-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
معذرت مي خوام كه اينو مي گم رويا جون ، ولي بايد بگم اين تو كتم نمي ره اين معني نداره كه آدم يكي رو واسه زندگي بخواهد يكي رو واسه دوستي ؟ يعني چي ؟ معلوما طرفت عاشق نيست چون يه عاشق يكي رو مي خواد براي هميشه .مهم نيست ،سعي كن به اين موضوع فكر كني كه آيا طرف مقابلت چه تعريفي ازعشق داره به نظرم عشقو نمي شناسه. بازم معذرت مي خوام ولي به نظرم بايد اين شخص و فراموش كني شايد روزي اونم عشقو درك كنه مطمئن باش اون موقع دنبالت مياد.
غمهاتو فرامش كن و از خدا تشكر كن كه اينقدر لياقت داشتي كه خدا شما رو عاشقت كرد.
اميدوارم همه به عشقشون برسن ام اگه كسي هم به عشقش نرسيد اميدوارم تا ابد عاشق بمونه.
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
آره معلومه كه عاشق نيست ولي خيلي ادعاش ميشه !!!
درد منم همينه ، ميدوني چي ميگه ؟ ميگه آدم ميتونه فقط عاشق يك نفر باشه ولي در عين حال ميتونه چند نفر رو دوست داشته باشه ( ميگه من فقط عاشق تو ام ولي ....)
اين نهايت بي شرميه !!!! نهايت پستيه !!! شما جاي من بودين چيكار ميكردين ؟؟ من كه فقط اشكهام جاري شد ... چون نميدونستم جواب اين طرز تفكر ناجور رو بايد چه جوري بدم ؟؟؟
كسي كه روي حرفاش نميمونه!!!
ديگه نميدونم چي بگم فقط اميدوارم خدا كمكم كنه
ممنون
موفق باشين
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
شايدم من توقعم از يك پسر 19-20 ساله زياده ولي ميدونم كه خيلي نامرده .... در عين نامرد بودنش باز هم دوستش دارم ... نميدونم كه در آينده درست ميشه يا نه ؟ ولي با تمام سلولهاي بدنم دلم ميخواد كه پسر خوب و آقايي بشه و طرز تفكر خوبي داشته باشه ( حتي اگه آخرش به هم نرسيم دلم ميخواد حد اقل يه تغيير مثبتي توش ايجاد كنم و با خاطره ي خوش از هم جدا بشيم )
اونقدر توي اين راه زجر كشيدم كه به اندازه ي 10 سال پير شدم
اميدوارم كه فقط توي بحران باشه و مشكلش حل بشه !!! تنها اميدم همينه !!!
خدايا اميدم به توعه ... نذار كه بيشتر از اين زجر بكشم ... ديگه نيروي بدني و ذهني واسم باقي نمونده
دوستان خواهش ميكنم واسم دعا كنين
ممنون
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
رويا جان
خودتو اذيت نكن
خودت و جوونيت بيشتر از اينها مي ارزيد
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
عزیزم تا کسی خودش نخواد نمیتونی تغییرش بدی پس حالا که نمیتونی خودتو اذیت نکن.
اگه یکم بهتر نگاه کنی چیزایی که یکم اونطرفتر انتظارتو میکشه رو میبینی هنوز اول راهی
سعی کن وضعیتتو قبول کنی و یه جوری باهاش کنار بیای واقع بین باش.
میدونم خیلی سخته اما فقط خودت میتونی به خودت کمک کنی تا کی میخوای خودتو عذاب بدی؟؟؟!!!:72:
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
سلام این چند وقته که من نبودم چه اتفاقاتی افتاده عزیزان....
میبینید دوستان این دنیا همینه دیگه،توش هیچ چیزی پایدار نیست،هیچ چیز...
پس بیایید تو این دنیا از همه ی داشته هامون لذت ببریم ولی به چیزی دل نبندیم
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
احساس !!!!
اصلا چرا ما آدم ها بايد احساس داشته باشيم ؟؟؟؟ اين احساس هميشه به ضرر ما آدم ها كار ميكنه !!!
اي كاش من يه آدم بي احساس بودم
ديگه داره حالم از احساس به هم ميخوره ....(نيلوفر جان ديگه دارم ميشم مثل تو )
درسته كه عقل و احساس بايد هميشه با هم كار كنن ولي امان از وقتي كه احساس غلبه ميكنه !!!!
من فعلا در بحران قرار دارم ... منتظر يه معجزه ام : يا عرفان تغيير كنه ... يا من تغيير كنم ( يعني بشم يه آدم سنگ دل بي احساس و خود خواه )
كاش فراموش كردن ساده بود ... ( البته حتي وقتي ميگم ميخوام عرفان رو فراموش كنم از خودم بدم مياد ... چون من حق ندارم عرفان رو فراموش كنم ... نزديك 2 سال با هم بوديم و دلم همچين اجازه اي رو به من نميده ...((اي كاش دل نداشتم ))
خدايا من رو از اين گرداب نجات بده ...
از همه ي دوستانم ممنونم كه نظراتتون رو گفتين ( پيروز ، دانه ، پارميس، ماين ، امريم ، نقاب ، و بقيه دوستان....)
موفق باشين
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
سلام بر رویا. رویا منم هم یک روز است که عشقم را از دست داد ه ام و با هم قطع رابطه کرده ایم. اما رویا مگر قصد شما از رسیدن به عرفان چیزی جز خوشبختی او و شما نیست. پس اگر شما او را دوست دارید و هدفتان خوشبختی او است چرا از او دل نمی کنید. شاید او در جایی دیگر و با کسی دیگر خوشبخت تر است. ما عاشقیم پس باید برای خوشبختی و راحتی عشقمان از خود بگذریم . می دانم مشکل است ولی به آن خدایی که شما هم اعتقاد دارید بهترین راه همین است. وقتی خدا چیزی رو بهمون نمیده اطمینان داشته باش چیز بهتری رو بهمون می بخشه چون ارزش ما بیشتر از کسایی که آرزو داریم باهاشون باشیم. دوست خوبم برایت آرزوی بهترین ها را می کنم.
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
سلام نقاب جان
مسئله اينه كه عرفان به من ميگه كه من رو دوست داره و بر اساس شناختي كه از من داره من رو دوست داره .... به من ميگه كه من براي اون بهترين هستم و بهترين انتخاب هستم... ميگه كه قصد ازدواج با من رو داره ... ( نظرش كاملا در مورد من مساعده )....
به من گفت كه من ( يعني عرفان ) لياقت تورو ندارم ... لياقت تو از من بهترينه ... ولي اگه من رو بخواي سعي ميكنم با تمام وجودم تورو خوشبختت كنم ...
ولي يكي بهم گفت پسرا هرچي سنشون ميره بالاتر تصميمشون تغيير ميكنه و كلا طرز فكرشون تغيير ميكنه ... ازش پرسيدم توي اين دوساله نظرت نسبت به من عوض نشده ؟ گفت كه چرا تغيير كرده و نظرم نسبت به تو خيلي مساعد شده ... بهش گفتم حالا كه تغيير كرده فكر نميكني تا 2-3 سال ديگه بازم تغيير كنه ؟؟ الان تغييرات مثبت داشته فكر نميكني 2-3 سال ديگه نظرت نسبت به من تغيير كنه و منفي بشه ؟؟ گفت شايد اونم به احتمال 2-3% كه بستگي به شرايط داره ( مثلا اگه بهم خيانت كني يا ....) بهش گفتم اگه خيانت نكنم و همينجوري بمونم چي ؟؟؟ اون موقع اين درصد به چند ميرسه ؟؟؟؟
ميدوني چي گفت ؟؟ گفت اينجوري ديگه بلد نيستم حساب كنم !!!! ( يعني يه جوري من رو پيچوند )
گيج شدم ديگه ....
براي شما هم متاسفم كه عشقتون رو از دست دادين ... اميدوارم هرچي به صلاحتونه اتفاق بيافته
موفق باشين
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
شناخت پسرا خیلی سخته تازه فهمیدم هنوز کامل نشناختمش
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
غريبه جان فكر ميكنم اين عدم شناخت ما از پسرا اين باشه كه دائما تغيير ميكنن و واسه اينه كه هيچ موقع نميشناسيمشون
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
چرا خیره تو چشامی
چرا دستمو می گیری
تو که پیشم نمی مونی
می دونم یه روزی میری
چرا دوستت داشته باشم
وقتی با من نمی مونی
موندنت همیشگی نیست
خودت اینو خوب می دونی
چرا با چشمای نازت
منو می بری به اسیری
وقتی که اینو می دونی
که یه روز میذاری میری ...
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
می دونم همش بهونه س
یه دروغ تازه داری
بذار دردامو بگم بهت
حالا که دوسم نداری
به سرم بلا آوردی
منو از ریشه سوزوندی
تازه جون گرفته بودم
رفتی و پیشم نموندی
بذار این شبای آخر
که برات ترانه میگم
بدونی که ضربه خوردم
حالا یه آدم دیگه م
می دونم دیگه نمی خوای عشقمو
آروم آروم دارم از یادت میرم
به خدا قسم فقط می خوام بدونی
بی تو و چشمای نازت می میرم ...
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
کجایی که ببینی من هنوزم
دارم تو حسرت چشات می سوزم
روز و شب دنبال یه راه چاره م
که بازم پامو تو قلبت بذارم
کسی جاتو نمی تونه بگیره
برای گفتن این حرفا دیره
می دونم که دیگه دوسم نداری
ولی تو توی قلبم موندگاری
دوباره تو بشی چراغ خونه م
منم پیشت باشم دردت به جونم
می دونم دیره و دیگه تمومه
ولی چیکار کنم که آرزومه ...
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
کی مهربونیتو گرفت از من غرقابه درد
کی دستای عزیزتو تبر برای ساقه کرد
کینه رو کی یاد تو داد تو هم شدی مثل همه
از تن گرم و عاشقت کی ساخته یک مجسمه
نمیشه باورم تویی نه اینکه چشمای تو نیست
تو طاقتت نبود منو ببینی با چشمای خیس
قد تموم درد من تو داشتی کهنه مرهمی
یه روز بودی مرگ غمم امروز تولد غمی ...
از لب قصه ساز تو مونده صدای دشمنی
سخته که باورم بشه تو همون عاشق منی ...
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
يه روز برفي از پيشم رفتي با چشات گفتي دوباره
واست بهارم دلو ميذارم اين تنها يادگارم
عشق تو شوك بود به قلب خستم ببين كه بي تو شكستم
ننننكنه بميرم تورو نبينم يخ كنه دستاي خستم
هنوزم آرزومه دوباره ديدنت آرزومه ...آرزومه
كاش يه روز برسه لحظه ي رسيدنت آرزومه
عشق تو شوك بود.....
عشق تو شوك بود.......
عشق تو شوك بود ......
عشق تو شوك بود ......
هميشه پاييزه وقتي تو نباشي قلبم بي تو اينجا ميگيره
بعد تو نه دريا نه طلوع فردا نميتونه جاتو بگيره
كاشكي ميشد لحظه لحظه رو بگيرم تا پيشم بموني عزيزم
بدون هرجا باشي يكي توي دنيا به ياد چشاته هنوزم
هنوزم آرزومه دوباره ديدنت آرزومه
كاش يه روز برسه لحظه ي رسيدنت آرزومه
هنوزم آرزومه دوباره ديدنت آرزومه
كاش يه روز برسه لحظه ي رسيدنت آرزومه ...............
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
عشق اول مهربونم....... سرتو بذارم رو شونم.
عشق اول مهربونم...... چتر موهات سایبونم.
عشق اول مهربونم...... دستو بذار تو دستام.
........ عشق اول.. عشق آخر نکنه خوابم دوباره.... نکنه تنهام بذاری بشه قلبم پاره پاره.
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
نمی نویسم ... چون می دانم هیچگاه نوشته هایم را نمی خوانی!
حرف نمی زنم.... چون می دانم هیچگاه حرف هایم را نمی فهمی!
نگاهت نمی کنم ..چون تو اصلا نگاهم را نمی فهمی!
صدایت نمی کنم... زیرا اشک های من برای تو بی فایده است!
فقط می خندم... چون تو در هر صورت می گویی من دیوانه ام.
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
ما چون دو دریچه ، رو به روی هم
آگاه ز هر بگو مگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
هر روز قرار روز اینده
عمر اینه ی بهشت ، اما ... آه
بیش از شب و روز تیره و دی کوتاه
کنون دل من شکسته و خسته ست
زیرا یکی از دریچه ها بسته ست
نه مهر فسون ، نه ماه جادو کرد
نفرین به سفر ، که هر چه کرد او کرد
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
چی نصیبت می شه وقتی زجرم میدی
من به تو دل بستم کاشکی می فهمیدی
چی نصیبت می شه وقتی من داغونم
وقتی که با گریه به تو می فهمونم
چی نصیبت می شه وقتی من بی تابم
وقتی که از غصه تا سحر بیدارم
این حقیقت داره من به تو دل بستم
کاشکی می فهمیدی چقدر عاشق هستم
می دونی بده حالم دلم از غم خونه
واسه تو درمونه درد من آسونه
داره عادت میشه شبای شبگردی
کاش می موندی پیشم آرومم می کردی
گریه مو می بینی بی خیال رد می شی
تو که انقدر خوبی پس چرا بد میشی
چی نصیبت می شه وقتی من جون میدم
کاشکی عشقو یک بار تو چشات می دیدم
می دونی بده حالم دلم از غم خونه
واسه تو درمونه درد من آسونه
واسه تو آسونه عماد گلم ... خدایااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااا گوش کن بهم .
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
با سلام.
رويا جون خيلي با شعرات حال كردم.بابا اي ول داري.
تقديم به همه عشاق.
بغض پژمرده اي و ذره اي اشك
هرچه دارم اينهاست
همه ارزاني دست
تابيارد به قلم
آخرين شعر مرا
و در آخر حرفي ، به خطوطي لرزان
حرف آخر آمد
اجل بي من رفت
عشق با سينه مجروحم گفت
شايد اين فرصت آخر باشد.
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
آخه مگه فرشته هم رسم شکستن بلده ؟؟
آدم می تونه بد باشه مگه فرشته هم بده ؟؟
تو اهل آسمونایی اون آسمونای بلند
فرشته ی آرزوهام به گریه های من نخند ...
عماد نازم دلم واست یه ذره شده . از همین دور دور به اندازه همه ی ستاره ها می بوسمت
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
اين روزها
زود سير مي شوم
بيمار نيستم
فقط
رنگ چشم هايم كمي كدر شده
و صدايي
مدام در گوشم تكرار مي شود
از پشت پنجره دست تكان مي دهم
براي هيچ!
بيمار نيستم
ولي
زود سير مي شوم
انگار، دهان كه باز مي كنم
بي اختيار
نام كسي را با بغض مي خورم!!
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
اگر
این روزها دست و دلم به ترانه نمی رود
اگر
این بغض را به دخیل چشمانت گره می زنم
اگر
برای سرودن چشمانت
تمام ترانه های عاشقانه را دوره می کنم!
تمام کلمات بکر دست نخورده را!
اگر
بهانه می آورم که واژه ها لایق تو نیستند
نه اینکه سوار دیگری از صحرای ترانه ام گذشته باشد
نه...
باور کن در این آشفتگی مدام
کمی
فقط کمی دلم برای چشمانت تنگ شده است!
تو می دانی
بخواهم یا نه در هر ترانه ای رد پای تو هست
فقط
گاهی عشق سکوت می کند...
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
دیگه امشب آخرین بار که من
دست سردتو تو دستام می گیرم
آخرین بار که من
با یه دنیا عشق و حسرت پیش چشمات می میرم
چشم تو خودش داره می گه برو
می رم اما می دونم هرجای دنیا که باشم
هر چقدر تنها باشم
نمی تونم مث تو
سرد و بی وفا باشم!
