-
سلام به دوستان و مدیران گرامی
به نظر میرسه این تاپیک با حضور مدیران و کاربران قدیمی ، جای بهتری برای گفتگو باشه. راستش برام جالب بود که نظر شما دوستان رو (چه کاربران و چه مدیران) در مورد آخرین ارسال های خودم بدونم :
ارسال اول:
http://www.hamdardi.net/showthread.p...l=1#post451758
ارسال دوم:
http://www.hamdardi.net/showthread.p...l=1#post451338
ظمن اینکه خوبه نظرات مون رو به اشتراک بزاریم، فکر می کنم بد نباشه که مقداری در مورد موضوعات مغفول هم صحبت بشه. شاید اثر مطلوبی داشته باشه و بعد از اون هم خوبه که از آخرین حال و روز همدیگه با خبر بشیم. البته با حفظ خلاصه نویسی! :smile:
-
سلام
بعد از آخرین پستم توی این تاپیک بلند شدم و خانه تکانی را شروع کردم،
به محض شروع، خود به خود انرژی و انگیزه ام بیشتر می شد.
خانه تکانی حس و حال خوبی داشت.
خیلی از وسایلی را که مدت ها بدون استفاده بودن را وارد کار کردم و یا آون وسایلی را که نیاز نداشتم و سال ها توی چمدان ها بود را در آوردم و کنار گذاشتم تا ببخشمشون.
خانه تکانی واقعا احساس سبکی به آدم می ده.
چند روز اول عید را استراحت کردیم و بعد از آون زدیم به جاده و سفر.
سفرهای امسال پر از نکته بود برام و اینکه چقدر جای کار و تمرین دارم.
شما چه خبر؟
-
سلام دوستان
سال نو شما مبارک
چقدر سخته بعد یک عالم خونه نشینی و تعطیلات و صبح تا ساعت 10 الی یازده خوابیدن برگردی سر کار
صبح زود بیدار بشی و بچه رو راهی مدرسه کنی
تنبلی بر زندگیم سایه افکنده و دور کردنش نفس گیر شده
حالا توی این شرایط پرستار بچه هام هم مریض شده و نمیاد
بچه رو با خودم می برم سر کار
صبح زود بیدار کردن و بردنش هم داستانیه
خلاصه که اینطور
چقدر غر زدم
ان شاالله روزگار بر وفق مرادتون باشه
-
سلام به همگی
اواخر سال گذشته به خاطر موردی که مجبور به دوا و درمون بودم خیلی خیلی خسته شدم.همش منتظر تعطیلات عید بودم که استراحت کنم.
چند روز تعطیلی اول که یه مسافرت تقریبا اجباری پیش اومد که خیلی جالب نبود کلی تو دلم غر غر کردم و منتظر تعطیلات روزهای آخر بودم.
که اونم چشمتون روز بد نبینه همش رو توی بیمارستان گذروندیم.خلاصه که حسرت یه استراحت درست حسابی موند به دلم:47:
-
سلام دوست های خوبم http://www.thesmilies.com/love/10800000.gif
حالتون خوبه؟
زندگیتون چطور می گذره؟
چرا اینقدر کم پیدا شدین؟
محمدرضا چرا این همه وقته نیستی؟ مینوش چی شد که رفتی؟ گیسوکمند خوبی؟
طوری ساکتید که انگیزه ندارم یکی یکی اسم ببرم، فکر نکنم این باعث بشه سکوتتون رو بشکنید...
ولی حس می کنم همتون همچنان همراه همدردی هستید، حضورتون حس می شه. یا شایدم مثل وقتاییه که انگشتری که همیشه دستم بوده رو در میارم و تا مدتها حس می کنم هنوز سر جاشه.
چند وقت پیش خواهرم از یه مربی مهدکودک نقل قول می کرد که: "یکی از بچه ها نقاشیش رو خراب کرده بود، یکی دیگه اومد بهش راهنمایی کرد که اینطوری می تونی درستش کنی. من بهش آفرین گفتم، برگشت بهم گفت: خانوم من معتقدم انسان می تونه از اشتباهاتش اثر هنری خلق کنه."
خیلی باشکوهه، نیست؟ اینکه ما موجوداتی هستیم که اشتباه می کنیم، و بعد از اشتباهاتمون آثار هنری خلق می کنیم.
-
سلام به همه همدردی ها
دلم خیلی تنگ شده واسه اینجا وواسه اون روزهای پرشور وشوقش!
چقدر همه چی پیش بینی نشده ست!
چقدر زندگی ها درحین پیچیدگی ها ساده ست!
ازسن سی سالگی به بعد دنیات یه جور دیگه میشه!پرهیجان تر!اما آرومتر
انگار که قراره همه چی خودش بیاد بگذره و بره!!!
همه چی آسونتره
درحال حاضر این زندگی گذراتر از هرزندگیه دیگه آیه که میتونستم داشته باشم.گاهی احساس میکنم تو هوا دارم باسرعت بالایی پرواز میکنم!نمیدونم چه حسیه اما خیلی سبکم!یادتونه مغزم پر بود از فکرهای آشفته!یادتونه گاهی سردرد میگرفتم از این ذهن شلوغ؟؟الان سبکبال آسوده هستم!خیالتون راحت هیچ قرصی هم مصرف نمیکنم!یهو اینجوری شدم!یهو تواین جاده از زندگی پرت شدم ودوستش دارم.گاهی هم احساس میکنم مرگم نزدیکه که بعدش میگم خو باشهههه!!فقط به خدا میگم یه کم بیشتر فرصت بده تا بیشتر از شیطونی های پسرم لذت ببرم!!!!شیطون وبلااااا!!!اما نعمت ورحمتیه واسه خودش،من فدای اون دنیای پرهیجان بشم پسرم!فدای دل مشغولیهای کودکانه ات!
میشل جان درست حدس زدی!هممون هستیم وحواسمون به اینجا هست!
منم امیدوارم همه خوب باشن!اتفاقا منم توجه کردم محمدرضا نیستش!!!شاید بچه رفته سربازی!!!!تنها دلشوره ای که به دلم میفته همین دیدن سربازهای و...انشاالله که به برکت این ماه های عزیز،به حق دعای مادرهاشون تن همه سربازها سالم باشه مخصوصا تو این اوضاع.
اروم باشید وشاد
-
سلام به همه عزیزان
ان شاالله سال خوبی شروع کرده باشین:43:
مدتی بود شرایط تلاطم کمی داشت و منم خسته نباشم که خوب بودم!!!!!!!!!!
اما یک هفته ای هست شدم شمیم درست 7 سال پیش!! یعنی تمام افکار احساسات حالات7 سال پیشم عینا یک هفتس دارم تجربه میکنم! تپش قلب بالا حالت تهوع دست در شدید سردرد... قدرت خدا از اینهمه پسرفت...
چقدر میشل بعضی حرفات تا عمق جان آدم میره. گفتی همسر من رفتارش تکراریه پس من نباید به طور تکراری ناراحت شم و همون کار تکراری قبل بکنم (مضمونش این بود)
البته این جمله فقط واسم قشنگه این بار اصلا عملیش نتونستم بکنم!
چقدر بده هنووزم میشه که کل وجودم یک نفر دیگه به هم بریزه فکر میکردم لااقل ازین مرحله رد شدم... تازه فهمیدم امتحانای خدا کوچیک بوده نه اینکه من قوی شده باشم...
خب حسابی غر غر کردم براتون بعد یک مدت که اومدم
ببخشید انرژی منفی داشتم خیلی سعی کردم نیام اینجا ولی حتی شب خواب نداشتم و جایی بهتر ازینجا واس گفتن دردم سراغ نداشتم...
الهی همتون سلامت روح و جسم داشته باشین:43:
-
سلام به همه دوستان حاضرو غایب:72:
حال و احوالتون چطوره...حال و هوای ماه رمضون هم داره میاد
بچه ها گیسو کمند چرا رفت ... چرا گذاشتید بره...بعصی ها رو باید ممنوع الخروج کرد:)...صبا هم نیست...
شمیم جان خیلی خوب کاری کردی اومدی اینجا نوشتی
خاطره ات هم خیلی قشنگ بود....بعید میدونم شماها پسرفت داشته باشید...دیروز یِ تاپیک خیلی قدیمی داشتم میخوندم
اقای خاله قزی گفته بودن همه دخترها خیالات خام دارن از ازدواج به جز دخترهای همدردی...اینها فرق دارن:311::227:
با استناد به این حرف...خیالتون راحت ....
فقط گاهی شاید لازمه
ادم صبرکنه زمان و یِ دوره ای خاص سپری بشه تا جای خودش و به زمانی از نوع متفاوت بده...تا اون موقع به استراحت و خوشی خودتون فکر کنید:82:
امروز داشتم با خدا حرف میزدم یِ آن گفتم وای خدا
چی میشه اگه مثل بعضی از این سریالها که اخرش میزنه
انچه در اینده خواهید دید...تو هم ی تیکه هایی از اخر
زندگی ماهارو نشون بدی ...همش یِ ذره...چی میشه
خیلی خوب میشه نه؟ تازه خیلی هم هیجان میده
مراقب خودتون باشید...همتون خیلی گلید:72:
-
سلام
حااااااضر
من هستم حالمم خوبه خداروشکر یعنی الان نصفه شب حالم خیلی خوبه دوست داشتم بگم خوبمممم بعد مدت ها یه ذوقی اومد سراغم...
بچه ها خوشحالم که هستین و مینویسین و همیشه میام سر میزنم احوالتون رو میخونم...
اما دوستان غایب بیایین حاضری بزنین بگین حالتون خوبه :)
عمورضا کجایی بیا یکم تالارو بهم بریز...
:72:
-
سلام به همه همدردی های عزیز و محترم
چند ساعتی بیشتر تا ماه رمضان نمونده ،از همه دوستانی که احیانا باعث رنجش شون شدم عذر خواهی می کنم و طلب حلالیت دارم(اجازه بدین دیگه نخوام تک تک اسم بیارم) و چون می دونم که همه شون اون قدر دل بزرگی دارن که این برادرشون می بخشن پیشاپیش خیلی ازشون سپاسگذارم.
ان شاء الله که همه مون بتونیم بهترین بهره ممکن رو به واسطه رحمت و بخشایندگی بی کران صاحب این ماه بزرگ ببریم .