RE: مشكلمو همه بخونيد تورو خدا كمكم كنيد!
دل عزيز
ديروز برادرم را پيش دكتر سيروس ايزدي بردم،امروز دكتر براي ايشان نسخه خواهد پيچيد
دكتر ايزدي گفته ايشان درابتدا بايستي با دارو بر خشمش غلبه كند
با برادر زنم صحبت كردم ايشان نظرش اينه كه با صرعش مشكلي نداره جون قابل درمان است!
بنظر شما آيا براي ادامه زندگي ايندو بيشتر از اين تلاش كرد؟
در دو هفته اخير يه شغل مناسب برايش جور كرديم(برادرم)پيش بهترين دكتر مغز و اعصاب برديم!با دوتايشان صحبت كردم
يه چيزي كه من فهميدم دخالت و گردن غيرت پدرش مي باشد كه مرتب مي خواهد در زندگيشان دخالت كند!!
راستي من اگر دامادم بگم دخترم مي خواهد بره مكه حجابشو بيشتر رعايت كنه درسته؟
يا مرتب نگاه كنم كجا استخدام ميكنه به دادمادم بگم بره مصاحبه بده؟
بعد از عقد خانواده ها چه نقشي بايد داشته باشند؟آيا دخالت كنند بهتره يا فقط راهنمائي كنند و اگر نظرشان انجام نشد اشكالي نداره؟
بعضي ها اين عقيده را دارند كه پدرزن و مادرزن هيچوقت مثل پدر و مادر نميشند؟
خود من هم حس ميكنم اونها در زندگيم دخالت نكردند كه من به اونها علاقمندم!
نظر شما چيه؟
RE: مشكلمو همه بخونيد تورو خدا كمكم كنيد!
بعد از گذشت 2 الي سه هفته و با توجه به تمهيدات بعمل آمده!
چرا هنوز هردو دارند لجبازي مي كنند؟بايد چه كرد؟
داداشم ميگه خانواده اش دارند در زندگيش دخالت مي كنند و او مرتب توي يك بحث،مطلبو كش ميداد و منو عصباني كرده!!
او مي گويد خيلي حرص خورده و اصلا" رازي به برگشت نيست؟
تا كجا بايد پيش رفت؟
آيا يكي دو ماه فاصله و درمان داداشم براي اين قضيه كافي نيست البته با تعهداتي كه داداشم خواهد داد
بايد چه كرد؟
با ايشان به اتفاق خانمم 3 ساعت صحبت كردم!
نظرات شما اساتيد را بهشان پيشنهاد دادم!!
چرا دوتا اينقدر غدند؟همه صحبتهاي آنها در زندگي هاي ما هست ولي اينقدر بولد نميشه!!!اصلا من كه به پدر و مادرم نميگم
چرا اين دو اينقدر داغونند؟
RE: مشكلمو همه بخونيد تورو خدا كمكم كنيد!
آقای امیرپارسای گرامی می دونم که شما نگرانید و دارید نهایت سعیتون رو می کنید که زندگی برادرتان سروسامانی بگیرد اما فکر نمی کنید تا زمانی که این دلسوزیهای شما وجود داشته باشه برادرتون و همسرشون سعی نمی کنند که خودشان جدی تر برای زندگی شان تصمیم بگیرند؟ پس لطف کنید حتی اگر چندین ماه هم طول کشید بگذارید که برادرتان خودشان پا پیش بگذارند و شروع به تصمیم گیری نمایند!
شاید شما بگوید که ایشون جوون هستند و هنوز متوجه نمی شوند که چه ضربه ای خواهد خورد! اما من فکر می کنم که ایشون از همین امروز باید یاد بگیرند که در زندگی بزرگ شوند و اگر قصد تشکیل یک زندگی رو دارند باید بتونند که برای حفظ و یا حتی از بین بردن این زندگی تصمیم بگیرند و مسئولیت تصمیماتشان را هم برعهده بگیرند!
RE: مشكلمو همه بخونيد تورو خدا كمكم كنيد!
چرا بعضي از مردها اينقدر گردن غيرت دارند و راضي نميشن با پدرخانمشون خوب باشند و فوري مقابلش جبهه مي گيرند؟البته هميشه ميگن پدرخانمون با ما خوب تا نكرده!
اينا موفق ترند يا ماهايي كه به اين چيزها اهميت نمي دهيم؟
RE: مشكلمو همه بخونيد تورو خدا كمكم كنيد!
