انشاله خداوند درهای رحمت را به روی شما بگشاید...
نمایش نسخه قابل چاپ
زونیام بززرگوار خودتو اماده کن برادر، نصف شب من یحتمل خاب باشم، خودت بیا و اعلام امادگی کن ، ۱۲ شب امشب شروع صندلیته. من نمیتونم و من اینجوریم و اینا نداریم، گقته باشم ...
با توکل بر خداوند شروع کن، باشد که مورد مغفرت الهیی قرار بگیری
سلام ام واز ببخشید من نبودم ازت سوال بپرسم.
نوبت منم شد.
هر چند شما عارف بالله استین
ما سوالی از عارفین نداریم:)
آقای زونیام چه مصرع های زیبا و پر معنی... آفرین:104:لطفا ادامه بدید و اگر پراکنده هستن، نظم بهشون بدین... حیفه.
جواب اون سؤال هم استاد عارف قزوینی بودن ، تصنیف شماره ی سیزدهم در گنجور.
:72:
خواهش میکنم
آقای زونیام شما استعداد خوبی دارین ، پارسال هم خدمتتون عرض کردم ... این استعداد بهتون فرصت جدیدی برای شکوفایی و دیده شدن میده و خوبیش اینه مسیر جدیدی براتون باز میکنه. این مسیر ممکن هست زندگی شما رو کاملا تغییر بده و از درونتون یک انسان جدید متولد بشه.
من تا اونجایی که مطالعه دارم متوجه این توانایی ذهنی و فطری درون شما شدم، اگر از شعرتون لذت نمیبرین یا موضوعات رو بررسی کنین یا اینکه از خودتون به اندازه ی توانتون انتظار داشته باشین. در اکثر ابیاتتون بنظر میرسه از یک موضوع و از یک حالت تبعیت میکنن که من این رو در مجموعه شعرهای استاد معیری هم دیدم. باید به موضوعات تنوع بدین وگرنه ممکن هست ذهن شما رو تحت تأثیر قرار بده و باعث رشد افکار منفی و در نهایت توقف بشه.
مثلا این بد نیست که شما مطابق حالات درونی گاهی از روی دلتنگی یا ... چند بیت بگین اما روزهای بعد موضوعات دیگر رو پیدا کنین. در باب خدا، طبیعت، مادر، مردم و ... ( خودتون خیلی بهتر از من اطلاع دارین )
شاید بنظر شما برخی ابیات دوست داشتنی نباشن اما برای مردم مطابق با نگاه و حالات درونیشون بسیار زیبا هستن. مثلا شعرهای شاعران معاصر رو ببینین، مردم یک بیت رو در بیوی خودشون یا بجای امضاشون نوشتن. آقای علیرضا افتخاری هم مطلب جالبی رو گفتن اینکه از هر کاری پشیمون شدن، اون کار رو مردم بیشتر دوست داشتن و ماندگار شد.
انشالله شاهد موفقیت های شما باشیم.
...............
...............
خب دوستان همدردی هم ظاهرا زیر باد کولر خوابشون برده و تو سرزمین رؤیاها دارن پرواز میکنن:sleeping: یکی بیدارشون کنه بگه نوبت شرکت کننده بعدی هست..
:72:
سلام
خیلی ممنون از شما خانم سحر بهاری
لطف دارین به من همیشه.
ایشالله در زندگی شخصی لطف خاص خدا شامل حالتون بشه.
درسته، من محتوای اشعارم همیشه یک موضوع خاص است، و البته دیگه حال هوای اونجوری ندارم و تصمیم های جدیدی دارم برای زندگیم، ایشالله که ثابت قدم باشم.
شعر رو البته تفننی بعضی اوقات میگم و بازم خدا رو شکر یه چند بیتی میگم.
علاقه های من بیشتر ریاضی و فلسفه و منطق و ایناس و خیلی برام لذت بخش خوندشون، بسیار بیشتر از شعر.
ولی خدا رو شکر خدا کمی نگاه هنری هم بهم داده و در کنار شعر نقاشی هم بلدم کمی، البته اماتور.
شاید نباید نا شکر باشم.
ممنون از شما بازم
سلام دوستان خوبم
میخوام یه تاپیک جدید بزنم و مشورت بگیرم ...ممنون میشم بشترتون نظرتون را بدین ....
یعنی همتون راهنماییم کنید ...ممنونم:72: