الهیییییییییییییییییییییی یییییییییییییییییییییی:311:نقل قول:
نوشته اصلی توسط نادیا-7777
دلم رفت پرنگ شدیا . حسابس خوش میگذرونیاد تو باغ مواظب باش دست به گلها نزنیا جیزه .:311:
نمایش نسخه قابل چاپ
الهیییییییییییییییییییییی یییییییییییییییییییییی:311:نقل قول:
نوشته اصلی توسط نادیا-7777
دلم رفت پرنگ شدیا . حسابس خوش میگذرونیاد تو باغ مواظب باش دست به گلها نزنیا جیزه .:311:
پدر بزرگ مگه روزه نیستی؟؟؟
پاشو برو افطار کن
شنیدم شکمو هم هستی!!!
یعنی خوشم میاد ازاین اراده بچه مثبت..اگه انقد که تو اشپزی ول کن نیستی تو همه کاراتم اینجوری باشی حسابی موفق میشی.:).
کاش منم اینجور بودم.
منم التماس دعا شدید..دعا کنیدا..:43:
اشتباهی یه جا دیگه نوشتم !
نقل قول:
یعنی خوشم میاد ازاین اراده بچه مثبت..اگه انقد که تو اشپزی ول کن نیستی تو همه کاراتم اینجوری باشی حسابی موفق میشی
ممنون اما اراده کجا بود آخه! :311: بالاخره زندگی مجردیه دیگه. می خواستین چی کار کنم !:160:
از سر کار که میام یه استراحت کوچولو می کنم پا می شم غذا درست می کنم غروب می شه بعدش هم که افطار که می کنیم دیگه کی حال کار کردن داره ! می شینیم می وبیم تا آخر شب!
سلام :302:
هيچ چيز بدتر از اين نيست كه بيدار شي و ببيني اذان رو گفتن! :302:
آخه من بدبخت كه همين الآن شكمم سر و صدا مي كنه چطور بدون سحري روزه بگيرم :302:
روزه ي ٢٤ ساعته! :(
يك بار چند روز پيش اين بلا سرم اومد، اون موقع روز تعطيلي بود.
امروز ولي كلي كار دارم. خدا به خير بگذرونه!
فقط هر چي فكر مي كنم نمي فهمم چطور خواب موندم.
من ٣ تا ساعت كوك كرده بودم. وقتي هم زنگ زد بلند شدم. تنها چيزي كه ميمونه اينه كه گلاب به روتون ٤٥ دقيقه تو دستشويي خوابيده ام و خبر ندارم!!! :311:
آخه من وقتي اومدم بيرون و داشتم چاي درست مي كردم ديدم ١٠ دقيقه از اذان گذشته.....
الهي...........
فقط دعا ميكنم امروز از اون روزايي باشه كه نه كار زياد داشته باشين، نه خسته بشين نه گرسنگي بياد سراغتون نه تشنگي
همكاراتون هم هوس پپسي و ناهار و ... نكنن.
:323:
اصلا امروز از اون روزای گند بود..امیدوارم بقیش خوب باشه.
دیشب نفهمیدم کی خوابم برد؟صبح با یه بدبختی بیدار شدم هوس کردم مانتوی دیروزی رو نپوشم..یه چیزی بهم میگفت شاید کلید تو جیب اون مانتومه اما بازگفتم نه تو کیفمه و رفتم..رسیدم برا سرویس فقط یه نفر اومده همه خواب موندن..با کلی معطلی رفتیم وسط راه کیفمو میگردم اما کلیدا نیستن..زنگ میزنم خونه بله کلیدا تو جیب اون مانتومه..پیاده میشم..زنگ میزنم کلیدا رو برام بیارن..بعد چند دقیقه زنگ میزنن بهم که ماشین نیست..ماشینو دزد برده:(..وای خدا
امروزو دیگه مرخصی گرفتم برمیگردم خونه..ماشین وسط راه خراب میشه..یعنی دیگه خدا بخیر کنه
کاش ماشینمون پیدا بشه...امیدوارم
موفق باشید
[quote=نادیا-7777]
پدر بزرگ مگه روزه نیستی؟؟؟
پاشو برو افطار کن
شنیدم شکمو هم هستی!!!
[/quote
من محل کارم تا منزل دوره وقت نمیشه برم منزل افطار برگردم.
همنجا کنار همدردی با بچه ها تو باغ یه نون پنیری میخوریم. بچه مثبت هم میره از او ریحون های
که فرشته مهربون کاشه تو باغچه میچینه میارهم افطار رو باز میکنیم.
اعجب بویی داره این ریحون های که تو باغچه باغ کاشتن بوش فضای تالار رو برداشته.
بچه افطار امروز تو باغ دعوتیما جای قول ندیدا .فرشته مهربون افطاری میده .:324:
امروز بد نبود فقط آخرش اومدم دیدم یه نازنین خانومی توی تاپیکم یه 2 تا پست گذاشته که بد ندیدم بهش بگم که اینجوریام که خیال میکنی نیست آبجی.
خلاصه که بعضی حقایق رو براش تو تاپیکم نوشتم تا بفهمه چی به چیه.
حامد جان فکر کنم الان دیگه افطار کرده باشی امیدوارم خیلی سخت نگذشته باشه. خداوند پاداش سختی کشیدنتو بهت بده
خانم بهار زندگی انشاء الله که ماشینتون پیدا بشه.
توی صندلی داغ :
حالا دیگه زمانش رسیده شارژ من دیگه آخرشه و وقتشه که دوباره برم توی کما :) این مدتی که در خدمت دوستان بودم خوش گذشت. کمرنگ که بشیم دیگه حضورمون نامحسوس می شه :) خلاصه اگر کل کل کنان بودیم رفتیم :)نقل قول:
گاهی هر از یکی دو ماه حوصله ام سر می رفت به سایت سر می زدم اما خوب به علت عدم داشتن شارژ فعالیت خاصی نمی تونستم بکنم. چون خیلی کم هم می اومدم و قصد هم نداشتم بیشتر بیام شارژ نمی کردم. اما خوب چند وقت پیش تصمیم گرفتم شارژ کنم و خوب شارژ کردن همان و فعال شدن هم همان :)نقل قول:
3. من شمار و قبلا نمی شناختم فکر کنم فعال نبودید نه؟چی شد فعال شدید؟
ناراحت نباشید شارژم تموم شه دوباره غیرفعال می شم :)
یا علی