راستي يه مشكلي كه توي اين سايت زياد مي بينم مشكل جنسي است؟ممكنه اين دو همين مشكل را داشته باشند؟
RE: مشكلمو همه بخونيد تورو خدا كمكم كنيد!
خلاصه خدمت همه اساتيد بگم
نظر بنده كه همان استفاده از روانشناس بود فقط يه بخشيش كه مربوط به بيماري داداشم بود در حال درمانه
دكتر سيروس ايزدي هم فقط به دادشم گفت چرا با زنت اينجوري برخورد مي كني؟
درمانش هم حالا حالاها سرجاش ادامه پيدا ميكنه
عليرغم اصرارم براي نرفتن آنها به مكه با صحبتهاي برادر و خواهر ما با پدر و مادرش،اونها ميرن مكه
البته اونها ميگن اول بايد با دكتر ايزدي صحبت بشه و دادماد نيز تعهدي بده كه منبعد اين عمل تكرار نشه(دست دراز كردن)
بنظر شما دادن اين تعهد خوبه يا بده؟
يا بايد انجام داد؟
RE: مشكلمو همه بخونيد تورو خدا كمكم كنيد!
آقای امیرپارسای محترم، میشه به ما از نظرات و رفتارهای برادرتون هم بنویسید و یه سوال دیگه، آیا به نظر خود شما، برادرتون تغییری داشته اند یا نه؟ ( لطفا شما که از نزدیک ایشون رو می بینید صادقانه برامون بنویسید که برادرتون توی این مدت تغییری داشته اند یا نه؟ و همین طور شما تا به حال با ایشون صحبت منطقی ای در مورد زندگیشون داشتید یا نه؟)
RE: مشكلمو همه بخونيد تورو خدا كمكم كنيد!
جناب دل عزيز
حسم ميگه كه اون تازه چندماهه داره خودشو آماده مي كنه كه كمتر خرج كنه و بيشتر كار كنه و .... يعني يه جورايي داره بسمت بلوغ اقتصادي ميره
اما هنوز درش بلوغ فكري نمي بينم آخه بعضي وقتها ازش چيزايي ميبينم كه حس ميكنم هنوز مرد نشده
1)عليرغم همه صحبتهايي كه با او كرديم هنوز پدر زن و مادر زن را بعنوان جانشين پدرو مادر نميدونه
2)در اين يك ماه گذشته بسياري از مشكلات و خصوصيات خانمش را پيش همه خانواده افشا كرده
3)يادمه چندتا اس ام اس به خانمش زد كه اونهم جواب نداد و يكبار براي عذر خواهي به خونه پدر خانمش رفت و از او عذر خواهي كرد و ....-فكر ميكنه با انجام اين دو سه كار خانمش بايد برگرده
4)در اين مدت(يكماه)حس ناراحتي و پشيماني در چهره او نميديدم و انگار بچه هاي ديگه خونه از او ناراحتتر بودند
RE: مشكلمو همه بخونيد تورو خدا كمكم كنيد!
خوب پس دادن تعهد کاغذی یا حتی دفتری و ثبتی هم نمی تونه به این زوج و به این خانوم کمک کنه! کاش میشد شما برادرتون رو با یه سری مهارت هایی که لازمه داشته باشه تا دیگران ایشون رو به عنوان یه مرد به حساب بیارن آشنا می کردید و تمایلشون رو در این مورد جویا می شدید؟! مثل اینکه خود این آقای برادر هنوز که هنوزه آنچنان ناراحتی بابت رفتارها و گفتار و کتک زدن ها و این جور موارد ندارند و پس هنوز به ماهیت واقعی زندگی پی نبردند!
RE: مشكلمو همه بخونيد تورو خدا كمكم كنيد!
يه چيزي كه برام خيلي عجيبه!سرسختي بيش از حد خودشه!!
گويا كل كل هايي كه اين دو با هم داشتند داره باعث ميشه نتونند غرورشون را بشكنند
راستي چرا اين دو همچنين علاقه اي به برگشت به زندگي ندارند ولي خانواده دوطرف خيلي برايشون مهمه كه برگردند!
آيا اين اختلاف فكر بين نسل قديم(سنتي)و جديد نيست كه قديميا اعتقاد دارند كه خيلي سوخت و ساخت
ولي جديديا فكر مي كنند نبايست به خودمان خيلي سختي بدهيم و اگر فشار مشكلات و سختيها زياد شد طلاق و خلاص!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:302: