ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود انچه ما پنداشتیم
با سلام:
بازم روزهایی سپری شدند و من بسیار متعجبم که این چنین جلو رفت هرچند برایم اهمیتی ندارد....
به هر حال این خداحافظی همیشگی است:
در هفته ای که از تالار دور بودم گاهی به تالار سر می زدم و تاپیک ها رو دنبال می کردم ..دیدم دلم تنگ میشه برای اینجا و الانم که می نویسم دلم تنگ هست و خسته و رنجور از این همه توهین و بی احترامی و سکوت........
این نوشته بر هرچه که هرکس دوست دارد حمل کند و هر برداشتی که هر کس دوست دارد هم بکند ولی من می نویسم و برای همیشه این بار دفتر حضورم در تالار همدردی را می بندم....
من از تک تک اعضا این تالار به خاطر این همه صمیمیت و دوستی که با هم دارند تشکر می کنم و امیدوارم همان طور که هزاران نفر مثل من امدند و به هر دلیلی رفتند شماها همیشه پایدار بمونید....
1)مدیر محترم همدردی:
تلاش و پشتکار شما در تعامل به همه بسیار ستودنی است به عنوان یک پزشک افتخار می کنم افرادی چون شما رو هم دیدم که هنوز هستند غم مردم و به خصوص جوان ها را بخورند...همیشه پاینده..سالم ....شاد....مستحکم...موفق باشید.
2)کارشناس محترم طاهره خانم:
از شما متشکرم و پست های زیبای شما را در کمک به دیگران همیشه به یاد دارم.
3)کیوان گرامی:
فرصتی نشد تا با صحبت در تاپیک درد دل شما کمکی کنم و چه بسیار حرف ها داشتم که بزنم ولی مجالی نماند چون با دل شکسته مرا مجال کار نیست.
از مقالات خوبتون استفاده کردم و بسیار در زندگی به من کمک کرد...به خصوص کمک های شما به من در حل مشکلم که امروز شیرینی سخنانتان موجب شد لبخند بر لبانم بنشیند....همیشه سالم..پیروز..شاد...و ......باشید.
4) نقاب گرامی :
با وجود اسم زیبای شما ...شما تنها کسی بودید که نقابی برچهره نداشنید...من از ارسال های شما بسیار اموختم..ممنونم.
5)استار گرامی..آنی عزیز ...کنجکاو...نیلوفر 25...فیلو سارا ..و.......خیلی کسانی که در این تالار در تعامل با هم بودیم...یاد شما همیشه با من است.
6)چشم بارانی:
ببخش که کمکم به شما نیمه کاره ماند ..امیدوارم تو نیز هرچه زودتر مشکلت حل شود.
7)نیلو 55 :
فرصتی نشد تا برات از عالم پزشکی بگم ..این کارو شروع کردم ولی با دل شکسته نمی تونم ادامه بدم..امیدوارم تونسته باشی خودت با تحقیق مسیرتو برای پزشک شدن انتخاب کنی..می دونم موفق میشی ولی بدون پزشک شدن دل شیر می خواد..
موفق باشید
و معذرت از هرکس که اسمش رو نیاوردم که دلیل بر فراموشی نگذارید ..دلیل بر آشفتگی روح بگذارید....
در نهایت سخن کوتاه با 3 نفر:
استاد محترم:
مطمئنم این ارسال رو می خونید..من از اشنایی با شما خوشوقت شدم..امیدوارم در رسالتتون موفق باشید..به دوستمون هم کمک کنین..
آرمان 26:
هرچند هیچ رغبتی ندارم خطاب به شما بنویسم ..کمک های شما رو در تمام این 3 ماه فراموش نمی کنم..از مقاله ها ..موزیک ها....کلیپ هایتان بسیار لذت بردم...و بسیار زیاد از زمان های زندگیتان را می دانم صرف خرج این همه محبت می کنید...
ولی من چه بگویم از احساسی که سنگ شد؟از انسان های عاشق نما؟!!
شما با قلم زیبایتان مکنونات درونی خود را به زیبایی بیرون می ریزید ولی من پزشکم و بویی از این قلم ها نبرده ام ولی بسیار چیزها دارم که شما با تمام این ادعاهایتان ندارید..
دورو!بی ادب!!سطحی نگر!!!دور از شجاعت!!!عدم لیاقت ................!!!!! که به من نسبت دادید..خود بهتر میدانید...ولی این ها موجب رفتن من از تالار نمی شود..این فکر شماست نه شخصیت من...پس اهمیتی ندارد..اینو روزی خود شما گفتید....
ولی با این حرکات ناشایست ..!!من هنوز هم می گویم من در ان تاپیک هیچ قصد بدی نداشتم خدا خود گواه من است...و معذرت خواستن من از شما برای این نبود که چیزی را ثابت کنم یا بگم حرفام غلط بود ..اصلا من هنوزم سر حرفم هستم ..فقط به قصد احترام به شما بود که شما با این همه ادعا با بی احترامی تمام جواب زدید.....و در مقابل ان سکوت تمام شما هم تالاری ها به نوعی در مقابل بی احترامی به فردی از تالار..
وقتی با منی که همیشه به تک تک افراد احترام گذاشتم این گونه برخورد شد وای به حال........
به هر حال دوستان :آرمان پسر بسیار خوب ..با محبت و مهربانی است..عاشق تالار و شدیدا دلسوز ..با ایمان و با اخلاق....و به دور از جنجال .این هم از بدشانسی یا شاید خوش شانسی امثال منی است که به خاطر این رفتارها تالار را ترک کردیم.
اقای محترم با همه تلاشم نگذاشتید با خاطره خوش بروم از سویی معذرت می خواید من می بخشم واز سویی این چنین..کمی بیاندیشید..فورا به طرف مقابل برچسب دورویی نزنید.....موفق باشید.روزی هم برای حسابرسی هست دوست من!!!
این تالار با تمام محاسن برای شما......
فرشته مهربان عزیزم:
شما که در حق اینجانب در کنار ارمان و کیوان و سایرین سنگ تمام گذاشتید..خوشحالم با فرد فهیمی چون شما اشنا شدم..شما به راستی فرشته ای هستید ....بسیار اندوهگینم که باید از شما هم خداحافظی کنم ولی بدانید تمام روزهایم به یاد شما خواهم بود..هرچند انتظار دفاع از شما را داشتم در مقابل ان همه توهین که به من شد...شما که مرا خوب خوب می شناسید..ولی چه می توان کرد که شما آنقدر خوبید که من خط بالا را با سر پایین نوشتم چون اگر امروز من و ..... دوباره دست در دست هم گذاشتیم و دوباره در حال آغازیم همه را مدیون شما و سایر دوستان هستم..مجالی نشد برایت بگویم همین بس که بدانی تمام ان دغدغه ها پایان یافت و ما الان با هم شروعی کرده ایم دوباره و من از تو فراوان برایش گفتم ..او هم از تو سپاسگذار است که این چنین مارا دوباره پیوند دادی..هر زمان خندیدیم یاد تو همیشه با ماست.....او بسیار علاقه داشت در تالار بیاید و تمام شماها را که در ان برهه از من حمایت کردی ببیندوحتی شما اقا آرمان ولی چه کنم که این چنین شد....شما هیچکدام برای من مجازی نیستید شما همه برای من حقیقی هستید....
فرشته جون برات بهترین ها رو می خوام....خداحافظ
عجب..عین وصیت نامه شد...ولی رفتن من هم چون این بار همیشگی است و دیگر بی بازگشت شد باید این بار کامل می نوشتم:
دوست دارم شاد و پیروز و سلامت باشید..هر از گاهی یادی از منم بکنید..امیدوارم خانم یا اقای دکتر دیگری که به شما پیوست این چنین عاقبتی نیابد که با تدبیر مدیر محترم و کیوان و نقاب وهمه همه شما حتما همه چیز عالی است...
در نهایت یک سخن با مدیر همدردی محترم:
من کمکم به تالار را ادامه می دم هرماه..ولی خواهشی دارم...نمی خواستم پیام بدم اینجا نوشتم تا اگر مقدور بود عملی کنید..حق عضویت من برای 6 ماه بود اگر فردی به هر دلیلی در مشاوره شما به صورت مکاتبه نیاز به پول برای عضویت در تالار داشت با حساب عضویت من به ایشان اجازه ارسال برای مدت خاص دهید تا این گونه مشکل ایشان هم مثل من حل شود...و هم این تالار کمی پویاتر شود...اگر نشد هم موردی نیست همان که خرج تالار شود من بسیار خوشوقتم...
در نهایت :
برایتان بهترین ها را می خواهم در هر جای این ایران زیبا که هستید.....سلامتی شما برای من تمام آرزوست...همانند تمام مریض هام که به پاشون دونه دونه اشک ریختم...دوری از شما هم سخت ترین خداحافظی دنیاست.....
بدرود.:72:
ایستاده ام چو شمع مترسان ز آتشم