-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
دوستهايي خوبم ديروز اومد دنبالم منو از سر كار ببره خونه.تو را يه خونه بين راه بوديم كه يه دختره زنگ زد :(و گفت آقا شايان ، ديدم رنگش شد مثل گچ گفتم بزن رو آيفون نزد و قطع كرد!دوباره دختره زنگ زد اينبار من گوشي رو گرفتم و گفتم با كي كار داريد گفت:با شايان گفتم شما گفت يكي از بچه هاي دانشگاه شريف هستم كه اين آقا كارهاي پرينتم رو انجتم ميده...كلي هم هول شد و قطع كرد.حالا فكر كنيد من چه حالي داشتم.خلاصه شايان شروع كرد به انكار و گفت اشتباه شده شباهت اسمي بوده و اين حرفها.
رفتيم خونه دعوامون شد منم هي گريه ميكردم و داشتم ديونه ميشدم جلوي خودش زنگ زدم به همكارش كه هميشه با هم هستن و گفتم جريان چيه؟كه شايان داد زد و گفت رحمان همون دختر كراكي است و اونم نخ اومد دستش و كلي اراجيف تحويلم داد((.گويا اينها ميرن يه ماموريت كه باباي دختره معتاد بوده و دختره براي اين كه اگه دفعه بعدي مشكلي پيش اومد و بتونه زودتر خبر بده شماره اينها رو ميگيره))اين ميگفت اون بوده و چون من دادوبيداد كردم طرف هول شده و مزخرف گفته.خلاصه شب رفت سر كار و من به شماره زنگ زدم اول خاموش بود بعد از يه ساعت كه زنگ زدم دختره گفت كه واقعيتش اينه كه من شوهر شما رو نه ديدم و نه اينكه ميشناسم:162: وقتي پرسيدم پس اسمو شماره رو از كجا داشتي گفت كه دوست پسر دوستش بهش داده و گفته اگه ميخواست با كسي دوست بشه چون شايان خوبه دختره بهش زنگ بزنه و رفيق شن هر چي به دختره التماس كردم كه بگه كدوم دوست شايان بوده نگفت كه نگت فقط بهم گفت شتيد شوهرت يه كاري كرده كه دوستش ميدونه دنبال دوست دختر خوشگل ميگرده.ضمنا دختره بچه خيابان ستارخان محل كار شايان.:54:
خلاصه شايان قسم ميخوره كه به كسي نگفته شماره بده به دوستهاش از اين طرف هم نميشه باور كرد كه يه پسر بيخودي به كسي شماره دوستش رو بده.:97:تا حالا چند بار گفتم محل كارش رو عوض كنه اما هميشه ميگفت:ستارخان رو دوست دارم،رفيقهام خوبن...:exclamation:حالا فهميدم چرا رفيقاش خوبن چرا نيومد نزديك خونه كار منه.
امروز اومد اينجا برام گل گرفته:223: اما مردا نميدونم آتيش انتقام يهزن رو اين چيزها خاموش نميكنه.حيف اون همه احترام و محبت كه من به اين آدم گربه صفت گذاشتم، از اين ناراحت نيميشم كه دوست دختر داشته باشه از اين ميسوزم چرا با مني كه هيچي براش كم نذاشتم.خيلي بده آدم بشه آلت دست يكي كه از سادگيش سو استفاده كنه.
[align=justify][/align]
نميدونم چند تا غلط املايي دارم.معذرت خالم خيلي بده.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
شك ندام خودم با طرف حرف زدم اعصاب ندارم كامل بنويسن.نميبخشمم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
دوستهايي خوبم ديروز اومد دنبالم منو از سر كار ببره خونه.تو را يه خونه بين راه بوديم كه يه دختره زنگ زد و گفت آقا شايان، ديدم رنگش شد مثل گچ گفتم بزن رو آيفون نزد و قطع كرد!دوباره دختره زنگ زد اينبار من گوشي رو گرفتم و گفتم با كي كار داريد گفت:با شايان گفتم شما گفت يكي از بچه هاي دانشگاه شريف هستم كه اين آقا كارهاي پرينتم رو انجتم ميده...كلي هم هول شد و قطع كرد.حالا فكر كنيد من چه حالي داشتم.؟زنگ زدم با دختره حرف زدم(ديشب كه خونه نبود)گفت من نميشناسمش يكي از پسرها شمارش رو داده گفته اگه ميخوايي با يكي رفاقت كني اين پسره دنبال دوست دختر خوشگل ميگرده.................
به قول دختره حتما پسره رو اين شناخت داشته و ميدونسته اين دنبال دوست دختر ميگرده!!! هر چي به دختره التماس مردم بگه پسره كيه كه من پيگيرشم نگفت كه نگفت.دارم خفه ميشم از اين ورم شايان ميزنه زيرش*به دادم برسيد.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت عزیزم آروم باش
اون شوهرته دوستت که نیست پس بهتره باهاش با سیاست برخورد کنی
حواست باشه اگه هم باهاش حرف نمیزنی از رختخوابش قهر نکنی
میفهمم دارای چی میکشی ولی یه کاری کن که جذبش کنی نه اینکه ازت دور شه
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
شرمنده چون حالم بده كلي غلط املائي دارم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت عزیز، واقعا ناراحت شدم، نمیدونم بهت بگم چی کار کنی، چون می فهمم چه حالی داری، فقط توی این شرایط هیچ تصمیمی نگیر، به خودت فرصت بده، یه کم صبر کن عزیزم تا آروم بشی
:72:
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
به حرف شاد گوش بده اون یه جورایی این دوران رو گذرونده فقط سعی کن آروم باشی
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان. سلام. متأسفم. :54:فقط عزيزم به روي خودت نيار و با سياست باش. با سياست كارت رو پيش ببر. يه چند روز يواشكي كارهاشو زيرنظر بگير. تا مطمئن نشدي آتيش به زندگيت نزن. نذار بفهمه. اگه واقعاً درست باشه كه واي به حال اون مرد كه هنوز يكسال نشده رفته دنبال اين جور كارها. يه كمي به خودت مسلط باش.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
ممنون از همه كه يه جورايي همفكري ميكنيد.
اين دو روز شدممثل مرده ها واقعا نميدونم چيكار ميكنم.ديروز اون دختره(آرميتا) زنگ زد و گفت ميخوام كل جريان رو بهت بگم(حضوري) فقط درست تصميم بگير دانشجوي طرشت بود و خيلي خيلي زيبا،.موقعي كه ديدمش همينطوري خيره بهش نگاه ميكردم و زيبايي اون منو بيشتر ميسوزوند تا اين كه از من معذرت خواهي كرد و گفت ناخواسته باعث شده كه اين دو روز عذاب بكشم.كلي قسم خورد و گفت چون خيلي زيباست توي دانشگاه پسرها روش شرط بندي كردن واسه روكم كني ميگفت هر روز به يه نحوي اذيتش ميكردن و اين خانم مجبور شده براي اين كه امنيت دانشته باشه به نيروهاي گشتي بگه:162:گفت اول شماره آقا رحمان همكار شايان رو گرفته و هر وقت ميومده دانشگاه به اون زنگ ميزده تا مراقبش باشن چون دختره ساكن كرج ،خلاصه اين كه گفت: برادر نداره و اينها براش حكم برادررودارن(جالبه تمام رابطه ها شده خواهر برادري)گفت كه هر وقت كار داشته به اين رحمان زنگ ميزده تا اين كه هفته پيش رحمان بهش گفته آرميتا خانوم حكم انتقالي من رو به شهر ديگه اي دادن اگه ميخوايي با يه پسر خوب رابطه داشته باشي اين شماره رو بردار اونم قسم ميخورد و ميگفت رحمان بهش نگفته كه شايان وخودش متاهل هستن:47:اين آقا رحمان 2 ماه عقد كرده((قابل توجه))گفت منم شماره شايان رو گرفتم و چون چند باري هم ديده بودمش ميدونستم پسر خوبيه اما ميگفت تا الان نديده با دختري شوخي كنه يا مستقيم بهش نگاه كنه.سرتون رو درد نيارم گفت كه ديروز اومده دانشگاه دوباره اون پسره كه سرش شرط بندي كرده اونجا بوده و اين زنگ ميزنه به رحمان،چون اون جواب نميده مجبور ميشه به شايان زنگ بزنه....الباقي رو هم كه شما ميدونيد.:exclamation: اينم بگم كه گفت اولين بارش بده كه زنگ زده.اما من نميتونم اينو قبول كنم 1-از كجا معلو با اين دختره هماهنگ نشده كه اين حرف رو بزنه؟
2-چرا رحمان گفته مجردن؟تازه اسمش رو هم امير گفته بود ضمنا رحمان 30 سالشه.
3-شايان قسم ميخورد كه نميدونسته رحمان شماره رو به آرميتا داده ميگفت من اگه ميخواستم شماره بدم باهاش هماهنگ ميكردم زماني كه خونه نيستم تماس بگيره!:162:
4-از كجا معلوم شايان اينكاره نيست وگرنه مگه ميشه دوست ادم بدون هيچ دليلي شماره رو بده بالاخره يه در باغ سبزي نشون داده؟
اما از اين به بعد رفتارم باهاش ميشه مثل آقا نيما(شوهر چكامه خانم)ديگه نميتونم بهش اعتماد كنم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
من هم به اين موضوع يه كمي بدبين هستم. با حدس اولي ات موافقم. ولي يه كم سياست داشته باش تا موضوع برات روشن نشده زندگيت رو خراب نكن. يه كمي بي خيالي طي كن ولي زير نظرش بگير ببين اون چه كار مي كنه.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
چی بگم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ امان از این مردها !!!
توی این دو روز همسرت در رابطه با این موضوع چی گفت؟؟؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
harfedel عزيز منم خيلي بد بين هستم ضمنا يه مشكلي هست من با خونوادم خيلي رودروايسي دارم حتي نميتونم به برادرم بگم كه يه مدت رفت و آمدش رو كنترل كنه.اگه هم بخوام پيك موتوري بگيرم كه كلي هزينش ميشه.خواهش ميكنم بگيد چيكار كنم دارم رواني ميشم.اصلا برام مهم نيست كه با طرف دوست بوده يا نه.از اين كه منو خر فرض كنه ميسوزم.نميدونم قسم حضرت عباس رو قبول كنم يا دم خروس رو.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
تراوت جان قبل از هرچیز آرامش خودتو حفظ کن . اینطور که شما حرص میخوری خیلی زود داغون میشی . هر کاری که میکنی با آرامش و خونسردی انجام بده .
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
نازنین غ
عزيز فقط قسم ميخورد كه هيچ رابطه اي نيست ميگفت زماني كه زنگ زده بعدش ميترسيده به من بگه ، توي اين دو روز هم همش بهم ميگفت مگه احمق هستم برم دنبال اين كارها.اگه بخوام شماره بدم ميرم يه ايرانسل ميخرم و كارم رو ميكنم ميگه اگه اهل خيانت بودم شماره ثابت رو نميدادم چون تو هميشه موبايلم رو چك ميكني و ممكنه طرف زنگ بزنه و گندش دربياد پيشنهاد خودش بود كه من با دختره حرف بزنم اما يه حس قوي ميگه با اين دختر خانوم يه چيزايي هماهنگ شده.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
گوشيش دو سيم كارته هست و دختره به شماره اي كه حفاظت داره زنگ زده ميگه اگه من ريگي به كفشم بود كه اي اين شماره رو نميدادم.
