RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
به نظر من شما بیشتر تو رویاهای خودتان بسر می برید و مطمئن باشید که وقتی که اون خانم را طلاق دادید و به دختر مورد علاقه تان رسیدید بازم احساس خوشبختی نمی کنید چون به نظر من شما آدمی هستید که از آدم ها و چیزهای دست نایافتنی خوشتان می آید و وقتی که رسیدید به آن چیزی که قبلاً خوشتان می آید دیگه برای آن چیز ارزشی قائل نمی شوید برای شما واقعاً متاسفم .شما به خاطر این رفتارتان همیشه در آینده مشکل خواهید داشت و بدانید خدا ظلمی که به این دختر کرده اید جبران می کند چرا سعی نمی کنید همسرتان را دوست بدارید چرا 4 سال عقد مانده اید شما بیشتر دارید از مسئولیت ازدواج شانه خالی می کنید.البته برای اون دختر هم جدایی از شما خیلی بهتر است چون وقتی که زن و شوهر همدیگر را دوست داشته باشند سعی در قایم کردن وحتی رفع کردن عیب و ایراد های همدیگر می کنن چون خانم شما باید یک هنری داشته باشد تا شما دوستش داشته باشید شما امضا کرده اید که تو شادی و غم های یکدیگر شریک باشید شما چه هنری دارید شما اصلاً به خودتان هم فکر کرده اید شما کی هستید چه قدر باهوش هستید و مهارت های ارتباطی را تا چه میزان آموخته اید اگر می خواهید طرف مقابلتان تغییر کند اول خودتان تغییر کنید از خودتان شروع کنید حتماً موفق می شوید.
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abuzar141592
سلام
میدانم که این تصمیم را نهایتا من گرفتم و مسئولیت آن به عهده من است اما هر کسی در زندگیش مرتکب اشتباه می شود.
چرا فکر میکنید که توقعات من بالا است؟ اون دختری که من در ابتدا پسندیده بودم از خانواده فقیری بودند و خانواده اش هم از چنان مقام و منزلت اجتماعی خاصی برخوردار نبودند. مهمترین ویژگیهای اون خانم که مرا مجذوب خود کرده بود زیبایی او شاد بودن و پر انرژی بودن و مؤدب بودن وی بود.
من با هر مشکلی بتونم کنار بیام با خنگی نامزدم نمیتونم کنار بیام. پی بردن به این عیبش زیاد سخت نیست. کافیه با یک فرد معمولی از نظر هوش و ذکاوت مقایسه اش کنم.
موقعیت من بد نیست درسم که تموم بشه خیلی زود میتونم وارد کار بشم.
در ضمن من یه پسرم گزینه های زیادی برای انتخاب دارم اگر یکی منو انتخاب نکرد یکی دیگه انتخاب میکنه. گزینه های خوب خیلی پیدا میشن. برای نامزدم هم این بهتر است که با یه نفر دیگر که دوستش دارد زندگی کند. وقتی من به او علاقه نداشته باشم قطعا نمیتوانم از ته قلب برای او ابراز محبت کنم. و در این صورت او هم احساس خوبی نخواهد داشت و از زندگیش به اندازه کافی لذت نخواهد برد. با موقعیتی که او داره میتونه فرد مناسبتری برای خودش انتخاب کنه و با اون خوشبخب بشه.
شما با این ذهنیت زندگی میکنین؟وای به حال اون بنده خدایی که قراره یه عمر با شما زندگی بکنه ،
کی گفته فرصت های بی شماری خواهید داشت؟ یکی از اشنایان ما سر یه اشتباه ،اونم نه عقد 4ساله ،عقد یه شبه ،الان برای ازدواجش مشکل داره ،انتخابش محدود شده ،نمی تونه اون دختر خانمی رو که انتخاب کرده ،باهاش ازدواج کنه ، فکر نکن این چیزا برای دخترا مهم نیست تو انتخابشون
شما با این ذهنیت به خودتون حق میدین که هر کاری با اون دختر خانم بکنین؟چند نفر رو باید فدای بچگیتون بکنین؟
واقعا چقدر اعتماد به نفس کاذب دارین شما!!!!!!!!!!!!!:163:
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
گاهی با خودم میگم شاید این مطلب رو همین طوری گذاشتی تا ببینی آدم ها چطوری عصبانی میشن. باور رفتارهای شما برای من خیلی سخته. شما خیلی مغرور و خودخواه هستی و فکر می کنی همه دخترای خوب و قشنگ و باهوش نشستند تا شما از نامزدتون جدا بشین و به یکی از اونها پیشنهاد ازدواج بدید! در حالی که فرصت زیادی (4 سال) برای ایجاد یه زندگی خوب داشتید در تمام این مدت فقط فکر کردید که چطور دل نامزدتونو بشکنید تا خودش برای طلاق اقدام کنه. شما حتی این جا هم نمیخواین مسئولیت کاری را که انجام داده اید به عهده بگیرید؟ میخواین این خانوم خودش به تنهایی با خانواده اش رو به رو بشه! تا این وسط شما با راحتی و به قول خودتون بدون هیچ مشکلی از طرف خانوادش به زندگی خودتون برسین؟
ادامه زندگی اون خانوم با شمایی که اصلا به فکر ادامه زندگی نیستید درست نیست. پس حداقل مردانگی کنید و عواقب کارتان را خودتان قبول کنید. پرداخت حق و حقوق کمترین کاری است که می توانید انجام بدید. از خانواده ایشان و نامزدتان عذر بخواین و خودتون پیشنهاد جدایی را بدید.
