RE: باغ همدردی >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط m.mouod
بی دل جان حالا چرا کل کل رو با من بیچاره شروع کردی؟:311:
دشمنت بیچاره باشه! فعلا که پرچم تو دست شماست!:163:
[آخه عزیزم اولاً که تو این آلاچیق و باغ و بستان طبق گفته فرشته جان و خود شما قرار شده حریمها رعایت بشه و اسباب لهو و لعب و قلیون و ... وجود نداشته باشه درست ؟ بنابراین بنده هم چنین دعوتی رو می پذیرم و با همان هویتم (پرچم و امضاء) اینجا حاضر میشم.
به هر حال جایی تعریف خودشو داره! کل کل هم فکر کنم یه جور لهو و لعب باشه بخصوص که مراسم افتتاحیه هم داشته باشه! بالاخره اینجور جاها کسی برای خوندن زیارت عاشورا نمیاد!:324:
ثانیاً اون بناها توی ایران هستند پس شاید طرحش برگرفته از جای دیگه باشه اما الان تو ایران وجود داره پس ایرانیه
اه آها ok! پس هر چیزی که تو ایران باشه ایرانیه!
بی دل گرامی منظور من این بود که فرشته مهربان گفت « طبق قوانین همدردی» !
کل کل هم لهو و لعب نیست که یه سرگرمی و شوخی و چه میدونم از این دسته.....بنده هم نگفتم زیارت عاشورا بخونیم ،گفتم ؟!!!!!
البته حتی اینجا هم باید مواظب باشیم در قالب این شوخیها دوستی از دوستان همدردی رو از خودمون آزرده خاطر نکنیم مگه نه ؟چون شوخی و مزاح هم در صورتی باعث شادی میشه که توش کسی رو به تمسخر نگیریم:163:
درمورد ایرانی و فرنگی بودن هم ؛ عزیزم اصلا بناها و طرح و نقشه اش رو ول کن .حالا این باغ و من هیچ در سطح بالاتر مگه یک ایرانیه معتقد نمیتونه بره یکی از کشورهای خارجی و توی رستوران غذا نوش جان کنه و بره پارک و تفریح کنه و ... ؟پس چرا فکر میکنی این باغ مناسبتی با آواتار و امضای من نداره ؟:302: خیلی هم خوبه .:310:
اصلا اگه شما دوست ندارید من دیگه نمیام تو باغ :302: خوبه ؟شما هم راخت باشید اما در هر حال مواظب باشید چون آقای مدیر حواسشون حتی تو باغ هم جمع کارشون هست:104:
RE: باغ همدردی >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
بابا از هم دلخور نشین، اومدیم کنار آب یه خربزه و هندونه ای بخوریمااا..
بیا موعود جان یه قاچ از این خربزه بخور، خیلی شیرینه، به بی دل هم بده تا آشتی کنید.
RE: باغ همدردی >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
خیلی خوب بابا! من که گفتم گردن من از مو باریکتره! حالا شما هم با یه تاخیر فاز یک صبح تا غروبه اومدی داغ ما رو تازه کنی! صبح آجر خورده تو سرت الان میگی آی!:311:
نه عزیز برای چی نیای تو باغ؟ اتفاقا این باغ انگ خودته! برو بشین حالشو ببر!
آقا اجازه! آقای ...!
http://www.babble.com/CS/blogs/strol...line-small.jpg
آقا ما تا فردا اینجا بشینیم خوب تاول میزنیم آقا!
بابایی!
http://www.psychologytoday.com/files...gizing_Dog.jpg
RE: باغ همدردی >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
من و آنی و شادیو گل مریم و احتمالا بی دلم میکشیم تو آب
شدیم 5 نفر دیگه کسی نبود؟؟؟؟؟
کی می خواد خنک بشه
پاچه ها بالا بیایین تو آب
هندونه خربزه هم داریم
:310:
RE: باغ همدردی >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
ممفرد آب نپاش، هندونتو میدم آب ببره هااا..
بذار ببینیم گردن بی دل چی شده :311:
RE: باغ همدردی >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
بچه ها اومدیم شوخی و تفریح ،حالا درسته بعضی جاها سانسور میشه ولی چیکار میشه کرد؟سانسور هم جزو قوانین تالار هست دیگه
حالا که همگی تو تالار با هم دوستیم دلیل نداره همه چی رو به دل بگیریم البته دلیلی هم نداره کسی مسخره بشه ،البته فکر نمی کنم منظور بی دل هم خدای نکرده مسخره کردن بوده باشه
حالا همه بیاین تو اب ،موعود جون سخت نگیر ،اینجا هم که اقا نیست ،هممون خانمیم ، نا محرم هم نیست ،بیا پاتو بکن تو اب
RE: باغ همدردی >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
شادی عزیز من جنبه ی شوخی داشته باش به هندونه چیکار داری
خوب میتونی تو هم آب بپاش هندونرو چرا حروم میکنی
نظرت چیه دست و پای بیدلو بگیریم بندازیم تو آب؟؟؟
موعود جان به جای اینکه انقدر غر بزنی بیا این هندونه خربزه رو به بچه ها تعارف کن
بیا برا زندگیه آیندت خوبه
پاهاتم بیا بزار تو آب انقدر حال میده
RE: باغ همدردی >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
ربطی به موعود نداره بیخود شلوغش نکنین! بی دل یه خورده سر به سر قوانین عزیز تر از جان تالار گذاشت! قوانین تالار هم بهشون بر خورد و به بی دل گفته اند تا فردا بشینه روی اون صندلی!
RE: باغ همدردی >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
این انی از صبح همش سرش تو کتابه ،بابا انی تو هم یه صدایی از خودت دربیار
تو که انقد ساکت نبودی ،
مامفرد جون منم باهات هستم ،بی دل امروز خیلی گردنش باری شده ،نمی تونه کاری بکنه ،منم باهاتم
RE: باغ همدردی >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
[b]اِ ما مفرد من کی غر زدم ، تقصیر بی دل بود اول شروع کرد ،باشه هندونه هم تعارف میکنم ولی الانم بلدم ها !
گل مریم من که اول نفری بودم که گفتم میخوام برم تو آب ؛ البته مثل آنی تو آرامش و در حال گوش کردن به صدای پرنده ها در حالیکه تو یه دستم یه قاچ هندوانه ست و تو این دستم یه قاچ خربزه و پاهامم دارم تو آب تکون میدم:310:[/b]