RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
رضوان جان حالا چي شد يعني در آخر سر توقرار شد بري سه ماه امتحاني اونجا زندگي كني؟ به نظرم شرايط سختيه. چون حرمتها شكسته شده و مهربون بودن سختتر شده. اميدوارم هر چي خير و صلاحت در اون هست واست پيش بياد. اگه هر تصميمي گرفتي چه جدايي و چه ادامه زندگي سعي كن بدون درگيري و با حرف زدن باشه و نه تنش و فحش و دعوا. ما رو بي خبر نذار:72:
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
نه عزیزم حالا دیگه شوهرم فکر میکنه من به خاطر اینکه میخوام اون جهیزیه رو برگردونه حاضر شدم 3 ماه امتحانی زندگی کنم واسه همین حالا اون قبول نکرد من برگردم و گفت تو واسم نقشه کشیدی. خوب البته معلومه اون نمیتونه جلوی دادگاه و من ریسک کنه چون این جوری جرم خودشو ثابت کرده . اخه همین الان بردن و قایم کردن جهیزیه ی من جرم داره . هم نقدی هم حبس.
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
متاسفم عزيزم منم تقريبا شرايط شما رو دارم بلاتكليفو بي خبر ولي هنوز كارم به شكايت نرسيده الان 4 ماه منزل پدرمم و هيچ خبري از شوهرم ندارم كاملا دركت ميكنم شرايط سختي اگه شوهرتو دوست داري برا حفظ زندگيت بجنگ.ميدونم حرفش راحته ولي تو عمل سخته مخصوصا اگه بفهمن تو طلاق نميخاي كه ديگه ميخوان سواستفاده كنن.تايپك منم بخون نظر بده.مرددم براي طلاق قسمت مراجعان و مشاوران(موضوعات عادي)
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
خوب رضوان جان آخرش چی شد؟
دادگاه واسه قایم کردن وسایلت هیچی نگفت؟؟؟؟؟؟؟
نگفتی پس ما بدون وسیله زندگی میکردیم؟؟؟؟؟؟؟
واسه تهمت زدن به شما چی هیچی نگفتی؟
مگه این طوری نیست که اگه مرد بخواد طلاق بده و زن نخواد بایدهمه مهریه رو کامل و نقد بده؟!!!!!
اگه آره چرا از همین نکته ضعف استفاده نمی کنید؟
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
سلام
ببخشید یه چند روزی نتونستم بیام اینجا اخه یه درگیری با شوهرم پیش اومد که خیلی حالم بود . توی اون درگیری واقعا بهم ثابت شد که اون نه عوض میشه نه تصمیم به ادامه ی زندگی با منو داره . مردتیکه حتی کتک زدن منم از سرش نیافتاده و تهدیدم میکرد چنان میزنتم که نتونم بلند شم.
مینا جان نمیدونم چرا همیشه ما زنا باید واسه زندگیمون بجنگیم چه مقصر باشیم چه نباشیم . من یه چند وقتی بود که یه کم ارامش پیدا کرده بودم و دوست داشتم برگردم به زندگیمون و یه بار دیگه به جفتمون یه فرصت بدم. در حقیقت مردد بودم بین طلاق و زندگی ولی باز نظرم عوض شده و فکر میکنم طلاق بگیرم بهتر باشه اخه مگه ادم چقدر عمر میکنه که توی خفت و خاری بگذره . فوقش نتونستم شرایط بعد طلاقو تحمل کنم از ایران میرم .
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
دوست خوبم سلام
من تاپیکتون رو می خونم و از شرایط پیش اومده واقعا متاسفم. اگه همه پیامی نمی گذارم واقعا نمی دونم باید چی بگم . فقط برات آرزو می کنم که هرچی صلاحتون هست بهترین براتون باشه و خیر و برکت براتون داشته باشه از یاد خدا غافل نشوید و وقتی وضو می گیری با دلی مطمئن نمازتو بخون. مواظب باش که توی شرایط سخت زندگی که داری امتحان می شوید خدای ناکرده به بیراهه نروید . خدا بخشنده تر از اینها هست که فکرش رو بکنی . موفق باشید.:82:
ما را از خودتون بی خبر نگذارید .
