RE: <<< باغ همدردی 2 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
:163:نه دلجو جان چشمات ضعیف نشده ..فکر کنم سفارشات زیاد شده فرار رو برقرار ترجیح دادند:163:
من که امروز ناهار درست نکردم آخه دلم رو صابون زدم برای ناهار امروز ولی منم گول خوردم :163: به خدا من بی گناهم من نمی خواستم گول بخورم اما انقدر گشنم بود که خوردم :311:
راستی دلجو جان اونجا ساعت چنده ؟ چرا تا االان بیداری مادر؟ امضا داری یانه یا مثل مال ما خورزوخوانیه:163::311:
RE: <<< باغ همدردی 2 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
یه چیزی رو اعتراف کنم. بزرگترین شکنجه برای من اینه که بعد از ساعت 12 شب بخوام بیدار بمونم. البته الان استانه تحملم رو بردم بالا.
ولی الان اینجا ساعت 7 بعد از ظهر و هنوز خورشید تو اسمونه ولی داره کم کم غروب میکنه. اینم اخبار هواشناسی. راضی شدی.
شوهرم هم هنوز از سر کار نیومده. دارم براش شام درست می کنم. اینم اخبار کامل.
وا خواهر! چه حرفا چه چیزا؟تازه کجای کاری اقامون باید بیاد از ما رضایتنامه بگیره. ما خیلی کار درستیم (زن سالاری رو عرض می کنم).
RE: <<< باغ همدردی 2 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
بابا زن سالار نگفتی اونجا کدوم کشوره؟ راستی شما از نظر زمانی گذشته مائید یا آینده ما؟:311: (تا اختتامیه اخبار اعلام بشه):D
اینجا ساعت 4:40 دقیقه صبح به وقت ایران منم اغلب تا 3 بیدارم ولی امروز حالم بد بود نمی تونستم بخوابم گفتم شما ها رو ببینم تا غصه ام یادم بره...:163:
نگفتی شام چی درست می کنی تا تلافیه ناهار دربیاد ما که رفتیم خونه خواهر شوهره گلمون و دلی از عزا دروکندیم:311::311:....نمی دونم این بی دل و آقا محمد دعواشون به کجا رسید که هردوشون غیب شدند تازه آنی جون هم مارو بی نصیب گذاشتند ....
انگار این هفت تیر کشی ها خیلی بیخ پیدا کرد....
RE: <<< باغ همدردی 2 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
چشمک جان فکر کنم ما گذشته شماییم. توی تاپیکام گفتم کجام:160: ولی خوب بعد از اون هفت تیر کشی بی دل و اقا محمد خبری از بی دل نشد. فکر کنم کار اگاه بازی ما بالاخره مشخص کرد که سرنوشت اش ها چی بوده.
RE: <<< باغ همدردی 2 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
من قصد کل کل ندارم
خواستم یه تجربه خوشمزه رو باهاتون درمیون بذارم
اگر به سس مایونز، نعناع و یا جعفری و احیانا سیر تازه ریز شده اضافه کنین، طعم فوق العاده یک سالاد کاهو رو تجربه می کنین
می تونین تربچه ریز شده رو هم امتحان کنین
خوب میشه
داستان از این قراره که سبزی خوردن توی یخچال مونده بود پلاسیده شده بود
منم واسه اینکه اسراف نشه، اینجوری قالبش کردم به خلق ا. . .
همینجوری کلی خاطرخواه پیدا کردم، حیف که دختر نیستم:)
RE: <<< باغ همدردی 2 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
این خارپشت هم برای خودش معرکه ای هستا ا ا :311:
RE: <<< باغ همدردی 2 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
سلام،
من چرا ۲-۳ هفته است اینقدر غمگین و افسرده و فرطوط و خار و ذلیل و دپرس و در کنج دیوار خزیده شدم؟ :311:
رو تک درخت خونه یه یاکریم نشسته
با زهر تیر صیاد بال و پرش شکسته
زار و پریشون شده، تاب و تَوون نداره
دیگه توی وجودش یه ذره جون نداره
غصه نخور یاکریم، دوباره پر می گیری
اگه بشی نا امید به دست غم می میری
منم دلم شکسته، غم به دلم نشسته
کسی تو این زمونه به عشقم دل نبسته
منم یه نیمه جونم، منم بی هم زبونم
قصه ی بی کسی رو یه عمریه می خونم
غصه نخور یاکریم، یاکریم، دوباره پر می گیری
اگه بشی نا امید به دست غم می میری
تو خوب میشی پر می زنی دوباره
به یار خود سر می زنی دوباره
منم که باید شب و روز بسوزم
یه عمره چشمامو به در بدوزم
غصه نخور یاکریم، یاکریم، دوباره پر می گیری
اگه بشی نا امید به دست غم می میری
:311:
RE: <<< باغ همدردی 2 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
حامد چقدر بد غصه می خوری ؟
یعنی چی که از اینا:311: میذاری ؟؟!!
خب مثل بچه ادم غصه بخور
اینجوری :302:
RE: <<< باغ همدردی 2 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
اقا حامدنبینیم زانوی غم بغل گرفته باشی داداش.
راستی چند سال دیگه میتونیم اقای دکتر صداتون کنیم؟اونجا هم 4ساله است؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خارپشت
حامد چقدر بد غصه می خوری ؟
یعنی چی که از اینا:311: میذاری ؟؟!!
خب مثل بچه ادم غصه بخور
اینجوری :302:
آقا خارپشت چرا گیر میدی به بچه؟! خب خیلی ها وقتی ناراحتن میخندند دیگه!
RE: <<< باغ همدردی 2 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
آقا حامد اثرات تحول بهاریه. نگران نباشید. این یک اپیدمیه.
راستی اقای خارپشت این مدل غصه خوردن از اثرات فیلم "دست بالای دست" دیدنه. شما هم غصه نحور.
میگم چرا وقتی اینجا تشکر می زنم کامپیوترم یک 5 ساعتی میره تو کما. دیگه ادمو از تشکر کردنم تو تاپیکهای سرگرمی پشیمون می کنند. :311::302: