حالم خوب نيست....همش با خودم فكر مي كنم كه اين پاسپورت كجا گم شده.يك حسي مي گه غير ممكنه بيرون افتاده.از اون ور هم تو اين خونه فسقلي كجا مي تونه افتاده باشه...كاش قبل از اين كه كسي بفهمه پيدا بشه...كااااااااش
نمایش نسخه قابل چاپ
حالم خوب نيست....همش با خودم فكر مي كنم كه اين پاسپورت كجا گم شده.يك حسي مي گه غير ممكنه بيرون افتاده.از اون ور هم تو اين خونه فسقلي كجا مي تونه افتاده باشه...كاش قبل از اين كه كسي بفهمه پيدا بشه...كااااااااش
(۳ کاربر از پست مفید پرنده غریب تشکر کرده اند)
کجای این پست مفیده من نفهمیدم!!! اینکه میگه حالش خوب نیست! یا اینکه پاسش گم شده؟
جایی میخوندم فیس بوک جاییست که اگه خبر مرگ آدم رو هم بذارن اونجا، لایکش میکنند!
راستش جدیدا من هم یه معضلی پیدا کردم که فکر کردم شاید همدردی چاره اش کنه:
یعنی کار از منتقد درونی و بیرونی و ذهن سطحی و این حرفها گذشته. کلا ذهنم اونقدر زیادی میره تو عمق، یادش میره بیاد رو سطح!
ماجرا از این قراره که آرزو بدل یه چایی گرم موندم! چایی هل و دارچین دار میریزم نبات هم اضافه میکنم میذارم یه خورده از درجه جوش ۱۰۰ درجه پایین تر بیاد بشه خوردش. اما زمانی یادم میافته که چایی شده عین آب حوض!
نه یکبار، نه دوبار، اونقدر تکرار میشه که کلا میتونم بگم از خوردن چایی گرم محرومم!
البته تصغیر کامپیوتر و اینترنت هم هست ها!
چه کنم!
راهکاری سراغ دارید؟
تشکر من یعنی
پرنده غریب عزیز مشکلتو خوندم خیلی ناراحت شدم باهات همدردی می کنم و امیدوارم زودتر مشکلت حل بشه
وقتی راه حلی ندارم که بگم فقط همین تشکر و همدردی کردن از من بر میاد
پرنده غریب امید وارم زود پاست پیدا بشه و از نگرانی در بیای
راستی به سفارت سر بزن شاید کسی پیدا کرده باشه و تحویل سفارت داده باشه .
از شما کاربر گرامی صابر تشکر میکنم که به من کمک کردی بتونم این همه معنا (۴ خط) را که با یک کلیک تشکر میشه رسوند بشنوم! بخصوص خط سوم و چهارم اش رو!
از این پس هر کی هر مشکلی داشت پای پست اش تشکر میزنیم که باهاش همدردی کرده باشیم.
میگم روزانه! چرا پس با من همدردی نکردی، پست من هم حاوی یک مشکل بود.
دوستان !بی دل و من و... همه میدونیم تشکر یعنی همدردی!ولی گاهی بیان یه حال بد یا صحبت کردن درمورد یه چیز استرس آور نه تنها کمکی نمیکنه بلکه وسعت مسئله رو تو ذهن آدم بیشتر میکنه!
ولی غلبه کردن به این احساس و راه حل مناسب پیدا کردن به آدم کمک میکنه!
در ضمن روحیه ی طنازانه ی بی دل و من و پدربزرگ و....رو تو تالار تقریبا همه میشناسن و اکثر پست هامون حتی وقت جدی اند یه کم طنز هم تو دلش داره
بگذریم
حال من از لحاظ روحی خوبه ولی از نظر جسمی سرم خیلی درد میکنه!:shy:
فردا هم باید از کله ی سحر برم کلاس!:18:
امیدوارم حال روحی همه بچه های همدردی هم خوب خوب باشه:heart:
موفق باشید:43:
کسی از نادیا 7777 خبر نداره؟
اتفاقا تو ذهن من هم بود فکر کنم رفته خونه بخت که دیگه نمیاد راستی بی دل جان حتما خوردن چای داغ برات انقدر اهمیت نداره که بخوای به دقت کنی ولی بهتره چای رو بعد ریختن بذاری جلو چشمت یا اگه خیلی برات مهمه بعد ریختن چای ساعت موبایلت رو رو 5 دقیقه بعد تنظیم کن تا از این موهبت الهی محروم نمونی خوب خدا رو شکر می کنم که تونستم یه معضل از یکی از افراد جامعه رو حل کنم خدا بهم توانایی بده همیشه در خدمت اجتماع باشم
- - - Updated - - -
راستی نمیدونم چرا نمیتونم با پاراگراف بندی بنویسم وقتی فاصله بین خطها میذارم بدتر همه کلمات رو میچسبونه چرا تالار این مدلی شده
مرسی فکور عزیز که به مشکل من توجه کردی.
اون قدیما مادرم شونصد بار چاییمو گرم میکرد. الان هم وقتی همسرم خونه است هی میگه >بخور چاییتو یخ کرد<
وقتی تنهام، چاییمو میذارم نزدیکم ولی کافیه سرم به کار گرم شه یا بخوام یه دقیقه برم تو اینترنت یا حواسم به تلویزیون پرت شه. که تقریبا همیشه هم این اتفاق میافته.
تا بحال به کوک کردن ساعت فکر نکرده بودم ولی فکر میکنم ایده کارسازی باشه. امتحانش میکنم. البته که چایی داغ مهمه!
آره خدا خیرت بده که مشکلمو حل کردی. خدا انشا الله شما رو برای اجتماع نگه داره.
میکم راستی منم با این سیستم جدید تالار خیلی مشکل دارم. مثلا وقتی که پستی را تایپ میکنم و میخوام ارسالش کنم نمیره میگه باید صفحه را رفرش کنی. صفحه را که رفرش میکنم اونوقت باید از نو لاگین کنم.
دیگه اینکه آخرین ارسالهای انجمن را قدیم اگر روش کلیک میکردی یکراست میبردت به ارسال آخر همون انجمن. اما الان میاره به اولین ارسال بعد باید کلیک کنی روی آخرین ارسال تا ببردت اونجا.
دیگه اینکه واقعا با این شکلک ها مشکل دارم. قدیما چهارتا بیشتر شکلک نداشتیم اما خیلی به کار میومدند و میدونستیم چی به چیه. اما الان شکلکها اونقدر ریز و زیاد و شبیه به هم هستند که زمان زیادی میبره تا بفهمم چی به چیه. به همین خاطر خیلی وقتها منصرف میشم.
و دیگر اینکه من فرق لایک رو با تشکر نمیدونم! آیا لایک همان رتبه قدیم است؟ خوب وقتی از یک پستی تشکر میکنیم یعنی خوشمون اومد دیگه. نمیشه که از پستی خوشمون نیاد و ازش تشکر کنیم. اینه که فلسفه اش رو نمیدونم. و نمیدونم که وقتی خیلی ذوق میکنیم باید لایک هم بکنیم یا نه لایک هم مثل رتبه های قدیم حساب کتاب داره.
زاستی تو قسمت اعضا آنلاین هم مینویسه: اسپایدر! تو تالار عنکبوت داریم؟ یعنی چه؟
واااااااای بی دل چقـــــــــــــــــــدر بامزه ای:D
این همه دارم بین ایمیل هام دنبال چیزی میگردم که بخندوندم، هیچی به اندازه پست های تو اثر نکرد...
چطور اینجوری شدی؟:watermelon: