-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
شایانای گلم خیلی ممنون عزیزم ، اتفاقا چقدر من عاشق این آهنگ هستم ،به شدت یکی از آهنگ های مورد علاقه ام هست. ممنون که برام گذاشتی این آهنگ رو.
به هر حال ما دوست داریم شایانا جان:228:
بهار جان ممنون از پیگیریت:46: ؛ نه متاسفانه هنوز موفق به پیدا کردن کار نشده ام ، به هر حال تلاشم رو می کنم ، و در حال تغییر متد برای پیدا کردن کار هستم. نمی دونم چرا اصلا نا امید نیستم:227:
برای همه خانواده بزرگ همدردی از خداوند خواستار لحظه های پر از محبت و عشق و شادی و صلح و آرامش خواستارم:323:
عاشوخ همتونم:46:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
نقل قول:
خوب از pk1365 خیلی وقته خبری نیست! ! ! یعنی کوش؟
pkعزیزم سرگرم امتحاناشه.جاشم با اون پستای پرمعناش واقعا خالیه
همچنین ملاحت جان با اون ارامش و ملاحتی که تو کلامش بود نیستش.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام،
خواستم یک سلامی بکنم به خانم yasa که چند وقت هست که دیگر پست نمی گذارد، ولی به تالار سر می زند.
جای پست های طنزگونه اش در تالار خالی است.
یادم هست وقتی عضو شده بودم، تاپیک هایم رو دنبال می کرد و بهم کمک می کرد.
امیدوارم دوباره فعال بشود :)
شاد باشید.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
حال و احوال یه دونه اق پسر ما چطوره ؟
با من قهری ؟
دیگه دوسم نداری ؟
ببین چی برات گرفتم !
یه سبد نرگس ، یه سبد نسترن ، یه سبد شقایق ، تقدیم به تو که بهترینی :72:
چرا باز اخمات تو همه ؟
گور بابای نرگس و نسترن و شقایق !
خودتو عشق است ، عزیز دل
سرتو بگیر بالا
به من نگاه کن
چرا با من اینجوری می کنی ؟
دیواری کوتاه تر از من پیدا نکردی که خراب شی رو سرش ؟
فکر نکنی خسته شدمو ، نه !
اما وقتی منو نمی بینی ، وقتی منو نمی خوای . . .
نازنینم ؛ من و تو نداشتیم که !
من و تو نداریم که !
خودتو نمی خوای؟!
خودتم نمی خوای ؟!!!
یادت رفته چه دورانی با هم داشتیم ؟
یادت رفته اون روزایی رو که یه لحظه ازهم جدا نمی شدیم ؟
اون روزا هیچی جلودارمون نبود
چون با هم بودیم ، پشت هم بودیم ، محکم بودیم
چرا ازمن فرار میکنی؟
فکر می کنی بدرد نخورم ، فکر میکنی برات کافی نیستم
دنبال کی می گردی ؟
من همینجام ، کنار تو، همیشه کنارتم ولی . . .
هنوزم دیر نیست ، هیچی عوض نشده
من هستم ، توهستی
یه عالمه فکر تو سرمه ، می تونیم دوباره از نو شروع کنیم
دلم می خواد دوباره بشی همون یدونه گل همیشه بهار من
دلم می خواد دوباره بشی اقای خودم و خودت
فقط خودم ، فقط خودت
نه هیچکس دیگه !
دلم می خواد هیچکس بهمون نزدیکم نشه
چرا باز بغض کردی؟
نگفتم که گریه کنی !
چرا اینجوری شدی؟
. . .
اگه می پرسم چرا ؛
فکر نکنی نمی دونمو!
می خوام خودت بگی که یادت بیاد
والا اگه من نبودم که کسی نبود اشکاتو پاک کنه !
اگه من نبودم که از بی خوابی زنده نمی موندی !
اگه من نبودم
اگه تو نبودی
. . .
اگه تو نبودی
اگه من نبودم
. . .
من نه سایه بلند روی شونه هاتم
نه تصویر خامت توی اینه
نه خیال و وهم شبانه ات
ونه هیچ چیز دیگه
. . .
من توام تو منی
من هستم تا تو هستی
اینقدر من و تو نکن
بیا یکی بشیم
مردم از این همه جدایی :(
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
از بی نهایت به دختر مهربون :311:
دختر جونی این صندوقتون پر شده اگه ما کاره فوری فوتی داشته باشیم باید چه کار کنیم؟
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
بچه ها من از يكي از دوستانم به شدت دلخور شدم... حتي باهاش مطرح هم كردم اما بي فايده بود... بنظر شما چطوري مي تونم اين قضيه رو پيش خودم حل و فصل كنم(بدون نياز به مطرح كردن دوباره)؟ هر كي يك راهكار خوب بده يك رتبه پيش من جايزه داره ...
.
.
.
دوستان عزيزم...
خدا رو شكر مي كنم كه به همه ما فرصت زندگي مي ده... من روزهاي تلخ و سختي رو پشت سر گذاشته بودم اما الان كه در اين مرحله قرار دارم به قدرتي كه در درونم هست ايمان آوردم... خودم هم باور نمي كنم كه اين منم كه انقدر قوي شدم...
خدا همه ما رو دوست داره مگه نه؟ حتي اگر گناه كرده باشيم بازم مارو مي بخشه...:43:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سرافراز
بچه ها من از يكي از دوستانم به شدت دلخور شدم... حتي باهاش مطرح هم كردم اما بي فايده بود... بنظر شما چطوري مي تونم اين قضيه رو پيش خودم حل و فصل كنم(بدون نياز به مطرح كردن دوباره)؟ هر كي يك راهكار خوب بده يك رتبه پيش من جايزه داره ...
سرفراز نازنین
خوشحالم که خودت را قوی می بینی خانمی . مطمئن باش قوی تر هم خواهی شد .
برای سئوال بالا هم یک تاپیک مستقل باز کن تا دوستان راهنمایی کنند .
موفق باشی در همه حال . افزونی رضایت از خود و زندگی را برایت از درگاه خدای منان خواهانم :323:.
.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
فرشته جونم....مرسي گلي... حق با شماست من بايد تاپيك باز مي كردم اما موضوع زياد پيچيده اي نبود و نخواستم الكي براي خودم سختش كنم... بهرحال هركي اين سوال منو خونده و راهي بنظرش مي رسه لطف كنه و با پيغام خصوصي به من راهكار بده... ببخشيد كه اينجا و اينجوري درخواستم رو مطرح كردم...
خوش باشيد! :46:
-
سلام
سلام به اعضای خوب تالار
اعضا ی خوب تالار من در مرخصی هستم دلم برای تالار خیلی تنگ شده است دلم اعضای خوب تالار و مدیران خوب تالار و مدیر خوب همدردی خیلی تنگ شده است چند رو ز دیگر به تالار بر می گردم من7 بهمن تالار بر گردم یا 9 بهمن به تالار بر می گردم منتظر باشید به تالار بر می گردم با قدرت پرنشاط به تالار بر می گردم سعی می کنم در تالارمفید باشم براتون ارزوی موفقیت و سلامتی می کنم:72::72::72::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام.
فقط اومدم حالو احوالم رو خبر بدم.
اینترنتم دچار مشکل شده.
معلوم نیست کی درست بشه.
الانم با این اینترنت زغالیا اومدم.
کلی شرمنده ی شایانای عزیز شدم که سوالاش توی صندلی داغ نصفه کاره مونده.:72:
************************
از دختر مهربون به بینهایت عزیز:
خیلی شرمنده که پر شده بود:72:
البته فکر کنم الان دیگه باهام کاری نداشته باشین!
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
وای که من چقدر از سبک نگارش آقای محمد ابراهیمی خوشم میاد. جملات کوتاه. گویای سادگی و خلوص نویسنده.
هرجا هستین موفق باشید
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
اجازه اقا یا شایدم خانم، میخواستم یه چیزی بگم اگه بهتون بر نمیخوره:324:
خیلی دلم میخواد بدونم که چرا بعضی از دوستان قایمکی میان و میرن؟
چرا خودشونو قایم می کنند؟
اینقدر بدم میاد وقتی اون پایین صفحه همونجایی که نوشته لیست افراد آنلاین، می بینم(...) نفر بصورت پنهانی
یه بار یادمه از حامد پرسیدم چطور میشه قایمکی اومد و رفت و حامد جواب داد و منم چندبار اومدم:163:
ولی حس قشنگی نبود بخاطر همین دیگه نمیرم
اخه میدونید لذتی که توی دیده شدنه تو ندیده نشدن نیست. شاید یکی کارم داشته باشه همون موقع اگه منو نبینه به کی میخواد کارشو بگه؟
اگه بهم پیام بده کار اضطراری داره :300:منم که مثلا نیستم زود جوابشو بدم،
وااااااااای بنظرتون این ضایع شدن نیست؟:311::311:
بیایید خودمون باشیم همیشه باشیم:310::43:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام،
نقل قول:
نوشته اصلی توسط هاله نو
خیلی دلم میخواد بدونم که چرا بعضی از دوستان قایمکی میان و میرن؟
چرا خودشونو قایم می کنند؟
یکبار راجع به این مسئله صحبت شد.
فکر می کنم باید به خواسته ها و سلایق یکدیگر احترام بگذاریم.
هر کسی هر طوری دلش می خواهد باشد.
مشکل اینجاست که وقتی شما به صورت آنلاین می آیی، همه می توانند در لیست افراد آنلاین ببینند که شما چه کار می کنی. خب حق می دهم که خیلی ها از این قضیه حس خوبی نداشته باشند و نخواهند بقیه اونها رو به نوعی کنترل کنند.
پس این حق هر کسی هست که انتخاب کند پنهانی باشد یا نباشد :)
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام.
بالاخره اینترنتم درست شد.
من اومدم.
چه حس بدی بود این چند روز!!
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام دختر مهربون تالار.خوش اومدی.جات خالی بود:46:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
آرزویی بکن....
گوشهای خدا پر از آرزوست
و
دستهایش پر از معجزه.
آرزویی بکن.....
شاید کوچکترین معجزه اش باشد بزرگترین آرزوی تو
التماس دعا دارم
-
سلام
سلام به اعضای خوب تالار
مرخصی دارد تمام می شود یا فردا یا پس فردا تالار هستم سعی می کنم زودتر به تالار بر می گردم با قدرت پر نشاط به تالار بر گردم به مدیران خوب تالار مدیر خوب دوست داشتنی همدردی در تالار کمک کنم با قدرت پر نشاط در تالار کار شروع کنم امیدوارم در تالار مفید باشم در مرخصی بودم خیلی چیزهایی یاد گرفتم اعضا تالار بهترین هستی مدیران خوب تالار و مدیر خوب همدردی بهترین و عالی مدیران هستندمنتظر باشید زودتر به تالار بر می گردم براتون ارزوی موفقیت و سلامتی می کنم:72::72::72::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
در عجبم این ابراهیمی چطوری میتونه بدون شارژ دراین قسمت پست بگذاره؟:P
جناب ما بی صبرانه منتظر اون روز باشکوه هستیم.
شماهم هر لحظه هیجانش رو بالاتر ببرید.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
داملا جان پستش رو اینجا نزاشته بودش
یک تاپیک مستقل زده بود در بخش خواستگاری
مدیران اوردنش اینجا
:)
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed65
سلام،
نقل قول:
نوشته اصلی توسط هاله نو
خیلی دلم میخواد بدونم که چرا بعضی از دوستان قایمکی میان و میرن؟
چرا خودشونو قایم می کنند؟
یکبار راجع به این مسئله صحبت شد.
فکر می کنم باید به خواسته ها و سلایق یکدیگر احترام بگذاریم.
هر کسی هر طوری دلش می خواهد باشد.
مشکل اینجاست که وقتی شما به صورت آنلاین می آیی، همه می توانند در لیست افراد آنلاین ببینند که شما چه کار می کنی. خب حق می دهم که خیلی ها از این قضیه حس خوبی نداشته باشند و نخواهند بقیه اونها رو به نوعی کنترل کنند.
پس این حق هر کسی هست که انتخاب کند پنهانی باشد یا نباشد :)
عزیزم
به سهم خودم به سئوال شما پاسخ می دهم .
ضمن تائید صحبت حامد که بخش اندکی از موضوع را در بر می گیرد
من وقتی پنجره ی تالار را باز می کنم الزاما اینجا نیستم و به کارهای دیگر در پیجهایی که کار دارم می پردازم و صفحه یا صفحاتی از تالار باز است بدون اینکه من حتی آنها را بخوانم
وقتی آن لاین باشم . دوستان به گمان اینکه من وقت آزاد دارم پیام می دهند و خواستار پاسخ هستند . این مسئله در مورد مسنجر یاهو و تالک گوگل . اوو و اسکایپ و ..........نیز هست .
حال شما فکر کنید به لحاظ ادب و روابط اجتماعی بخواهی به هر کسی توضیح بدهی کار داری و ...............چقدر از وقتت گرفته می شود ؟
من اینجا هستم که بخوانم و یاد بگیرم و نسبت به اولویت به کارهای شخصی خودم و سپس سایرین اگر وقت و حوصله و زمانی بود بپردازم .
اشکال دنیای مجازی در این است که وقتی باشی توقع پاسخگویی نیز ایجاد می شود در نتیجه من به کل خیال خودم را اینگونه راحت کرده ام و همه جا خاموش هستم مگر مسئله ی ضروری باشد که اولویت را بر پاسخگویی بدهم .
ضمن اینکه به واقع بعضی از پیامها در هر جایی که باشد (اسکایپ - یاهو و تالک گوکل و.........) حتی پاسخ دادنی هم نیست چه رسد به ضرورت در پاسخگویی اما توقع پاسخ هست و وجود دارد .
این هم پاسخ ذهن شما از نگاه عملکرد من .
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
چی شده رایحه جان؟ عزیز دلم؟
دوست داشتی ما گوشمون با تو هست ؛
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رایحه عشق
حالم خیلی بده.بده بده بد
خدا نكنه عزيزم
كي گل دخترمونو اذيت كرده برم حسابشو برسم؟
عزيزم من كه نمردم(دور از جونم ، بعد 100 سال!:311:) تو حالت بد باشه
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
فقط دعا کنید همسرم زود بخوابه بشینم یه دل سیر گریه کنم.به زور خودمو کنترل کردم
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
رایحه جان ؛ اگر مشکل خاصی نیست و فقط دلت گرفته ؛ باید بگم خب، این هم طبیعی است ، ناراحتی و غم و غصه هم جزو روند طبیعی زندگی است ؛ مهم نحوه برخورد با این قضیه است ، می تونی گریه کن تا بارهای منفی رو از وجودت پاک کنی ، یا روی یه کاغذ هر چه می خواهد دل تنگت بنویسی ؛ یا چند رکعت نماز بخونی و با خدای مهربون راز و نیاز (این یکی بسیار توصیه می شود ، نتیجه اش فوق العاده هست:310:)
ولی اگر مشکلی داری که باعث ناراحتیت شده است ، باید خب اول خودت رو آروم کنی ؛ و بعد راه حل ها رو بسنجی ؛البته می تونی یه تاپیک هم باز کنی تا دوستان کمکت کنند:46:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
رایحه عشق
الهی :46:
راحیه جون غصه نخوری :(
همه چیز درست می شه ان شا ال....
منتظرم زود زود بیای بگی حالت خوبه و الکی غصه می خوردی:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
مشکل من مربوط به احساسمه.راه حل نداره.من از بی رحمی آدما دلم گرفته.لعنت به من که اینقدر آدم احساساتی هستم.بیچاره همسرم.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام،
رایحه عشق گرامی،
امیدوارم مشکل خاصی نباشه.
