سلام دوستان همدردی
میتونین در تاپیک پرسش و پاسخ در مورد مطالب کافه آگاهی سؤالات خودتون رو قرار بدین.
پ.ن
میشل عزیز مشکل برطرف شد
:72:
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان همدردی
میتونین در تاپیک پرسش و پاسخ در مورد مطالب کافه آگاهی سؤالات خودتون رو قرار بدین.
پ.ن
میشل عزیز مشکل برطرف شد
:72:
سلام دوستان.
امیدوارم حال همگی خوب باشه.
کاش اعضا بیشتر از حال خودشون خبر بدن.
سون، آقای باغبان، آقای خاله قزی، خانم بی نهایت، بهاره جون، نازنین 2010، خانم تبسم آسمانی، فرشته مهربان، خانم آویژه، آقای یه دوست، ترنم عشق، پاییزه و ....
امیدوارم هر کی هر جا هست سلامت باشه و دلش خوش باشه.
پیش چشمت داشتی شیشه کبود
ز آن سبب ، عالم کبودت می نمود ...
شنبتون نیکو و هفته ی جدید پر از اتفاقات رنگی و شیرین برای شما:heart:
كاش باران بودم
و غم پنجره را میشستم
و به هر كس كه پس پنجره غمگین مانده
از سر عشق ندا میدادم
پاك كن پنجره از دلتنگی
كه هوا دلخواه است
گوش كن باران را
كه پیامی دارد
دست از غم بردار
زندگی كوتاه است
باز كن پنجره را
روز نو در راه است.
سلام
من امروز هیچ یادداشتی در سایتها نداشتم
دوست داشتم امروز چیزی رو یادداشت کنم
و من الله توفیق
مورخ ٩/9/99
مام یه تصمیمی گرفتیم، عجیبه واقعا وقتی آدم برمیگرده تصمیماتشو میبینه، متعجب میشه...
در خانه بمانیم...
اثری از هنرمند ایلامی
دوستان خوبم سلام
پدرم متاسفانه سی سی یو بستری شده...خدارو شکر به موقع رسوندیم بیمارستان ولی
هنوزم نمیدونیم چی بشه....به شدت نیازمند دعاتون هستیم.
اجازه نده چیزی تو را آشفته کند
اجازه نده چیزی تو را بترساند
همه امور سپری می شوند
تنها خداست که تغییر پذیر نیست
انسانی که با خداست هیچ کمبودی حس نمی کند
خدا به تنهایی برای او کافی است
برای اولین بار امضاتون رو خوندم و عجییب ارامش گرفتم، امیدوارم شما هم با یاد خدا دلتون آروم بگیره. واسه پدرتون دعا میکنم حالش سریع خوب بشه
سلام بچه ها.
اصلا حال روحی و جسمیم خوب نیست.پدرم کرونا گرفته تو بیمارستان بستریه.لطفا دعا کنید براش:54:
مادرمم بنده خدا کرونا گرفته تو خونه تنهاست نگران اونم هستم.
خودمم امروز تستم مثبت شد.
لعنت به چین و هر چی چینیه
بچه ها خواهش میکنم از ته دل برای تمام بیماران دعا کنید از جمله پدر عزیز الهه زیبایی و پدر من:47:
سلام
الهه جان و آی تک عزیز، امیدوارم هر چه زودتر حال پدران عزیزتون خوب بشه و برگردن خونه.
توصیه میکنم تا جایی که ممکنه دستگاه و کپسول اکسیژن رو کرایه کنید یا بخرید بیارید خونه ازشون نگه داری کنید. بهتر از بیمارستانه.
باز خوبه باباهای شما راضی شدن برن دکتر. بابای منم دو سه روزه بدن درد و سرفه داره ولی حاضر نمیشه بریم دکتر. حتی برای یه آب پرتقال خوردن هم ناز میکنه. و منم فقط دارم حرص میخورم. حیف زورم نمیرسه. و گرنه کت بسته کولش میکردم به زور میبردمش دکتر و تست میداد.
گاهی برای پدر و مادرت هم به این نتیجه میرسی که بگی به درک.
ای داد بیداد، چه اتفاقی افتاده؟
استغفرالله....
من خودم همینجوری اعصاب ندارم. اینا هم حرص میدن.
خدایا صبرم بده.
سلام به همگی دوستان.
و سلام مخصوص به الهه.
خوبی؟ چه خبرا؟ پدر بهترن؟ امیدوارم که حالشون بهتر شده باشه و حال خودت هم خوب باشه دوست عزیزم :-*
سلام به دوستان عزیزم.امیدوارم حال همگی خوب باشه.
پدرم دیروز از بیمارستان مرخص شد و خداروشکر هم حال پدرم هم مادرم خوبه.خودمم کلا بویایی و چشایی ندارم.همه چی مزه آب میده:47:
خواستم تشکر کنم از پوه عزیز و مهربونم و تمام دوستانی که لطف داشتن.امیدوارم هر گونه بیماری از دوستان و خانواده هاشون دور باشه.انشالله حال پدر الهه زیبایی ها بهتر شده باشه.همین طور پدر پوه عزیز مشکلی نداشته باشن.
مراقب خودتون باشین دوستان.من و خونوادم اصلا جایی نمیرفتیم پدرم فقط برای خریدهای خونه گاهی میرفت بیرون اونم با دو تا ماسک و رعایت تمام نکات.تو خونه هم پدرم ماسک داشت من اصلا نزدیک پدر و مادرم نمیشدم فقط گاهی یه سر میرفتم بهشون میزدم.اما اول پدرم کرونا گرفت بعدشم مادر و من.واقعا قدرت سرایت این ویروس عجیب و غریبه.مواظب خودتون باشین:72:
برای منم دعا کنید
افسرده و غمگینم
ناراحت
اصلا دلم میخواد دنیا تموم شه
بر ید باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک
به این نوید که باد سحر گهی آورد
سلام به دوستان خوب همدردی:72:
یک دنیا سپاسگزار همتون هستم....از برکت دعاهاتون امروز پدرم به بخش رفت.
بینهایت ممنونم از تک تک تون .... دیدن اسم هاتون پایین پستم مایه دلگرمیه.
- - - Updated - - -
پوه عزیزم عرض ارادت مخصوص.....مخلصیم:18:
آقا غلام خیلی ممنونم از دعاتون.
..الهی دعاتون بره آسمون ضربدر سه بشه بیاد پایین برسه به خودتون.
آی تک عزیزم
میدونم چی میکشی....منم خیییییلی دلم تنگ شده...چون اجازه ملاقات هم نداریم :47:
بتر گوءلومه آقام توشوپ:47:
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که حالتون رو به بهبودیه:203:
شب دومی که پدرم بیمارستان بود و در واقع خطر از بیخ گوشمون رد شده بود همه فامیل زنگ میزدن برای احوالپرسی و ... و هر چند بعدا را نمیدونستیم چی بشه ولی بازم تا همین جا هم خوشحال بودیم ....
سر نماز داشتم خدارو شکر میکردم که پدرم رو دوباره به ما بخشید و الان میتونیم
به همه خبر خوب بدیم که حالش خوبه فلان و اینا ...ولی یک آن به ذهنم رسید روزی خواهد رسید که ...پس هیچ چیز تو این دنیا باقی نمیمونه نه خوبش نه بدش...
بعدها پرستار پدرم میگفت ما خودمون امیدی نداشتیم...یاد این حرف می افتم گریه ام میگیره. چقدر معجزه تو زندگیم که حتی متوجه اش نشدم. الهی هیچ خونه ای بی بزرگتر نشه.... هر چند سرپرست اصلی خالق رحیم و رحمان هست.
یه چیز ی هم تعریف کنم براتون....تو اون اوج تلفن ها از طرف فامیل ها...که یعنی شما فک کن گوشی رو قطع میکردیم زنگ بعدی میخورد... تند تند هم پیام میومد که چرا جواب نمیدین ما زنگ میزنیم ؟ بعد یه بار تلفن زنگ زد گوشی رو برداشتم به نظرم از صداش یکی از دختر عمه هام بود که خیلی دوره از ما...بعد از سلام علیک گفت تسلیت میگم !! خودم شک کردم ماتم برد!!! میخواستم بگم که اشتباه بهتون گفتن پدرم سی سی یو.....که دیدم اشتباه گرفته خانومه :onthego: خودم یه حالی شدم ولی تو خونه به کسی نگفتم فقط گفتم اشتباه گرفته بودن.
سلام بچه ها
خیلی خوشحالم که خبرهای خوبی میشنوم.
ایشالله بهتر از الانم بشه.
واقعا خوشحالم که اینو میشنوم. ایشالا که همیشه سایشون بالای سرتون باشه. اون شناختی هم که از شما دارم، ماشالله روحیه قوی دارین... خدا هم که همیشه هواتونو داره ....
واقعا زندگی همینه، همین فردا ممکنه من بیفتم بمیرم، همینه واقعا زندگی ...
این عزیزان که آدم خیلی دوستشون داره، رو بایستی قدرشون رو دونست تا لحظه آخر. مدارا کرد باهاشون.
ایشالا که هیچوقت ناراحتی و غم نبینین...
یه جمله خیلی باحال از باغبان عزیز میذارم:::
حس خوب داشتن از دنیا و زندگی ،، جنسش یه احساسه ،،،
احساسی که به خود واقعیمون بریم ، خودمون را دوست داشته باشیم ( در هر جایگاهی که هستیم ) و اون را نیازمند هدف خاصی ندونیم .
سلام دوستای عزیزم
من در آستانه به پایان رساندن سومین دهه از زندگیم هستم ، دارم 30 ساله میشم. یادم میاد از وقتی خیلی کوچیک بودم مایل بودم سنم رو حتی شده یک سال کمتر از سن واقعیم اعلام کنم ، اگر چه معمولا این کار رو نمی کردم اما تمایلش بود. حتی در خریدن تعداد شمع ها و یا عدد شمع روی کیکم. یادمه وقتی 18 سالم شد هم فکر می کردم سنم زیاد شده! الان که به اون روزها نگاه می کنم خنده ام می گیره آخه یه سال مگه چقدر فرق داره؟ امسال می تونم با افتخار بگم بالاخره با تمام وجود میتونم از عدد روی کیک تولدم هم لذت ببرم ،حتی از چندتار موی سفیدم لابه لای موهام ، این ها رو به آسونی بدست نیاوردم و برای اینکه اینی بشم که هستم خیلی تلاش کردم.منظورم خود خود خودم هست بدون ضمائم و متعلقاتم. در آستانه روز تولدم می خوام به خودم هدیه ای بدم و اون اینه که بیشتر لحظه لحظه زندگیم رو نفس بکشم، در هر لحظه ام باشم و سکوت درونی و آرامش رو بیشتر از پیش تجربه کنم.
خداروشکر حال من خوبه و با خودم در صلحم. همین الان چشمام رو بستم و از ته قلبم برای شما عزیزان آرزوی احساس سعادت و فراوانی و برکت مادی و معنوی کردم.
دوست دار شما از راه دور ارم خانم گل گلاب
:72::43:
سلام بچه ها:72:وقتتون بخیر
من یه مشکلی برام پیش اومده که از نظر بقیه شاید مسخره باشه ولی منو خیلی اذیت میکنه.
من امروز 13 روزه که از ابتلام به کرونا میگذره و 9 روزه که کلا بویایی و چشایی ندارم.در حدی که اگه به جای آب،بنزین بخورم اصلا متوجه نمیشم:54:.
خیلی دارم اذیت میشم.بعضی اوقات به حدی گرسنم میشه که مثلا هوس میکنم ماکارونی برای خودم درست کنم یهو یادم می افته من اصلا مزه هارو متوجه نمیشم که:54:.
یعنی این حس بویایی و چشایی،مخصوصا چشایی چه نعمت بزرگی بوده که قدرشو نمیدونیم.
از دوستان کسی تجربه داشته؟کی برمیگرده بویایی و چشایی؟یه سری راهکارها بهم گفته بودن مثل بو کردن چند تا رایحه یا استفاده از آدامس اکالیپتوس و...ولی فایده ای نداشته.
دلم واسه خوردن یه غذای با لذت تنگ شده.تو این مملکت هیچ دلخوشی ای نداشتیم.همین یه غذا خوردن بود که اونم به لطف چینی های ملعون از دست دادیم:102:
ممنون میشم اگه راهکار یا تجربه ای دارید راهنماییم بکنید:72:
با سلام
آی تک و الهه زیبایی عزیز
من پست هاتون رو در رابطه با بیماری خانواده تون ندیده بودم
خدا رو شکر که خوب شدن
در رابطه با بویایی مال هر کس یه موقعی برمیگرده
برادرم دو ماه
یکی از اقوام 3 هفته
ولی یه موردم داشتیم که الان سه ماه از بیماریش میگذره ولی هنوز بویاییش برنگشته
در کل فکر نکنم زودتر از سه چهار هفته برگرده
فعلا غذا رو برای خاصیتش بخور کاری به لذتش نداشته باش
حالا مهمتر از همه اینا
مراقب باش دوباره نگیری
به پدر مادرت هم بگو
من چند مورد از اطرافیانم دو بار گرفتن دفعه دومشون شدید تر و فجیع تر از دفعه اول
خلاصه که روی ایمنی حاصل از ابتلا هیچ حسابی نکنید
سلام دوستان
حالتون خوبه؟
گفتم بیام یه سلامی بگم. یادی از قدیما.
اصلا کسی می دونه من کیم ؟ :-(
تو پیامها پارسا 1400 رو دیدم اوضاع خودش خوب بود خداروشکر ولی یاد کیت کت افتادم....
و maryam123 دقیقا به روز بعد از آخرین آنلاین شدنش بهش درخواست دوستی دادم ولی هیچ وقت آنلاین نشد برای تایید یا رد کردنش...
عجب دنیاییه...
سلام دشمن خانوم :-)
تا آخرین لحظه هستم.
یو ها ها ها
سلام مجدد به دوستان عزیزم:72:
دوست عزیزم فکور ممنون از راهنمایی های مفید و کاربردیتون:72:.بله حتما تمام این هایی که فرمودین رو باید توجه بکنیم بهش هم خودم هم خونوادم.انشالله شما و همه دوستان عزیزم تو همدردی همیشه در سلامتی و خوشحالی باشید:72:
راستی آقای ام رضا من شمارو یادمه.امیدوارم حالتون خوب باشه.اصلا همدردی که میام حس میکنم خیلی از بچه ها رو از نزدیک دیدم و میشناسم و اصلا یادم میره اینجا مجازیه.منم هر از گاهی میرم آخرین بازدید مریم123 رو نگاه میکنم.کاش اتفاقی براش نیفتاده باشه.
شبتون بخیر دوستان عزیز:72:
بیاین و تعریف کنین همتون، ببینم کجایین؟ حالتون خوبه؟ خوش میگذره؟
Pooh
Mvaz
سرشار
الهه زیباییها
شمیم الزهرا
فکور
M.reza91
توی چند مدت اخیر، خیلی خیلی درگیری ذهنی داشتم با خودم و علی القاعده فشار روحی زیادی هم روم اومد. مثه دیوونه ها شده بودم. خدا رو شکر شرایطم بهتر شده. خدا ایشالا همیشه حواسش بهمون باشه ...
سلام.
محتاج دعای شما برای بهبود حال مادرم هستم..
سلام روز همگی بخیر
برف قشنگ و دلربایی دیشب بارید که روحمو تازه کرد..
همگی عزیزان همدردی که مریض دارن از خداوند شفای کامل عاجل برای مریض هاشون تمنا دارم. ان شاالله حال همتون خوب باشه و در کنار خانواده هاتون با سلامت و عافیت روزهارو سپری کنید
آقای باغبان چندوقته ندیدم پستی بذارن ان شاالله خودشون و خانوادشون سلامت باشن
الهه پوه آیتک فکور بی نهایت و هرکس که درگیر مریضی هستین خدا صبر و اجرتون بده
متشکر آقا غلام خداروشکر ما خوبیم درگیر درسم و همه چیرو قاطی کردم. توکل و آرامش و پشتکار زیادی باید داشته باشم تا به خوبی این مرحله پرفشار بگذرونم ان شاالله و محتاج دعای همه شما خوبان هستم...
منم دایی نازنینم سرطان بدخیم گرفتن و اینروزا دلشکسته هستم گرچه من از جایی مطلع شدم و فامیل هیچکس اینجریانو نمیدونه حتی مادرم..
خیلی شرایط سختی رو خانوادشون میگذرونن چون همین سرطان چندسال پیش زن داییم رو گرفت و حالا بچه های داییم واقعا در امتحان بزرگی به سر میبرن...
الهی عاقبت هممون خیر باشه:72:
سلام به دوستانم:72:
پوه عزیز دعا میکنم خیلی زود حال مادر عزیزت خوب بشه.برای بهبودی کرونا خودت بهتر میدونی چه چیزایی خوبه. ولی حتما مایعات و آب زیاد استفاده کنن.چای بابونه و آویشن خوبه.مصرف زینک پلاس و ویتامین سی هم فراموش نشه. هر روز چندبارم با آب نمک گرم غرغره بکنن.مواظب باشید بقیه و خودت نگیرین. چون واقعا عوارض بعدش خیلی طول میکشه از بین بره.
شمیم جان مرسی از لطفت.انشالله تو درس و مسیری که انتخاب کردی موفق باشی. نمیدونم داییتون سرطانش چیه ولی بعضی سرطانها اگه تو مراحل اولیه تشخیص داده بشن و متاستاز نداده باشن امید به درمانشون خیلی زیاده. ما تو آشناهامون چند مورد داشتیم. امیدوارم هر چی زودتر بهبودی پیدا کنن.مخلوط آب هویج و آب چغندر بهشون بگین استفاده کنن.
به امید بهبودی تمام بیماران:72:
سلام به همگی :72:
فکور عزیز شمیم جان ازتون خیلی خیلی ممنونم:72:
شکر خدا حال پدرم خوبه....خطر برطرف شد...نیاز به جراحی هم نشد .
فقط.احتمالا از این به بعد دست به عصا شیم که نکنه بابا استرس بکیره نکنه ی وقت به قلبش فشار بیاد و اینها....
خودمم خوبم ممنون ازتون
. به زندگیم میرسم بعضی کارها رو دوست دارم بعضی ها رو مجبوری انجام میدم
مثل امشب که حساب کتاب میکردم ... اصلا از حساب کتاب خوشم نمیاد ولی متاسفانه به عهده منه.اصلا سر در نمیارم کلافه میشم :161: ی مشکلش هم اینه که خیلی قاطی میشه کارهامون و اخر سر من باید بشینم این کلاف بهم پیچیده رو از هم باز کنم:102: و چاره ای هم ندارم .
دلم ی کار فان میخواد یا ی طببعت گردی حسابی...
دومی رو که بعید میدونم ولی حتما باید برای شب یلدا به کارهای مورد علاقه ام برسم:43:
ان شالله به زودی خبر بهبودی مادر pooh خانم آی تک :203:
خبرهای عقد و عروسی :43:
- - - Updated - - -
شمیم جان من عااااااشق برف و بارونم:43:
یعنی دوباره زنده میشم وقتی تو بارون یا برف میرم بیرون:310:
چند وقت پیش اینجام ی لحظه تگرگ زد...وای فکرش و بکن من اون لحظه بیرون بودم ..چه توفیقی نصیبم شد:18:
همکارم سریع رفت زیر ی سایبون وایستاد
گفتم بیاااااتگرگه
گفت خیس میشم!!!!!!!!:158:
به نظرتون باید چی کارش کنم؟!؟!!! قطع همکاری کنیم؟؟:biggrin-new:
راستی اقا غلام این چی بود اون روز فرمایش کردین؟!!نقل قول:
برای اولین بار امضاتون رو خوندم
یعنی تاحالا امضای منو ندیده بودین؟؟!!!!
فایل پیوست 957
دوستان این چیه؟؟ تاحالا ندیده بودم!!
چه رسم های خوبی داره همدردی:43:
خانم پاییزه تبریک تولدتون مبارک:180::180::watermelon::watermelon::water melon::43::43:
:16::16::16::326::180::watermelon::326::326::326:: heart:
چه عجیب!!!!نقل قول:
والا حقیقتش اره، دیگه ندیده بودم یا دقت نکرده بودم
گفتم یه جوری امیدواری بدم دیگه، ما بلد نیستیم مثه بقیه
آخ که چققققدر اعصابم از دست خودم خورده...
از اینکه اعصابم از دست خودم خورده هم، اعصابم خورده....
اعصاب خوردیم رفته جلوی دوتا آینه موازی وایساده!
یه اخلاق چرتی دارم که خیلی ناراحتم می کنه. هربار رخ می ده، شدیدا روی اعصابمه. ولی اونقدر خنگم که درستش نمی کنم....
چرا آخه... چرا اینو درستش نمی کنی؟؟ چیکار کنم از دست تو!
بچه ها ببخشید اعصاب خوردیمو اینجا نوشتم، هم باید هیجاناتم رو تخلیه می کردم، بلکه اعصاب خوردیم از بین آینه ها بیاد کنار. هم باید یادم بمونه که یه تاپیک راجع به این قضیه بزنم. شاید از این وضعیت مزمن در بیاد و جدی حواسم بهش باشه و حلش کنم.