سلام به همه دوستای گلم
میخوام از یه موفقیت درونی خیلی بزرگ بگم ،ذوق دارم که بالاخره تونستم.
مدت ها بود که نسبت به عیوب شخصی حساس شده بودم و حس بی تفاوتی و گاهی تنفر نسبت به اون شخص داشتم،گاهی ذهنم پر میشد از منفی بافی نسبت بهش.فهمیدم یه جای کار در فکرم میلنگه، مدت ها بود که فهمیده بودم و تمرین میکردم اما مفید نبود تا جایی که یک روز افکارم رو نوشتم و به یه نیاز عمیق در خودم رسیدم و اون تأییدطلبی زیاد بود.
وقتی اینو فهمیدم به آرامش رسیدم مثل یه کشف بود ،فهمیدم حس تنفر من نسبت به اون آدم ناشی از نیاز ارضا نشده من " تأییدشدن " هست. من تشنه ی تأییدش بودم اما خودم نمیدونستم. کودکم با والدش درگیر بود و به هم گره خورده بودند. من فهمیدم که مشکل کجاست و بعد به آرونی کودکم رو از بند والدش آزاد کردم و این هفته حس کردم واقعا برام مهم نیست تأییدم کنه ؛همینکه خودم باشم کافیه.
بعدش تاپیک میشل عزیز رو در مورد تأییدطلبی خوندم و بعد هم لینک هایی که مشاوران به میشل ارجاع دادند و نطالب زیبای فرشته مهربان و... . خیلی تجربه متفاوتی بود. امروز صبح وقتی مکالمه تلفنی با اون شخص داشتم حس کردم که دوستش دارم, حس کردم دلایل زیادی هست که میتونم دوستش داشته باشم و احترام زیادی براش قائل باشم.
روح و ذهن من از یک حس تنفر پالایش شد و الان میفهمم که چه سبک تر شدم و بیشتر میتونم خودم باشم.
خدایا به خاطر این رزق معنوی شکرت.