RE: سری چهارم صندلی داغ!!
..
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
سلام بر بزرگ مرد جوان تالار
خوشحالم می بینم داغی این صندلی به جان شما هم می نشیند ،
نقاب عزیز هر قدر هم بخوای از معرکه دور بمونی ، بالاخره می بینی که خلق الله همدردی رهات نمی کنن :311:
و اما سئوالهای بنده :
1 - می بینم که آرزوت این بوده که هم کسوت بنده بشی ، میشه بگی چه حسی در کودکی از معلمی در ذهنت مونده ؟
>>> سلام بر شما فرشته مهربان عزیز.. البته در کنار شما دوستان بودن و بدون محد.دیتی در این تاپیک حرف زدن برای خود نعمتیست.... بله دیگر... البته هم اکنون هم به نوعی هم کسوت هستیم.
همیشه برایم مظلومیت معلمین و اینکه متاسفانه علارغم تلاششان ارزشی بالایی به آنان تعلق نمی گرفت ناراضی و نالان بودم./ در کودکی با خود عهد بستم (یادش بخیر چه افکاری داشتیم) که راه و شیوه این معلمان را ادامه داده و حق و حقوقشان را بگیرم..و اینکه همواره دوست داشتم برای جوانان مفید باشم
2 - چرا از این آرزو به عنوان چیزی که به آن دست نیافتی یاد می کنی ، مگه اول راه زندگی و رسیدن به آرزوها نیستی ؟ و مگر زمان برای تحققش گذشته ؟؟؟
>>>>>> فرشته مهربان عزیز اگر دقت کرده باشید در حواب محمد ابراهیمی نوشتم::
"""ارزو داشتم یک معلم باشم نه نرسیدم...ولی میشه رسید""" بنابراین همواره امید دارم.
اما خب باید بگویم گاهی برخی آرزوها هم در موقعیت ها به ضرر منافع و ارزش های انسان هست بنابراین می شود این آرزوها را در حد آرزو نگه داشت
3 - می خواهی بگم که چه کار کن تا به آرزوت برسی ؟ ( از بالهای صداقت و خانم دکتر تالار سئوال کن )
>>>>>دست شما درد نکند.... هم اکنون هم به آرزوی خود رسیده ام.. هدف اصلی من از معلمی خدمت به جوانان بود که در کار مشاوره این امر صورت می گیرد.. و می توان در قالب استاد بودن این آرزو را بدست آورد...
4 - دوست دارم بدونم چه چیزی بیشترین تأثیر عاطفی را روی نقاب دارد . و به عکس چه چیزی می تواند خشمش را برانگیزد .
>>>>>>در کنار هم بودن یک زوج جوان و لبخند انان به یکدیگر زیبا ترین لحظه عاطفی زندگی من است که تاثیر عمیقی بر روح و جانم می گذارد و هر وقت یک زوج را آنگونه می بینم اولین کاری که می کنم دعایست برای بهروزی آنان.
زیاد خشمگین نمی شوم به ندرت... ولی نادیده گرفتن حق و حقوق کودکی و پاسخ ندادن و عدم توجه کافی به او تنها به بهانه ی اینکه او کودک است مرا قدری خسمگین می سازد.
5 - تا به حال با کسی مواجه بودی که از اون پیله های سخت به دور خودش تنیده باشه ؟ تونستی قلقش رو پیدا کنی ؟ اگر آری چطور موفق شدی ؟
>>>>>بله بارها... که اتفاقا نوع پیله هایشان نیز ناب و مرغوب نبوده است.
بهترین راهکارم در مقابل اینگونه دوستان این است که به جنبه های پنهان گفتار و رفتار آنان توجه نماییم نه به رفتار و عامل آزاردهنده موجود انان.
6 - چطور می تونی راست از دروغ کسی رو تشخیص بدی ؟
>>>>>>برترین و بهترین راه تشخیص راست از دروغ این است که تصور کنید فرد دروغگو >>راست< می گوید.!!!
7 - تا حالا در کار مشاوره تشخیص اشتباه داده ای ؟:163: وقتی متوجه اشتباه شدی چه حسی داشتی و چه کار کردی ؟
>>>تمام سعیم را می کنم با قطعیت نظر دهم و به نظرم همین عامل باعث میشود تشخیص نادرستی ندهم... حتی در پروفایل و معرفی خود نیز به این نکته اشاره کرده ام.
8 - چه چیزی بیشتر از هرچیزی نقاب را به اوج شادمانی می رساند ؟ :310::43:
>جواب سوال هشت را در قسمت اول سوال چهارم داده ام.
حالا سئوال ستاره ای می پرسم : :311::324:
9 - خودت را چطوری شارژ می کنی ؟
به آسان ترین راه ممکن...قدم زدن و پیاده روی تند صبح زود و شب دیرهنگام و خوردن یک چای تازه دم در هوای آزاد... به همین سادگی و خوشمزگی :311:
10 - عامل شارژ دیگران بوده ای ؟ چطوری ؟
و در نهایت
:163:
من مطمئنم بخواهی به آرزوت میرسی و معلم موفقی می شوی ( هنوز وقت داری و امکانش هست ، این را باور کن تا ببینی ) من که می دونم یه روزی می شنوم که شما در فلان جا و... داری تدریس می کنی و دورنماش رو می بینم که چه رابطه قشنگی هم با شاگردات داری و با ، آقا معلم ، آقا معلم گفتن و یا استاد ، استاد گفتن دور و برت می چرخن و راهنمایی می گیرند و سرت حسابی شلوغ میشه .
دور نیست و من هم دعا می کنم همین بشود که خواسته و می خواهی :323:
ممنون از شما فرشته مهربان عزیز و سپاس فراوان بخاطر انرژی و جذبی که بسویم روانه ساختی من هم برای شما آرزوی بهترین ها را دارم:72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط rsrs1380
سلام:310:....
می بینم روانشناس جوان روی صندلی داغ نشسته اند.......
آفرین به حسن انتخاب مدیر صندلی داغ آقای ابراهیمی که این روزها دارند حسابی دل اعضا را شاد می کنند...
من دو سری سوال دارم ......
برادر خوبم:72::
>>> سلام برشما سارا گرامی... آری بلاخره به قول یکی از دوستامون که الان داره میگه خدایا نکنه منم روی صندلی داغ بشونن:: ما رو گیر انداختن... آقا افتادیم توی تور :311:
1) دوست داری اول سری اول سوالامو بپرسم یا سری دوم؟
>>>مگه چند سری هستش.... ببخشید ها از کی تا حالا سوال می پرسن بعد میگن دوست داری کدوم سری باشه؟؟؟
2)اگر یک شیشه مات جلوی روتون باشه و پشت آن سکوت باشه دوست دارید وقتی می رید اون طرف شیشه چه تصویری ببینید؟
>>> فقط سکوت را
3)به نظرتون چرا با تمام تلاشی که زوج های جوان برای درک متقابل هم می کنند باز هم گاهی تحمل برخی ویژگی های مردانه یا بعضا زنانه براشون سخت هست؟
>>>ببینید درک متقابل از اعمال متقابل و قدرت انعطاف پذیری طرفین سرچشمه می گیره.
به نظرم نباید تحمل کرد بلکه سازش بهترین راه است. این طبیعی است که اختلاف های و تفاوت خصوصیات زنانگی و مردانگی طرفین را خواهد رنجاند اما همواره اولین و موثرترین راه برای از بین بردن چنین اختلاف هایی ایجاد فضایی برای بحث های صادقانه است که در ان بحث ها زوجین تفاوت ها و اشکالات یکدیگر را به دیگری گوشزد نموده و تقاضای تغییر یکدیگر را دارند
4)اگر از کسی ضربه هولناکی بخورید آیا اون را می بخشید ؟فکر نمی کنید این بخشش شاید اون شخص را در ارتکاب اعمال بعدی حریص تر کنه؟
>>>اغلب افراد تصور می کنند ببخش یعنی قبول و جانب داری از اشتباه فرد مقابل... در صورتی که ببخش به این معنا نیست که ما رفتار بد و نامقبول فرد مقابل را پذیرفتیم بلکه نوعی دادن فرصت به اوست تا در مراحل بعدی خود را بهتر و سدمندتر نشان دهد.
5)دوست دارم نظرتون رو در مورد سوالی که از خودم پرسیدید بدونم:
یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایانه
>>>>جالبـــــــــــــــــــ ــــــــــــه :104: ... یعنی لحظه های زندگی کوتاهند و فرصت ها اندک.
بذر خانم دکتر کمی مبهم حرف بزنیم این جمله ای رو گفتم با جمله زیر وصف می کنم::
""تلخ می دانم شیرینی این احساس را"""
6)اگر به شما بگن زشت ترین صحنه ای که تو عمرتون دیدید رو روش یک خط سیاه بکشید و فکر کنید اون صحنه رو هرگر ندیدید می توانید.....چه راهکاری براش دارید؟
>>>سیاهش نکنیم... میشه؟؟
حتی زشت ترین صحنه ها هم دارای وجوهی هستند از آگاهی و نیاز.... زشت بودن صحنه تو را می برد به درک عمیق ترین لحظه ی صحنه... جایی که دیگر عمق معنا ندارد و سیاهی می میرد . تنها راهکارم این است که این رنگ ها و صحنه ها نیستند که به زندگی ما زیبایی و شور می دهند بلکه برداشت ما از رویدادهای زندگیست که ما را از حال بد به حال خوب روانه می سازد.
7)فکر می کنید بهترین طریقی که یک خانم بتونه تمام کمال یک مرد رو درک کنه چی هست؟
>>>کمال بودن واژه ای هست ایده آلی... و در زندگی مشترک کامل بودن معنا ندارد بلکه مکمل بودن مهم است. درک هم واژه ایست نامحدود ... بنابراین درک یک مرد محدود به زمان و مکان و اازدواج نیست...
یکی از ابتدایی ترین درخواست مرد از نظر بنده این است که همسرش او را به عنوان مرد بپذیرد.. همین.. این پذیرش اوج درک یک زن از همسرش است.
8)شما به عنوان یک مرد و از دید مردان فکر می کنید چه انتظاراتی رو یک خانم برآورده کنه می تونه یک همسر ایده آل باشه؟
>>>روابط باید متقابل باشد و پایبند به اصول اولیه از جمله تعهدات زناشویی.... که هر دو چه زن و چه مرد باید آن را رعایت کنند.
من تنها یک مثال ساده می زنم...:: برای یکبار هم که شده وقت رسیدن مردتان به خانه یک ساعت به ایشان فرصت دهید تا استراحت نماید و تا این محدوده (یک ساعت) هیچ درخواست و سوالی از ایشان نکنید.
و اینکه انتظار پایین یک زن از مردش خود بالاترین معیار برای رفع انتظارات همسرش است
9)آیا به قانون جاذبه اعتقاد دارید ..اون رو چطور می دونید.
>>>بله بسیار... قانون جذب در اختیار توست و همیارت... کائنات آماده شنیدن آرزوها و درخواست های شما هستند اگر خوب فکر کنی کائنات نیز بهترین را برایت فراهم می اورند و اگر بد..............
10)اگر یک روز می تونستید پزشک باشید چه کاری رو دوست داشتید انجام بدید..
>>>احترام به تمامی افرادی(چه پیر چه جوان چه کودک) که به مطبم برای معالجه تشریف می آورند.
11)و اما امید........همه جا به ما گفته می شه باید امید داشته باشید..انسان از کجا می تونه دچار یک امید واهی نشه...آیا دقت کردن به واقعیات زندگی گاهی فقط گاهی موجب ناامیدی شدید ما انسان های امروز نمیشه...
>>>امید زیباست اما هنگامی زیباتر می شود که با حقایق و واقعیات امیخته شود... اتفاقا واقعیت عین امید است... مشاهده و درک واقعیات انسان را به آینده امیدوارتر می سازد و دوری از حقیقت به همان اندازه ما را از ادامه راه منصرف....
گاهی امید به تنها باید به معنا ""صبر"" بکار رود نه برای رسیدن به هدف... در این صورت است که انسان از توجه به واقعیات دلزده نشده و امیدش از دست نمی رود
12)اکر یک نقطه سیاه روی یک صفحه سفید باشه اولین چیزی که به ذهنت می رسه چیه..برامون می گی.....
>>>>سیاه و سفیدش نکنیم بهتره... من اون نقطه رو نمی بینم... بیشتر به ابعاد وسیع کاغذ سفید می نگرم تا آن نقطه کوچک...
خسته شدید....
و اما 2 سوال آخرم....
13)به نظرت این سوالات سری اول سوالام بودم یا سری دوم؟چرا؟
توپ بود عالی :227: چون توی روی توپ رو گل می کنید که آدم نمی دونه از کجا خورده :311:
14)این جمله خیلی برام جالب بود....آیا این پررنگ ترین جمله ای بود که از من به ذهنتون رسید؟برام جالب هست.............
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
_يك جمله درباره خانم دكتر بگويد
>>> خانم دکتر..... این گلودرد ما کی خوب میشه؟؟؟؟ سرما خوردیم
>>>پاسخ نقاب:: نخیر... از واکنش وارونه استفاده کردم تا توجه شما جلب بشه که الحمدالله شد... یک هیچ
بازم بر می گردم.......
با تشکر:72:
ممنون و سپاس فراوان از شما بخاطر سوالات بسیار جنجالی و داغ:72:
RE: سری چهارم صندلی داغ!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط rsrs1380
13)به نظرت این سوالات سری اول سوالام بودم یا سری دوم؟چرا؟
ببخشید من در پست قبل بد متوجه شدم فکر کردم نوشتید سری اول سوالم خوب بود یا سری دوم ؟ چرا؟
والا نمی دانم... ولی این جور که بر میاد هر دو سری بود نه؟؟؟ .. خدا به دامان برسد.. :310:
باز هم ممنون
RE: سری چهارم صندلی داغ!!
نقاب محترم
خوب حالا این واکنش وارونه که وگفتی یعنی چه؟!
RE: سری چهارم صندلی داغ!!
سلام مجدد بر برادر خوبم:72::
خیلی ممنونم از جواب های بسیار فهیمانه ای که به اعضا دادید..جدی می گم من شاید از دیروز تا حالا 4-3 بار متن های پاسخ شما رو خواندم و حتی ذخیره کردم و به نظرم خیلی جالب بودند..همین طور از پاسخ های سوالات خودم خیلی چیزها برام معلوم شد و ممنونم..و در اخر بگم که بسیار از جمله ای که در رابطه با من گفتید لذت بردم..جالب ترین جمله ای بود که کسی می تونست از من بگه.....ممنونم...
ولی با توجه به اینکه خیلی خسته شدید و صندلی داغ شما خیلی جــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــدی شده من سری دوم سوالامو می پرسم ولی شاید مجبور شم یک سری سوم هم اضافه کنم...شایـــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــ ـــد...............
آمـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــاده:
1)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
_چه مطلب يا پستي در تالار براي شما خنده دار بود
>>> همین تکیه پروندن اقایان تالار به خانم های تالار
چرا تصور کردید آقایان به خانم ها تکیه می پرانند ؟فکر نمی کنید برعکس هست؟یا حداقل دوطرفه؟http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...936f51f968.gif
2)دقیقا بفرمایید سمت شما در فرقه باند ضد زن تالار چی هست و معنای این سکوت مبهم چیست؟http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...3f2a31746c.gif
3)چرا رنگ اسم مدیران تالار قرمزه و رنگ اسامی سایر کاربران آبی؟نمی گید ما پرسپولیسی ها آبرو داریم..:302:..
4)چرا تیم تراکتور سازی این همه طرفدار داره؟واقعا در رابطه با این تیم در شهر شما این چنین غوغایی به پاست؟
5)به نظرتون چرا تیم استقلال هــــــــــــــــــــــــ ـــــــیچ زمان حریف پرسپولیس قهرمان نمی شه؟
6)نتیجه داربی دور برگشت استقلال پرسپولیس را پیش بینی کنید....http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...3037708680.gif.....
7)چطور شد که به تیم پرسپولیس علاقه مند شدید؟
8)نظرتون چیه اقای فردوسی پور رو دعوت کنیم تالار بیاد یه جنگی راه بندازه و بره؟:311:
9)از فوتبال خارج بشیم....آه نه یک سوال آیا هیچ زمان تو زندگی کارت قرمز گرفتید؟ایا تو زندگی آفساید بودید؟ایا تا حالا تو زندگی پنالتی زدید؟گل شده یا نه؟
10)به نظرتون چرا آقایhttp://www.hamdardi.net/imgup/16901/...ae5891be1a.gif بی بی آواتور انتخاب نمی کنند؟
11)به نظرتون آدرس ایمیل خانم آقای baby رو از کجا میشه گیر آورد......
12)در فیلمی دیالوگی بود که گفته شد:
^^اگر خانم ها نبودند آقایان از بوی گند چرک خودشون خفه می شدند.....^^
من خودم این جمله را به چندین دلیل دوست نداشتم.نظر شما از این دیالوگ چیه؟
13)شما فکر می کنید آقایون به خانم ها ظلم می کنند یا اینکه خانم ها خودشون بستر این ظلم رو ایجاد می کنند؟
14)چگونه کیوان و کامران وارد این فرقه ضد زن شدند؟به نظر شما چطور میشه هدایتشون کرد؟:324:
15)اگر معلم بودید و دانش آموزی هنگام ورود شما به کلاس 2 تخم مرغ به سقف می زد و روی شما می ریخت چه واکنشی داشتیدhttp://www.hamdardi.net/imgup/16901/...05ed86de9a.gif؟
16)چرا همه تخته ساه ها سبزند ولی بهشون می گن تخته سیاه؟
17)شنیدم جایی ادعا کردید آشپزی خوبی دارید و می خواستید با خانم ها رقابت کنید ...خب بفرمایید برای اینکه برنج خمیر نشود باید چکار کرد؟(گفنم: چون من برنجام خمیر میشه....)
18)ایا حقیقت داره که اگر دل یک آقا رو می خواید بدست بیارید باید حتما غذای خوبی همیشه براشون مهیا کنید..من زیاد شنیدم که اقایان غذا خیلی براشون مهمه..تا چه حد صحت داره؟
19)برای اسم های زیر شکلک بذارید:
***** اوخ اوخ گفتید برعکس باشه خوب برای شکل های زیر اسم بذارید....نگید نتونستم هــــــــــــــــــــــــ ا.......
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...703e740e46.gif
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...b9234888b2.gif
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...72a5204bd3.gif
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...3474768313.gif
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...b615932be3.gif
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...35aa1dca5e.gif
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...8c1ad3c2d3.gif
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...ca88724da1.gif
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...ac5e02200e.gif
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...4de0e2ab8d.gif
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...72eb2b1607.gif
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...116e7af5c0.gif
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...c25af857da.gif
***ببخشید که خیلی خسته شدید.....به خدا شرمنده....ولی واقعا دوست داشتم از شما سوال زیاد بپرسم.........خب شما هم صابرید و منم دارم سو استفاده می کنم.....بازم ببخشید:316:.....:227:
RE: سری چهارم صندلی داغ!!
سلام مجدد بر برادر خوبم
خیلی ممنونم از جواب های بسیار فهیمانه ای که به اعضا دادید..جدی می گم من شاید از دیروز تا حالا 4-3 بار متن های پاسخ شما رو خواندم و حتی ذخیره کردم و به نظرم خیلی جالب بودند..همین طور از پاسخ های سوالات خودم خیلی چیزها برام معلوم شد و ممنونم..و در اخر بگم که بسیار از جمله ای که در رابطه با من گفتید لذت بردم..جالب ترین جمله ای بود که کسی می تونست از من بگه.....ممنونم...
>>>سلامی دیگر به شما خانم دکتر... و سپاس فراوان به جهت سوالات زیبا ..پر تنوع و انرژی بخش.. خواهش می کنم ما شاگرد شما هستیم و هر چه داریم از شما عزیزان است
ولی با توجه به اینکه خیلی خسته شدید و صندلی داغ شما خیلی جــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــدی شده من سری دوم سوالامو می پرسم ولی شاید مجبور شم یک سری سوم هم اضافه کنم...شایـــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــ ـــد...............
>>>نخیر اتفاقا خستگی از تن آدم می رود با این سوال ها.... ما در خدمتیم
آمـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــاده:
1)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
_چه مطلب يا پستي در تالار براي شما خنده دار بود
>>> همین تکیه پروندن اقایان تالار به خانم های تالار
چرا تصور کردید آقایان به خانم ها تکیه می پرانند ؟فکر نمی کنید برعکس هست؟یا حداقل دوطرفه؟http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...936f51f968.gif
>>>باشد همین الان یک جواب دو طرفه می دهم تا جانب حق رعایت شود:: آخر در شخصیت شما خانم ها نیست که تیکه بپرونید والا.......
2)دقیقا بفرمایید سمت شما در فرقه باند ضد زن تالار چی هست و معنای این سکوت مبهم چیست؟http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...3f2a31746c.gif
>>>من جزء هیچ باندی نیستم زیرا باندها را هم ما اعضا می سازیم و چیز خودساخته را جانب گرفتن یعنی طرفداری یک جانبه از یک شی نامعلوم و ناحق........ من جانب حقم... و حق مطلب هم اجبار میکرد سکوت کنم
3)چرا رنگ اسم مدیران تالار قرمزه و رنگ اسامی سایر کاربران آبی؟نمی گید ما پرسپولیسی ها آبرو داریم...
>>>>البته کاملا هم قرمز نیست متمایل به قرمز... خب ما هم ابتدا کاربر عادی بودیم و رنگ کاربیمان آبی....
4)چرا تیم تراکتور سازی این همه طرفدار داره؟واقعا در رابطه با این تیم در شهر شما این چنین غوغایی به پاست؟
>>>بلی در شهر تبریز حتی اگر به هر مغازه ای ""چه سوپرمارکت... چه سلمانی..."" وارد شوی یک پوستر زیبا در دیوار آنان با نام تراکتورسازی مشاهده می نمایید... و اگر تیم تراکتور در تبریز ببرد تامام خیابان های تبریز پر از قرمز پوشان می شود و این یک هنر است.
5)به نظرتون چرا تیم استقلال هــــــــــــــــــــــــ ـــــــیچ زمان حریف پرسپولیس قهرمان نمی شه؟
>>>حریف بودن میدان می طلبد... میدان داشتن حریف می طلبد... حال هر تیمی میدان دار حریف می طلبد.... پس حریف میدان دار است(قیاس بود فهمیدید؟؟)
6)نتیجه داربی دور برگشت استقلال پرسپولیس را پیش بینی کنید........
امیدوارم از هر دو تیم بازی جوانمردانه ای ببینیم... هرکس جوانمردانه بازی کرد برنده است.. خب معلومه چه تیمی همیشه جوانمردانه بازی می کند(2_1) می بریم
7)چطور شد که به تیم پرسپولیس علاقه مند شدید؟
>>>یک اصل روان شناسی در مورد ویژگی افراد خوشکوفا می گوید افرادی که خلاق هستند و ویژگی خودشکوفایی دارند به رنگ های تند بخصوص رنگ قرمز بسیار علاقه مند هستند و اصل حرکت و جنبش و تنوع از ویژگی انان است. پس ما هم خلاق هستیم هم پرسپولیسی
8)نظرتون چیه اقای فردوسی پور رو دعوت کنیم تالار بیاد یه جنگی راه بندازه و بره؟
>>>>از ایشان خاطره خوبی ندارم
9)از فوتبال خارج بشیم....آه نه یک سوال آیا هیچ زمان تو زندگی کارت قرمز گرفتید؟ایا تو زندگی آفساید بودید؟ایا تا حالا تو زندگی پنالتی زدید؟گل شده یا نه؟
>>>نه قرمز نگرفتم ولی دو تا کارت زرد گرفتم و از قسمتی از زندگی(بازی) بعدی محروم شدم و در ان هنگام بود که در آفساید قرار داشتم.... محرومیت تمام شد در منطقه خطر(موفقیت) ما را زدند و یک پنالتی نسیبمان شد و خوشبختانه الان در زندگی فقط گل می زنم.
10)به نظرتون چرا آقای بی بی آواتور انتخاب نمی کنند؟
>>>بی بی جان باید یک بهانه ای برای عصبانی کردن شما داشته باشه یا نه؟؟
11)به نظرتون آدرس ایمیل خانم آقای baby رو از کجا میشه گیر آورد......
>>>به نظرم اون روز گفتن نگفتن؟؟؟ بهتره وارد مسائل خصوصی نشیم نه>>؟
12)در فیلمی دیالوگی بود که گفته شد:
^^اگر خانم ها نبودند آقایان از بوی گند چرک خودشون خفه می شدند.....^^
من خودم این جمله را به چندین دلیل دوست نداشتم.نظر شما از این دیالوگ چیه؟
>>>دیالوگ خوبی است برای فروش فیلم اما برای ارزش فیلم هرگز... این گونه دیالوگ ها بخاطر تحت تاثیر قرار دادن مخاطب و درگیری عاطفی او بیان می شوند
13)شما فکر می کنید آقایون به خانم ها ظلم می کنند یا اینکه خانم ها خودشون بستر این ظلم رو ایجاد می کنند؟
>>>سوال خوبیست و جواب طولانی دارد..اجازه می خواهم قدری توضیح دهم
زنان جامعه ما از ابتدا بدلیل ویژگی زنانگی و خصوصیات و عواطف خاص در موقعیت بسیار حساسی از دیگران بودند زیرا دختران جامعه ما باید از یک طرف باید مواظب مذهبیون افراطی باشند که انان را تنها با نام مذهب در زندانی به نام خانه و محدودیت قرار می دهند...
و از طرفی باید مواظب مردانی باشند که با عنوان فمینیسم شرایطی را فراهم می کنند که دختران جامعه ما از آن ارزش های خود فاصله گرفته و به بی بندباری بگرایند.
از این رو دختران از ابتدا شکل گیری فرهنگ در جامعه زیر ذره بین بوده و باید مواظب موقعیت خود باشند.
حتی خداوند دختران را شش سال زودتر از پسران لایق ارتباط و راز ونیاز با خود می داند (دختران 9 سال..پسران 15 سال) و نشانگر حساس بودن موقعیت زنان در جامعه است.
خواهرانم مواظب باشید
14)چگونه کیوان و کامران وارد این فرقه ضد زن شدند؟به نظر شما چطور میشه هدایتشون کرد؟
>>>سارا جان نکنه می خواهید منو هم با باند مردا دربیاندازی
15)اگر معلم بودید و دانش آموزی هنگام ورود شما به کلاس 2 تخم مرغ به سقف می زد و روی شما می ریخت چه واکنشی داشتید
در دل خود خوشحال می شدم که یک معلم برای یک شاگرد آنقدر مورد توجه است که برای عصبانیت او برنامه می کشد و زحمت آوردن و شکستن تخم مرغ و هم چنین تبیه از سوی ناظم را به جان می خرد.
16)چرا همه تخته ساه ها سبزند ولی بهشون می گن تخته سیاه؟
>>>توی دبیرستان تخته سیاه ما سیاه سیاه بود ها
17)شنیدم جایی ادعا کردید آشپزی خوبی دارید و می خواستید با خانم ها رقابت کنید ...خب بفرمایید برای اینکه برنج خمیر نشود باید چکار کرد؟(گفنم: چون من برنجام خمیر میشه....)
شما حتما قبل از به جوش آمدن اب برنج کمی نمک به آن اضافه کنید... نمک باعث جذب آب و عدم خمیر شدن می شود... در هنگامی که برنج را در درون آب داغ ریختید بعد از تمام شدن و اینکه آب کاملا در برنج نفوذ کرد... (برای این کار قاشق را به کف برنج بزنید) ..... شعله گاز را بسیار کم کرده بسیار در حدی که به شعله اش به زور قابل مشاهده باشد سپس دم پوخ (ما میگیم دم پوخ) همان دستمال ابری مانند را روی برنج گذاشته و در کابلامه را طوری بر روی آن بگذارید که حداقل یک جایی برای خروج بخار باشد... وسلام
18)ایا حقیقت داره که اگر دل یک آقا رو می خواید بدست بیارید باید حتما غذای خوبی همیشه براشون مهیا کنید..من زیاد شنیدم که اقایان غذا خیلی براشون مهمه..تا چه حد صحت داره؟
>>>بله صحت دارد... زیرا شکم در آقایان تاثیر مستقیمی با مغز دارد.
19)برای اسم های زیر شکلک بذارید:
***** اوخ اوخ گفتید برعکس باشه خوب برای شکل های زیر اسم بذارید....نگید نتونستم هــــــــــــــــــــــــ ا.......
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...703e740e46.gif
1>>اقای مدیر
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...72a5204bd3.gif
2>>پندار
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...b615932be3.gif
3>>غزاله
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...35aa1dca5e.gif
4>>بی بی
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...8c1ad3c2d3.gif
5>>فرشته مهربان
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...72eb2b1607.gif
6>>>خود شما
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...116e7af5c0.gif
7>>کیوان
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...c25af857da.gif
8>>بالهای صداقت
***ببخشید که خیلی خسته شدید.....به خدا شرمنده....ولی واقعا دوست داشتم از شما سوال زیاد بپرسم.........خب شما هم صابرید و منم دارم سو استفاده می کنم.....بازم ببخشید....
[/quote]
نخیر اتفاقا سوالات بسیار جالبی بود...ما که خسته بشو نیستیم و خوشحال هم میشیم... با سپاس فراوان از شما
>>>ببخشید سارا گرامی چون سیستم تالار هنگام ارسال و نقل قول بیش از 10 ضمینه شکلک نمی فرستد من مجبور شدم بعضی از شکلک های شما را حدف کنم... ببخشاید مرا
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
نقاب محترم
خوب حالا این واکنش وارونه که وگفتی یعنی چه؟!
RE: سری چهارم صندلی داغ!!
سلام به استاد گرامی
ممنون که همه جا موطلایی را در کنار من می بینید
در حقیقت شناخت خودم از خودم" سلام مامان مو طلایی هستم " هست
حالا که شکلک ها رو گفتی در سه خط در مورد افراد زیر بگو
1- خصلت خوب
2-خصلت بد
3-ارزیابی
کیوان
rsrs1380
انی
فرشته مهربان
غزاله
موعود
محمدابراهیمی
نقاب
مامفرد
بی بی
بالهای صداقت
موطلایی
باران 68
پندار
شاد
ستاره
شیرین جون
امریم
گل مریم
مدیر همدردی
RE: سری چهارم صندلی داغ!!
سلام مجـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــدد :
ترو خدا ببین من چقدر سوال رو دلم تلنبار شده بوده هــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــا...
ممنونم که به زیبایی پاسخ سوالات منو دادید ...جدی می گم لذت می برم...بسیار خوش فکر پاسخ می دهید..مثل همیشه...............
بالهای صداقت عزیزم هم خــــــــــــــــــــــــ ـــیلی سوالش برای منم جالبه..میشه مال تعریف منو..جدی جدی..بی رودربایستی بگید.....
** راستی چون من در شرف ازدواج هستم همه فکر و ذکرم شده روحیات مردها...و کتاب خوندن..ببخشید اگر سوالام همه در مورد آقایون هست:
اینم ســــــــــــــــــــــــ ـــــری آخـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــر:
1)چقدر در زندگی مردان کار ارزش داره؟چطور میشه فهمید در آینده مرد خانواده کار رو به همسرش ترجیح نمیده؟همسر این فرد باید چه بستری فراهم کنه تا مرد کار رو ارجح بر زندگی نداند...( میشه برام اینو بی زحمت کامل بفرمایید)..
2)شما فکر می کنید از دید مردان چه حد کار کردن برای خانم ها کافیست و آیا اصلا برای اون محدودیتی قائل هستید؟
3)الان یکی از دوستان دور نامزد من که پزشک هستند و 1 سال بود عقد کرده بودند دارن ازخانمشون جدا میشن و خانم ایشان علت را تنها عدم رسیدگی این فرد به بهداشت شخصی اش اعلام کرده....آیا به نظر شما این مسئله تا این حد در روابط زوجین مهم است که منجر به طلاق بشه؟(راستش خود من برام عجیبه...)
4)نقاب اینده بشر را چگونه مجسم می کند؟
5)از شکلک های زیر کدام را انتخاب می کنید:چرا؟(این سوال رو یک جایی ندیده بودید؟؟؟؟خیلی آشناست)
الف::311: ب::302: ج::300: د::160:
6)به نظرتون اگر قرار بود امروز بعد یکسال نام تاپیک **پر از ابهام از رفتار یک مرد** را عوض کنید..نامش را چه می گذاشتید....
7)دوست دارم بدون رودربایستی بهم بگید هیچ زمان گمان می بردید** تاپیک پر از ابهام از رفتار یک مرد** به این شکل ادامه پیدا کنه؟برای رسیدن این تاپیک به انتهای خوشبختی به من چند توصیه مهم بکنید تا همیشه آویزه گوشم باشه؟
8)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
اگر بعد از قرار ملاقات با معشوقتان بلافاصله بعد از ترک قرار دلتان گرفته و اندوه شما را فرا گیرد
چرا؟من معمولا بعد جدا شدن خیلی احساس خوبی دارم ولی خیلی هم دلم تنگ میشه و غصه می خورم..یعنی عشق نیست؟:302:(چقدر من متضادم هــــــــــــــــــــــــ ـــا:311:)
9)تصور کنید شما ازدواج کردید ( هورااااااااااااااااااااا:4 3:) و قصد دارید با همسرتون از ایران خارج بشید....چه ویژگی هایی در همسرتان جستجو می کنید که متوجه شوید ایشان می تواند در خارج از ایران زندگی کند؟
10)از دید نقاب 3 عامل شایع که منجر به طلاق می شوند چیست؟
11)خیلی برام جالبه که ازتون بپرسم آیا تا به حال با یک فرد اسکیزوفرنی مصاحبه کرده اید؟اگر جوابتان مثبت است آیا در مقابل منطق برخی از انان مبهوت شده اید؟چه راهکاری برای مقابله با این بیماران دارید؟
( حتما دیدید با چه دقتی مطالب نا مربوط را بهم متصل می کنند .... در آن لحظه به چه چیزی فکر می کردید؟)
12)و ســــــــــــــــــــــــ وال آخرم:
در بخش روانپزشکی که حتما بوده اید..به یاد دارم اکسترن که بودم خانمی بود که دخترش فوت شده بود و در این بخش بستری بود..در روز اول که همه ما از این بیماران می ترسیدیم.از میان همه دانشجوها که دختر و پسر روی هم 12 نفری می شدیم به طرف من دوید و مدام مرا فشار می داد و می گفت این دختر منه..و من انقدر دفعه اول جیغ کشیدم که به زور یکی از پسرها با پرستارها منو از بغلش در اوردن بعد از اون همیشه من با یکی از اقایون می رفتم چون به شدت می ترسیدم و اون خانم پشت در کلاس ما ساعت ها گریه می کرد و صدای گریه اش هنوز قلب منو ریش ریش می کنه ..و تا در باز می شد می دوید سمت من که آقایون کلاس جلوشو می گرفتن..بعدها از این رفتار خودم و اون گریه ها متاثر شده..شما روانشناسی خواندید اگر شما بودید چه می کردید؟و طرز فکر روانشناسانه خود را از نوع صحیح برخورد با این موارد...........
** ممنونم از نقاب گرامی و معذرت از هم تالاری های عزیز که 2 سوال آخرم چندان ربطی به صندلی داغ نداشت ولی خیلی دوست داشتم از دید یک روانشناس جوان به آن نگاه کنم....
** در پــــــــــــــــــــــــ ایـــــــــــــــــــــــ ــــان من از نقاب گرامی سپاسگذارم و پوزش از سوالات زیادم...**
** برایتان آرزوی خوشبختی و کــــــــــــــــــــــــ ـــمال دارم **
**پیروز بــــــــــــــــــــــــ ـاشید**
RE: سری چهارم صندلی داغ!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
سلام به استاد گرامی
ممنون که همه جا موطلایی را در کنار من می بینید
در حقیقت شناخت خودم از خودم" سلام مامان مو طلایی هستم " هست
>>>سلام بالهای صداقت گرامی... خواهش می کنم.. بنده هم بسیار خوشحال هستم که همواره موطلایی عزیز و خوشگل در کنار مادر خویش هست و زندگی را باور دارد.
حالا که شکلک ها رو گفتی در سه خط در مورد افراد زیر بگو :104:
1- خصلت خوب
2-خصلت بد
3-ارزیابی
>>> البته بنده ارزیاب کننده نیستم تنها نظرم را می گویم بر ما ببخشاید.
کیوان>>> یک مرد به تمام معنا. خصلت مردانگی و جوانمردی ایشان مرا حیرت زده می کند
هر کسی می تواند به عنوان بهترین دوست و شریک زندگی روی کیوان حساب کند ایشان از عهده این دو نقش به خوبی بر می آیند.
ارزیابی>> گاهی سکوت را بیش از حد ترجیح می دهد... که در برخی موارد این سکوت رفتارهای او را در قالب خشکی ارائه می دهد.
rsrs1380>>> یک خانم فوق العاده پرنشاط و متنوع از هر لحاظی...عدم پایبند بودن ایشان به زمان و مکان محدود و رشد و گسترش.....از ایشان فردب انعطاف پذیر و صدالبته انتقادپذیر ساخته است. عشق برای ایشان مقدس ترین واژه است.. برای همسر ایشان و خودشان آرزوی بهترین ها را دارم.
ارزیابی>> در تصمیم گیری نباید بیش از حد به عوامل بیرونی(مشاور..دوست..امکانات) وابسته بود زیرا (هر کس از ظن خود شد یار من)... باید تاکید را از ظاهر رفتارها به باطن آن کشاند.. بدست آوردن سرنخ در مورد رفتار نمی تواند خیال ما را از او راحت سازد باید خود سرنخ ها را بسازیم.
انی>>>مادر گرامی.. که با نسل دیروز و امروز یک پیوند و اشنایی برقرار ساخته. در موقعیت و وقت معین انرژی می بخشد و به موقع تذکر می دهد. رفتار اجتماعی عالی از ویژگی های آنی محسوب می شود .. روشنفکر
ارزیابی>> گاهی نباید تمام ذهن و فکرمان به دنبال سبقت گرفتن باشد... در پاره ای از مواقع خود بودن و عقب نشینی کردن اولین گام پیروزی است. فکرها با یکدیگر فاصله دارد تلاش نباید صرف کم کردن فاصله ها باشد بلکه باید برای درک فاصله ها باشد
فرشته مهربان>>>بینش و قدرت تحلیل ایشان در بعد مسائل معنوی... مادی.. روان شناسی فوق العاده است.. در حد توان و بصورت غیر مستقیم به افراد یاری می دهند تا جایی که هیچ توقعی از دیگری نداشته و ندارند... در پاره ای از مواقع رفتار خشک ایشان لازم و ضروری به نظر می آید زیرا گامیست برای روشن کردن مطلب
ارزیابی>> تکیه بیش از حد بر مرزها و رفتارهای مطلوب ما را از هدف نهایی که همان انعطاف پذیری هست بدور می سازد. برای مرزهای خشک و قالبی هم راهی هست تنها راه در تجویز رفتار مطلوب خلاصه نمی شود.. گاهی باید راه را برای رفتارهای متناقض باز گذاشت
غزاله>>>مانند خانم دکتر... انرژی و تنوع پذیری و انعطاف پذیری ایشان ستودنی است. بمب انرژی تالار. مهربان و دارای روابط اجتماعی در حد مطلوب... سازش میان روابط انسانی و قدرت تحلیل میان عواطف کاربردی صفت ویژه ایشان است...... برای ایشان و همسر مهربانشان نیز اروزی بهترین ها را دارم
ارزیابی>>در برخی موارد انرژی ها و دوست داشتن ها باید نمود درونی بیابن تا نمود بیرونی و خارجی... زیرا نمود خارجی گرچه با هدف خوشنودساختن است ولی در پاره ای مواقع اولین فضا برای رشد ریشه های نفرت است.
موعود>>>سکوت همراه با کنترل عواطف بصورت مناسب و در جای مکفی از ایشان فردی مهربان... منطقی...اهل تجزیه وتحلیل و کارگشا ساخته است...... جانب داری از حق و جلوگیری از پایمال شدن حق را در خود تقویت کرده اند و این یعنی خوب بودن
ارزیابی>>می شود لبخندی زد و پشیمان نشد... می شود گریه کردو دلشاد شد. کنترل رفتار بیرونی اگرچه نمودشخصیت فرد و تکامل یافته گی اوست ولی لوزما همواره نشان فرهنگ فرد نمی باشد...
محمدابراهیمی>>> روح پاک بدور از هرگونه کینه....عشق افراطی... تعصب... زبان ساده و بیان صادقانه و توجه به تک تک اعضا در تاپیک های مانند ""بهترین امضا اعضا"" ""قدردانی از اعضا"" .و همین تاپیک.... ایشان را جزء دل صاف ترین اعضا ساخته.
ارزیابی>>> ما مطلبی را می خوانیم فکر می کنیم و سپس پاسخ می دهیم... مطالب فراوان هستند بنابراین فکرها باید گسترده تر شوند... واکنش سریع مسئله ای را حل نخواهد کرد
نقاب>>>> در مورد این شخص تقاضا دارم در همین صندلی داغ شما و بقیه دوستان سخن بگوید و ارزیابی نمایید بسیار خوشحال خواهم اگر لطف کنید و پاسخ دهید.. ما تاب انتقاد را تا حد انفجار دارا می باشیم :311:
مامفرد>>>تعامل آشکارا با اعضا... راهنمایی های که از دل جان انجام می دهند ..... راهکارهایی که ارائه می دهند نمود شخصیت سالم و روح پاک ایشان است... برایشان ارزوی موفقیت دارم و مطمئن هستم می توانند به هر چه خواستند برسند
ارزیابی>>هر کس دارای مشکلاتی هستند فردی نیست که بدون مشکل باشد در راهنمایی ها سعی بر این باشد در مراجعه غرق نشویم... همدلی را جایگزین همدردی سازیم.
بی بی>>> شوخ طبعی ایشان و تلاش برای برقراری رابطه ای که سازنده باشد از ویژگی های نمونه و منحصر به فرد ایشان است............... علاقه مند به حفظ روابط صمیمانه و در علا با خانواده خویش و وجدان اخلاقی که او را می برد به اوج علاقه و عشق
ارزیابی>>>برای اینکه منظورمان را بیان کنیم.... گاهی دلی داریم از غصه ملامال و زبانی از کینه لبریز... کنایه ها بار دلشادی خوبی دارند ولو برای موقعیت های متنوع نه یکسان و برای هم یاران نه هم دلان
بالهای صداقت>>>صبر بارزترین و عشق صادقانه ترین نیازی بود که در ایشان یافتم... خودآگاهی را در خود رشد دادند.... صبر کردند و عشق خود را جاودانه ساختند آموختند به تمام کسانی که عاشقن... عشق... تنها اول راه است... می شود عاشق بود اما فارق شدن جزئی از آن است.... اموختند مگر عشق تنها در دوست داشتن خلاصه شده ... عشق همان یک نیم گاه مادر است به فرزندش که دوست داشتن ها را تداعی می سازد. و در اخر سر می فهمن صبر بدون امید نیز صبری است عظیم و کارساز.
ارزیابی>>> دل بستن و دل کندن دو روی یک سکه هستند برای دل بستن دل کندن کافیست زیرا می توان دلدار دیگری یافت.. تنها یک دل میزان مهر تو نیست دل ها در انتظارت هستند.. عشق مادری لازم است ولو کافی نیست ... فرزندان تشنه عشق دوجانبه هستند
موطلایی>>>سلام موطلایی عزیزم... خوبی عمو جان :310: عمو قسمت نشده ببینمت اما می دانم دل به دل راه داره... راستی آخرین فیلمی که با مادر دیده چی بود؟ او نمود یک تلاش است برای موفقیت.... دوستش داریم و تنها کلام کافیست
ارزیابی>>> بوسه می زنم به دستان کودکان این مرز و بوم... و برایشان ارزوی بهترین ها را دارم
باران 68>>> مثل قطرات باران اندک اندک و ریز ریز می بارد ولی آخر سر دریاچه ای تشکیل می هد... مثل باران در سکوت می بارد اما پذیرای سخنان دیگران است... مثل باران عشق می ورزد اما توقعی از انان ندارد.... ایشان در هنگامی که فعال بودند برای ما افتخاری محسوب می شدند و هستند.
ارزیابی>>باران می وقتی می بارد هدفش تنها بارش نیست.... اولین هدف او سیری و سرسبزی زمین است حتی اگر زمین برایش تره هم خرد نکند. آرامش دیگران را به نظاره نشستن زیباست ولی ان هنگامی که نگویم ما سبب ارامش او بودیم.
پندار>>>ادبیات و عرفان را در هم امیخته است... روشنفکری هم چاشنی کارش است.. می تواند از یک جمله داستان ها بسازد که هم بار معنای و هم بار خودگاهانه ی خوبی دارند... پدر بودن سخت است شوق دیدار ایشان ستودنیست..
ارزیابی>>حق انتخاب یک بار برای همه به وجود می آید.. برای یکبار تصمیم می گیریم و برای یکبار عمل می کنیم... زیبابودن هنر نیست دوست داشتن زیبایی ها شوق می خواهد.. ولو زیبایی در چهره نیست... به دستان همسر باید نگریست که عمرش را فدا زندگی ساخت نه ظاهرش
شاد>>>جنگل شاد پر از درختان و گیاهان سرسبز است... او بارها در این جنگل قدم زده است آشناها را دیده و تجربه ها کسب کرده است... تجربه ایشان به عنوان یک زن فعال مرا حیرت زده می کند... قدرت تحمل و وسعت قلب ایشان مرا می برد به روزگاران کودکی و عشقی که در کودکان است... خسته نباشی خواهرم
ارزیابی>>شکیبا بودن زیباست... تحمل کردن زیباست... گلایه نکردن هنر است... رعایت کردن ادب است... تو نیز این ها را داری ولی نگذار رعایت کردنت را..تحمل کردنت را و گلایه کردنت را در حکم ندانستنت بگذارند.
ستاره >>>سخن زیبا می گوید... در سکوت می آید اثر مطلوب خود را می گذارد و می رود تا در شرایط بحرانی دیگر آن هم برای دقایقی برای آرام کردن تنش ها و دل ها بی یاید.. او خوب می داند همیشه بودن نشان همیشه ماندن نیست آموخته است ماندگاری را و رسم آن را
ارزیابی>>تلاش برای ترقی کردن و رشد جز نیازهای رده دوم انسان است در قبال آن باید نیازهای رده اول برآورده شوند و براورده ساختن نیازهای ابتدایی دریجه ای است برای ورود به جهان عالی
شیرین جون>>> شیرینی او می ارزد به جان او... و جانش به همه چیز. ایشان در آن دروه که بیشتر فعال بودن نظرات خوبی ابراز می کردند و به نوعی همواره عدالت در نظراتش مشهود بود و این نیکوست
ارزیابی>>> می شود عدالت را گسترش داد... می توان برای خود بودن عشق را آغاز کرد... اما برای جلب نظر دیگران تنها راضیت خویشتن حرف اول را می زند
امریم>>>مقاومت و تغییر پذیری ایشان در قبال رویداد های زندگی و قدرت انطباق و تاثیر گذاری او در شخصیت خویشتن و انعطافی که دارد ...از او فردی جسور و پایبند به منطق ساخته است همواره می کوشد در راه درست قدم بردارد و این زیباست
ارزیابی>>گاهی آغاز زندگی پایانی است برای آغاز دوباره... گاهی ما تنها پایانی را آغاز می کنیم.. تجربه کسب کردنی است... تلخی چشیدنی... و تو آن هنگام پیروز هستی که شیرینی لبات با لبخند آینده ات گره بخورد.. میشود می توانی
گل مریم >>>صداقت و بیان کلمه به کلمه احساسات از روی اعتماد متقابل و نیت خیر ایشان در تمام مسائل مشهود و قابل ستایش است.... ایشان به خوبی فلات های زندگی را پشت سر می گذارند و در هر لحظه از زندگی به فکر تغییر و تحول هستند.
ارزیابی>>تنها بودن و تنها زندگی کردن دلیلی نیست بر تنها ماندن.... انسان ها محدود به موقعیت نیستند محدود به نظر اشخاص نیستند و حتی محدود به کار خویش... تغییر اولین گام و آخرین مرحله ای است که روحیه را از نو زنده می سازد... هیچ گاه برای تغییر دیر نیست
مدیر همدردی>>> اجازه دهید کلا مدیر همدردی را با این شعر توصیف نمایم::
>> من آواره ترین مرد دنیا بودم... و تو گفتی که می خواهی سرزمینم باشی... وعده های شیرنت ان چنان در من اثر کرد..........که حالا مجبوری....سرنگ انسولینم باشی!!! """
با سپاس فراوان از شما بالهای صداقت عزیز و گرامی :72: :72:
RE: سری چهارم صندلی داغ!!
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما نقاب گرامی:
امیدوارم که خوب و خوش وسلامت باشین.
1-صندلی داغ رو چگونه می بینین؟ و دمای صندلی داغتون چند درجه است؟
2-اگه قرار باشه نام دیگری برای صندلی داغ انتخاب بشه چه نامی رو انتخاب می کنین؟!
3-زیباترین درسی که از زندگی اموختین؟
4-یکی از مفیدترین و تاثیر گذارترین کتب روانشناسی که خوندین؟ و یک کتاب از اقای یونگ ؟
5-الگوتون در زندگی؟
6- زندگی کدامیک از افراد موفق برای شما جالب تره؟
7- تفاوت زن و مرد؟
8-راز موفقیت از نظر شما؟
9-خوشبختی چیست؟ شما خوشبختی رو در عوامل بیرونی می بینید یا درونی؟
چگونه میشه بدون هیچگونه قید و شرطی خوشبخت بود؟
10- شما فرمودین که به قانون جذب اعتقاد دارین، ایا در زندگیتون تجربه اش کردین؟ میشه برامون بگین؟
11- ایا همه چیز رو میشه جذب کرد؟! حتی ناممکن ها رو؟
12- اصلا به نظر شما ایا غیر ممکن وجود داره؟
13-نظرتون درباره این جمله چیه؟
Impossible itself said I'm possible
14-نظرتون درباره کلمات زیر؟
زندگی
معنای زندگی
صداقت
نبوغ
معجزه
خیال و رویا
دم(زمان حال)
شجاعت
خود
موانع و مشکلات
امید
قدم اول
15- جمله های زیر رو لطفا کامل کنید
انسان بزرگ کسی است که......
هنر زندگی در..........
به گونه ای زندگی کنید که.......
سرنوشت خود را.......
راز همه چیز در........
و در اخر زیباترین جمله و همچنین زیباترین بیت شعری رو که خوندین رو برامون بگین
ممنون از پاسختون
موفق و پیروز باشید
:72::72::72:
RE: سری چهارم صندلی داغ!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط rsrs1380
سلام مجـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــدد :
ترو خدا ببین من چقدر سوال رو دلم تلنبار شده بوده هــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــا...
ممنونم که به زیبایی پاسخ سوالات منو دادید ...جدی می گم لذت می برم...بسیار خوش فکر پاسخ می دهید..مثل همیشه...............
بالهای صداقت عزیزم هم خــــــــــــــــــــــــ ـــیلی سوالش برای منم جالبه..میشه مال تعریف منو..جدی جدی..بی رودربایستی بگید.....
** راستی چون من در شرف ازدواج هستم همه فکر و ذکرم شده روحیات مردها...و کتاب خوندن..ببخشید اگر سوالام همه در مورد آقایون هست:
>>>سلام دیگر خدمت شما سارا گرامی و سپاس به جهت سوالات... شما لطف دارید نسبت به بنده... در پست بالهای صداقت نیز نظرم را صادقانه ابراز کردم.
اینم ســــــــــــــــــــــــ ـــــری آخـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــر:
>>>واقعا سری آخره...
1)چقدر در زندگی مردان کار ارزش داره؟چطور میشه فهمید در آینده مرد خانواده کار رو به همسرش ترجیح نمیده؟همسر این فرد باید چه بستری فراهم کنه تا مرد کار رو ارجح بر زندگی نداند...( میشه برام اینو بی زحمت کامل بفرمایید)..
>>>>سارا عزیز هر مردی رو می توان با نوع مسئولیتی که بر عهده داره شناخت و فهمید آیا می تونه شریک مناسبی باشه یا نه.... منظور از مسئولیت هم شامل شغل ایشان و نحوی برخورد او در خانواده اش است... اگر او فردیست منظم و در محیط کاری او را پایبند به اصول کاری می شناسند.... اگر او فردی است خانواده دوست و در خانواده ای که زندگی می کند خود از عهده کارهایش بر می آید و روابط خوبی با تک تک اعضا خانواده دارد و اگر می تواند روابط صادقانه و آشکاری با خانواده داشته و با آنان احترام گذارد مطمئن باشید او مردی هست که در درجه اول بهترین موقعیت را برای همسرش فراهم آورده و او را درک خواهد کرد.
به نوعی دیگر رفتار مناسب و بدون تعارض در محیط خانواده خود و محل کار پیش نیازی است برای موفقیت فرد در زندگی زناشویی و اگر همسرتان جز این افراد است قطعا با او زندگی موفقی خواهید داشت.
اما سارا گرامی برای اینکه بفهیم آیا مردی افراطی به شغلش اهمیت می دهد یا نه؟؟ باید قبل از ازدواج و آشنایی با او سوالاتی را در زمینه های گوناگون از جمله::
الف:» خودت را بیست سال اینده چگونه می بینی؟؟
ب:اهداف شغلی تو بعد از چند سال چگونه هستند؟؟
ج:می خواهی تا چه حد در شغلت پیشرفت کنی؟
د:آیا برنامه ای برای زندگیت داری یا معتقدی هر جور قسمت شد/
.............................
سارا جان اغلب مردان به این جهت شغل خود رو ارجح تر می دونن که نگران آینده و آسایش همسر و فرزندش خودش هستند.... یک زن می تونه با جلب حمایت و اعتماد همسرش و با گفتن این جملات روحیه بخش""" که در هر شرایط مالی و اقتصادی در کنارت خواهم ماند""
""من به اندازه داشته تو از شما می خواهم ... ما می توانیم صرفه جویی کنیم""
""برای من یک زندگی ارام مهم تر از یک زندگی شلوغ و تجملاتی است"" ........ فکر و ذهن مرد خودش رو آسوده کنه و به اون نشون بده که اولین ملاک سلامتی ماست نه ذخیره بانکی ما
2)شما فکر می کنید از دید مردان چه حد کار کردن برای خانم ها کافیست و آیا اصلا برای اون محدودیتی قائل هستید؟
>>>زنان نیز مانند مردان باید به پیش روند... رشد کنند و تلاش... اما در زمینه زنان محدودیت وجود دارد و به نظرم در دوره ای باید باشد..
بخصوص در دوران بارداری و بعد از تولد بچه تا دو سالگی...... توصیه می کنم به دلیل اینکه دو سال اول زندگی کودک از اهمیت ویزه ای برخورداره خانم ها اصلا سر کار نروند..
نگران هم نباشید الان در تمام ادارجات و شرکت ها دو سال مرخصی بدون حقوق می دهند.
3)الان یکی از دوستان دور نامزد من که پزشک هستند و 1 سال بود عقد کرده بودند دارن ازخانمشون جدا میشن و خانم ایشان علت را تنها عدم رسیدگی این فرد به بهداشت شخصی اش اعلام کرده....آیا به نظر شما این مسئله تا این حد در روابط زوجین مهم است که منجر به طلاق بشه؟(راستش خود من برام عجیبه...)
>>>بسیار سوال خوبی کردید.... نخیر جای تعجب ندارد بگذارید به شما بگویم علل بسیاری از طلاق ها هم همین مسئله بهداشت شخصی است...
به گونه ای ما همواره توصیه می کنیم قبل از ازدواج با فرد مورد علاقه خود درباره این موارد زیر به جدیت صحبت کرده و از او سوال کنید که:::
الف:چند وقت یکبار منزل و اتاق خودت را مرتب می کنی؟؟
ب:ایا ظرف ها و وسایلی را خودتان کثیف کرده اید می شویید؟
ج:به پوشش خود چقدر اهمیت می دهید لباس های خودتون رو چطور انتخاب می کنید؟
معمولا افراد دو نوع تیپ دارند....> شلخته و منظم... باید فرد ببینید ایا طرفش جز کدام تیپ است و ایا می تواند با این تیپ زندگی زناشویی تشکیل دهد؟
4)نقاب اینده بشر را چگونه مجسم می کند؟
درسته من از طرفداران فروید هستم و ایشان هم آینده بشر را تباهی و مرگ می دانند ولی من بسیار به آینده نزدیک خوشبین هستم و تمام امیدم به آینده است
5)از شکلک های زیر کدام را انتخاب می کنید:چرا؟(این سوال رو یک جایی ندیده بودید؟؟؟؟خیلی آشناست)
الف::311: ب::302: ج::300: د::160:
>>خندمان گرفت..عجب پس تقلب هم می کنید..گزینه الف
6)به نظرتون اگر قرار بود امروز بعد یکسال نام تاپیک **پر از ابهام از رفتار یک مرد** را عوض کنید..نامش را چه می گذاشتید....
>>>شناخت محدود به یک شخص شناخت ناقصی است
7)دوست دارم بدون رودربایستی بهم بگید هیچ زمان گمان می بردید** تاپیک پر از ابهام از رفتار یک مرد** به این شکل ادامه پیدا کنه؟برای رسیدن این تاپیک به انتهای خوشبختی به من چند توصیه مهم بکنید تا همیشه آویزه گوشم باشه؟
>>>بله...ما که همواره دیگران را به داشتن امید و تغییر دعوت می کنیم.. اما یک چیز را اعتراف کنم گمان نمی کردم شما بدین گونه و به این زیبایی تغییر کنید... درود بر شما عالیست :104:
بنده به عنوان برادر کوچکتر محسوب می شوم..شما باید به ما توصیه بکنید اما::
همواره و در همه جا بدان یک فرد تضمین کننده خوشبختی تو نیست... تو همانی هستی که خود را می سازی نه همانی که دیگران تو را توصیف می کنند.
8)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
اگر بعد از قرار ملاقات با معشوقتان بلافاصله بعد از ترک قرار دلتان گرفته و اندوه شما را فرا گیرد
چرا؟من معمولا بعد جدا شدن خیلی احساس خوبی دارم ولی خیلی هم دلم تنگ میشه و غصه می خورم..یعنی عشق نیست؟:302:(چقدر من متضادم هــــــــــــــــــــــــ ـــا:311:)
>>>سارا جان باید بین دو اصل تفاوت قائل شویم/// اصل اول ""شوق دیدار"" است و اصل دوم ""اندوه دیدار و عدم اسایش"".... اگر ما شوق فراوانی برای دیدار محبوب داشتیم خب این نشانه عشق است اما اگر حتی بعد از دیدار معشوق که باید سرشار از عشق و شور باشیم بعد از ترک او دلمان را اندوه جدایی فرا گرفت... نه آن عشق نیست.. زیرا عشق رو به پیشرفت و فزونی است.
9)تصور کنید شما ازدواج کردید ( هورااااااااااااااااااااا) و قصد دارید با همسرتون از ایران خارج بشید....چه ویژگی هایی در همسرتان جستجو می کنید که متوجه شوید ایشان می تواند در خارج از ایران زندگی کند؟
>>>سوال چند جانبه پرسیدید... ابتدایی ترین ویژگی که می توان یافت ""جلب رضایت همسر"" است یعنی بفهمیم آیا همسرمان از این تغییر مکان خرسند است یا نه..
دومین ویژگی میزان شناخت او از خودش و محیط پیرامونش است... یعنی همسرم چقدر می تواند بدون اتکا بر دیگران و جدایی از آنان(خانواده) به زندگی خود ادامه دهد.
سومین ویژگی شناخت قدرت توان خویشتن و خودم هست...یعنی من به عنوان شوهر اومی توانم محیط امنی در خازج از کشور برایش فراهم سازم
10)از دید نقاب 3 عامل شایع که منجر به طلاق می شوند چیست؟
>>بگذارید به گونه ای مرحله و محدود به این سوال پاسخ دهم...
اولین مرحله و جرقه طلاق >عدم تلاش برای راضی نگه داشتن یکدیگر مانند روزهای اول ازدواج
دومین عامل>> عدم برنامه ریزی و توافق بر سر حل اختلافات میان دو طرف
سومین عامل>> طلاق عاطفی قبل از طلاق رسمی است... در این مرحله زوجین آنقدر با هم مشاجره و بحث می کنند که دیگر خسته شده و حتی حال مشاجره را ندارند و دیگر از آن پس نسبت به هم بی تفاوت می شوند و تنها بهانه آنان برای زندگی با یکدیگر... فرزندان..مشکلات اقصادی..جا و مکان است که اگر این مشکلات حل شوند آنان به زودی طلاق رسمی می گیرند
11)خیلی برام جالبه که ازتون بپرسم آیا تا به حال با یک فرد اسکیزوفرنی مصاحبه کرده اید؟اگر جوابتان مثبت است آیا در مقابل منطق برخی از انان مبهوت شده اید؟چه راهکاری برای مقابله با این بیماران دارید؟
( حتما دیدید با چه دقتی مطالب نا مربوط را بهم متصل می کنند .... در آن لحظه به چه چیزی فکر می کردید؟)
>>نخیر از نزدیک فعلا قسمت نشده.... البته بیماران اسکیزوفرنی اغلب افکار و توهمات آشفته دارند اما این منطقی که شما حرف می زنید تنها در دوره ای در آنان شکل می گیرد و انهم دوره ایست که فرد بیمار به مدت کوتاه به حال عادی خود بر می گردد... البته این منطق ها هم می تواند ناشی از تحریف واقعیت باشد که یکی از ویژگی های بیماران اسکیزوفرنی است.
راه کار و درمان کلی این است... ابتدا و در اول شروع درمان باید آنان را تشویق کرد تا از مصرف تشریجات بخصوص میوه.. پروتئین ها .. شوری... بپرهیز کنند... سپس کار با درمان داروهای گیاهی انجام می شود
اما بهترین راه درمان این است که هیچ وقت این بیماران را تنها نگذاریم و دائم با آنان گفت و گو کنیم تا احساس تنهایی نکنن.
12)و ســــــــــــــــــــــــ وال آخرم:
در بخش روانپزشکی که حتما بوده اید..به یاد دارم اکسترن که بودم خانمی بود که دخترش فوت شده بود و در این بخش بستری بود..در روز اول که همه ما از این بیماران می ترسیدیم.از میان همه دانشجوها که دختر و پسر روی هم 12 نفری می شدیم به طرف من دوید و مدام مرا فشار می داد و می گفت این دختر منه..و من انقدر دفعه اول جیغ کشیدم که به زور یکی از پسرها با پرستارها منو از بغلش در اوردن بعد از اون همیشه من با یکی از اقایون می رفتم چون به شدت می ترسیدم و اون خانم پشت در کلاس ما ساعت ها گریه می کرد و صدای گریه اش هنوز قلب منو ریش ریش می کنه ..و تا در باز می شد می دوید سمت من که آقایون کلاس جلوشو می گرفتن..بعدها از این رفتار خودم و اون گریه ها متاثر شده..شما روانشناسی خواندید اگر شما بودید چه می کردید؟و طرز فکر روانشناسانه خود را از نوع صحیح برخورد با این موارد...........
>>>البته رشته ما بیشر مربوط به روان شناسی عمومی می شود و از کار بالینی فعلا بدور هستیم اما علت این عامل را می گویم...
به این پدیده جابه جایی و در برخی مواقع تداعی می گویند....
مادری که فرزندش فوت شده اولین واکنشی که از خود نشان می دهد این است که این ماجرا و فوت فرزندش را """انکار"" می کند... در اثر همین انکار او در ذهن خویش (ناخودآگاه) این ماجرا را ذخیره می کند در واقع واپس می زند.... این کار ادامه می یابد تا فرد دچار مشکل روانی می شود و به همین جهت برای کاهش فشار مجبور می شود تا حس دوست داشتن نسبت به دختر خویش را به فردی دیگر (که شاید از لحاظ ظاهر..یا قد...یا حتی بوی بدن) شبیه به او انتقال دهد... برای همین او شما را بغل میکرد..
ولی در این گونه مواقع طرد کردن او مشکلی را حل نخواهد کرد.. بهتر است در اولین گام او را بپذیرم...دقت کنید فقط بپذیرم نه اینکه به او محبت کنیم... سپس بعد از پذیرش اعتماد او به ما جلب می شوذ و در آن هنگام می توانیم به آسانی دست به تغییر ذهنیات این خانم بزنیم.
** ممنونم از نقاب گرامی و معذرت از هم تالاری های عزیز که 2 سوال آخرم چندان ربطی به صندلی داغ نداشت ولی خیلی دوست داشتم از دید یک روانشناس جوان به آن نگاه کنم....
** در پــــــــــــــــــــــــ ایـــــــــــــــــــــــ ــــان من از نقاب گرامی سپاسگذارم و پوزش از سوالات زیادم...**
** برایتان آرزوی خوشبختی و کــــــــــــــــــــــــ ـــمال دارم **
**پیروز بــــــــــــــــــــــــ ـاشید**
با سپاس فراوان از شما سارا گرامی و پوزش به جهت اینکه اگر نتوانستم به خوبی پاسخگویی سوالات مطرح شده از سوی شما باشم... تشکر و بازهم تشکر