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
خانمی شرمنده که می گم ولی خودت مقصری
گلی خانم شما خودت مدیریتی نکردی
وقتی چند ماه بعد از عقد میری خونه شوهرت زندگی می کنی خب این اجازه رو بهشون می دی که ازت سوءاستفاده کنن
بعد مگه از روز اول مجبورت کردن که همه کارا رو بکنی
من یه جورایی مطمئنم که خودت شروع کردی و و وقتی جواب مثبت نگرفتی سعی کردی با خوبی بیشتر کارا رو رو به راه کنی ولی نتیجه عکس گرفتی
اما در مورد رابطه تون.... ببین سعی کن به شوهرت تفهیمن کنی که زندگیش رو از بین نبره البته یه طوری رفتار کن که فکر نکنه هنوز بهش وابسته ای .. یا این که اگه ازت جدا بشه حتما شکست می خوره... سعی کن خیلی قاطع و مصم باهاش حرف بزنی
یه کاری کن که خودش از نبودنت بترسه:72:
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
خوب رضوان جان آخرش چی شد؟
دادگاه واسه قایم کردن وسایلت هیچی نگفت؟؟؟؟؟؟؟
نگفتی پس ما بدون وسیله زندگی میکردیم؟؟؟؟؟؟؟
واسه تهمت زدن به شما چی هیچی نگفتی؟
مگه این طوری نیست که اگه مرد بخواد طلاق بده و زن نخواد بایدهمه مهریه رو کامل و نقد بده؟!!!!!
اگه آره چرا از همین نکته ضعف استفاده نمی کنید؟
نه عزیزم قاضی گفت باید تا وقت رسیدگی دادگاه که برج 10 هست صبر کنم دفاعیاتمم باید همون روز بکنم .
شوهر من میخواد همون طور که مفت و مجانی باهام ازدواج کرد مفت و مجانی هم طلاقم بده بهم میگه 10 میلیون بیشتر نمیدم.
مرد تا هر زمانی که بخواد میتونه زنشو نگه داره تا خسته بشه و مهریشو ببخشه. مگه اینکه مثه شوهر من بخواد ازدواج کنه و واسش شرط گذاشته باشن باید زنتو طلاق بدی. نمیدونم چی میخواد پیش بیاد.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mamosh
دوست خوبم سلام
من تاپیکتون رو می خونم و از شرایط پیش اومده واقعا متاسفم. اگه همه پیامی نمی گذارم واقعا نمی دونم باید چی بگم . فقط برات آرزو می کنم که هرچی صلاحتون هست بهترین براتون باشه و خیر و برکت براتون داشته باشه از یاد خدا غافل نشوید و وقتی وضو می گیری با دلی مطمئن نمازتو بخون. مواظب باش که توی شرایط سخت زندگی که داری امتحان می شوید خدای ناکرده به بیراهه نروید . خدا بخشنده تر از اینها هست که فکرش رو بکنی . موفق باشید.:82:
ما را از خودتون بی خبر نگذارید .
ممنونم عزیزم
حتی اگه شما و بقیه دوستان بیاین اینجا و فقط حرفامو بخونین و این باعث بشه کسی اشتباهات منو تکرار نکنه واسم کافیه. ممنون
نقل قول:
نوشته اصلی توسط حدیث بانو
اما در مورد رابطه تون.... ببین سعی کن به شوهرت تفهیمن کنی که زندگیش رو از بین نبره البته یه طوری رفتار کن که فکر نکنه هنوز بهش وابسته ای .. یا این که اگه ازت جدا بشه حتما شکست می خوره... سعی کن خیلی قاطع و مصم باهاش حرف بزنی
یه کاری کن که خودش از نبودنت بترسه:72:
من خیلی ادم ساده و صادقی هستم و عوض شدن تصمیمم در مورد طلاق رو هم زود بروز دادم و الان واسه همینه که شوهرم مبلغ پیشنهادیشو از 50 میلیون اورد به 10 میلیون و کلی هم بهم توهین و تحقیر کرد.
اینم اتفاقیه که چند روز پیش افتاد و گفتم خیلی حالم بد شد:
چند شب پیش من تلفنی با یکی از همسایه های شوهرم صحبت کردم . قبلا واسه پلاک ثبتی که از یکی از زمینای شوهرم میخواستم (واسه توقیف برای مهریه)ازش کمک گرفته بودم . اون گفت که شوهرم و خانوادش به همه گفتن من زن هرزه ای هستم و واسه همین میخوان طلاقم بدن. بعدم در مورد یه باغ حرف زد که شوهرم اونجا زن میبره.
اون شب خیلی شوکه شدم . واسه همین به شوهرم اس ام اس دادم که خیلی پستی و میزاشتی اول طلاق بگیریم بعد به من تهمت میزدی. اون توجیحی نکرد و نگفت من این کارا رو نکردم فقط خیلی میخواست بدونه اونی که این حرفا رو زده کیه. بعد دوباره حرف طلاقو زد و گفت تو که میگفتی طلاق میخوای خوب بیا تمومش کنیم دیگه. من گفتم در مورد طلاق مطمئن نیستم و فعلا نمیتونم تصمیم بگیرم ولی تو هر تصمیمی بگیری من تسلیمم. بعد گفت یه جا بیا با هم حرف بزنیم . من گفتم بیا جلو دانشگاه .
اونجام با هم همین حرفای تکراری رو زدیم. البته اون کلی بهم توهین کرد توهینایی که توی عمرم از هیچ کی نشنیده بودم .که من یه بی پدر مادرم که معلوم نیست از کجا اومدم و فراری هستم و واسه سر راهی بودنمه که انقدر لجبازمو و زندگیمونو این جوری کردم . بعدم تک تک فامیلاشو مثال زد که بهش گفتن به خاطر همین موضوع با من ازدواج نکنه و اون به حرفشون گوش نداده. خلاصه برای دراوردن اشک من حرفای زیادی زد که میدونم از حوصله ی دوستان خارجه. منم فقط گریه میکردم و زبونم بند اومده بود.
بعدش گفت 10 میلیون بگیر برو . گفتم من با بلاهایی که سرم اوردین و بدبختم کردین تا تمام مهریمو نگیرم اروم نمیشم. اونم مثه همیشه شروع کرد قسم خدا و پیغمبر که نه این جوری نیست طلاق بگیری کلی ارامش پیدا میکنی و از فکر من میای بیرون .من نگران پولم نیستم و پول واسم ارزش نداره من واسه خودت میگم که الاف میشی و هزار جور مرض میگیری و و مزخرفات دیگه .
بعد بهش گفتم اصلا تو چیکار داری که منو طلاق بدی من فقط یه اسمم تو شناسنامته . میخوای زن بگیری خوب برو بگیر . گفت فرض کن میخوام بگیرم واسم شرط گذاشتن اول تو رو طلاق بدم. گفتم برو یکی پیدا کن که شرط نزاره.
خلاصه اون روز واقعا بهم فهموند که دیگه نمیخواد باهام زندگی کنه و حرف اول و اخرش این بود که ما به درد هم نمیخوریم.
چند روزی حالم خیلی بد بود حتی تا مرز خود کشی هم رفتم . رگ دستمو زدم ولی چیزیم نشد.
نمیدونم کسی میدونه چه حالیه وقتی که ببینی تمام امیدا تلاشا و ارزوات با یه انتخاب اشتباه به باد بره .وقتی حس کنی مظلوم ترین و بی پناه ترین ادم روی زمینی...
روز بعد تو دانشگاه بچه ها میگفتن چقدر شکسته شدی.
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
سلام رضوان
تاپیکتون رو خوندم
چیزی که من دستگیرم شد اینه که شما هنوز آمادگی برای طلاق را نداری
من نه به شما توصیه می کنم این زندگی رو ادامه بدهی نه اینکه طلاق بگیری بلکه شدیدا به شما می گویم که
یه مدت دست از تلاش برداری
آره
صبر کن
صبری بدون داشتن انتظار ... صبری که برای وجود خودت باشه
ببین رضوان عزیز شرایطتتون رو درک می کنم ... معنی تک تک کلماتی رو که هم براتون می نویسم درک می کنم
شاید الان متوجه نشوی ...چون روزی خود من هم وقتی دیگران این توصیه رو بهم می کردن متوجه نمی شدم
...
خدا را شکر می کنم که با همه ی بدقلقی ها یی که دارم یه نکته مثبتی دارم اون هم اینه که
شاید در ابتدا مقاومت کنم ولی روی راهنمایی که بهم میشه خیلی فکر می کنم
.. می دونی چرا خودم رو برایت مثال زدم ؟
برای اینکه درک کنی که می فهمم چی میگی
این که خیلی شکسته شدی
این که در قبال اون همه محبت و از خود گذشتی اون چیزی که سهمت بود از زندگی ای که با عشق شروع کردی بدست نیاوردی
اینکه الان گرفتن تمام مهریه ات از همسرت می تونه ارومت کنه
و خیلی چیزهای دیگه
احساساتت همه درست هستند ... هرکسی در این شرایط باشه همین احساسات را داره و مثل شما عمل می کنه ولی کسی موفق میشه که بتونه تاس بد رو خوب بازی کنه
جدا شدن از همسرت و یا بازگشتن به زندگی سابقت هیچ کدوم برای شما آرامش رو به ارمغان نمیاره
بلکه این خودت هستی که باید آرامش را ذره ذره ایجاد کنی
خوب تا اینجا موافقی؟
RE: شوهرم میخواد طلاقم بده
خب رضوان عزیزم
شوهرت فکر می کنه که اگه اون نباشه تو نابود میشی
پس نابود نشو
اگه بدونه که با نبودنش تو بهترین زندگی رو می کنی شک نکن که حسرت می خوره
یکی از فامیلای من بعد از 15 سال سبزه بودن همسرش رو بهونه کرد و زنش رو با سه تا بچه طلاق داد خیلی ها سعی کردن جلوی این طلاق رو بگیرن ولی نتونستن
روز آخر هم زنگ زد و به زنش گفت: اون قدر بمون خونه مامانت تا گیسات مثل دندونات سفید بشه
اون خانم هم بعد از 4 ماه با یه مرد که خیلی قشنگ تر بود ازدواج کرد باطن زندگیش خیلی خوب نبود ولی هرجا می رفت تیپ میزد و به خودش و شوهرش می رسید بعد هم خونه خرید
شوهر اولش که فکر می کرد زنش سابقش بدون اون میمیره اون قدر عصبانی شده بود که داشت می مرد
آخر سر هم گفت که اشتباه کرده اونو طلاق داده.. همه زندگیش رو از زن اولش داشته
ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــ
گلم بی خیال شوهرت بشو و این بی خیالی رو بهش نشون بده... یه جوری رفتار کن که بفهمه دیگه نبودش برات مهم نیست.... حتی اگه بهت هم تهمت زد بهش توجه نکن...
این حرف بالهای صداقت رو هم توجه کن
***********من نه به شما توصیه می کنم این زندگی رو ادامه بدهی نه اینکه طلاق بگیری بلکه شدیدا به شما می گویم که
یه مدت دست از تلاش برداری
آره
صبر کن
صبری بدون داشتن انتظار ... صبری که برای وجود خودت باشه *************