-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام
خانم نازنین 1 خانم داملا اقای بی بی خانم موعود خانم شادی خانم رو زن خانم باران 68 گرد افرید اقای لرد حامد خانم طاهره اقای کامران خانم بلوم خانم شیدا حاتمی چند وقتی توی تالار نیستند جا در تالار خیلی خا لی است امیدوارم زودتر به تالار بر گردید براتون ارزوی موفقیت سلامتی می کنم:72::72::72::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام به اعضای خوب تالار
باید کم کم از تالار برای همیشه از تالار بروم حق عضویت تالار تمام شود از تالار برای همیشه می روم
من در تالار دوستان خوب با تجربه بادانش پیدا کردم
به امید دیدار
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
آقا سلام علیکم جمیعا :)
حالتون چطوره؟
خوبید؟خوشید؟سلامتید؟
خانواده خوبن؟
چه خبراااا؟
مارو نمیبینید خوش میگذره؟؟؟
من که بسی دلم تنگ شده براتون :43:
:311:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام دوستان
من امرزو یه حال عجیب و غریبی دارم...
نه خوبم...نه بدم ! اصلا تا حالا همچین چیزی رو تجربه نکرده بودم.کاملا خنثی هستم !
نه دلیل برای خوشحال بودنم پیدا میکنم و نه دلیلی برای ناراحت بودنم !
دقیقا احساس میکنم چیزهایی که میتونه خوشحالم کنه با چیزهایی که میتونه ناراحتم کنه الان تو یه کفه ترازو هستش !
وقتی به یه چیزه بد و ناراحت کننده فکر میکنم میبینم در مقابلش خدا یه چیزه خوبی بهم داده.وقتی هم در مورد یه چیز خوشحال کننه فکر میکنم میتونم راحت به چیزهای فکر کنم که از دست دادم و یا ندارم .
افتادم تو یه سیکل انگار...
به اتفاق بد فکر میکنم ..خودمو خوشحال میکنم با افکار مثبت
به اتفاق خوب فکر میکنم...خودمو ناراحت میکنم با افکار منفی...
ای بابا ! خودمم نفهمیدم چی نوشتم !!!!!
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
maryam123 جان
به این حالت میگن: خود درگیری مزمن
فکر کنم 99/99 مردم دنیا همینجورین
زیاد فکر نکن مشکلی داری..عادی و طبیعی هست
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام به تمام بچه های همدردی
امیدوارم همتون خوب و خوش باشید
چشمک به تمام دوستان تالار سلام رسوند و گفت تا دو ماه دیگه به همدردی برمیگرده
گیر ساختمان سازی و اینا هست......
راستی من خیلی خوشحالم کاش این حالو همتون داشته باشین :310:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام
من امروز زیاد خوب نیستم..........
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
eghlima جان خدا بد نده
کسالتی چیزی نداری که ایشالله!!!
بعضی وقتا تکیه بده به صندلی و فقط نذاره گر دنیا باش...همین
یکم خودتو از محیط بکش کنار
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
نادیا جان گاهی وقتا این که درک نشی بیشتر آزارت می ده تا کار زیاد
آره والله الانم باید تکیه بدم به صندلی و فقط نزاره گر باشم
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
صبح ها که از خواب پا می شم ، اونقدر کار عقب افتاده دارم که دوس دارم باز هم بخوابم ، بیدار شم و تا شب فیلم و موسـیقی نگاه کنم ، افســوس بخورم ، ناراحت بشم و گریه بکنم .
میرم و سایت ها رو سر می زنم تیتر خبرها رو می خونم ، اونقدر اوضاع بهم ریخته هست که سر درد می گیرم ، بی کفایتی های گسترده ... . آخه چرا اینقدر بدبختی داریم ؟ این مملکت اسلامیه ؟
کجامون درسته آخه ؟
نمی دونم دلم آخه به چی این مملکت خوش باشه ؟
دلم خوشه که یه پوشه واسه موسیقی های شاد درست کردم ، می خونه "بی وفایی بی وفایی بی وفا"!
به آینده نگاه می کنم همه اش مبهمه . کاش ارشد نمی خوندم .
ولی بعضی موقع ها دلم می خواد کارم رو ببوسم بذارم کنار ، بشینم پای ارشدم تا اخراجم نکردن !
ولی فکر می کنم که پس، پس انداز چی ؟
دختره رو که نمی شه با جیب خالی مراسم گرفت واسش !
بعد می گم باشه کار می کنم ، بعد قیمت های دلار و خرج زندگی و ماشین رو نگاه می کنم ، فکر می کنم میگم فایده این همه کار کردن چیه آخه ؟
پول من دیگه ارزش گذشته رو نداره ، چرا کار کنم ؟ بذار ارشد می خونم و یه مقاله می دم و میرم از این مملکت کوفتی ، بعد دوباره حرف دلار پیش میاد !
اصلاً نخواستم.
بذار همین جوری بگذره !
من که نمی تونم تغییری توی زندگی ام بدم.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
آقا امید توکل کن به خدا :305:
هر کاری بقیه جوانها کردند شما هم میکنی شاید اصلا این تورم باعث بشه خود دخترها هم از سر و ته مراسم بزنند واین قناعت کردن شاید اصلا روتین بشه
کلا به نظر من غصه چیزی که برای دیگران هم هست رو نخورید شما تنها نیستید و بالاخره یک راهی پیدا میشه.
فقط تلاش کنید اگه میتونید یه مدت مرخصی بگیرید از کارتون و به کارهای عقب افتاده درسی برسید
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
الهی داداشی چیشده که انقدر دلت گرفته
بابا منکه گفتم با دلار چیکار داری همینه دیگه . از اولشم همین بوده .
خودتو زیاد درگیره این چیزها نکن .
پس ما داریم چیکار میکنم یعنی ماهم باید بخیال بشیم زندگی نکنیم. نشدکه
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام
اقا امید این مشکلات برای همه جوونها هستش.
من توصیه میکنم بهتون خیلی خودتون رو درگیره تیتر اخبار و چی شد و چی نشد نکنید.
منم یه مدت مثل شما بودم...مگس میپرید از مرز ایران من خبردار میشدم.انقدر غرق اخبار سیاسی و اقتصادی شده بودم که دیدم دارم دیوونه میشم !
گذاشتم کنار.
توقع نداشته باشید یک روز صبح بیدار بشی و ببینی به به ! (همه چی ارومه...من چقدر خوشحالم) شده !!
نه این مشکلات بوده..هست و فعلا هم خواهد بود.
شاید برای مایی که ازدواج کردیم و و سر خونه زندگیمون هستیم دیدگاه شما درکش برامون سخته.
اما ما متاهل ها هم واقعا مشکلات خاص خودمون رو داریم
علاوه بر گرانی و تورم(که نگرانی حال شماست) ما مشکلات عاطفی و قهر و دعوا و خانواده همسر و ....هم داریم.
انشالله که حل میشه
ناامید نباشید.خدا بزرگه.
یکی از نزدیکانم همیشه حسرت خونه و ماشین رو داشت.و ما همه میدونستیم با شغلی که داره عمرا تا 50 سال دیگه به این چیزا برسه !
در عرض 3 ماه اتفاقاتی براش افتاد که صاحب ماشین و خونه و هر چی که میخواست شد!!!
کاملا هم حلال و شرعی.البته یکسری سختی ها کشید اما خوب..به انچه که فکر میکردیم محاله رسید !
امیدتون رو از خدا قطع نکنید.
توی اتوبان باقری یه بیلبورد زدن خیلی جالبه:
نوشته" انقدر از مشکلات جامعه در منزل صحبت نکنیم"
مشا با این افکار فقط ذهنتو میریزی بهم.شما هم مثل یکی از این میلیونها پسر مجرد که دارن تلاش میکنن ازدواج کنن.برخی مواقع موفق و برخی مواقع هم ناموفق هستن.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryam123
توی اتوبان باقری یه بیلبورد زدن خیلی جالبه:
نوشته" انقدر از مشکلات جامعه در منزل صحبت نکنیم"
:104::104::104::104:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
امید عزیز
گاهی آدم کم میاره. این طبیعیه. اما فراموش کردین که خدایی هم هست که نظاره گر تلاش های ماست و همه چیز با
حساب کتاب های ما پیش نمیره و یکهو می بینیم به شکلی باور نکردنی همه مسائل دارن حل میشن.
پس امید و توکلت رو از دست نده. قیمت ها هم اینطور نمیمونه.
برای رفع این حالت اگر میتونی یک سفر خیلی کوتاه حتی شده 2 روزه برو و ذهنت رو رها کن از همه چیز!
بعد برگرد و برای اون کلی کارت برنامه بریز و بنویس با جزئیات این برنامه رو.
یک بورد درست کن و بزن به دیوار! 3 قسمتش کن!
1- قسمت کارهایی که باید انجام شود.
2- قسمت کارهای در دست انجام
3- قسمت کارهای انجام شده!
این کارها رو با Sticker (کاغذ چسبونکی رنگی) بچسبون به قسمت های مختلف و براشون زمان هم معین کن تو
یک دفتر و راه انجامش رو هم خیلی مختصر بنویس!
اینطوری منظم میشی و بارش از روی ذهنت روی کاغذ میاد و کارهات انجام میشه. برای من که عالی بوده.
این روش اسکرامه که برای زندگی هم مفیده. فقط اولویت بندی کن برنامه های زندگیت رو و به تلاشت ادامه بده.
انشالا اسباب ازدواجت هم فراهم میشه. امید داشتن به رحمت خدا رو فراموش نکن.
امکان نداره چیزی رو با همه وجود بخوای و خداوند کائناتش رو مسخرت نکنه. پس ناراحت نباش.
موفق باشی
:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
خانم بهار زندگی در تالار فعا لیت کم شده است تالار به ایشان نیاز دارد امیدوارم زودتر به فعا لیت در تالار ادامه دهد براتون ارزوی موفقیت سلامتی می کنم :72::72::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام
خوبید?
من که خوبم,یک هفته ای هست همه چی برگشته به یکسال قبل
پیشدستی کردم و قبل اینکه گذشته منو بزاره کنار من برای همیشه گذاشتمش کنار
دیدم حالا که حالم خوبه و دیگه غمگین نیستم پس اواتارمم باید مثل حالم باشه
خیلی دوسش داشتم پس برای یادگاری میزارمش اینجا
http://www.hamdardi.net/imgup/42110/...c71d1f3d72.jpg
ازین به بعد دیگه غمی نیست که تا ابد بمونه
وقتی همه مون خدایی داریم:310:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
زهره جانم
خیلییییییییییی خوشحالم که حال و هوات برگشته و مثل قدیمات شدی
با تجربه تر
بالغ تر
داناتر
برات آرزوی موفقیت روزافزون دارم
منم میخوام یه چیزی بگم
چند روزه حالم خیلی خوبه
یه اتفاقایی هم داره میوفته
ببینیم خدا چی میخواد
میام براتون میگم اگر همه چی به خوبی تموم شه :D
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام به همه :72::72:
چند روز پیش داشتم به روند زندگیم نگاه میکردم که چرا اینقدر اتفاقات مختلف و بی برنامه یهو سر راهم قرار می گیرن. اینقدر اتفاقات مختلف ناگهانی هستند که کلا هیجان (همون استرس روانشناسا) زیادی رو میشه با چشم هم دید.
خلاصه گفتم هیجان و فکرم رفت به سمت شهربازی. اینکه خودمون پول ورودی میدیم تا وارد یه مجموعه بازی بشیم . اگه یه وسیله یا بازی رو تجربه نکرده باشیم می ایستیم و هیجان های دیگران رو نگاه میکنیم . خیلی موقع ها شده وقتی اون وسیله حرکاتش یا چرخشش شدت پیدا میکنه خیلی ها داد میزنن "آقا تو رو خدا نگهدار" یکی مامانش رو صدا می زنه ، یکی ناسزا میگه ، یکی "یااباالفضل " و ... خیلی موقع ها دیدن اونا ما رو تحریک میکنه که اون وسیله رو امتحان کنیم . میریم بلیطش رو می گیریم و پیش به سوی هیجان.
وقتی ما هم سوار میشیم سر پیچ های ناگهانی و چرخش های عجیب و غریب ممکنه جیغ بزنیم و یا از شدت هیجان یا ترس سکوت کنیم یا تکرار رفتار آدم های قبلی . (با علم به این ترس و استرس بازم رفتیم پول دادیم تا ما هم تجربه کنیم)
زمانی که پروردگارمون ازمون پرسید که آیا این دنیا رو میخوای حتما بهمون نشون داده بود که چه پیچ و تاب هایی داره ما هم با صدای بلند گفتیم "بــــــــله" و پیش به سوی هیجان. حالا وسط راه که رسیدیم سر این پیچا و وارونه شدنا هی داد میزنیم خدایا غلط کردم!! . خدایا نگه دار میخوام پیاده شم !!، خدایا نمی شنوی !!
وقتی از شهربازی می آییم خونه کلی تو خونمون هورمون ترشح شده و شاد هستیم . (دوباره هم میریم اونجا) چون خیالمون راحته صحیح و سلامت بر میگردیم و از پیچ و تاب ها شاد بالاخره بیرون می آییم.
از فکر شهربازی اومدم بیرون. وقتی حس کردم که اسباب این دنیا هم ایمنی لازم رو دارن و فقط پیچاش و چرخشاش واسه هیجانیه که خودم خواستمش خیالم راحت شد و گفتم خدایا یه دور دیگه هم می زنم.:310:
اصلا جای این حرفا اینجا بود ؟!!:163:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
وقتی یکی میاد یه پست پر انرژی میذاره بقیه اعضا هم خود به خود انگار تحت تاثیر قرار میگیرن...
منم امروز حالم خیلی خوبه..واقعا نمیدونم چرا....اما خیلی خوبم.خیلی خوشحالم.الکی الکی !
همه اتفاقاتی که میتونه ناراحتم کنه رو مرور کردم تا ببینم اوضاعم چطور میشه ..اما هیچی حتی بدترینش هم ناراحتم نکرد ! عجیبه واقعا برام...!
همه چی به نظرم خوب میاد...همه چی قشنگه....احساسا میکنم بمب انرژی مثبتم....شاید چند سالی میشه انقدر خوشحال و پر انرژی نبودم....
شاید به خاطر اینه که امرزو که من و همسرم روزه بودیم ، همسرم موقع افطار سفره رو پهن کرد و چایی دم کرد و بعد صدام کرد....من خواب بودم...فکر نمیکردم همسرم اصلا این کار رو بکنه اما اون کرد...بیدار شدم و پیش خودم میگفتم ای بابا تازه باید برم چایی دم کنم....
اما امدم دیدم سفره رو انداخته و همه چی امادست.
یعنی یه سفره انداختن انقدر منو خوشحال کرده؟همسرم ادم کم محبتی نیست...اما نمیدونم ایا این حس خوبم به خاطر کاره اونه یا به دلیل دیگه ایه....
همه اتفاقات بد که سالها اذیتم میکرد الان چقدر برام هضمشون راحت شده...ای خدا ! یعنی میشه همیشه اینطوری باشم!؟
درد دست چپم زیاد شده اما خیلی راحت قبولش کردم ....حالم خیلی خوبه
اذیت ازارها همیچنان هست...اما من ناراحت نشدم...
جیزهای از دست رفته زیاد دارم....اما حس میکنم بازم همه چی درست میشه و همه چی میشه به بهترین شکل ممکن ....
بچه ها امیدوارم خدا این حس رو به همتون بده.....
نادیا جان ..چقدر قشنگ ذوق میکنی و از کارهایی که میخوای بکنی برامون میگی.زودتر بیا بگو دیگه !
صبا جون..راست میگی....واقعا تا حالا به این روندی که بهش اشاره کردی فکر نکرده بودم....
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
خب حالا وقتشه بگم چه کار بزرگی کردم
این شما و این کاری که من انجام دادم:
دی دینگ...دی دینگ
من باعث شدم یه آقایی که از خانومش طلاق گرفته بود و از پسرش جداشده بود،دوباره برگرده به زندگیش
این آقا چند وقتیه که خواستگار من هست
وقتی باهاش واضح صحبت کردم متوجه شدم که دلیل طلاقش خیلییییییییییییییییی مسخره بوده
بعد داستان زندگی خودم رو براش تعریف کردم...که ببینه باباجون من بااون زندگی که داشتم بازم 4سال تلاش کردم که حفظش کنم بعد این آقا با این زندگی فوق العادش به راحتی بهم زده بود
خلاصه خیلی مشاوره بهش دادم و راهنماییش کردم
اینم بگم که اگر 1% هم احتمال میدادم که نمیتونه خودش رو اصلاح کنه،تشویقش نمیکردم که برگرده به اون زندگی
امروز خانوم سابقش بهم زنگ زد و خیلی ازم تشکر کرد
بهش گفته بودده که این خانوم من و راهنمایی کرده و شمارمم بهش داده بود
خانوم گل و مهربونی داشت
واقعا حیف اونا با اون زندگی بود که الکی الکی فقط به خاطر یه سوء تفاهم از طرف آقا بهم بخوره
حالا به افتخار خودم میخوام بزنید اون کف قشنگروووووووووووووووو :104::104::104::104::104:
شله
شله
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
نادیا جان همونی که خواهرش مشکل روانی داشت؟
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام خانم نادیا 7777 محترم تبربک می گویم شما مشاور مجرب قوی با تجربه بادانش با علم هستی من افتخار می کنیم تالار مشاوره خوبی عا لی دارد:72::72::72::72:
به نظر بنده مدیر خوب همدردی خانم نادیا 7777 محترم در تالار تشویق تقدیر کند بنده به مدیر خوب همدردی گزارش دادم تا خانم نادیا 7777 محترم تقدیر تشویق کند :72::72::72:
امیدوارم باز هم به مراجعان تالار راهنمایی کمک کنید
:72::72::
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
نه بابا...اونکه مجرده ،تا حالا ازدواج نکرده
این یکی دیگه بود
درضمن اینجا پستها نباید حالت چت گونه داشته باشه، داداش فرهنگ!!
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
به افتخار خانم نادیا 7777 محترم دست بلند بزنید
:104::104::104:
تبربک می گویم:72::72::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام.
پست های پر از انرژی اخیر رو دیدم خیلی خوشحال شدم :)
از اینکه اجازه میدین توی خوشحالیتون بقیه هم شرکت کنن ممنون:72:
-------------
یک ساعت پیش باید خواب میبودم که به کارای فردام برسم. اما یک ساعت و نیمه نشستم دارم حال و احوال6 رو از ته به سر میخونم میرسم به حال و احوال 5، بعد میرسم حال و احوال 4 ...
یه عمر زندگی کردیم انگار اینجا...
من شارژم داره تموم میشه
نمیدونم تا کی شارژ نخواهم کرد
اگه مثل وعده ی قبلیم نشه، (:D) دلم تنگ میشه واسه ی پست گذاشتن توی حال و احوال.
مطمئناً اگه عمری باشه، بازم سر میزنم.
اما سرم شلوغ شده،
ای... ، بگی نگی اعتیاد از سرم پریده
-----------
خلاصه ش که کنم،
این میشه که
خواستم بگم من دارم میرم که کمرنگ بشم:302:
ولی تا همیشه فکر میکنم اینجا یه محیط امن ِ واسه وقتایی که امنیت روح و روانم از دست رفته باشه
و بخاطر همه ی کمکایی که بهم شده، اونم پاک و خالصانه، خودم رو زیر دین اینجا و اعضای خوبش میدونم
دوستون دارم:72:
دلم براتون تنگ میشه:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
امشب حال عجيبي دارم...
از صبح جايي دعوت بودم،چقدرخوشحال بودم،چون واقعا در كنار ميزبان وخانواده اش حس خوبي دارم،اما اي دل غافل...
همسايه ي پايين ميزبان كه برادر شوهر ايشون هم ميشدبه سختي با همسرش دعواش شده بود...شدت وكثرت دادو فريادها به حدي بود كه ميزبانان ما روترك كردند و به ياري اين زوج شتافتند...البته به شخصه نميدونم اين كارتاچه حد درسته،اما ياد تاپيك بازيهاافتادم...چند دقيقه بعد شوهر ميزبان پسر كوچك زوج در حال دعوا رو با چشمهاي گريون اورد بالا....دلم ريش شد،چشمهاي روشن پسرك كه خيس اشك بود،دستهاي كوچيكش كه محكم دستهاي عموشو گرفته بود...بازم ياد تاپيك بازيها افتادم...
من وهمسرم تنها توي خونه ي ميزبانمون با دو پسر بچه ي كوچيك(يكي پسر ميزبانمون وديگري پسر زوج در حال دعوا) وانواع اقسام دادها،فحشها،گريه ها وصداهاي زد وخرد كه از پايين ميومد...صداي جيغ زنو كه ميشنيدم دلم ميخاست براش گريه كنم،صداي فرياد مردو كه ميشنيدم دلم ميخاست براش گريه كنم،چشمم به پسر كوچولوشون كه ميافتاد دلم ميخاست براش گريه كنم....حال بدي داشتم،تكه هايي از وجود خودم وهمسرمو در وجود اون زنومرد ميديدم،تكه هايي از وجود هر زن ومرد ايراني رو...
يهدفعه ديدم كه دو پسر بچه بناي بازي كردن رو با صداي بلند گذاشتن،يكي دنبال اون يكي ميكرد،يكي به شوخي با اون يكي كاراته بازي ميكرد...دلم خواست بچه شم،رفتم قاتي بازيشون،پسر ميزبان كه از قبل با من اخت بود پسرك چشم روشن هم به سرعت بهم اعتمادكرد،يك بار با پسر ميزبان تيم ميشديم وبا كوسن به پسر چشم روشن حمله ميكرديم وصداي خنده هامون از صداي فريادها پيشي ميگرفت،يكبار با پسر چشم روشن هم دست ميشديم و پسر ميزبانو به زمين ميزديمو وروشو از كوسن ميپوشونديم و باز صداي خنده هامون كه از صداي فريادها بالاميزد...
كاش بازيهاي ما آدم بزرگها هم مثل بازي بچه ها به خنده ختم ميشد...
پ.ن:متاسفانه تا زماني كه ما اونجا بوديم مشكل اون زوج حل نشد،مرد دست پسر چشم روشنو گرفت ورفت خونه ي مادرش،و زن موندو ضجه هاش....
دلم گرفته...خيلي...
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام به همه دوستان گل و خوبم
اول هفته زیباتون بخیر و شادی و عالی و پر انرژی باشه انشالا :)
امروز یک جمله خوب خوندم که خیلی بهم انگیزه داد برای تحمل سختی ها گفتم به شما هم بگم :
"انسان بدون از دست دادن منظره ساحل برای مدتی طولانی ، سرزمین های تازه و زیبا را کشف نمی کند!"
خوشحالم برای حال خوب مریم123 عزیزم ، برای زهره خوبم ، برای نادیای مهربان و خیر خواه ، برای دختر مهربون.
راستی این هم به افتخار نادیای گل و عزیزم :104: :104: :104: الهی که دستای خیرت به زودی به دستای گل پسر
قشنگت برسه و در ازای کار خیرت ، هزاران خیر ببینی گلم :46:
انشالا که دل زن امیدوار عزیزم هم از ناراحتی در بیاد. زندگی همینه. هم بالا داره هم پایین.
و اما این عکس زیبا رو هم دوست داشتم که ببینین چون خیلی بهم انرژی مثبت خوبی داده براتون میذارم.
من که این عکس رو کردم بک دسکتاپم تا ازش انرژی بگیرم وقتی خسته ام. گفتم شما هم ببینینش بد نیست :310:
باران گل
یک کار بزرگ رو شروع کردم. امید دارم موفق بشم به لطف خدا. برام دعا کنین. روزهای سختیه اما از اون سختهای
خوب و دوست داشتنی. نمیدونم جه حکمتیه که وقتی هدف و انگیزه داری ولی کارت به بن بست میخوره در اوج
نا امیدی ، دستی از غیب دری رو به روت باز می کنه و چنان امید و راهی زیبا رو نشونت میده که خودت هم متحیر
میمونی که چطور شد؟ و بعد اشکه که از چشمات سرازی میشه و با شوقی بی نظیر دستهات رو به آسمان بلند
می کنی و میگی منو ببخش که باز فراموش کردم تو حامی بزرگ من هستی و هوامو داری!
برای همتون آرزوی بهترین ها رو دارم و موفقیت روز افزونتون رو در زندگی.
:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
یه چند روز هم مشغله زیادی داشتم و هیمن اینکه کیبوردم خراب شده بود، وقتم نداشتم درستش کنم، خواستم درستش کنم زدم بدترش کردم، از طرف دیگه یه کیبورد قدیمی داشتم که کار نمیکرد، عجب! این رو درستش کردم:46:
خلاصه خواستم حالی و احوالی از یاران بگیرم و گزارشی از خودم
سالم، سرحال، بدون غم و دغدغه،شاد و سرحال +پاینده باشید
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام دوستای عزیزم
منم اومدم از احوال خودم بگم:82: :D
فعلا که خیلی کارهای ناتموم دارم که باید تموم کنم یکیش هم ادامه تحصیل هست که کمتر از 4 ماه دیگه بیشتر فرصت ندارم که خودمو واسه امتحان اماده کنم.
تصمیم گرفتم از این فرصت استفاده کنم . تو این مدت نمیتونم به تالار همدردی سر بزنم . میدونم خییییییییییلی دلم براتون تنگ خواهد شد :302: امیدوارم شما هم منو فراموش نکنید.:163:
به امید موفقیت شما و خودم:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
خانم پاییزان محترم خوب هستید خوش میگذره کم پیدا هستی
خانم پاییزان محترم شما در تالار هستی خیلی خوشحا ل هستم امیدوارم به فعا لیت در تالار ادامه دهید تالارهمدردی به وجود شما نیاز دارد براتون ارزوی موفقیت سلامتی می کنم
:72::72::72::72::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام
:72:
اين شعرو خيلي دوست دارم و خيلي وقتا يادش ميفتم
وقتي بعضي تاپيك ها رو تو همدردي ميبينم ميبينم زندگي ما ادما گاهي تفسير همين شعره
ای روبهک چرا ننشینی به جای خویش ...... با شیر پنجه کردی و دیدی سزای خویش
دشمن به دشمن آن نپسندد که بیخرد ...... با نفس خود کند به مراد و هوای خویش
از دست دیگران چه شکایت کند کسی ...... سیلی به دست خویش زند بر قفای خویش
دزد از جفای شحنه چه فریاد میکند ...... گو گردنت نمیزند الا جفای خویش
خونت برای قالی سلطان بریختند ...... ابله چرا نخفتی بر بوریای خویش
گر هر دو دیده هیچ نبیند به اتفاق ...... بهتر ز دیدهای که نبیند خطای خویش
چاهست و راه و دیدهی بینا و آفتاب ...... تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش
چندین چراغ دارد و بیراه میرود ...... بگذار تا بیفتد و بیند سزای خوایش
با دیگران بگوی که ظالم به چه فتاد ...... تا چاه دیگران نکنند از برای خویش
گر گوش دل به گفتهی سعدی کند کسی ...... اول رضای حق طلبد پس رضای خویش
راستي حالتون خوبه؟:82:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
خیییییییییییییییییییییییی یلی حالم خوبه
یوهوووووووووووووووووووووو وووووو
هوراااااااااااااااااااااا ااااااااااااا
آخ جونمی جووووووووووووووووووووون
بهترین دوستم
رفیق فابم
حامله هست
خداااااااااااااااااجووووو وووووووووون
آخ جووووووووووون
نی نی
یکی منو بگیرررررررررررررررررررررر ررررره
غش کررررررررررررررررردم
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
ای جان.نادیا جون چه خوشحاله :46:
ما هم از خوشحالیت خوشحال میشیم عزیزم :43:
ایشالا همیشه به شادی :310:
خدایا شکرت.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
الا ای قدیمیان فرانک1389 قدم رنجه فرمودن.خوش برگشتی فرانک.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام
دوباره چه خبر شده؟ همه بی حوصله و غمناک واین شکلی :302: و این شکلی :161: شدن :324:
مریم جان شما هم که دو سه روز پیش این شکلی بودی:310: چی شد یکهویی؟
در پایان من هم خواستم بگم من غمگین نیستم ولی خییییییییییلی خسته ام بیچاره مردها که هر روز توی ساعتهای کاری زیاد باید کار کنن و البته بعضی از خانمها...
خدا به همه توان تحمل کار زیاد و همینطور صبر در برابر مشکلات رو بده:323:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
بازی تیم ملی فوتبا ل ایران 1 تیم کره جنوبی 0 به پیرو ز رسید
جواد نکونام تک گل سه امتیازی ایران را به ثمر رساند
تیم ملی فوتبا ل ایران 10 نفره برابر کره جنوبی به پیرو زی رسید تا به صعود به جام جهانی 2014 برزیل امیدوارتر شود
این برد شیرین به مردم ایران تبربک می گویم:72::72::72::72::72::72::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
خوبه آقای ابراهیمی فقط نیمه پر لیوان رو میبینی:104:
امروز گاز ایران از طرف اتحادیه اروپا تحریم شد:302:.
من که خیلی متاسف و ناراحت شدم.
حتی برد تیم فوتبال هم دیگه جذابیتی نداره
نمیدونم چرا از زمین و آسمون برای ایران میباره
به امید روزهای خوب:323:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
در عرض يك ثانيه تپش قلب ميگيري, تمام بدنت ميلرزه, صدات ميگيره, نميتوني سرپا بايستي
از حقت نميتوني دفاع كني و شايدم ديگه خسته اي از دفاع از خودت
ميزاري هر چي ميخوان بگن و دست و پا بزنن
از سكوتت قضاوتت ميكنن كه خودخواهي,
تحقيرت كه ميكنن جوابي نميدي و فقط ميگي خدايا تموم شه ازين خراب شده برم بيرون
فقط يه ثانيه است اما اثراتش ميمونه
نميدونم اسمش چيه نفرته يا ناتواني
اما امروز تو يك ثانيه به همه اين حس ها رسيدم
بيشتر از خودم ناراحتم كه چرا اشتباه كردم, اصلا چي شد به اينجا رسيدم
حال من الان اينه!
دلم يه دل سير گريه ميخواد تا تمام حس هام بريزه بيرون اما نميتونم
چون يه ثانيه قبلي گذشت
بازم راضيم به رضاي خدايي كه خيلي وقته خودشو به خواب زده
بابا يه مجرمم مساوي با جرمش عذاب ميكنن
حالا من يه اشتباهي كردم انصاف تو كجاست!!!!
بعدشم مياي خونه و لبخندو ميزاري رولبت كه يعني خوبي و تموم شده
حالا بايد در عرض يك ثانيه بشم همون ادم قبل ازين اتفاقات!
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
جدیدا مد شده همه اخر پستاشون یه لگدی به همه چی میزنن!
کلا این که بری تو فاز اعتراض خیلی حال میده، مخصوصا اگه ژست ناامیدی هم بگیری
به خدا و پیر و پیغمبر و مسئولین کشوری لشگری چه ربطی داره که امروز حالت خوب نیست برادر من ؟! (خواهر من !)
سنسورای مدیران صورتی غیرفعال شده یا معنی سانسور عوض شده ؟؟؟
حال من خیلی خوبه حال شما چطوره ؟ : )