RE: فراموشی خاطره بد و رنج دهنده ، تورو خدا راهنمایی کنید
نا امید نشین اصلا
فکر کنم ارسال آنی رو خوندین
آنی جان از اعضای مجرب سایت هستن و واقعا افکار نابی دارن
تجربه ای که آنی از دوستش نقل کرده بود بدتر از شرایط شما بود
ولی میبینین گذر زمان چه کرده؟
خودتونو نبازین
طبیعیه الان حالتون بد باشه،اگه نبود جای تعجب داشت
وقت بدین به خودتون.به آینده همونجور امیدوارانه نگاه کنین.این خودش باعث تسکینتون میشه
بنظرم تعداد جلسات بیشتری به روانشناس مراجعه کنید تا زودتر و بهتر نتیجه بگیرین
بقول دریا سعی کنین تا میتونین سرتونو گرم کارای سالم بکنین،هر دوتون
اینجا هم بیاین خبر بدین
موفق باشین:72:
:104::104::104:
RE: فراموشی خاطره بد و رنج دهنده ، تورو خدا راهنمایی کنید
جناب علیرضا
آیا این افراد از آشناها و دوستان شما بودند ؟ با شما خورده حساب داشتند ؟ چطور در اون شرایط قرار گرفتید ؟ شما را ربودند یا خود با پای خود به اون موقعیت رفتید ؟ درمهمانی دوستانه بود ؟
پاسخ به این سئوالات در تحلیل بهتر وضعیت روحی شما و راهنمایی جهت ترمیم بسیار مؤثر است .
RE: فراموشی خاطره بد و رنج دهنده ، تورو خدا راهنمایی کنید
خدا خودش حق اون نامردا را بده و کمکت کنه.
من راهی به ذهنم نمی رسه. فقط از خدا برات کمک می خوام.
RE: فراموشی خاطره بد و رنج دهنده ، تورو خدا راهنمایی کنید
نه دوتا غریبه بودن اصلا نمیشناختیمشون بیرون شهر بودیم که اون دو نفر جلومونو گرفتن و با توسل به زور و تهدید و بعد از یکم درگیری ... هی خدا :302:
RE: فراموشی خاطره بد و رنج دهنده ، تورو خدا راهنمایی کنید
آقای علیرضا امیدوارم حالتون خیلی بهتر شده باشه
چه اقداماتی انجام دادین؟ از حالتون به ما بگید:72:
RE: فراموشی خاطره بد و رنج دهنده ، تورو خدا راهنمایی کنید
سلام دوست عزیزم
متاسفم . متاسفم که حرفه چی بگم . حتی فکر اینکه روزی یه همچین اتفاقی برا آدم پیش بیاد آدم رو آزار میده .
یکی از دوستان با نامزدش رفتن سفر و تو راه متاسفانه تصادف کردن و همسر این دوستم فوت شد . بعد این جریان وضعیتی مشابه وضعیت شما داشت و حتی کارش به جایی کشید که مثل شما به فکر خودکشی بود . بردیمش روانپزشک و چون وضعیت دوستم بیش از حد بد بود پزشک چند جلسه شوک انجام داد و به صورت خیلی عجیبی مشکلش کم رنگ شد و بعد با ادامه درمان دارویی و کمک اطرافیان بهبود نسبی پیدا کرد و کم کم به زندگی برگشت .
منظورم این نیست از واقعیات فرار کنید و یا اینکه بخواهید صورت مساله رو پاک کنید و بی خیال بشید ولی ادامه این وضعیت هم فکر نکنم به نفع شما باشه و چون گفتید تا حدی پیش رفتید که افکار خودکشی دارید ازتون خواهش میکنم به یه روانپزشک مراجعه کنید و ماجرا رو تعریف کنید و ازش کمک بخواهید .
با دلداری و همدردی فکر نمیکنم افکار خودکشی و یه مشکل حاد اونم از این نوع حل بشه .
گفتید دوستتون هم در این وضعیت هستن . پس خواهش میکنم شما که اینقدر دوسش دارید کمکش کنید و نزارید بیشتر از این عذاب بکشه .
دوستون دارم . ما رو بی خبر از حالتون نزارید . لطفا عجله کن و دست رو دست نزار
RE: فراموشی خاطره بد و رنج دهنده ، تورو خدا راهنمایی کنید
ممنون از همه دوستانی که به یاد ما هستن یادی از ما میکنن و جویای حال ما میشند ...
خدارو شکر بهتریم، دیگه اقدام خاصی نکردیم فقط تو این مدت با نفرین اون دو نفر و آرزوی اینکه لحظه به لحظه عذابشون زیاد بشه و سزای این عملشون تو این دنیا اون دنیا به بدترین شکل ممکن ببینندو خودم آروم کردم و البته با دعا کردن از خدا خواستم که کمکمون کنه تا با این خاطره کنار بییاییم و از ذهنمون پاک بشه خاطرهای خوب جاشو بگیره ، گرچه بعضی روزا مثل امروز از موقعی که از خواب بیدار میشم اون صحنه ها میاد تو ذهنم و حالم بد میشه اما توکلم به خداست تا خدارو دارم غمی ندارم میدونم که حواسش بهمون هست هوامونو داره به فکرمونه ...
RE: فراموشی خاطره بد و رنج دهنده ، تورو خدا راهنمایی کنید
بچه ها دیروز دو سه بار حالم شدیدا بد شد مشکل تنفس پیدا کردم هر چی می خوام به این قضیه فکر نکنم نمیشه یه دفه میاد تو ذهنم الان بیشتر از یکماه گذشته و حال روز من اینه ...
الان بیشتر از این میترسم که واسش مشکلی پیش آورده باشند با اینکه قرص مصرف کرده اما الان یه 7 ، 8 روزی از زمان همیشگی قاعدگیش گذشته و هنوز نشده ... خیلی میترسم کسی اطلاعاتی داره در این مورد ...
یادآوری اون خاطره کم بود اینم بهش اضافه شده دارم دیونه میشم ...
RE: فراموشی خاطره بد و رنج دهنده ، تورو خدا راهنمایی کنید
بهتره ایشون نزد پزشک زنان بره تا مشخص بشه در چه وضعیتیه . و شما هم حتماً نیازه نزد روانشناس بالینی بروید ، توجه کنید که نزد مشاور خانواده و ... نروید . بروید نزد روانشناس بالینی .
RE: فراموشی خاطره بد و رنج دهنده ، تورو خدا راهنمایی کنید
سلام alireza_bm عزیز.
به خاطر واقعه پیش آمده صمیمانه متاسفم.
اما چند تا نکته اینجا هست. شما و همسرتون یک سیستم هستید، اگر هر دوتاتون کژکار باشید کارتون خیلی سخت میشه، اما برای کسی که آسیب کمتری دیده راحت تره که خودش رو به وضعیت نرمال برسونه و به نفر دیگه کمک کنه. من فکر می کنم اون کسی که میتونه سریع تر بهبود پیدا کنه شما باشید. علاوه برتایید پیشنهادات دوستان مبنی براینکه که حتما به درمانگر حرفه ای مراجعه کنید، از شما میخوام که حتما و حتما موضوع رو پیگیری قانونی کنید، شاید الان حال پیگریش رو نداشته باشید اما تا موضوع گرمه و مدارک مستند تره، حتما این کار رو انجام بدید.
برای بهبود وضعیت روحی خودتون هم پیشنهاد می کنم این تمرین رو انجام بدید:
وقتی اون ماجرا به ذهنتون اومد، آرام بشینید چشم هاتون رو ببندید، صحنه ی ناخوشایند رو سعی کنید تار، محو و در هاله ای از گرد و غبار فرو ببرید، رنگش رو توی ذهنتون خاکستری کنید و همینطور صداهاش رو هم گنگ و نامفهوم کنید، انگار که صدای ها از زیر آب دارن درمیان. الان تصویر رو کوچ تر و کوچکتر کنید و به گوشه ای از ذهنتون ببرید و یواش یواش در ذهنتون با یک صدای ترکیدن حباب نابودش کنید.
حالا به جای اون، تصاویر ایده آل خودتون رو مجسم کنید: با بهترین وضوح، شفافیت رنگ های گرم و صداهای شفاف و دقیق ترین و شفاف ترین کیفیات حسی بینایی شنوایی لمسی و بویایی ممکن.
هر زمان این تصویر اومد این تمرین رو انجام بدید، انشاالله که بعد از چند روز نتیجه خوبی میگیرید.
شاد با:rolleyes:شید.
:72: