-
RE: مخالفت
نیلوفر میدونم خیلی سخته ولی خودتو اذیت نکن اخه ما ادم ها اگه میدونستیم ارزش خودمون چقدره این قدر خودمونو عذاب نمی دادیم. من نمی تونم قضاوت کنم که اون چقدر دوستت داره ولی اطمینان دارم اگه واقعا دوستت داشته باشه خودش یه روزی می یاد بهت میگه که بدون تو نمی تونه زندگی کنه اما میترسم دیر بشه.
-
RE: مخالفت
ای بابا،خیلی سخته برام.آخه اولین کسی بود که بهش انقدر اطمینان داشتم و انقدر دوسش داشتم ولی حالا............ .
چمیدونم والا.حالم شده مثل 2ماه پیش.
-
RE: مخالفت
میدونی الان 2تامون بلاتکلیفیم.
تازه اونم بهم زنگ نمیزنه.اگه واقعا میخواد رابط رو تموم کنه.من نمیخوام بلا تکلیف باشه.میخوام راهه دیگه ای برای خودش انتخاب کنه.راهی که فکر میکنه باید پاشو تو اون راه بذاره و موفق میشه.
این چند روزه ذهنم پر بود از تصویرای اون!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
-
RE: مخالفت
بنظر من خودتو اذیت نکن . میدونم سخته ولی سعی کن کمتر بهش فکر کنی و همه چیزو بسپار دست خدا. اگه قسمت باشه حتی بعد چند سال بهم می رسید و گر نه.......... من نمی دونم اخه ما پسرا چرا اینقدر راحت عشقمونو فراموش می کنیم. البته بعضی از پسرا. انشاالله همه چیز درست میشه فقط زمان میبره. به اینده فکر کن نذار روحیت خراب بشه.
-
RE: مخالفت
مرسی از همدردیت.
تو این اوضاع خواستگار بیاد چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
RE: مخالفت
همه چی رو سپردم به خدا.
میگم :خدایا هر چی صلاحه همون بشه.
حتما صلاحه من اینه.
خدایا به امید تو.
ممنون که با من همدردی می کنید.
-
RE: مخالفت
خواهش می کنم. چطوری بگم اخه. اگه خواستگاراتو بخاطر اون رد کنی از کجا معلوم که اون بازم سراغت بی یاد. و اگه رد نکنی ........ نمیدونم بخدا چی بگم اخه میدونم الان چی می کشی . اما اینو بدون همیشه ما وقتی عاشق کسی می شیم فکر می کنیم دیگه کسی بهتر و عالیتر از اون پیدا نمیشه ولی اشتباه می کنیم همیشه کسانی خوبتر هم پیدا میشن. حالا خودت تصمیم بگیر چیکار میکنی؟
-
RE: مخالفت
اي واي بازم درد عاشقي http://qsmile.com/qsimages/258.gif
من كه به شخصه از هرچي جنس مذكره بدم اومده ...... متنفر شدم
اصلا انگار اين پسرها دل ندارن ...... فقط به فكر خودشونن......خيلي خود خواه ...... نميدونن كه با خودخواهي و ندونم كاريشون چه بلايي به سر دخترها و احساساتشون ميارن
اميدوارم كه خدا يه روزي به راه راست هدايتشون كنه ولي بدونن كه يه روزي بايد جواب اين بازي يك طرفه شون رو بدن و خدا هيچ كاري رو بدون جواب نميگذاره ( از طرف تمام عاشق هاي دلسوخته )
البته نيلوفر جان براي شما آرزوي موفقيت ميكنم و اميدوارم كه به عشقتون برسين و اميدوارم كه عشقتون از اين جور آدم ها نباشه.....
موفق باشين
عين خيالتم نيست يكي داره ميميره
هروقت كه تنها ميشه سراغتو ميگيره
عين خيالتم نيست اين دل دلواپسو
پرنده ي بي پر و تنهايي قفسو
عين خيالتم نيست يكي هنوز منتظره
يكي با دوتا چشم خيس هنوز نگاهش به دره
عين خيالتم نيست اگه يه روز نباشم
اگه برم بميرم يا كه ازت جدا شم
عين خيالتم نيست دوستت نداشته باشم
ديگه با ديدن تو حسي نداشته باشم
عين خيالتم نيست بدون تو بميرم
ديگه واسه هميشه سراغتو نگيرم
عين خيالتم نيست يكي هنوز منتظره
يكي با دوتا چشم خيس هنوز نگاهش به دره
عين خيالتم نيست اگه يه روز نباشم
اگه برم بميرم يا كه ازت جدا شم
اگه خواستي دانلود كني :
http://www.4shared.com/file/63794123/93f70dfe/Omid_Oloumi_-_Eyne_Khialetam_Nist_.html
-
RE: مخالفت
سلام رویا جان
درسته این اتفاق برام افتاده ولی باورت میشه دلم نمیاد:302: که کسی رو نفرین کنم،حتی اگه دلسوخته باشم.
نمیخوام زندگیه کسی خراب بشه.نمیتونم.حتی اگه خیلی خیلی........... ناراحت باشم.اون موقع خودم نمیتونم راحت زندگی کنم.
ممنون که درکم میکنی هم راز من.:72:
خوشحالم که چنین دوستانی دارم.:72:
-
RE: مخالفت
سلام رویا . درسته پسرا خود خواهن و با احساسات طرف مقابل بازی می کنند اما نه همه پسر ها. بخدا بعضی از پسرها هم خوبن. البته به قول شما خدا هیچ کاری رو بدون جواب نمی ذاره.
-
RE: مخالفت
نيلوفر جان درسته ..... اگه آدم بدونه كه طرف همه تلاشش رو كرده و به هيچ وجه ديگه نميشه كاري كرد.... شايد بتونه كه طرفش رو ببخشه ولي وقتي ببينه كه طرف بازيش داده آيا باز هم ميتونه ببخشتش ؟؟؟؟؟ وقتي ببينه طرف الاني كه تو توي وضعيت بد روحي هستي رفته سراغ يه دختر ديگه و با اون رابطه داره و عين خيالشم نيست بازم ميتوني ببخشيش؟ خداييش ميتوني ببخشي ؟؟؟؟؟؟؟ وقتي بفهمي همه ي دوستت دارم هاش الكي بوده ميتوني ببخشيش؟؟؟؟؟؟؟
عزيزم من نميگم كه دوست شما اينطوريه !!!!! ( ولي ميگم اگه يكي همچين بلايي به سرش اومده باشه اكثرا نميتونه پسره رو ببخشه!!!!مگر اينكه روح خيلي بزرگي داشته باشه و عاشق پسره باشه و خوشبختي پسره رو بخواد كه بتون ببخشتش) http://qsmile.com/qsimages/258.gif
آقاي نقاب شما درست ميگين كه همه ي پسرا اينطوري نيستن ولي قبول داشته باشين كه اكثرشون اينجورين و كم هستن كساني كه واقعا پايبند به عشقشون بمونن
نيلوفر جان اميدوارم كه دوستت از اين جور پسر ها نباشه و چند وقت ديگه خبر بياري كه عشقت برگشته و خانواده اش راضي شدن http://qsmile.com/qsimages/227.gif
موفق باشي
-
RE: مخالفت
حرفاتو قبول دارم رویا جان.درست میگی.
میگن: گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی.
من صبر میکنم ببینم چی میشه ، البته اگه دیر نشه!!!!!!!!!!!
ولی من دلم روشن نیست.چون خیلی خوب میشناسمش.
آقای نقاب حرف دوستم رویا به آن معنا نیست که همه پسرها اینطورین.آدم با آدم فرق میکنه.
-
RE: مخالفت
خوب میشناسمش نه به معنای منفیش.به آن معنا که هنوز سر حرفاش هست.
به قوله یکی از دوستام اون از نوعه مردونه غلیظه....... .حرفش عوض نمیشه.
-
RE: مخالفت
کجا بــودي وقتي برات شکستـم يخ زده بود شـاخه گُلم تو دستـــم
کجــا بـودي وقتــي غريبــي و درد داشت مـن تنها رو ديوونه ميـــکـرد
کجــا بودي وقتي کنـار عکســـات شبا نشستم به هواي چشمـــات
کجا بــودي ببيني مــن ميســـوزم عيــن چشــات سيـاهه رنـگ روزم
ســـرزنشــــاي مردمـــو شنيـــدم هــر چــي که باورت نميشه ديـدم
کنـــايه هــاشونــو به جون خريدم نبــود ستــاره ام شبـا گريه چيـدم
کجا بودي وقتي اشکــام ميريخت خون جاي گريه از چشام ميـريخت
کجـــا بودي وقتـــي آبـــروم مـــرد امــا به خـاطر چشات قسم خـورد
کجـــا بودي وقتي که پرپر شـــدم سوختم و از غمت خاکستر شدم
-
RE: مخالفت
میخوام این جملات رو شعار ذهنم کنم::>>>>>>>>
*
اگر دلی برای دوست داشتن
و
چشمی برای دیدن داریم
و
.
.
زمان
زمان اندیشیدن است
نه نالیدن از وضع...
نه ناله کردن از دست ...
.
همه درها شاید بسته نباشد.
*
-
RE: مخالفت
سلام نيلوفر جان
اگه شما رو دوست داشته باشه وفقط شما را براي زندگي آيندش انتخاب كرده باشه مطمين باش با گذر زمان وصبوري كردن وصحبت كردن با پدرش وتوضيح دادن اينكه تنها شما رو براي هميشه انتخاب كرده مطمينه هيچ اشتباهي نكرده به پدرش همه ويژگي ها خوب شما رو توضيح بده به خانوادش بگه كه به آنها گفته چون نظر خانوادش براش خيلي مهمه مي خواد الان رفت وآمد 2خانواده بيشتر بشه تا بيشتر خانوادتو بشناسن واين قدر عجولانه تصميم نگيرن مطمين باش در خيلي از اين موارد اولين برخورد خانواده پسر همينه چون انتظار داشتن خيلي زودتر از الان اين موضوع باهاشون مطرح شه شايد هم پدرش فكر ميكنه به دليل متفاوت بودن محل زندگيتون نميتونيد زندگي خوبي داشته باشيد
گفتم صبر كنيد هم شماوهم اون آقا پسر الان فقط با صحبت كردن همه چيز درست ميشه مطمين باش اگه قسمت باشه حتما بهم ميرسيد اگرچه اين مشكلاتم وجود داشته باشه.
البته اگه اشكالي توي حرفهاي من بود ببخشيد چون زياد تجربه ندارم
خانمي توكل به خدا يادت نره. هر چي اتفاق افتاد دوستانتم در جريان بذار .
موفق باشي.
-
RE: مخالفت
ممنون دوست من مریم جان
الان 3 هفته شد ولی هنوز بعد از اون حرفا به من زنگ نزده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من امیدی ندارم که بهم زنگ بزنه و من زنگ نمیزنم.
-
RE: مخالفت
سلام عزيزم
اول بگم كار درستي كردي كه باهاش تماس نگرفتي (با اينكه مي دونم خيلي دلت براش تنگ شده!)
به نظر من با مخالفتي كه خانوادش با مطرح كردن اين موضوع كردن فكر ميكنه كه ديگه نمي تونه كاري بكنه البته در طول اين 3هفته خيلي اين موضوع رو با خانوادش مطرح كرده الان مطمين باش داره همه تلاششو ميكنه ولي احتمالا سردرگمه ونمي دونه بايد چه جوري خانوادشو راضي كنه
!!(ممكنه از نظر خانوادش هنوز آمادگي لازم براي ازدواج نداره وهمين هم علت مخالفت اونهاست.)
به خاطر اين باهات تماس نگرفته چون به نظر خودش نمي تونه مشكلشو حل كنه يا جرات ايستادگي در مقابل پدرشو نداره مي خواد وابستگيتون به هم كمتر بشه كمتر اذيت بشين ميخواد فراموشت كنه يا ميخواد فعلا تا قانع كردن خانوادش رابطه اي با هم نداشته باشين
مطمين باش اگر اونقدر كه تو بهش علاقه داري اون هم به تو داشته باشه حتما خانوادشو راضي ميكنه اگر چه ممكنه خيلي طول بكشه
يكي از فاميلهاي ما پسره بعد از 12سال با وجود مخالفت هاي خانوادش به دختر مورد علاقش رسيد اميدوارم ودعات ميكنم كه شما هم به هم برسيد
توكل بر خدا
موفق باشي.
-
RE: مخالفت
مریم جان همه اینها رو درست گفتی.
ولی من فکر میکنم آدمی که الان بعد از 2 ماه ونیم نتونه مشکلشو با خانوادش حل کنه،فردا تو زندگی میخواد با مشکلات اینطوری برخورد کنه؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
میدونم اون حتی با خانوادش هم تماس نداره و به اونا زنگ نزده،تلفنش یه طرفست.
آخه این درسته؟
من میدونم به مشکل خورده ولی بالاخره باید برای رسیدن به من تلاش کنه ولی اون موقع گفت :از کجا میدونی من همه تلاشمو نکردم؟
اون میگفت همه تلاششو کرده.
ومیدونم باباش خیلی خوردش کرده.و الان حاضر نیست دوباره برخوردی با باباش داشته باشه.
پس بالاخره که چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
(بعد از 12 سال!!!!!!؟؟؟!!!!!خوبه ولی این اتفاقا به ندرت پیش میاد دوست من.مگه نه؟)
میدونم اون الان درصدد این نیست که با خانوادش برخوردی داشته باشه.مطمئنم.چون گفته همه تلاششو کرده.
تو این چند وقت با این که سعی کردم خوب باشم ولی بعضی موقع ها تو ذهنم میاد.
ای بابا.
هر چی صلاحه همون بشه.
-
RE: مخالفت
من امیدی ندارم ومیدونم که اون میخواد منو فراموش کنه ،و میخواد منم فراموشش کنم.
-
RE: مخالفت
سلام نیلوفر چه زود نا امید شدی؟
-
RE: مخالفت
سلام
باز هم بهت ميگم اگه واقعا تو رو دوست داشته باشه خانوادشو راضي ميكنه نمي دونم شايد پدرش چيزي بهش گفته كه نظرشو عوض كرده واز اين كار منصرفش كرده عزيزم بهت بگم كسي كه در مقابل كوچكترين نا ملايمتي وبرخورد بد خانوادش اينجوري رفتار ميكنه احساس ضعف ميكنه كه نميتونه مشكلشو هيچ وقت حل كنه نميتونه مشكلاتو وسختي هاي بيشتري رو تحمل كنه (درست نميگم؟؟) نمي تونه پشتوانه خوبي براي زندگي تو باشه (البته شايد من دارم زود قضاوت مي كنم ) گلم طبيعي كه بعد از اين مدت بعضي مواقع يا بيشتر مواقع دوباره به يادش ميافتي اين يكي رو خيلي خوب درك ميكنم چون منم دارم همچنين موضوعي رو تجربه مي كنم خوبه از ديد ديگه هم به اين اتفاقات نگاه كني شايد صلاح تو اين بوده كه الان اين اتفاق بيافته تا ميزان علاقه دوستت رو نسبت به خودت محك بزني در هر حال مثل من بهد خدا توكل كن اگر قسمت باشه به هم ميرسيد ما آدما هيچوقت به طور كامل نمي دونيم چي به صلاح ما هست يا نه؟!!!اگه وقت كردي به تاپيك من هم يه سري بزن خوشحال ميشم كه نظر تو رو بدونم
موفق باشي
-
RE: مخالفت
سلام نیلوفر . با نظر مریم موافقم شاید این امتحانی بود تا اونو بشناسی. ولی امیدوارم هر چه زودتر از این امتحان قبول بشه تا دیر نشده. تو نباید خودتو ناراحت کنی تو که سپردی دست خدا پس نگران نباش. موفق باشی.
-
RE: مخالفت
سلام مریم جان دوست من.
من از اون موقع که این اتفاق افتاد (2.5 ماه پیش)به این باور ایمان پیدا کردم ولی قبول کردنش برام خیلی سخت بود.>>>این باور>>( كسي كه در مقابل كوچكترين نا ملايمتي وبرخورد بد خانوادش اينجوري رفتار ميكنه احساس ضعف ميكنه كه نميتونه مشكلشو هيچ وقت حل كنه نميتونه مشكلاتو وسختي هاي بيشتري رو تحمل كنه (درست نميگم؟؟) نمي تونه پشتوانه خوبي براي زندگي تو باشه )
من خودم ایمان دارم که ازدواج موضوع ساده ای نیست حتی اعتقاد دارم با ازدواج ممکنه 1001 مشکل سر راهت بیاد ولی قشنگیش به اینه که بتونی راهی پیدا کنی که این مشکلات رو حل کنی وکم نیاری.
خوشحالم که درکم میکنی.
-
RE: مخالفت
من خیلی وقته تصمیم گرفتم اما الان دیگه به مرز 100% رسیده.(به زبون میارم).
ومیخوام بهتون یه مطلبی رو بگم: من با اینکه اونو دوست داشتم ولی وقتی این عکس العملاشو میبینم و با گذشت زمان هیچ تغییری در اون نمی بینم:47: و هنوز به همه چی میگه نمیدونم.وبه انرژیای من جواب منفی میده به مدت 2.5 ماه.
چنین آدمی تو زندگیه 2نفره خیلی مشکلات پیدا میکنه.
ممکنه اون تصمیم گرفته که من راهه خودمو برم و فرصتامو از دست ندم.ولی گفتن این جملش خیلی بی مهابا بود،درسته با اون برخورد به این موضوع رسیده وفکر میکنه من اینطوری خوشبخت ترم.ولی نباید شکسته میشد و همه راهها براش بسته میشد.
ممکنه باباش بهش گفته باشه :یا اون یا ما.یا............. .نمیدونم بهش چی گفته!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
ولی با من نباید اینطوری برخورد میکرد
.بعد از اون روز امیدش ،اعتماد به نفسش،روحیش رو از دست داد:47:.
درسته این مسائل تا چند وقت بعد از اون ضربه عادی بود اما تا الان دیگه عادی نیست.
درست خیلی همدیگرو دوست داریم ولی نباید انقدر حساس باشه و ضربه پذیر.این حساسیت وضربه پذیری در آینده هزار تا مشکل برای خودش ومن بوجود میاره با این تفاسیراسمشو نمیشه گذاشت زندگی حتی اگر دوست داشتن باشه.>>>>>
>(ممکنه بگید خیلی ظالمم ولی اگه الان نخوام درست فکر کنم بعدا دوست داشتن تبدیل به نفرت میشه،2نفری که همدیگرو دوست دارن باید پای انجام تصمیمات که برسه کم نیارن و انجامش بدن ،این دست ،اون دست نکنن.)
این دست ،اون دست کردن یعنی خفقان، یعنی آدم زنده ولی مرده،یعنی بی هدف.
من دیگه نمیتونم با اون باشم نمیگم دوستش ندارم حتی براش آرزوی موفقیت و خوشبختی میکنم.
نفرینشم نمیکنم.
من با این حرفا میخوام بگم:ازدواج به معنای وابستگیه مطلق نیست.ولی 2 نفر باید به هم اطمینان کنن(سوال ذهنی>آیا دیگری به قولش عمل میکنه؟)
مسئولیت پذیر بودن قشنگه،باید اینو نشون داد. این مهمه.باید حرفایی که میزنی عمل کنی.
فقط میخوام بگم تا درست وحسابی تصمیم نگرفتید و حتی یه ذره هم شک دارید که ممکنه نتونید کاری بکنید خودتون وارد این اوضاع نکنید و قبل از هر چیز همه جوانب رو بسنجید.
(من همه جوانب رو سنجیده بودم با خانوادمم مشورت کرده بودم اما اون چون 10 سال از خانوادش دور بوده و سالی 1 بار میرفته شهرستان خونشون>انگار از طرز تفکر پدرش وخانوادش هم دور بوده(با اینکه به پدر سالاریه پدرش اشاره میکرد)
،و فقط از جانب خودش تصمیم گرفته بود اما قبل ازدواج خانواده ها هم حق دارند و اون بعد از ازدواجه که 2نفر با هم میتونن(تقریبا مستقل )تصمیم بگیرن.)
تجربه سختی بود ولی محکمم کرد.:305:
خدا به من کمک کرد.:72:
خدایا شکرت.:203::203::203:
-
RE: مخالفت
نیلوفر عزیز تصمیم درستی گرفتی...
برات آرزوی موفقیت می کنم امیدوارم تمام تصمیمات زندگیت به همین شکل منطقی و حساب شده باشه..
خیلی خوشحالم که فقط این لحظه و امروزت رو ندیدی و به فردا نگاه کردی
:72:
-
RE: مخالفت
سلام نيلوفر خانم ديدي من وتوچقدر مثل هم هستيم هم براي خودم وهم براي تو خوشحالم كه منطقي و بدون هيچ گونه احساساتي با اين موضوع داريم برخورد ميكنيم و ان شا الله ديگه با تجربه اي كه پيدا كرديم با اينجور مشكلات روبه رو نشيم .
باز هم براي اينكه اينقدر خدا دوستم داره و پا به پاي من در همه زندگيم مياد اينجوري بهم تلنگر زد كه مواظب باش هر كاري كه فكر ميكني درسته رو نبايد انجام بدي شكر ميكنم بعضي وقتا فكر ميكنم كه خدا با اين امتحانش ميخواسته منو به خودم بياره باز هم ازش ممنونم .
گلم موفق باشي .
دلي كه به راستي عاشق شده باشد هيچگاه عشق را فراموش نميكند .
خداوندا !
تو را دوست دارم زيرا در لحظاتي كه از تو غافل هستم تو از من غافل نيستي و رحمت تو شامل حال من است .خدايا!
از تو ميخواهم قلبم را چنان وسعت بدهي و روحم را كه بتوانم از نزديكانم وكساني كه در اطرافم هستند غفلت نورزم.
خدايا
سپاس كه هر چقدر راه من ناصواب است راهي كه تو نشانم ميدهي عين خيروصواب است
هزاران بار شكر كه هر چقدر من در مقابل ناملايمات كوچكم تو بزرگي وتوانا
پروردگارا!
خطاهايم را نافرماني مگير آنها را به حساب كوچكي ام بگذار .....با بزرگواريت از من بگذر.
-
RE: مخالفت
:72:خداوندا !
تو را دوست دارم زيرا در لحظاتي كه از تو غافل هستم تو از من غافل نيستي و رحمت تو شامل حال من است .خدايا!
از تو ميخواهم قلبم را چنان وسعت بدهي و روحم را كه بتوانم از نزديكانم وكساني كه در اطرافم هستند غفلت نورزم.
خدايا
سپاس كه هر چقدر راه من ناصواب است راهي كه تو نشانم ميدهي عين خيروصواب است
هزاران بار شكر كه هر چقدر من در مقابل ناملايمات كوچكم تو بزرگي وتوانا
پروردگارا!
خطاهايم را نافرماني مگير آنها را به حساب كوچكي ام بگذار .....با بزرگواريت از من بگذر.:72:
خیلی زیبا بود.:43:
ممنونم دوست عزیزم.:72:
-
RE: مخالفت
خدايا !
امروز ميخواهم با تو خودماني گپ بزنم حتما تو هم ميداني هميشه سرحال بودن امكان نداردهميشه انگيزه داشتن كسل نشدن باور كن گاهي غيرممكن است
امروز دوستي ميگفت:اينها همه صفات انسان است از بودنشان شرمنده نباش
خدايا!يعني واقعا نظر تو همين است؟
اينها صفات اشرف مخلوقات است يا من خودم را رها كرده ام ؟به هر حال اگر كمكاري از من بوده مثل هميشه ببخش و راهي را پيش رويم بگذار تا اندكي هوشيار تر باشم نسبت به خودم دنيا خودت!
خدايا
آن هنگام كه با تو به صحبت مي نشينم ميدانم كه صدايم را ميشنوي تو از رگ گردن به من نزديكتري .
اما گاهي من به دليل غفلتم حضور تو را فراموش ميكنم.
پروردگارا!
ميخواهم دعايي بكنم واطمينان دارم كه تو آن را اجابت ميكني.
خدايا!
غفلت را از من دور كن و به من آگاهي لحظه به لحظه ببخش.
سلام خانمي خوشحالم كه توهم از اين نوشته ها خوشت اومده از اين به بعد سعي ميكنم برات نوشته هاي بهتري بنويسم.خودت كه بهتري ؟من كه زياد خوب نيستم نميدونم دوباره چم شده؟انگار دارم دق ميكنم ديگه نميتونم با حرفايي كه به خودم ميزنم خودمو آروم كنم به نظر تو واقعا مسخره نيست من كه خودم به همه دلداري ميدم ميگم چيكار كنن خودم اينجوريم ديگه نميدونم بايد چيكار كنم اه اه كاش اين دانشگاه شروع ميشد تا كمتر اذيت بشم و سرم شلوغ باشه تا كمتر فكروخيال بكنم الان دوست دارم هر چه سريعتر زمان بگذره ............
خدايا واسه همه چيز ممنونم باز هم شكرت :72::73::43::228:
-
RE: مخالفت
دوست من سعی میکنم خوب باشم.
فعلا ذهنم را به درس دادم.
تو هم باید سعی کنی ذهنت را به چیز دیگری متمرکزکنی.
تو میتونی دوست خوبم.
ما باید بتونیم اگه الان نتونیم محکم باشیم پس کی محکم باشیم.
من نمیخوام عنوان کنم ولی با این که ذهنم رو با درس مشغول کردم بعضی موقع ها تو ذهنم میاد ولی سعی میکنم مبارزه کنم.
ما میتونیم و باید موفق بشیم،میدونم سخته ولی اراده یکی از ویژگی های خوب ماست.
خواستن توانستن است.
-
RE: مخالفت
سلام دوستان عزيز همدرد... حالتون خوبه ؟
عزيزم اين طبيعيه .... من هم اينجوري ميشم ..... همش سعي ميكنم ديگران رو دلداري بدم و كلي سعي ميكنم تا با حرفهايي كه به خودم ميزنم خودم رو آروم كنم..... آروم هم ميشم ..... خوشحال ميشم كه آروم شدم .... ولي دوباره بعد از چند وقت دلتتنگي و ناراحتي مياد سراغ آدم .....
آدم اصلا به خودش شك ميكنه !!!! اي خدا پس كي ميخواد اين ناراحتي دست از سرم برداره ؟ تا كي گريه ؟ تا كي تحمل ؟
خدا به همه صبر بده
موفق باشين
-
RE: مخالفت
بيا لب واكنيم هم غصه ي من بيا بيدار كنيم خوابيده ها را
بيا آشتي دهیم با قصه هامان تمام دستاي از هم جدا را
-
RE: مخالفت
شیرین ترین روز زندگیم آشنایی با تو بود
و امروز که وقت جدایی ماست
تلخ ترین روز عمر من است
چقدر دلگیر است غروب سرخ جدایی
تو میروی و من امید دارم که شاید
التماس چشمان مرا ببینی
تو دور میشوی و من باز هم امیدوارم
تو محو می شوی در دریای چشمانم
و با فرو ریختن اشک هایم
تو دیگر نیستی تا ببینی که من شکستم
-
RE: مخالفت
نگاه ساکت باران به روي صورتم دزدانه مي لغزد
ولي باران نمي داند که من دريايي از دردم
به ظاهر گرچه مي خندم ولي اندر سکوتي تلخ مي گري
-
RE: مخالفت
زندگی به من آموخت كه چگونه گریه كنم اما گریه به من نیاموخت كه چگونه زندگی كنم....
تو نیز به من آموختی چگونه دوست بدارم اما به من نیا موختی كه چگونه تو رو فراموش كنم
-
RE: مخالفت
دوستان خیلی از نظر روحی اذیت شدم،عذاب کشیدم ولی خیلی چیزا رو دیدم ،فهمیدم و چشمم روی خیلی از مسائل باز شد.
شاید اگر این تجربه رو نداشتم نمیتونستم بعضی مسائل رو درک کنم .
ولی جالب بود درست یه آدم مثل خودم جلوم قرار گرفت (تقریبا مثل هم).
2 تا آدم ساده ،2 تا آدم که همدیگرو راحت باور کردند.(چقدر سخت بود ولی انگار الان آبدیده شدم).
ولی حالا دیگه سخت شدم.اونم سخت شده و دیگه ساده نیستم اونم ساده نیست.
تو این دوره زمونه نباید ساده بود باید احتیاط کرد باید تا لحظه آخر درست فکر کنی.
خدایا هر چی صلاحمونه جلوی پامون قرار بده.
خدایا به تو توکل میکنم ای یگانه ترین در هستی.
خدایا به امید تو .
-
1 فایل پیوست
RE: مخالفت
-
RE: مخالفت
دارم احساس خفگی میکنم.
حالم خیلی بده.داغونم.
آخه چرا؟
خوب نیستم.
از هر چی احساس بدم میاد.
-
RE: مخالفت
چرا این اتفاق باید برام بیوفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
RE: مخالفت
دارم احساس خفگی میکنم.
حالم خیلی بده.داغونم.
آخه چرا؟
خوب نیستم.
از هر چی احساس بدم میاد.
چرا این اتفاق باید برام بیوفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟
آخرین اشتباهه من بود.تموم شد.
سخت بود .سخت هست باهاش کنار اومدن.
خیلی اذیت شدم.