RE: این وضغ پیش اومده رو چطور جمعش کنم؟
ای کاش بهش میگفتی که وضع اقتصادی شرکت خرابه و شاید تعدیل نیرو داشته باشه تو ماه جاری . تا یه ذهنیتی رو فراهم کرده باشی .
اگه گفتن ناگهانی ات فکر می کنی مشکل ساز باشه ، قبلا تو فکرش یه زمینه سازی هایی بکن ، و بعد از چن روز دیگه کل مطلب رو با صداقت بهش شرح بده .
ایشون خودشون پدر و مادرشون رو توجیه می کنن .
تو این مدت هم بیکار نشین ، سراغ کار باش که شاید انشا الله کاری بهتر از کار قبلیت گیر آوردی ، خدا رو چه دیدی .......
اگه توکلت به خدا ، مطلق باشه ، حتما از این دوران گذار به سلامت عبور می کنی .
موفق باشی .:323::323:
RE: این وضغ پیش اومده رو چطور جمعش کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط موفق
ای کاش بهش میگفتی که وضع اقتصادی شرکت خرابه و شاید تعدیل نیرو داشته باشه تو ماه جاری . تا یه ذهنیتی رو فراهم کرده باشی .
مسئله اینه وضع شرکت خراب هستش ولی نه در حدی که تعدیل نیرو کنه(متاسفانه شرکت بزرگیه واسمی داره واسه خودش که بیشتر مدیون گذشتشه وگرنه وضع فعلیش آش دهن سوزی نیست) مشکل من هم اینه که تو این بخشی که هستم رئیسش گفته به من نیازی نداره و کارگزینی شرکت گفته برو یه جایی پیداکن واسه خودت!!به جز جایی که هستی ولی خب به هردری زدم بسته است،از طرفی همسرم چندتا از آشناهاش شرکت ما کار میکنن که اگه بخواد پرس وجو کنه میتونه کشف کنه که من چرا بیرون اومدم،از طرفی همسرم خیلی تحت تاثیر مادرشه،و مادر همسرم خیلی تا کید داره دامادش کارمند باشه!!
تو عمرم تا حالاتو چنین جهنمی گیر نکرده بودم
از هر طرف جمعش میکنم یه طرفش میلنگه!!
RE: این وضغ پیش اومده رو چطور جمعش کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط 'bino_2010' pid='122709' dateline= مشکل من هم اینه که تو این بخشی که هستم رئیسش گفته به من نیازی نداره و کارگزینی شرکت گفته برو یه جایی پیداکن واسه خودت!!به جز جایی که هستی ولی خب به هردری زدم بسته است،از طرفی همسرم چندتا از آشناهاش شرکت ما کار میکنن که اگه بخواد پرس وجو کنه میتونه کشف کنه که من چرا بیرون اومدم،از طرفی همسرم خیلی تحت تاثیر مادرشه،و مادر همسرم خیلی تا کید داره دامادش کارمند باشه!!
تو عمرم تا حالاتو چنین جهنمی گیر نکرده بودم
از هر طرف جمعش میکنم یه طرفش میلنگه!![/size
[/font][/b]
تو خیلی از شرکتهایی که تعدیل نیرو دارن ، یه مهلت 2 - 3 ماهه به کارمندا می دن ، تا یه شغل جایگزین پیدا کنن . با کارگزینی صحبت کن تا بهت مهلت بدن .
یا اینکه تو یه سمت دیگه، یا درجه پایین تر بهت شغل بدن ، بالاخره اگه وضعیتت رو بهشون بگی اونا هم انسان هستن و شرایطت رو درک میکنن تا حدودی .
RE: این وضغ پیش اومده رو چطور جمعش کنم؟
[/quote]
تو خیلی از شرکتهایی که تعدیل نیرو دارن ، یه مهلت 2 - 3 ماهه به کارمندا می دن ، تا یه شغل جایگزین پیدا کنن . با کارگزینی صحبت کن تا بهت مهلت بدن .
یا اینکه تو یه سمت دیگه، یا درجه پایین تر بهت شغل بدن ، بالاخره اگه وضعیتت رو بهشون بگی اونا هم انسان هستن و شرایطت رو درک میکنن تا حدودی .
[/quote]
[align=justify]
صحبت کردم،گفتن امسال همت مضاعف کردیم هزینه های اضافی رو کم کنیم!!!
گفتم تازه ازدواج کردم،گفتن کی به تو گفت تا ثبات شغلی پیدا نکردی بری ازدواج کنی؟؟!!
کلا با یه سری شمرابن ذوالجوشن طرفم!
شرکت خصوصی همینه دیگه!تازه یه سری از مدیران زحمت زیرآب زنی رو هم کشیدن!
باور کنین همون خودکشی بهترین راهه،مگه اینهمه هم انسان با در بسته مواجه میشه آخه
قربون خدا برم من[/align]
RE: این وضغ پیش اومده رو چطور جمعش کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bino_2010
باور کنین همون خودکشی بهترین راهه،مگه اینهمه هم انسان با در بسته مواجه میشه آخه
با سلام
اينكه گفتي همون حرف اولت هست!!
حالا بگو با همه اين حرفها كه رد و بدل شد، حرف اعضاء به شما چي بود؟ سعي كن يه كمي شنونده باشي.
همچنين هر چي در بسته و يا باز هست براي همين دنياست.... :305:
يه نگاهي به اين مقاله بكن: :303:
آرامش و نحوه مواجهه افراد با مسائل و مشکلات زندگي
RE: این وضغ پیش اومده رو چطور جمعش کنم؟
بهتره که به نامزدتون کم کم موضوع رو بگید ، بگید که می دونید این مسئله براش مهمه اما از دست
شما کاری ساخته نبوده ، الان دارید به دنبال کار می گردید و حاضرین برای بدست آوردنش هر کاری انجام بدید
RE: این وضغ پیش اومده رو چطور جمعش کنم؟
[/quote]
همچنين هر چي در بسته و يا باز هست براي همين دنياست.... :305:
يه نگاهي به اين مقاله بكن: :303:
آرامش و نحوه مواجهه افراد با مسائل و مشکلات زندگي
[/quote]
خیلی خوب بود،من خودم رو در گروه زیر دیدم:
تسليم مي شوند:
اين افراد مي سوزند و مي سازند. (اي كاش مي سوختند و مي ساختند، آنها مي سوزند و تحمل مي كنند). اگر كسي حقشان را بخورد نظاره گرند. براي مشكلات و مسائل زندگي فعال و اكتيو نيستند. هميشه منتظرند ببينند بعد چي مي شه!! حال تغيير ندارند.
اگر بسوزند به كسي كه اطرافش داد و بيداد مي كنه، مي گويند تا دهانت بازه، بگو كه من دارم مي سوزم!!!
كمتر از فكر و بازوي خود بطور درستي بهره مي گيرد. اين افراد سازگار نيستند، سازشكارند. يعني مشكلات و مسائل را درون خود مي ريزند و مي سوزند و دم بر نمي آورند.
چون از درون مي سوزند كمتر كسي ، سوزش آنها را مي بيند.
در واقع از درون طالب شرايط نيستند، خواستگار تغييرند، اما درماندگي دارند. مانند فردي بي دست و پايند كه گرفتار سيل شده است.
نه حركتي مي كنند، نه فريادي سر مي دهند. اما تمام وجودشان اضطراب و ترس هست.
[size=medium]ممنون میشم من رو بیشتر راهنمایی کنید،در این مورد که چگونه مشکل را حل کنم[/size]