حالا که دارم می رم
کاش یه بار نگام کنی!
من به اینم راضیم
که فقط دعام کنی....!
می رم اما آخر راه من و تو این نبود
آخر عاشقیمون این همه نقطه چین نبود!
اگه مهربونتر از توسر راه من بیاد
به دلم نمی شینه....
قلب من تورو می خواد....
حرف آخرم بگم حالا که دارم می رم
همیشه
با خاطرت می مونم تا بمیرم!
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
در سکوتی ماتم افزا , من کناری و مرغ شیدا
با من ای دل خسته گوید , از چه بنشسته ای تو تنها
عشق یاری در دل دارم
می دهد هر دم آزارم
شکوه ها تا بر دل دارم
می گریزم از رسوایی
می ستیزم با تنهایی
جام نوشین بر لب دارم
ای شادی ای آزادی , روزی که تو باز آیی
با این دل غم پرور من با تو چه خواهم کرد
دلهامان خونین است , غمهامان سنگین است
مرغ شیدا بیا بیا , ساکن ناله ی حزینم شو
با نوایی به روز و شب , هم نوای دل حزینم شو
ای صبا گر شنیده ای راز قلب شکسته ام امشب
با پیامی به او رسان , غم نوای دل غمینم شو
لحظه ای آسمان تو بنگر ناله ارغوانی ام
با غم عشق او عیان شد روزگار جوانیم ...
عماد به اندازه ای که نمی تونی تصور کنی دوستت دارم
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
بايد تورو پيدا كنم شايد هنوزم دير نيست
تو ساده دل كندي ولي تقدير بي تقصير نيست
با اينكه بي تاب مني بازم منو خط ميزني
بايد تورو پيدا كنم تو با خودت هم دشمني
كي با يه جمله مثل من ميتونه آرومت كنه؟
اون لحظه هاي آخر از رفتن پشيمونت كنه؟
دلگيرم اين شهر سرد اين كوچه هاي بي عبور
وقتي به من فكر ميكني حس ميكنم از راه دور
آخر يه شب اين گريه ها سوي چشامو ميبره
عطرت داره از پيرهني كه جا گذاشتي ميپره
بايد تورو پيدا كنم هر روز تنها تر نشي
راضي به با من بودنت حتي از اين كمتر نشي
پيدات كنم حتي اگه پروازمو پرپر كني
محكم بگيرم دستتو احساسمو باور كني
پيدات كنم حتي اگه پروازمو پرپر كني
محكم بگيرم دستتو احساسمو باور كني
بايد تورو پيدا كنم شايد هنوزم دير نيست
تو ساده دل كندي ولي تقدير بي تقصير نيست
بايد تورو پيدا كنم هر روز تنها تر نشي
راضي به با من بودنت حتي از اين كمتر نشي
واي عرفان جان ، چقدر دلم برات تنگ شده ، آخه من با دلتنگي هام چيكار كنم ؟
فقط ميتونم اشك بريزم و احساسمو اين جوري تخليه كنم ، هيچ راه ديگه اي نيست!!
خدايا هرچي صلاحه همون بشه ولي نذار كه اين دل من در آخر يارشو از دست بده !! توكلم به توعه
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
دفتر خاطراتمو هر شب ورق میزنم
اسم تو تو هر صفحشه میخونم و میشکنم
خالکوبی کردم اسمتو روی تمام بدنم
تا باورت شه اونی که هر لحظه یادته منم
هرکی میپرسه حالمو میگم همه چیز عالیه
هیچکی نمیدونه چقدر جای تو اینجا خالیه
حالا می فهمم خالی یعنی چه حس و حالی!
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالي
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی …..خالي
فکر میکنم نبودنت عادی میشه فردا برام
فردا میاد باز میبینم هیچی به جز تو نمی خوام
با هیچکی حرف نمیزنم هیچ جکی خنده دار نیست
بعد هر زمستونی معلومه که بهار نیست
هرکی میپرسه حالمو میگم همه چیز عالیه
هیچکی نمیدونه چقدر جای تو اینجا خالیه
حالا می فهمم خالی یعنی چه حس و حالی!
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی.... خالي
دفتر خاطراتمو هر شب ورق میزنم
اسم تو تو هر صفحشه میخونم و میشکنم
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
ما دو تن مغرور
هر دو از هم دور
وای در من تاب دوری نیست
ای خیالت خاطر من را نوازش بار
بیش از این در من صبوری نیست
بی تو من تنهای تنهایم
من به دیدار تو می آیم
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
دوستت دارم و نمیګویم
تا غرورم کشد به بیماری
ګرچه میدانم این حقیقت را
که دګر دوستم نمی داری
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
همه خواب بودندو من بیدار:203:
چشمانم به اسمان دوخته[/size]
افکارم در پی ستاره ای ناگاه همچو مرواریدی در صدف
ستاره در قلبم ارمید:16:
باور نمی کردم! ستاره! زمین! من !!!!!
سرمست از اینکه ستاره ای دارم ::227:
در ارزوهایم پرواز می کردم:228:
هرروز درخشان تر از دیروز:43:
به او می بالیدم:46:
سنبل نا امیدان گشتم
به اسمان چشم نداشتم
چرا که در رویا با ستاره ام به اسمان می رفتم
گه گاه کابوس ستاره ام مرا می اشفت:302:
دل خوش به اندک نورش
باور نمی کردم که تا می تپد این قلب کم نور شود[size=x-large]
اما...
شبی اشک ریزان به پایش خوابیدم:47:
از تاریکی قلبم از خواب پریدم
جایگاهش سوخته و ویران بود
ستاره ی من شهابی بیش نبود:304:
بعداز ان شبها با فروغ
پیشرو:چهره ی تلخ زمستانی
پشت سر اشوب تابستان عشقی ناگهانی
با سینه ای منزلگه اندوه و بدگمانی
چشم به اسمان خوابیدم :203:
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
چه شبها بي هدف سپري شد
چه روزها بي نصيب گذشت
چه واژه ها بي انگيزه با خامه ي تنهايي
در هم آميخت
و چه آرزوها در غربت مغرب غروب كرد
و چه ناله ها از روي حيا به وجود نپيوست
و و و و....
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
ملامتت نمی کنم
که مرا باور نکردی
هر چند به ناگاه امروز شد .
رد تنهائیم بر دیوار
نقش ترا جاودان کرده
و عجیب نیست که من دردم را
تنها به درختان می گویم.
لاک تنهائیم را
گذر آدمها سخت کرده
و من بناچار
بغضهایم را در لابلای ترکهای دیوار
- با وسواسی کودکانه -
می نهانم.
همبستری با خیالت
هر شب خطی نو می زاید
و من این نوزادان غم زاده را
با دردی جانکاه بر دفتری کهنه می خوابانم .
آه ! که شیون های گاه و بی گاهشان
در پس خط چین تحمل من
قیامتی به پا کرده ابدی .
کاش کسی به من می گفت
این عقوبت کدامین نکرده گناه است ؟!؟
کاش ...
کسی ...
به من ...
می گفت ...
کاش .
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
آنقدر دوستت دارم
که هر چه بخواهی همان را بخواهم
اگر بروی شادم
اگر بمانی شادتر
تو را شاد تر می خواهم
با من یا بی من
بی من اما
شادتر اگر باشی
کمی
- فقط کمی -
ناشادم
و این همان عشق است
عشق همین تفاوت است
همین تفاوت که به مویی بسته است
و چه بهتر که به موی تو بسته باشد
خواستن تو تنها يک مرز دارد
و آن نخواستن توست
و فقط يک مرز ديگر
و آن آزادي توست
تو را آزاد مي خواهم
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
آیا در این دنیا کسی هست بفهمد
که در این لحظه چه می کشم ؟ چه حالی دارم؟
چقدر زنده نبودن خوب است ، خوب خوب خوب
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
شکایت نمی کنم، اما
ایا واقعاً نشد که در گذر ِ همین همیشه ی بی شکیب،
دمی دلواپس ِ تنهایی ِ دستهای من شوی؟
نه به اندازه تکرار ِ دیدار و همصدایی ِ نفسهامان!
به اندازه زنگی...
واقعاً نشد؟
واقعاً انعکاس ِ سکوت،
تنها حاصل ِ فریاد ِ آن همه ترانه
رو به دیوار ِ خانه ی شما بود؟
نگو که نامه های نمناک ِ من به دستت نرسید!
نگو که باغجه ی شما،
از آوار ِ آن همه باران
قطعه ای هم به نصیب نبرد!
نگو که ناغافل از فضای فکرهایت فرار کردم!
من که هنوز همینجا ایستاده ام!
کنار همین پارک ِ بی پروانه
کنار همین شمشادها، شعرها، شِکوه ها...
هنوز هم فاصله ی ما
همان هفت شماره ی پیشین است!
دیگر نگو که در گذر ش گریه ها گُمش کردی!
نگو که نشانی کوچه ی ما را از یاد بردی!
نگو که نمره ِ پلک ِ غبار گرفته ی ما،
در خاطرت نماند!
ایا خلاصه ی تمام این فراموشی های ناگفته،
حرفی شبیه « دوستت نمی دارم» تو
در همان گفتگوی دور ِ گلایه و گریه نیست؟
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
سلام
اگه عشقتون ولتون کرد یه راه دارین.دیگه باهاش هیچ ارتباطی نداشته باشید حتی صحبت هم نکنین.به خدا توکل کنین.همه چیز عادی میشه.در رو به روی افراد جدید باز کنین عشق جدید غم عشق قبلی رو از بین می بره.نمیگم آدم باید همش بره سراغ یکی دیگه اما وقتی کسی که عاشقشی ولت میکنه راه دیگه ای نداری.ضمناً قسمت زیادی از عشقهای افراطی به دلیل افسردگیه و برای فرار از اون.اگه آدم افسردگیش رو درمان کنه خیلی از آسیب پذیریش تو این مسائل حل میشه.
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
دريغ كه فرصت دوباره ديدن طلوعت را از دست داده ام. تو گويي چشمانم هنوز به راهت مانده اند و با اشك از مسير عبورت غبار انتظار مي روبند...
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
-
RE: عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)
تو نیستی و شب اومده بدون تو حالم بده
دوباره به سرم زده بی خوابی
بیا ببین شکستمو کاشکی بگیری دستمو
گرفته جون خستمو بی تابی
نبودنت مصیبته یه ترس بی نهایته
منو گرفته وحشت تنهایی
آشفتگیه تو صدام کاش خودتو بذاری جام
فقط همین مونده برام رسوایی
زجری که بی تو می کشم کشنده ست
مثل خوره تو جون لحظه هامه
رفتنت از پیش من ، مثل یه انتقامه
یه عالمه فکر و خیال منفی
نبودنت سوژه ترسیدنه
این که نشد زندگی
مرگو به چشم دیدنه
میون تاریکی این لحظه ها
من توی دنیای خودم اسیرم
با غصه ی رفتنت تا حد مرگ می رم
یه فرصت دوباره از تو می خوام
یه فرصت کوچیکو عاشقونه
برای من یه گوشه ای تو دلت
کاشکی یه جای بخششی بمونه ....
دوباره قلبو می بره تیزی ترس و دلهره
دوباره غصه می خوره این عاشق
این روزگار شرم آوره لحظه به لحظه بدتره
بی تو به سختی می گذره با هق هق
تو نیستی و شب اومده بدون تو حالم بده
دوباره به سرم زده بی خوابی
بیا ببین شکستمو کاشکی بگیری دستمو
گرفته جون خستمو بی تابی
نبودنت مصیبته یه ترس بی نهایته
منو گرفته وحشت تنهایی
آشفتگیه تو صدام کاش خودتو بذاری جام
فقط همین مونده برام رسوایی
آهنگ بی خوابی منصور
15 روز مونده به تولدت ...:47::54: