ام واز ما رووو سیاه نکن، پس از کجا میدونستی اون نقاشی کرای رو بکشم بهتر بود:311:
چه بد میخنده این استیکره، یه دونه مِلو نبود!
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان، زونیام امشب یه نیم ساعت دیگه وقتت تموم میشه و نوبت pooh هست.
سون اگه هستی، بیا و صندلی رو تحویل بگیر. من حال و حوصله نوشتن رو ندارم. ..
درود بر دوستان، لطفا حریمها رو رعایت کنین.
Pooh بزرگوار بسم الله، بنشین روی صندلی داغ. لطفا مثه سایر دوستان آن کادر جواب نده و یکم صندلی رو دآعش کن. ممنون
فک کنم من دارم اشتباه میکنم، ولی این تاپیکهای قدیمی چقدر پربار بودن واقعا. هرکدومشون رو که میخونی، قشنگ احساس میکنی یه نفر باتجربه و بادانش حرف میزنه... مثه اقن تاپیک
http://www.hamdardi.net/showthread.php?t=98&page=3
این روزا دارم سعی میکنم از تک تک لحظه ها لذت ببرم. یه دوستی بهم گفت بهترین کاری که انسان میتونه بکنه بجای غصه و افسوس خوردن، اینه که از لحظات زندگیش لذت ببره. خیلی جمله قشنگیه بنظرم.
تعریف لذت البته برای هر کسی متفاوته. برای کرای دوستی و صمیمیت با خداس. برای من سرتاپاگناه هم لذت در این هست که ذهنت اروم باشه و خوش باشی. یه کاری بکنی که توش علاوه بر یادگیری، لذت بردن هم باشه.
اینقدر جا و سوژه برای غصه خوردن هست تا دلتبخاد. فقط کافیه اراده کنی، اینقدر سوژه های منفی محاصرت میکنه و ذهنتو خسته میکنه.
واقعا اینایی که خوش هستن، واقعا هنر بزرگی کردن که خوشن! خیلی هنربزرگیه
- - - Updated - - -
سرکار خانم سون، سلام. قراز شد دیگه رنگ مو و سن و سال و ... پرسیده نشه :311: سوالای مفهومی لطفا
سلام.
من الان رسیدم پشت صحنه رو چک کنم.
ببخشید انکادر جواب داده بودم.:(
سعی میکنم در ادامه انکادر جواب ندم. :))
ولی خب سوالهاتون هم انکادر بودا....
خیلی خوب جواب دادین، دیگه مدیریت بهم تذکر داد، خیلی نمیتونم سوالای چالشی بپرسم. ولی شما خوب و راحت جواب دادین
- - - Updated - - -
قبلنا یه شعری بود فک کنم با این مضمون بود، خود شعر رو یادم نمیاد:
اگه یه چیزی ته دلت هست، اگه چیزی ذهنت رو مشغول کرده، اگه یه چیزی سنگینی میکنه برات، دو تا گزینه داری که بهشون بگی، ولی در هر دو حالت ضرر داره...
گزینه اول اینه که به نزدیکان و عزیزانت بگی، اونا باهات هندردی میکنن، ولی میزنی اونارو هم داغون میکنی. عزیزانت هم داغون میشن. خب وقتی داغون شدن عزیزانت رو میبینی، خودتم بیشتر بهم میریزی..
گزینه دوم اینه که به دوستانت بگی، دوستانت هم خیلی خیلی باحال باشن، در نهایت از این درددل برعلیه ت استفاده میکنن. خب این حالت هم به ضرر منتهی میشه.
میمونی در نهایت خودت و خودت. حالا اگه مثه کرای با خدا باشی، باخدات درددل میکنی و خالی میشی. اگه مثه من بی خدا هم باشی، مجبوری بریزی تو دلت، هی باخودت کلنجار بری و هی مدام یه سری حرفارو با خودت نثه دیوانه ها تکرار کنی، شاید یه مقدار آرومتر شدی. یه ذره احساس تنهایی هم به آدم دست میده، وقتی میبینی دردلات رو بریزی توی دل خودت...
گویا اقا غلام ما دلش گرفته...
کی اذیتش کرده؟ اگه اقای کرای اذیت کرده بگید بیام دعواش کنم.
اصلا هر کی اذیت تون کرده بگید بیام ببینم حرف حسابش چیه؟
حالا از شوخی گذشته من یکی که دل اینکه یکی مثل اقا غلام دلش گرفته باشه ندارم.
کلا با اینکه مردها موحودات لج در بیاری هستن، ولی هیچی مثل وقتی یه مرد دلش بگیره، به خصوص گریه کنه، جیگر ادمو ریش ریش نمیکنه.
چی شده اقا غلام؟ اگه دوست داشتید بگید. شاید تونستیم یه کمکی کنیم.
سلام، نه هیچی نشده. کرای بدبختو چیکار دارین؟:311: این چند مدت خیلی بهش گیر دادم، یکم دلخور شد. کرای تاج سر ماست. کرای باخدا.
هیچی نشده. فقط اینکه نتونی چیزی که توی ذهنت هست رو به هیچ کسی بگی، یکم ملال آوره. حالا خانمها خوبه میشینن دورهم هی تعریف میکنن، یا فوقش میزنن زیر گریه :311:. ماهام نه میتونیم به یه قدرت ماورایی بگیم، نه میتونیم گریه کنیم، فقط هی میچرخونیم توی ذهنمون. حالا کی از پامون در بیاره این فکرا، معلوم نیست.
چیز خاصی نیست. همون دغدغه هایی که اکثر مردا دارن، تعریف کردنش اینجا هم دردی رو دوا نمیکنه. ناچارا هی باخودت باید صحبت کنی، با سیلی صورتتو سرخ نگه داری.
برچسب نزنین به مردا، همه مردا لج دربیار نیستن، همه خانمها هم ...:18:
شمام مثه عزیزان من هستین، شما رو نمیخام دپرس و ناراحت کنم. به قول اون دوستمون سوژه برای غمگین شدن خیلی زیاده، من نمیخام سوژه ناراحتی دستتون بدم.
- - - Updated - - -
یکی از تلخ ترین لحظات وقتی هست که به صمیمی ترین دوستت، موارد خصوصی رو میگی، و اونم مثه اب خوردن رعایتتو نمیکنه و .... واقعا احساس بدی به آدم دست میده.
اقای کرای، دلخور نشیدا. شوخی بود.
شما خیلی عزیزهستید برای همه اعضای همدردی.
سلام آقا غلام
. چرا راهای آروم شدن آقایون باید متفاوت باشه؟چرا نمیشه حرفاتون به یک قدرت ماورایی گفت؟واقعا چرا تو همدردی حداقل همین آقایون حاضر هم تاپیک نمیزنن؟ مگه شماها دغدغه ندارین مگه عالم کلین؟
اینکه به خاطر ناراحت نشدن بقیه مشکلتون نگین خیلی قلب مهربونی دارین اماالان واقعا مشکل شما ازین هزاران اتفاقی که هرروز تو کشور میفته بدتر که نیست پس همه آب دیده شدن اونقدا دیگه نازک دل نیستن..
حتی کمک خاصی هم نشه لااقلش با چندتا دوست حرف زدین شاید دلتون سبکتر بشه
واس من همین تاپیک حال و احوال اینقدررر راهگشاست که نگو. پست ارم و سحر بهاری خیلی حالمو خوب کرد و به فکر برد. همیشه همینه ادمای بیرون گود اشراف بهترری به مشکلی که ما توش غرقیم دارن
به هرحال ازینکه ناراحتین و بیانش نمیکنین ناراحت شدم و از خدا میخوام براتون بهترین خیز پیش بیاره