در پس هر اشکاری هزاران پنهان نهفته ست
خداحافظ
نمایش نسخه قابل چاپ
در پس هر اشکاری هزاران پنهان نهفته ست
خداحافظ
از تو تنها یک حس
مانده با من امشب
که تو را گم بکنم
پیش بیهودگی احساسم
آخرین بار
سلام.
آخرین بار
خداحافظ تو.
چرا همگی به سرتون زده خداحافظی کنید؟!
همیشه خداحافظی کردن دلگیرم می کنه
فکر می کنم همدردی به شماها نیاز داره
خاله قزی با رفتن شما , تالارو آب می بره دیگه کسی هم نیست پاچه خواری مدیرا رو بکنه
..................................
منو دریاب تشنمه
به تایپیکات ، دل دادم
منو دریاب ، سرشار:72:
به حرفات ، دل دادم
من دریاب امشب
بد جوری سرگردونم !!
من ِ باغبونو از بیراهه برگردون !!
وقتی خستم
چه حالی داره گریه تو لحظه هایی که من به یاد تو ،
هستم :72:
دخیل اشکمو از این راه دور به تو ،
بستم:72:
چه حالی داره پر زدن تو هوای بارونیه غمِ
سرشار :72:
نگاهی کن به من ، منِ دل شکسته رو ، قد یه دوست
سرشار :72:
عجب شعر سنگینی :snowman:
امیدوارم همیشه باشی، ولی همیشه در قلب من هستی
تازه می خواستم بهت بگم اگر محمد 93 اومد سلام منو بهش برسونی !
سلام به دوست های خوبم در تالار گفتگوی همدردی، :72:
با اجازتون من دارم می رم، قبلش می خوام ازتون تشکر و خداحافظی کنم.
همدردی بخش اثرگذار و آموزنده ای از زندگی من بود. از این میان مطالب آقای sci، ارتباط هدا با پدر و مادرش، و چیزهایی که در صبا دیدم مختص به همدردی بودند. و ممکن بود هیچوقت خارج از اینجا بهشون برخورد نکنم، شاید هم با سالها تاخیر به هم می رسیدیم.
خیلی دلم می خواد با توصیه های نادرستم اثر منفی ای روی حال، فکر و زندگی کسی نگذاشته باشم. و بهتون مدیون نباشم. نمی تونم بفهمم این اتفاق چندبار افتاده، چند بار مستقیم یا غیرمستقیم کسی رو به اشتباه انداختم، فقط می تونم دعا کنم خدا اشتباهاتم رو جبران کنه، چون جبرانش دیگه از عهده خودم خارجه.
در این مدت روحیات من فراز و نشیب هایی داشته که بعضا به شما منتقلشون کردم. اگه با تندخوییم کسی رو آزردم، عمیقا ازش خواهش می کنم منو ببخشه.
اگه مسئله خاصی پیش بیاد که به مشورتتون نیاز داشته باشم، شاید بازم بیام.
می دونم اگه تلاش کنم اسم ببرم، اسم خیلی از دوستانم رو از قلم خواهم انداخت. با این وجود ترجیح می دم ریسک کنم، خودتون می دونید اینکه ذهنم در این لحظه یاری نمی کنه که همه رو به خاطر بیارم، به این معنی نیست که قدردان تک به تکتون نیستم.
مدیر همدردی، فرشته مهربان، آقای اس سی آی، هدا، شی، صبا، روزنه، کامران، ریحانه، کیت کت، بهار زندگی، بالهای صداقت، آبی بیکران، دل، بی بی، فرشته اردیبهشت، سرافراز، بی نهایت، واحد، پاییز، شمیم الزهرا، شیدا، محمدرضا، فرهنگ، مینوش، امین، محمدابراهیمی، باغبان،
و همه دوستانی که الان اسمتون به ذهنم نیومد، از همتون متشکرم و زندگی پویا و گرمی رو براتون آرزو دارم. :72:
سلام میشل جان
جات خالیه اگه نباشی
امیدوارم شاد باشی
و خبرتو داشته باشیم .
خیلی وقته تالار همدردی بیشتر شاهده خداحافظی هست تا سلام.
کمی رنگ دوستی ها ابری شده.
نمیدونم شاید سیاست تالار این جوری طلب میکنه.
سلام به همه ی دوستان عزیزم در تالار...نمی دونم چرا خیلی جاهای تالار واسه کم رنگ ها مجاز نیست ولی این جا مجازه ؟! ولی خب اینم خوبه دیگه و غنیمته...
راستش من هر وقت میام همدردی محاله کم تر از دو سه ساعت وقت نذارم...محاله از تاپیکی که حس می کنم می تونم کمک کنم به فردی ساده بگزرم و روش زوم نکنم و......کلا حس خوبی هم بهم دست میده وقتی می تونم به کسی کمک کنم....ولی فکر می کنم این شده برام یک عادت درسته عادت خوبیه شاید...ولی فکر می کنم خیلی وقته به یک نفر اصلا هیچ کمکی نکردم به طوری که داره موقعیتش به خطر می افته در نگاه بقیه...(تازه بماند در هیچ شبکه اجتماعی دیگه هم عضو نیستم و وقت براشون نمی ذارم)
منظورم خودم هستش ... خیلی وقته فرصتی برای خلوت با خودم پیدا نکردم...راه کار واسه مشکلاتم... و کلی مسائل دیگه....هر چند میدونم در گذر زندگی باید یاد گرفت و یاد داد ولی یه وقتایی توی یک مراحلی از زندگیم دوست دارم استپ کنم ببینم کجام...قرار بود کجا باشم اصلا...قراره کجا برم..اگه رسیدم یا نرسیدم چرا ؟! ولی کلی سوال بی جواب دیگه که مثل همیشه توی ذهنم هست...
همدردی رو دوست داشتم و دارم...واسه خاطر عزیزانش...عزیزانی که به تالار رنگ و هویت دادند و بهانه ای بودند و هستند برای ماندن و ادامه دادن...
من یک زمانی کلا از خداحافظی های این جوری دلم می گرفت..ولی یاد گرفتم اینم جزئی از زندگی هستش... راستش راجب دو موضوع مهم خیلی دوست داشتم تاپیک بزنم که راجب ازدواج و انتخاب همسر هم بود...واقعا در تاپیک اخیرم دوستان سنگ تمام گذاشتند و کلی بهم یاد دادند که تا اخر عمر مدیونشون هستم...
ولی بنا به دلایلی غیر قابل نوشتن فعلا از ازدواج منصرف شدم...هر چند دلگیرم..ولی خب چاره ای جز صبر نیست و شکیبایی....شاید با دعای شما دوستان خیلی زود دوباره از این حال خارج شدم و البته لطف خدا و تلاش خودم...
دلم واسه همه ی دوستان خوبم تنگ میشه...که خیلی دوست دارم ازشون اسم ببرم ..ولی شدیدا ااعتقاد دارم به این که میگن دل به دل راه داره...اونایی که می دونند به یادشون هستم و خواهم بود حتما خودشون می دونند...همشونو از صمیم قلب دوست دارم... و به یادشون خواهم بود...:72:
امیدوارم این خداحافظی من موقتی باشه ... و دوباره اون قدر به روزای اوج برگردم و دوباره به همدردی برگردم..روی که مشکلات کمتر والبته فرصت بیش تری برای کنار هم بودن داشته باشیم.
از تک تک عزیزان حسابی التماس دعا هم دارم اگه عزیزی رو رنجوندم که مطمئن هستم ناخواسته بوده بنده رو حلال کنید.
به امید روزی که در همدردی جمع بشیم فقط برای تبادل اندیشه برای زندگی بهتر و بهتر تر.
سلام فدایی عزیز
من یکی که خیلی ناراحت شدم، بیشتر از اینکه مشکلی داری و نمیتونم کمک باشم.
دلم برات خیلی تنگ میشه. البته امیدوارم تو اون شبکه اجتماعی جدید که تازه عضو شدی ببینمت!:310:
خیلی ازت بهره بردم.
قطعا با راهنمایی هات کمک خیلی ها هم شدی.
برات ارزوی خوشبختی و ارامش میکنم.
عیدت هم مبارک باشه.
-------
از اصل پیچش یه بنده خدا استفاده نکنیا! اونجا منتظرتم.
به خداحافظی تلخ تو نشد که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
سلام فدایی یار عزیز و دوست داشتنی...حالت خوبه داداش؟...عیدت مبارک باشه
باهات خیلی حرف دارم ...درست مثل همیشه...اما حیف که اینجا ...
هنوز چند ساعت نیست که از خداحافظی تو میگذره ...اما همه جا پر شده از جای خالیت...نقشی از دل بزرگ و مهربانت در گوشه گوشه همدردی به یادگار مانده است...بیشتر از همه در تاپیک خودم مخصوصا با اون پست دومت...که بی اندازه دوستش دارم...باورت نمیشه شاید هزار بار خونده باشمش...تو برای من توی اون پست از یک دوست بیشتر مایه گذاشتی ...درست به اندازه یک برادر دلسوز و بزرگوار
نمیدونم بعد از این هوای خوبی های تو رو کجا باید نفس بکشم...اما اگه یه روز دوباره برگشتی من نبودم یادت بمونه همیشه در قلب من هستی دوست خوبم...
خوب میدونم تو بزرگوارتر از اونی که چیزی از کسی به دل بگیری...ولی اگه از من حتی برای ثانیه ای دلگیر شدی به بزرگواری خودت ببخش..
برای بار آخر ازت تشکر میکنم...یک دنیا سپاس...مواظب خودتو و خوبی هات باش عزیز.
تو را من چشم در راهم..
آقای فدایی یار سلام
کار خوبی مکنید که میخواهید کمی از همدردی دور باشید
هرچند که هرچی میگیم و منطقی فکر میکنیم بازم دلمون میگیره :47:
سرشار خاله قزی باغبان فدایی یار محمد 93 میشل و بقیه فک و فامیل همدردی که میخواهید خداحافظی کنید یا خداحافظی کردید ؛
همدردی به شما احتیاج داره و شما هم به همدردی احتیاج دارید ، خوبه گاهی اگه داریم عادت میکنیم ، داریم منفی میبافیم و سیاه میبینیم ، دلمون دیگه تحمل اینهمه دعوا و غم رو نداره و.... بریم یکم دور باشیم ،
اما نه برای همیشه باید وقتی اوضاع روبه راه تر شد برگردیم .:82:
مواظب خودمون باشیم.:43:
تو را من چشم در راهم همه هنگام
نه چون نیما که میگوید شباهنگام
به امید دیدار مجازی دوباره.