بهش بدبين بودم الان بي اعتمادم100%
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان خودت نمي توني يه جوري بري دم محل كارش؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
اولا آرامشتو حفظ کن. دوما زود قضاوت نکن. خودت نمی تونی یک مدت مراقبش باشی ؟؟؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
نه نميشه وقتي شب كاره 7 ميره تا 9 فردا صبح.نميدونم چطور اروم باشم؟ بس كه گريه كردم تو شركت شدم گاو پيشوني سفيد.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
بدبختي سند موبايلش به اسم خودشم نيست كه مجبورش كنم بره پرينت بگيره.شما نميدونيد چطوري ميشه پرينت گرفت.؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
آخه طراوت عزیزم با گریه که کاری درست نمی شه خانومی
می دونم خیلی سخته قبول کردن همچین چیزی اول زندگی
درسته که می گی من به حرفای این دختر شک دارم منم ولی یطرف دیگه ی سکه هم وجود داره شاید 10 درصد هم حرفای دختره راست باشه گلم همش منفی نباش
من نمی دونم آقایو چرا با این شیطنت های کوچک شو ن آرامشو از زندگی سلب می کنن ولی عزیزم مطمئن باش اون بهتر از تو هیچ کجای دنیا پیدا نمی کنه و آغوشی گرم تر از آغوش تو براش پیدا نمی شه
بقول نازنین اولین فدم اینه که آروم باشی و زود قضاوت نکنی
با دادو هوارو گریه و شیون هم اگه باهاش حرف بزنی به جایی نمی رسی بجای گریه بشین فکر کن ببین چه کاری بیشتر از همه همسرتو به خودش می یاره ما هیچ کدوم همسرتو نمی شناسیم
تو روحیاتشو بهتر می شناسی ببین چه کاری براش یه زنگ خطر بحساب می یاد
مراقب خودت باش
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
اصلا گریه نکن و ضعف نشون نده. اصلا اصلا ضعف نشون نده جلوی همسرت. ارام باش. گریه نکن خانمی :72:
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
bloom
عزيز تازه به من ميگه به خاطر توهمت هاي كه زدوم بايد عذر خواهي كنم! ميگه وقتي دست رو قران گذاشته و جون عزيز هاش رو قسم خورده پس كاري نكرده...باور ميكني دوست ندارم شب بشه و بياد خونه!!! بيشتر از همه چي هم از اين ميشوزم چون نميدونم واقعا رابطه اي بوده يا نه؟نيم ساعت پيش آرميتا(همون دختره)زنگ زد حالو بپرسه وقتي ديد دارم با بضغ حرف ميزنم گريه كرد و گفت منو ببخش كه ناخواسته كاري كردم كه عذاب بكشي.كلي قسم خورد كه هيچ دوستي نبوده و اولين باري بوده كه تماس گرفته.
نميدونم سياه كاريه يا واقعيت؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
نازنین خوبم
اصلا دست خودم نيست وقتي ميبينمش بد تر ميشم ، چند لحظه پيش كه زنگ زدم ناراحت بود منم به حالت طعنه بهش گفتم چيه معشوقت نيمومده؟تلفن رو قطع كرد و اس ام اس داده كه:براي خودم متاسفم كه انقدر زنم بايد بهم شك كنه و براي تو متاسفم كه بعد از 4 سال دوستي و 1 سال عقد و چهار ماه زندگي مشترك شوهرت رو نشناختي.اينم بزرگتر نوشته:يه زماني به خودت ميايي و ميبيني اشتباه كردي ولي اونجا از من نخواه ببخشمت.
به نظرتون به آرميتا زنگ بزنم؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
عزيزم بهت گفتم سياست داشته باش. با سياست مي توني بفهمي كه داره چه كار مي كنه. اگه كاري كرده بود كه مي توني آتيش به زندگيت بزني. ولي اگه كاري نكرده باشه دو روز ديگه پشيموني براي خودت مي مونه و بس. مي شي عين چكامه جان كه كاسه چه كنم چه كنم دستت بگيري. يه خورده محكم باش. اينقدر ضعف از خودت نشون نده.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
فقط با كارهات داري اوضاع رو بدتر از ايني كه هست مي كني. مقاوم باش.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
من می گم ضعف نشون نده تو به شوهرت به متلک می گی : معشوقت زنگ نزده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟
اگه واقعا می خوای یک راه حل پیدا کنی. اول گریه نکن. دوما ضعف نشون نده. سوما به راهنمایی هایی که دوستان می کنن گوش بده
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جون تورو خدا تند نرو
حرف دل راست می گه می شی مثله چکامه ها
اصلا در موردش بحث نکن مسئله رو کش نده الکی بهش بال و پر نده عزیزم امشب هم تا اونجایی که می تونی به خودت مسلط باش
نزار سکوت حتی برای چند ساعت هم بینتون جدایی بندازه قهر نکن گریه نکن افسرده نباش
حتی به نظر من برو یه شام خوشمزه هم درست کن و منتظرش باش
به خودتم برس که قیافت مثه این آدمای شکست خورده نباشه
آخه با یه تلفن که همه ی اعتماد آدم نباید از بین بره من نمی گم شوهرت اشتباه نکرده ولی موضوعو بزرگش نکن
خانومی تو زنشی با هاش زندگی کردی دوسش داری اونم تورو دوست داره به این راحتی که آدم از زندگیش نمی گذره گلم
پس سیاست زنونت کجا رفته باید یه کاری کنی که خودش به زبون بگه من گرم تر از خونه ی خودم هیچ جای دنیا رو نمی دونم
اگه کش بدی حالا حالا ها در گیرشی و خودتم یه جایی خسته می شی
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت عزیز، نه از خودت ضعف نشون بده (گریه کن) و نه بی جهت بگذر (محبت بی اندازه)، عزیزم باید خیلی محکم خودت رو نشون بدی، به نظر من بشین با همسرت برای اولین و آخرین بار صحبت کن، بهش هم بگو که داری این کار رو برای اولین و آخرین بار می کنی، بهش بگو من حرفت رو باور دارم اما نه به این دلیل که اون دختر زنگ زد و تو قسم خوردی، به این دلیل که به خودم مطمئن هستم، من نه چیزی از کسی کم دارم و نه برای تو کم گذاشتم، پس تو هم آدمی نیستی که هوسباز باشی و دنبال چنین رابطه هایی باشی، و از جانب من هم مشکلی نبوده، اگه میبنی ناراحتم به خاطر اینه که احساس کردم چیزی رو ازم مخفی کردی میتونستی خیلی راحت همون اول بگی که همچین اتفاقی افتاده، من دوست دارم همه چیز رو اولین بار از زبون خودت بشنوم نه کسی که هیچ ارتباطی باهاش ندارم و هیچ توقعی هم ازش ندارم اما از تو به عنوان همسرم توقع دارم و دوست دارم بیشتر از این به رابطه و زندگیمون بها بدی ...
اینطوری هم این قضیه تموم میشه و هم اینکه به همسرت فهموندی که از کنار چیزی بی جهت رد نمیشی و هم غیر مستقیم خصوصیات خوب خودت رو بهش یادآوری کردی
:72:
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام طراوت جان. چه خبر؟ در چه حالي هستي؟ با شوهرت چه كار كردي؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
شاد عزیز کاملا درست گفتند.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان خوبی خانومی ؟
چه خبر عزیزم ؟
ما رو بی خبر نزار گلم
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان سلام. كجايي؟ نگرانتيم. ما رو بي خبر نذار عزيزم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام دوستهاي خوبم.
ممنون از همه شما عزيزان كه به ياد من هستيد.اين چند روز خيلي مريض بودم حتي سر كار هم نيومم ، ديگه دنبال قضيه رو نمي خواستم بگيرم تا ديشب ! دوباره دختره به من زنگ زد و حرف زد من از بين حرفهاش خيلي چيزها فهميدم ميدونيد اون اصلا بچه كرج نيست(به من گفته بود خونش اونجاست)اصالت اون بر ميگرده به يكي از استانهاي غربي و كرج تنها زندگي ميكنه چون من هر زماني باهاش حرف ميزدم تنها بود . حتي چند بار به عموم گفتم شبها زنگ بزنه(كار عموم يه جايه كه شماره نميندازه)باز هم خودش بر داشت حتي 2 نصفه شب هم كه زنگ بزني خودش بر ميداره به اين خاطر مطمئن شدم تنها زندگي ميكنه و دوباره فكرم خراب شد.اين آقا شايان ما هم كه حال و روز و بي محلي ما روديده داره رواني ميشه هي قسم شت قسم كه اصلا نميدونه اين خانم چرازنگ زده ، اما مرتب به من ميگه ديگه پي اين مسئله رو نگيرم علتش رو هم نميدونم.بايد خودم رو بزنم به بي خيالي.راستي اينم بگم كه ديگه گريه نكردم ديروز هم از لج شايان رفتم آرايشگاه و موهام رو بلوند كردم همه هم ميگن خيلي بهم مياد.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان از اینکه وقتی اون دختر زنگ زده و گفته آقا شایان می شه فهمید که واقعا" اولین بازش بوده پس بهت دروغ نگفته
وگرنه بابهش صمیمی حرف میزد عزیزم
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
خوشحالم از اينكه به ما خبر دادي. الان بهتري؟ موهات هم مباركت باشه. فعلاً همين بي خيالي رو طي كن. ولي در كنارش سياست زنانه ات رو هم حفظ كن.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام طراوت جان
یه موقع هایی وقتی نسبت به یه سری چیزها بی تفاوت می شی نتیجه ی بهتری می گیری هرچی تو قضیه
ریزتر بشی بدتر خانومی چون حتما ی ه چیزی برای محکوم کدن طرف مقابلت پیدا می کنی حتی اگگه مقصر هم نباشه
مقصر شناخته می شه عزیزم زندگیتو با فکر و خیال داغون نکن روحو فکرتم خسته نکن خیلی هم کار خوبی می کنی به خودت می رسی
موفق باشی
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
اصلا به چه حقی اون خانم زنگ می زنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یکبار دیگه به زندگی فرصت بده و خیلی محکم به اون خانم بگو من به همسرم اعتماد دارم و دیگه زنگ نزن. با همسرتم برای آخرین بار صحبت کن و تمومش کن قضیه رو.
طراوت جان اگه کشش بدی فقط داری خودت با تبر به ریشه زندگیت تبر می زنی.
فقط این بار برای اخرین بار یک فرصت به همسرت بده.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
آرميتا ديگه زنگ نميزنه ، اما فكر اين كه روزهايي فرد اون دقيقا نزديك محل شايان كلاس داره اذيتم ميكنه.مخصوصا كه رحمان مرتب به من ميگه ديگه دنبال قضيه رو نگير ! اميدوارم كه هيچ وقت توي شرايط الان من قرار نگيريد....ديشب فيلم حس پنهان رو ميديدم وبه اين فكر ميكردم اگه دير ميفهميدم زندگي منم ميشد مثل اون زنه ، بعد اين مياد تو ذهنم از كجا معلوم واقعا رابطه اي نبود؟دوستهاي خوبم خيلي سخته شب پيش آدمي بخوابي كه وقتي چشمت به چهرش ميافته ندوني دوسش داري يا ازش متنفري؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
اي كاش ميتونستم مطمئن بشم، شايد اگه بدونم رابطه اي بوده راحت تر باهاش كنار بيام تا اين كه اين احساس لعنتي............خيلي عذاب آوره وقتي فكر ميكنم ممكنه شايان و رحمان به دختره آموزش داده باشن كه اون مزخرفات رو تحويلم بده.از اين كه فكر كنه منو پيچونده خيلي ناراحت ميشم.برام دعا كنيد تا زودتر آروم بشم.
ضمنا يه سوال:
به مادرش بگم؟آخه خيلي سنگ خوشگلي پسرش رو به سينه ميزنه،همه جوره به من گفته كه پسرم خيلي بهت سره.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
نه. زندگیتون و حریم شخصیتو می خوای ببری زیر سوال که حال مادرشو بگیری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عواقبش خیلی خیلی بدترع
نه نه نه . طراوت جان فقط یکبار دیگه بهش فرصت بده. بشین باهاش جدی صحبت کن و قضیه رو تمام کن عزیزم.