نمایش نسخه قابل چاپ
سلام به غريب آشناي محترم!
1-مهمترين هدف زندگي شما چيه؟
2-اگر كسي به شما سنگ بزند چه مي كنيد؟
3-آيا تاكنون به كسي حسادت كرده ايد ؟به چه كسي ؟چرا ؟چگونه با اين حسادت كنار آمديد؟
4-اگر به شما اختيار مي دادندكه فقط سه چيز دنيايي را با خود به آخرت ببريد چه چيزهايي را انتخاب مي كرديد؟
5-خدا را چگونه بشناسيم؟
6-اگر استاد اخلاق بوديد به اعضاي تالار چه توصيه اي مي كرديد؟
7-بيشتر تمايل داريد آرماني جواب دهيد يا صادقانه ؟(اختياري)
بزارین از سن و سالتون بگم !
فکر کنم 35 سال به بالا
اگه میشه بگین برام جالبه ؟
اگر یه روزی یه کسی به معنای واقعی جواد را ببینید چه مکنید؟
سلام غریب آشنای خوب :72:
بی مقدمه :
1. تا حالا کسی سعی کرده جواد رو ازت بگیره ؟
2. گفتی بزرگترین اشتباهت این بوده که در مقطعی، عقل رو برای بودن و انسان بودن کافی دونستی چی شد که پی بردی پای استدلالیون چوبین بود ؟
3. آرامش و رضایت درونی مولود چیست ؟
4. گناه یعنی چه ؟
5. آدم ممکن الخطاست یا جایزالخطا ؟
6. نظرت در مورد تقابل معنایی واژه « گناه » با اصل ارزشمندی وجود انسان و تاثیرات آن چیست ؟
7. در پروسه ی آدمیت ، جایگاه گناه و توبه چیست ؟ یا به عبارتی گناه کردن و « توبه کردن پس از گناه » ؟
9. محدودیت انسان در ابعاد مکانی و زمانی چقدر در پایه ریزی خطا ، اشتباه و گناه نقش داره ؟
10. دین تا کجا درسته ؟
11. برای ادم بودن آیا حتما باید دیندار بود ؟
12. مرز «خود بودن» با «جواد بودن» کجاست؟
13. به نظر تو آدما از ابتدای خلقت تا حالا و بعد از ما و تا آخر دنیا ، دنبال چه می دویدند ، می دوند و خواهند دوید ؟
14. خدا یعنی چی ؟
15. فاصله ی خدا با انسان کجا تموم می شه ؟
16. درستی راهی که انتخاب کردی رو با چی محک می زنی؟ آیا ممکن نیست که فرداهای دور تغییر عقیده بدی مثل گذشته تا الان ؟ اگر بله و نه چرا ؟
17. آیا دلت می خواد همه مثل شما فکر کنن ؟ اگر بله و نه چرا؟
...
یه نفس پرسیدما ... انگار یکی گذاشته بود دنبالم ...:P:shy:
شاید نظرات خودم در سوالاتی که پرسیدم مشخص باشه اما بیش از اون دلم می خواد نظر شما رو بدونم .
از جوابهایی که می دین قبلا ممنونم . :203:
برمی گردم ...
:72:
faezh
سلام به شما، یادم هست شما اولین کسی بودید که نسبت به جواد توجه مثبت نشان دادید، این تمایل بی شک اشاره به یک کشش از نوع هم جنسی دارد.
در جهان هر چیزی، چیزی می کَشد
کفر کافر را و مرشد را رَشَد
قهر و لطفی، چون صبا و چون وبا
آن یکی آهن ربا ، وین کهربا
می کَشد حق راستان را تا رَشَد
قسم باطل ، باطران را می کَشد
1- مهمترين هدف زندگي شما چيه؟
رضایت حضرت دوست از طریق کسب آرامش و تلاش برای رشد
2- اگر كسي به شما سنگ بزند چه مي كنيد؟
تعجب می کنم!
3- آيا تاكنون به كسي حسادت كرده ايد ؟به چه كسي ؟چرا ؟چگونه با اين حسادت كنار آمديد؟
نه .
4- اگر به شما اختيار مي دادندكه فقط سه چيز دنيايي را با خود به آخرت ببريد چه چيزهايي را انتخاب مي كرديد؟
هیچکدام. مطمئن هستم در آن دنیا آگاهتر به انتخاب هستم و اگر نیاز بود آنجا انتخاب می کنم.
5- خدا را چگونه بشناسيم؟
اجازه دهیم هنگام غم و رنج دلمان از اسبات و علل این دنیا جدا بشه. همچنین خدا شناسی دقیق صرفا با عقل امکان پذیر نیست. کلیات آنرا عقل فهم می کند و جزئیات و کیفیت دقیق تر و آسانتر از طریق وحی ممکن است. اگرچه شناخت کامل به خاطر احاطه داشتن وجودش بر ما ممکن نیست.
6-اگر استاد اخلاق بوديد به اعضاي تالار چه توصيه اي مي كرديد؟
این اگر جمله شما (اگر استاد اخلاق بودید) ، محقق نشده تا نتیجه شرط اعمال بشه. (از نظر منطقی وقتی شرط استاد بودن محقق می شد نتیجه منطقی شرط انجام می شد، لذا هر گونه توصیه که اکنون داشته باشم به علت اینکه استاد اخلاق نیستم شامل شرط نمی شود.)
7- بيشتر تمايل داريد آرماني جواب دهيد يا صادقانه ؟(اختياري)
صادقانه بودن نیز جزئی از آرمانی جواب دادن، هست و در مقابلش نیست. لذا من تمایل دارم آرمانهایم را صادقانه جواب بدهم.
کنجکاو
سلام به شما
بزارین از سن و سالتون بگم !
فکر کنم 35 سال به بالا
اگه میشه بگین برام جالبه ؟
ج : کاملا فکرتون درسته
اگر یه روزی یه کسی به معنای واقعی جواد را ببینید چه مکنید؟
من به معنای واقعی جواد و جواد را می بینم و قدرت باز شناسی آنها را دارم. بدون جواد و جوادها می میرم
سلام غریب آشنای خوب
سلام به شما طاهره خانم
بی مقدمه :
1. تا حالا کسی سعی کرده جواد رو ازت بگیره ؟
ج: بله خودم آن وقت که لذت محور می شدم ناخواسته جواد را از خودم می گرفتم!!! و هر کسی که جواد را نمی توانست بشناسد یا دچار سوء تفاهم می شد یا با او دشمنی داشت.
اما اینها موقتی و گذرا بودند. اصلی ترین کسانی که عملا خواسته یا نخواسته سعی می کردند جواد را از من و از همه بگیرند کسانی بودن که دوست داشتند جوادها را تصاحب کنند. یا جواد نماها.
کسانی که ظواهر جواد را با خود داشتند، لیکن منش و رفتار و نیت جواد را نه می شناختند و نه واجد آن بودند.
2. گفتی بزرگترین اشتباهت این بوده که در مقطعی، عقل رو برای بودن و انسان بودن کافی دونستی
چی شد که پی بردی پای استدلالیون چوبین بود ؟
ج: واقعا این سئوال خودش یه کتاب جواب می خواهد. تعریف عقل شاید گره گشاء باشد.
عقل آخر اندیش داریم و عقل آخور اندیش ، یعنی عقل عاقبت اندیش داریم و عقل معاش، مراد من نسبت به عقل معاش و آخور اندیش هست که براساس میزان سود و زیان و اصالت لذت و تنازع بقاء فعالیت می کند و بقاء دنیا و پیشرفتش در گرو آن است. این عقل مشکلاتی با کلیت انسان دارد که
وقتی روز به روز بزرگتر شدم و تجاربم را مرور کردم به تدریج به ضعف های این عقل در هدف یابی و انتخاب مسیر پی بردم.
- عقل از روش علمی بهره می گیره،
لذا تدریجی است و با این عقل همواره باید منتظر روز بعد شد تا نقص های روز پیش آشکار شود و اشتباهاتش روشن. و من خیلی کم عمر هستم.
- این عقل معاش در درک کلیت هدفمندی جهان و مسیر حرکت کارآمد هست، لیکن به خاطر نداشتن داده و اطلاعات از کل آفرینش و مخصوصا حیات پس از مرگ در تعیین دقیق مسیر ضعیف هست.
- به خاطر محوریت اصالت لذت در محاسبات این عقل که قائم به جسم هست، غالبات مفهوم زندگی را به سطح نازلی تنزل می داد.
- این عقل به خاطر جزء اندیشی اش، ایجاد تشتت و از هم گسیختگی می کرد. فلسفه یکپارچگی جهان را نمی توانست جوابگو باشد.
- این عقل در افراد مختلف به نتیجه های جداگانه ای دست می یافت و معیار قابل اتکایی نبود.
- این عقل در بسیاری از موارد که دور از دسترسش بود چون خر در گل می نشست و مرا تنها می گذاشت. مثل بیماری های لاعلاج، ظلمهایی که در جهان هست، تنهایی ها، و مشکلات غیر قابل حل از طریق عقل و علم.
و بسیار نکات دیگر که صندلی داغ را چون یخهای قطبی یخ خواهد کرد.
3. آرامش و رضایت درونی مولود چیست ؟
ج: فهم دقیق و عمیق قلبی مفهوم توکل و پیوستگی با خالق هستی
4. گناه یعنی چه ؟
ج: یعنی انحراف از نظم هستی. و گناه تخلف از قوانینی می باشد که در سطوح بالاتری از عقل برای زندگی دنیایی آدمیان تدوین شده است.
5. آدم ممکن الخطاست یا جایزالخطا ؟ج: ممکن الخطاست.
6. نظرت در مورد تقابل معنایی واژه « گناه » با اصل ارزشمندی وجود انسان و تاثیرات آن چیست ؟
ج: با توجه به تعرف گناه در بند 4، نه اینکه مفهوم گناه در تقابل با ارزشمندی انسان نیست، بلکه در جهت آفت زدایی و پیشگیری از احساس حقارت آدمی هست. مثال:
اگر یک فرد مجرم به سادگی جرم انجام می دهد و این مسئله را مشکلی نمی داند، ارزشمندیش حفظ نمی شود.بلکه به عکس موجب سقوط او از ارزشهای انسانی می شود. مفهوم گناه پیشگیری می کند از سقوط آزاد آدم از ارزشهای وجودی او.
7. در پروسه ی آدمیت ، جایگاه گناه و توبه چیست ؟ یا به عبارتی گناه کردن و « توبه کردن پس از گناه » ؟
ج: با توجه به بندهای 4 و 6 و تعریف گناه:
طبق تعالیم آسمانی، توبه مجوز گناه نیست. مفهوم گناه خطوط روشن و عملیاتی مسیر رشد را مشخص می کند، توبه اشاره به عظمت صاحب حق نسبت به امکان اصلاح فرد را دارد. اما اثرات وضعی گناه تاثیر خودش را دارد. حداقل رنج شرمندگی از خطا
9. محدودیت انسان در ابعاد مکانی و زمانی چقدر در پایه ریزی خطا ، اشتباه و گناه نقش داره ؟
ج: وسع و ظرفیت آدمی ، مکان و زمان و سایر متغیرها متناسب با تک تک انسانها در تعریف گناه و خطا جایگاه مهمی دارد. همانطور که چرت زدن یک فرد در رختخواب مشکلی نیست، اما هنگام رانندگی این چرت موجب تصادف و از دست دادن جانش می شود. مکان و زمانها و استعدادهای افراد گناهان خاصی را برای آنها تعریف می کند.
تعریفی که از گناه در بند 4 شده است کمک به فهم این مفهوم می کند.
10. دین تا کجا درسته ؟
ج: البته دین باید تعریف شود. امروزه این واژه ای عمومی و رایج و گسترده هست، درستی درونی دین امری تحقیقی هست، لیکن وقتی در ظرف آدمها ریخته می شود ممکن است به خاطر سلیقه ها و عقل های جزئی آنها دچار بد فهمی شود در این گونه موارد تا وقتی که در تداخل با عقل معاد و دوراندیش قرار نگیرد قابل توجه هست.
11. برای ادم بودن آیا حتما باید دیندار بود ؟
ج: در سطح نازل آدمیت (پتانسیل های حداقلی انسان)، خیر
یعنی عقل اگر آزاد اندیش (تحت تاثیر یک جانبه نگری های لذت طلبانه نباشد) بود راهگشای اهداف حداقلی انسان بوده و مفهوم آدمیت در او شکل می گیرد.
اما برای آزاد کردن همه توان آدمی نیاز به وحی هست.(دقت کنید مفهوم دین و تعریفش آلترناتیو مهمی در این بحث هست. من تمایل دارم به جای آن نیاز به وحی را موقتا به کار گیرم)
12. مرز «خود بودن» با «جواد بودن» کجاست؟
ج: خود مفهوم یکپارچه ای در درون آدمها نیست. تمایلات متفاوتی با خاستگاه مختلف درون آدمیان هست که به مرور با تلاشها، آگاهی و روشهایی که پیش می گیرند منجر به تقویت بعضی و ضعف بعضی دیگر می شوند.
چه کسم من چه کسم من که بسی وسوسه مندم
گه از آن سوی کشندم گه از این سوی کشندم
مرز «خود بودن» با «جواد بودن» کمرنگ و کمرنگ تر می شود تا اینکه از بین برود و این وقتی هست که معیار وحی ، شاخص و روشن کننده مسیر باشد. اما با فاصله گرفتن از این بخش وجودی و حرص برای ارضاء لذتهایی خارج از این چارچوب ، اشتراک خود بودن و جواد بودن تهی خواهد بود.
13. به نظر تو آدما از ابتدای خلقت تا حالا و بعد از ما و تا آخر دنیا ، دنبال چه می دویدند ، می دوند و خواهند دوید ؟
ج:
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه
ای تیره غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانه
رفتم به در صومعه و عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوه گه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی ...کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه منم ..من که روم خانه به خانه
عاقل به قوانین خرد راه تو پوید
دیوانه برون از همه آئین تو جوید
تا غنچهء بشکفتهء این باغ که بوید
هر کس به زبانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه
بیچاره بهایی که دلش زار غم توست
هر چند که عاصی است ز خیل خدم توست
امید وی از عاطفت دم به دم توست
تقصیر "خیالی" به امید کرم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه
14. خدا یعنی چی ؟
ج: عمیق ترین ، صمیمی ترین ، قویترین، مهربانترین، .... و غیر قابل توصیف ترین بی نهایتی که پیوسته با ما مرتبط هست.
15. فاصله ی خدا با انسان کجا تموم می شه ؟
ج: اساسا فاصله ای وجود ندارد و تفکیکی نیست. بلکه ناهوشیاری ما موجب عدم درک این یکی بودن می شود.
16. درستی راهی که انتخاب کردی رو با چی محک می زنی؟ آیا ممکن نیست که فرداهای دور تغییر عقیده بدی مثل گذشته تا الان ؟ اگر بله و نه چرا ؟
ج: از گذشته تا کنون به صورت تراکمی ، شناختم افزایش یافته هست. لاجرم در بحث علمی و عقلی این تغییرات اجتناب ناپذیر است، لیکن ثبات و کلیت وحی چراغی پایا و جاودان و غیر قابل تغییر در مسیر هست.
تغییر نشان از زنده بودن آدمی هست. به فعلیت رساندن پتانسیل ها زمان می برد. اما راه و روش معجونی زیبا از عقل و وحی هست. در واقع عقل بخش عملی کننده وحی هست.
17. آیا دلت می خواد همه مثل شما فکر کنن ؟ اگر بله و نه چرا؟
...
ج: در زندگی علیرغم رنجهایم، دردهایم و مشکلاتی که دارم ( رنجهایی که اگر بیشتر از خیلی از افراد نباشد کمتر نیست) از طریق این مفاهیم که حاصل تجربه ام ، علمم و همه زندگیم هست به آرامش رسیده ام ، خوشبختم و .....،
حالا اگر چنین آرامش ، خوشبختی و ... را ندارد دوست دارم به او این مسیر را نشان دهم. اگر کسی تمایل ندارد، باور ندارد، یا در مسیر خودش همه آنچه از زندگی می خواهد به دست آورده است، نیازی نیست که به مسیر دلخواه من توجه کند یا بیاید.
خدا انسان را آزاد آفریده هست. حتی اگر بدترین انتخابها را داشته باشیم، ما که انسانهایی هستیم که خودمان ضعیف و حتی پر خطا هستیم.
لذا حداقل دوست دارم اگر کسی تصور می کند زندگی همه آنچه را که لازم بوده است را به او نداده است به راه جواد هم سری بزند، و امتحان کند. عمر ما محدود هست. و همیشه فرصت نداریم که خودمان آزمایش کنیم. گاهی باید نتایج تجارب دیگران را استفاده کنیم.
یه نفس پرسیدما ... انگار یکی گذاشته بود دنبالم ...
شاید نظرات خودم در سوالاتی که پرسیدم مشخص باشه اما بیش از اون دلم می خواد نظر شما رو بدونم .
از جوابهایی که می دین قبلا ممنونم .
برمی گردم ...
من هم یه نفس جواب دادم.... البته سئوالهایت 16 تا بود شما نوشتید 17 تا ما هم 17 تا حساب کردیم:300:
طرح ویژه تابستانی 2
http://uplud.co.cc/8/1309904597.bmp
دوستان توجه کنند شرکت برای کلیه افراد ی که حق عضویت پرداختند
ازاد است لذا منتظر ثبت نام شما دوستان عزیز هستم.
وهمچنین فعلا تا تمام شدن نوبت افراد صندلی داغ ادامه دارد.
سلام عزیزان گل
دوستان مثل اینکه دیگه کسی حال و حوصله صندلی داغ رو نداره .
می دونم تابستون گرم در کتون میکنم ..
ولی بچه ها نمی دونید چکار کردم:305:
:227:
:104:
:227:
:104:
:227:
:104:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.کولر گازی نصب کردم نه یه دونه بلکه چند تا ....!
تازه صندلیش رو هم حصیری کردیم کمتر بسوزین.
منتظرم
:300:
:300:
:300:
از termeh
عزیز دعوت میکنم تا به مدت یک هفته در جمع ما حضور پیداکنند.
مقدمتان گلباران
http://tbn0.google.com/images?q=tbn:...om/14nlfd5.jpg
http://tbn3.google.com/images?q=tbn:...A%AF%D9%84.jpg
صندلی داغ منتظر حضور داغ شما یک بار دیگر از ترمه عزیز خواهش می کنم ایا بنده......؟
می دونم هر وقت گلاتون رو چیندین بیایین.!!!
متشکرم:D
با سلام به همه هم تالاريهاي عزيز:43:
کنجکاو گرامي از لطفتون وهمچنين زحماتتون براي تالار متشکرم ،:203:
از بابت تاخيرم هم عذر مي خوام.:72:
چقدر خوبه :227::227:
کولر گازي:D
عجب ضرب المثليه اين ضرب المثل در اين گرماي تابستان:
خدا گر زحکمت ببندد دري
ز رحمت گشايد در ديگري