه رفتارهایی از خانوماشون مواجهن و دارن زندگی میکنن(خیانت،عدم دوست داشتن همسر،...) مطمئن باش کسی که داره این جوری عجولانه تصمیم میگیره و به آینده و احساسات تو فکر نمیکنه روی خوش رو تو زندگیش نمیبینه،اصلا ناراحت نباش،هیچ کاری باهاش نداشته باش تا احضاریه بیاد یا از این کارش پشیمون بشه،تو تقاص کوتاهی هات رو تو این مدت که زجرت داد پس دادی،البته منظورم این نیست که به فکر جبران نباشی بلکه سعی کن تا اشتباهاتت رو پیدا کنی و رفعشون کنی ولی مطمئن باش حق تو طلاق نیست و کسی که داره این ظلم رو به تو میکنه یه روزی خدا بازخواستش میکنه. خودت رو نباز،محکم باش،خدا رو شکر کن که خانوادت پشتتن و خودت هم شاغلی،اون فقط جلوی تو نایستاده بلکه داره عملا با خدا دشمنی میکنه چون خدا زشت ترین حلال رو طلاق دونسته و اون داره با خدا مخالفت میکنه پس طرف حسابش خداست و نه شما.
RE: خونه نمیاد و مي گه بايد از هم جدا شيم (لطفا راهنماييم كن
اون خودش مي گه وظيفمه كه مهريه تو بدم حتي اگه تو نخوايم مي دم به خانوادت بهت بدن . ولي من همش فكر مي كنم خوب حالا كه قراره طلاق بگيريم پول اون به چه دردم مي خوره من اصلا از لحاظ مالي مشكلي ندارم . اگه قراره بريم سر زندگي خودمون خوب اون بدبخت چرا بايد تا آخر عمر به من قسطي پول بده خودش كه چيزي نداره . به قول خودش مي گه هميشه خودمو فدا كردم واسه ديگران خونه ماردمينا بودم هر چي در مي آوردم مال خانوادم بود و الانم مال تو . خودم نتونستم نه به تحصيلاتم برسم نه اون چيزايي رو كه مي خوام داشته باشم . تو رو خدا انقدر بي انصاف نباش حداقل تو بزار زندگيمو بكنم . منم واقعا ته قلبم ناراحتم شايدم راست مي گه آخه هيچ موقع درآمد خيلي خوبي نداشته هميشه تا ساعت 10 شب سر كار بوده البته تقصير من كه نبوده بارها بهش گفتم كارتو عوض كن ولي نكرد يا از تنبلي و ترسش . شايدم مي ترسيد جلوي من شرمنده بشه و نونه كار پيدا كنه نمي دونم ولي با اينكه تقصير من نبوده اين چيزا ولي خيلي دلم به حالش مي سوزه ديگه نمي خوام به خاطر من حداقل ناراحت باشه . مي خواستم كمكش كنم . تازه خونه خريديم و كلي خوشحال بودم كه بعد از يه مدت بي پولي بالاخره داريم از اين سختي ها نجات پيدا مي كنيم و اونم مجبور نيست تا اون موقع شب كار كنه و يه كمم اون به اون چيزايي كه مي خواد مي رسه . نشد ديگه روي خوش ببينيم . اينم از شانس ما بود . آره بهش همينو مي گم كه اگه مي خواد زودتر انجام بشه خودش اقدام كنه ولي چند روز پيش كه بهم زنگ زده بود خيلي خوشحال بود كه بالاخره همه چي داره تموم مي شه . مي دونم كه فايده اي نداره كه هي لفتش بدم فقط خودمو اونو اذيت مي كنم و از من يشتر بدش مي ياد . ولي حالا يه خورده هم صبر مي كنم تا ببينم چي مي شه .