سلامM_S
ببين بهترين راه (كش رفتن شماره دختره واولين كار smsبزن كه عاشقتم).......
شوخي كردم بابا جدي نگيري
اگه هم خواستي بگير دختره رو نميگم جدي رو ميگم
نمایش نسخه قابل چاپ
سلامM_S
ببين بهترين راه (كش رفتن شماره دختره واولين كار smsبزن كه عاشقتم).......
شوخي كردم بابا جدي نگيري
اگه هم خواستي بگير دختره رو نميگم جدي رو ميگم
سلام
طرف موبایل نداره آخه
من که می خوام فراموشش کنم
ممنون از دوستان که کمک کردن
سلام m_s عزيز
دوستان راهنمايي هاي خوبي كردن بهترين راه اينه كه تمام تلاشت رو بكني كه: ديكه به اين قضيه فكر نكني.
سلام
به نظر من اصلا عجله نكنيد.روي تجربه شخصي ميگم .خيلي سخته كه فراموشش كنيد ولي از اون سخت تر وقتي است كه جلوتر بري و وابسته تر بشي و سختي هاي مقابلتو ببيني و نتوني هيچ كاري بكني... تا كي مي خواين تلفني صحبت كنيد؟ شما16 سالتونه .2 ساله ديگه درس.4 سال دانشگاه.2 سال سربازي. هر دو تونو از پا مي اندازه.پس هنوز وابستگي ايجاد نشده به هر سختي هم كه شده اين موضوع رو فراموش كنيد.و به دست تقدير بسپاريد.
سلام اقا محمد.
من مهدي هستم 23 سالمه.
يك زماني هم سنه شما بودم و دختره همسايمون رو همينطور دوست داشتم و مثل تو روم نميشد بهش بگم. اون هم به مننميگفت چون دختر نميتونه اين حزفها رو بزنه .
خلاصه انقدر خجالت كشيدم و نگفتم تا 2 سال گذشت و يكي ديگه از اون خواستگاري كرد منم ضربه سختي خوردم.
الان كه 5سال از اين اتفاق ميگذره هنوز واسه اين اتفاق افسوس ميخورم و ميگم كاش از طريق خواهرم يا يه دختره ديگه عشقم رو بهش ميگفتم.
خلاصه اگه ميبيني در حد هم هستيد و ميدوني واقعا دوستش داري بهش بگو كه بدونه. اگه نميتوني با يه نامه بگو دوستش داري تاگر هم نميتوني از طريقه زن داداشت يا يك دختره ديگه.
من كسايي رو ديدم كه تو همين سن همين طور عاشق شدن و الان بهترين زندگي رو كناره هم دارن..
وسلام
دعا ميكنم اگه وا قعا دوستش داري به عشقت برسي؟
مهدي
خدا نگهدار
ُسلام
بازم ممنون از کمکتون
مجبورم به علت دوری ازش ، از فکرش بیام بیرون
تصميم عاقلانه گرفتي .
پسر خوب محمد آقا جان!
کمی دیر تاپیک شما رو دیدم.ولی باز هم جواب میدم شاید بخونی.
شما الان در سن خاصی هستی .باید سعی کنی به سلامت از این دوره عبورکنی.
14-18 سالگی دخترها و پسرها پر از چنین روابط و احساساته.با یقین بهت میگم بیش از 90% کاذب هستن.شما الان باید درس بخونی دانشگاه بری تا بتونی به یک جایی برسی!وگرنه که هیچی!
من خودم چنین درگیریهایی داشتم.ولی با اینکه دختر بودم وحساستر از شما پسرها فراموش کردم.
اول باید خودت بخواهی.گذشت زمان و دوری فیزیکی از او باعث میشود آرام فراموشش کنی.در این مدت اوقات فراغتت را کاملا پر کن و سعی کن کمتر توی عالم هپروت بروی!!!
نمیگم آسونه.اتفاقا سخته.ولی میشه حتما هم میشه.فقط صبر داشته باش.
به خدا توکل کن.ارتباطی که اینجور مواقع با خدا پیدا میکنی خیلی جذاب و عرفانی هستن.هیچوقت از دستشون نمیدی.
موفق باشی!
من هم در نوجوتنی از این عشق ها زیاد تجربه کردم.
احساس زیبایی است.
معتقدم تجربه این نوع احساسات پاک و این جور عشق ها در نوجوانی لازمه چون به تدریج این ها تکامل یافته تر میشه و شما معنای واقعی عشق را بهتر درک می کنید.
من نمیگم احساسات خودت رو سرکوب کن و بهش بی توجهی هم نکن. اما اولویت زندگیت را بر اساس این عشق قرار نده.
تو در سن تغییر و تحول هستی. شاید چند سال دیگه فراموشش کنی و عشق بهتری رو تجربه کنی. اما بدون که همیشه اولین عشق به تو کمک می کنه تا به تکامل روحی و احساسی برسی.
موفق باشی
به نظر من که اصلا درست نیست رابطه دوستی رو میگم
اخه یعنی چی
تازه بعدا ممکنه نظرت بگرده و اون یه دختره احساستش خیلی لطیف تره
تو که هنوز نه قصد و نه موقیت ازدواج رو داری بهتره این رازو به کسی نگی
اگه هم خواستی بگی بهتره با مادرت حرف بزنی