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط blue sky
ولی ابوذر باید یه راهی پیدا کنه که غرور دخترانه اون رو از بین نبره. نباید نا مردی اولیش رو با یه نامردی دیگه کم رنگ کنه. :302:
مثلاً چه راهی؟ شما چه راهی پیشنهاد میکنین؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
سلام ابوذر محترم
تمام تاپیک شما و پست دوستان را به دقت خواندم .
دوست محترم و جوان
شما تصمیمی را یک زمانی گرفته اید و امروز با باور بر فرصتهای بی نهایت خود از قدرت اختیار خود بهره می برید و تصمیم دیگری را امتحان می کنید .
به هر ترتیب این باور که دنیا با یک انتخاب اشتباه به آخر نرسیده ، خیلی خوب است اما دوست جوان توجه داشته باشید که هر انسانی باید هزینه یا بهای تصمیمات خود را نیز بپردازد و فرار از پرداخت هزینه امکان پذیر نیست .
از منظر و دیدگاه و باور و اعتقادات آنها هم به این مسئله نگاه کن و حق و حقوق انها را در نظر بگیر و ...............و قبول مسئولیت کن و هزینه ی تصمیم خود را به گردن بگیرو بپرداز
دوست جوان مرد ومردانه هزینه ی اشتباه خود را پرداخت کن و یادت باشد در کائنات چیزی وجود دارد به اسم "کارما" ( انرژی های خوب و بدی که به کائنات ارسال می کنیم ) . شما نتیجه کارماهای خود را در مسیر زندگی خواهید دید . این یک اصل است و اگر از دست خانواده ی این دختر در بروی با این کارمای خراب خود چه می کنی ؟!!!
مسئولیت پذیر باش . کسی به تصمیم شما ایراد نمی گیرد اما عدم مسئولیت پذیری شما و ترس ها و قضاوتهای شما جای بحث دارد
سلام دوست خوبم!
باهاش نمیتونم زندگی کنم چون دوستش ندارم. این دوست داشتن یا دوست نداشتن دست خود آدم که نیست بالاخره یکی به دلت میشینه یکی به دلت نمیشینه.
اگر هم بخوام من اول اقدام کنم مطمئنم که دچار دردسر بزرگی میشم شما که این طایفه رو نمیشناسید. اینها عربند و اخلاق اعراب دوران جاهلیت رو به ارث برده اند. یه وحشی گریهایی ازشون دیده ام که از هیچ بشری بر نمیاد بعنوان مثال اگه یه ماشین توی منطقه شان تصادف کند دسته جمعی میگرند راننده اش را میزنند. گاهی بدون هیچ دلیلی یه عابر بی گناه رو مثل سگ تیکه پاره میکنند. یه شب به عینه دیدم که یکی او همون عربها به طرف یه ماشین که در حال گذر بود بدون دلیل سنگ بزرگی رو پرت کرد و فرار کرد. حرف منطقی حالیشون نمیشه. فکر میکنند همیشه زور کارسازه. من از نامزدم خواستم که اول اون دادخواست طلاق بده و من هم موافقت کنم. حق و حقوقش هم بهش میدم. برادرش به من میگه اگر طلاقش بدی من از سگ بدترم. پسر عموش میگه خودت میدونی من فراریم و جایم توی این کوه هاست اگه طلاقش بدی میکشمت. من با این وضع نمیتونم اول اقدام کنم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط gole maryam
کی گفته فرصت های بی شماری خواهید داشت؟ یکی از اشنایان ما سر یه اشتباه ،اونم نه عقد 4ساله ،عقد یه شبه ،الان برای ازدواجش مشکل داره ،انتخابش محدود شده ،نمی تونه اون دختر خانمی رو که انتخاب کرده ،باهاش ازدواج کنه ، فکر نکن این چیزا برای دخترا مهم نیست تو انتخابشون
163:
مشکل اون اینه که به یه نفر گیر داده. اگه چند مورد و امتحان کنه حتما یکیشون بهش جواب مثبت میدن. احتمال جواب مثبت گرفتنشون کم شده ولی صفر نشده.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط aftabgardon
گاهی با خودم میگم شاید این مطلب رو همین طوری گذاشتی تا ببینی آدم ها چطوری عصبانی میشن.
نه من چنین قصدر ندارم. هدف من اینه که به اشکالهای کار خودم پی ببرم و از شما و دوستان دیگر راهنمایی بگیرم
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
سلام ابوذر محترم
هر انسانی باید هزینه یا بهای تصمیمات خود را نیز بپردازد و فرار از پرداخت هزینه امکان پذیر نیست .
از منظر و دیدگاه و باور و اعتقادات آنها هم به این مسئله نگاه کن و حق و حقوق انها را در نظر بگیر و ...............و قبول مسئولیت کن و هزینه ی تصمیم خود را به گردن بگیرو بپرداز
دوست جوان مرد ومردانه هزینه ی اشتباه خود را پرداخت کن و یادت باشد در کائنات چیزی وجود دارد به اسم "کارما" ( انرژی های خوب و بدی که به کائنات ارسال می کنیم ) . شما نتیجه کارماهای خود را در مسیر زندگی خواهید دید . این یک اصل است و اگر از دست خانواده ی این دختر در بروی با این کارمای خراب خود چه می کنی ؟!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abuzar141592
سلام دوست خوبم!
باهاش نمیتونم زندگی کنم چون دوستش ندارم. این دوست داشتن یا دوست نداشتن دست خود آدم که نیست بالاخره یکی به دلت میشینه یکی به دلت نمیشینه.
اگر هم بخوام من اول اقدام کنم مطمئنم که دچار دردسر بزرگی میشم شما که این طایفه رو نمیشناسید. اینها عربند و اخلاق اعراب دوران جاهلیت رو به ارث برده اند. یه وحشی گریهایی ازشون دیده ام که از هیچ بشری بر نمیاد بعنوان مثال اگه یه ماشین توی منطقه شان تصادف کند دسته جمعی میگرند راننده اش را میزنند. گاهی بدون هیچ دلیلی یه عابر بی گناه رو مثل سگ تیکه پاره میکنند. یه شب به عینه دیدم که یکی او همون عربها به طرف یه ماشین که در حال گذر بود بدون دلیل سنگ بزرگی رو پرت کرد و فرار کرد. حرف منطقی حالیشون نمیشه. فکر میکنند همیشه زور کارسازه. من از نامزدم خواستم که اول اون دادخواست طلاق بده و من هم موافقت کنم. حق و حقوقش هم بهش میدم. برادرش به من میگه اگر طلاقش بدی من از سگ بدترم. پسر عموش میگه خودت میدونی من فراریم و جایم توی این کوه هاست اگه طلاقش بدی میکشمت. من با این وضع نمیتونم اول اقدام کنم.
همین هایی که تعریف کردید می شود هزینه ی انتخاب ( من 70 -80 در صد حرف شما را در مورد این قبیله و طایفه پذیرفته ام ) یعنی با علم به اینکه این اتفاقات می افتد سر دوربین را بچرخان بر روی این دختر .
یعنی فکر می کنی چنین طایفه ای از خون دختر خودشان می گذرند ؟!!!
با آنچه که شما تعریف می کنی به مراتب سرنوشت سخت تری در انتظار این دختر است .
این همان مسئولیتی است که دائما سعی داری بر اثر ترس از آن فرار کنی . یعنی برای تو مهم نیست که چه سرنوشتی در انتظار این دختر بخت برگشته است اما برایت اهمیت دارد که فقط خودت جان سالم به در ببری .
من کاری به درست و غلط بودن کار این قبیله ندارم اما شما با توجه به شناخت از این خانواده باید کاری را انجام بدهی که دست کم جان کسی به مخاطره نیفتد . اگر خودت در بروی این دختر گیر است و جانش در خطر . به این مباحث فکر کن و کمی از جایگاه بالغ تصمیم درست بگیر . تصمیمی که با باورهای این خانواده همخوانی داشته باشد .
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
کسی قرار نیست کشته شود. درست است که نامزدم تهدید کرده است که در صورت طلاق دست به خود کشی میزند اما همانطور که گفتم این فقط برای ترساندن من است و قبلا هم از این تهدید استفاده کرده است اما هیچ وقت عملی نمیکند.
حتی به فرض اینکه خودکشی کند. او مرتکب گناه شده است نه من، خدا مرا بخاطر گناه دیگری مجازات نمیکند.
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abuzar141592
اگر هم بخوام من اول اقدام کنم مطمئنم که دچار دردسر بزرگی میشم شما که این طایفه رو نمیشناسید. اینها عربند و اخلاق اعراب دوران جاهلیت رو به ارث برده اند. یه وحشی گریهایی ازشون دیده ام که از هیچ بشری بر نمیاد بعنوان مثال اگه یه ماشین توی منطقه شان تصادف کند دسته جمعی میگرند راننده اش را میزنند. گاهی بدون هیچ دلیلی یه عابر بی گناه رو مثل سگ تیکه پاره میکنند. یه شب به عینه دیدم که یکی او همون عربها به طرف یه ماشین که در حال گذر بود بدون دلیل سنگ بزرگی رو پرت کرد و فرار کرد. حرف منطقی حالیشون نمیشه. فکر میکنند همیشه زور کارسازه. من از نامزدم خواستم که اول اون دادخواست طلاق بده و من هم موافقت کنم. حق و حقوقش هم بهش میدم. برادرش به من میگه اگر طلاقش بدی من از سگ بدترم. پسر عموش میگه خودت میدونی من فراریم و جایم توی این کوه هاست اگه طلاقش بدی میکشمت. من با این وضع نمیتونم اول اقدام کنم.
اگر قرار نیست کسی کشته شود چرا این پست را زدید و چرا اینگونه؟!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abuzar141592
کسی قرار نیست کشته شود. درست است که نامزدم تهدید کرده است که در صورت طلاق دست به خود کشی میزند اما همانطور که گفتم این فقط برای ترساندن من است و قبلا هم از این تهدید استفاده کرده است اما هیچ وقت عملی نمیکند.
حتی به فرض اینکه خودکشی کند. او مرتکب گناه شده است نه من، خدا مرا بخاطر گناه دیگری مجازات نمیکند.
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
آقای محترم:
دوست داشتن تو مرام شما یعنی چی کلن؟
آخه چطور می شه ادعای دوست داشتن کسی رو داشت و اونو با وعده های مالی (!) رها کرد.
گمانم شما حتی اگه الان نامزدتون رو دوست هم داشتید، یه روز با یه وسوسه دیگه، کنارش میذاشتید.
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
در قدم اول راه کار رو سازش می دونم ، شما هیچ تلاشی برای بهبود رابطه خود و این خانم اون هم در مدت 4 سال نکردید.
پس یه کمی روی خودتون کار کنید ،
- می گید هوشش پایینه، منظورتون چیه؟ شاید شما چیز سختی می خواید؟!
- زیبا نیست ، شما چه شکلی می خواید ؟
- تا به حال خواستید اونجوری که شما می خواید رفتار کنه ؟!
یه کم تلاش کنید .
یه چیزی رو یادت باشه ، دختری با ظاهر زیبا ، هوش خوب ، پر انرژی و زرنگ نمیاد با
شما که پس فردا می شید یه مرد مطلقه ازدواج کنه (از دیدگاه جامعه ایرانی عرض کردم) همچین دختری خودش رو لایق یه فرد پولدار و خوش تیپ می دونه (چون خوشبختانه یا متاسفانه اینها برای مردان ما ملاکه و امتیاز داره )، نه شما که هنوز از نظر مادی دستتون توی جیب پدرتونه!!!
مراقب باش ، خیلی خودتو بالا نبین ، بد جوری با سر زمین می خوری.
برو روی ارتباطت کار کن ، کمی تاوانشو بده ، فقط خودت
که نیستی پای آینده شخص دومی هم درمیونه ! ببین چی مانع می شه (واقعاً) که به اون دختر دل نبندی؟
پای کس دیگه ای در میونه ؟ دلت جایی مونده؟
اگر حقیقتاً به نتیجه نرسیدی می تونی به طلاق فکر کنی. (اینها نظر من بود)
:72: :72: :72:
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
این همان مسئولیتی است که دائما سعی داری بر اثر ترس از آن فرار کنی . یعنی برای تو مهم نیست که چه سرنوشتی در انتظار این دختر بخت برگشته است اما برایت اهمیت دارد که فقط خودت جان سالم به در ببری .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
اگر قرار نیست کسی کشته شود چرا این پست را زدید و چرا اینگونه؟!
منظور من این بود که نامزدم قرار نیست کشته شود و کسی او را تهدید به قتل نکرده است. بلکه اون منم که چنین تهدیدی دریافت کرده است.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آویژه
آقای محترم:
دوست داشتن تو مرام شما یعنی چی کلن؟
آخه چطور می شه ادعای دوست داشتن کسی رو داشت و اونو با وعده های مالی (!) رها کرد.
گمانم شما حتی اگه الان نامزدتون رو دوست هم داشتید، یه روز با یه وسوسه دیگه، کنارش میذاشتید.
شاید عبارت دوست داشتن را اینجا نباید بکار میبردم. من به اون دختر هیج وعده و وعیدی نداده بودم که زیرش بزنم فقط بعنوان یک گزینه مناسب برای ازدواج به او نگاه میکردم. در هنگام خواستگاری هم فکر کردم "کاچی به از هیچی" فکر کردم نامزد فعلیم میتواند جای او را برای من پر کند.