اگر مسئله ای هست تاپیک باز کنید تا به شما کمک کنیم.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
رایحه جان خیلی نگرانت شدیم
امیدوارم که مشکل حادی نباشه و به زودی حالت خوب بشه
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
من تو تاپیک قبلیم گفتم موضوع چیه.من احساس گناه می کنم.
http://www.hamdardi.net/thread-20667-post-190081.html#pid190081
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام صبح همتون بخیر
اومدم که اولین نفر باشم بگم اول ماه ربیع هست
اومدن این ماه رو به همه دوستان تبریک میگم و امیدوارم ماهی سرشار از خیر و خوشی و برکت باشه برای تک تک شما.
آنی جون ممنون از جوابت درباره سوالم دیگه متنبه شدم فهمیدم که چرا بعضی قایکمی میان.
رایحه جون عزیزم حالت چطور منکه خوبم توهم خوبی دیگه.
فقط یه چیزی بگم و برم و اونم اینکه سعی نکنی کسی رو تغییر بدی چرا که باعث میشه خودت تغییر کنی
عزیزم سعی کن مه سازش داشته باشی چرا بخاطر این چیزا خودتو اذیت می کنی میدونم سخته و تو فشار قرار میگیری ولی مطمئن باش دیگران شوهرتو با خصوصیاتش شناختن و نیازی به اذیت کردن خودت نداری نمی خوام وارد جزئیات بشم کلی گفتم.
موفق باشید و توی این ماه منم دعا کنید
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
رو دلم یک کوه غصه اس......سنگین و بی رحم!
.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام بهار شادی عزیز.
چرا؟
چه اتفاقی افتاده؟
برامون بگو اگه میتونی:72:
(یا اینجا یا توی یه تاپیک)
منم حلول ماه ربیع رو بهتون تبریک میگم:72::72:
بهار بگو. منتظریم:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
بهار جونم غصه هات به دور...
عزیزم غمگین نبینمت...:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
بهار جان ما منتظریم:46::43:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
امروز روزگار زشت ترین چهره خودشو نشونم داد....خیلی زشت!
عشق یک واژه مقدسه...لا اقل واسه من اینطوره!!!!
میراثی گرانبهاست از سمت خدای مهربون به ما آدم ها!
اما خیلی های لایق این واژه زیبا نیستن!
تاپیک "چجوری طاقت بیارم فقدان همچین عزیز رو؟ " یادتونه؟
یادتونه چقدر عاشق بودم؟ یادتونه چه بزرگوارانه از این عشق دست شستم؟
اما ببینید چطور جوابم رو دادن!
نزدیک 1 سال از بهم خوردن نامزدیم می گذره!
نامزدم تو سهام شرکت سهیم بود و الان داره از ایران میره و تا تکلیف اسمش که هنوز تو
اسناد شرکت هست رو معلوم نکنه نمیتونه بره!
امروز به دوستش که اینجا کار می کنه زنگ زد گفت باید چی کار کنم تا از سیستم خارج شم؟
(انقدر حقیره که حتی جرات حرف زدن با من رو نداره!)
منم به دوستش گفتم که من از این شرکتهای ثبتی می پرسم و هزینشو بهش می گم!
ناگفته نمونه که چندین ماه پیش به دلیل اینکه میدونست مقصره در جریان اسناد شرکت ،
خودش گفته بود هرچقدر
هزینه خروجم بشه میدم هزینشو!
حالا امروز که بهش گفته شد چقدر هزینش میشه برگشته به دوستش گفته من ازین پولهای
مفت ندارم! وقت پیگیری هم ندارم بگو خودشون پیگیری کنن! (اوج وقاحت)
بعد هم گفته که بگو سهمم رو حساب کنن بهم بدن در حالیکه من و شرکت رو در بدترین
شرایط مالی شرکت با 15 میلیون بدهی رها کرد و رفت و خدا میدونه با چه بدبختی ای
بدهی ها رو پرداخت کردم تو اون شرایط بد روحی!!!!
البته اوضاع به نفعه منه ولی گفتم بهش لطف کنم و تو زیان شریکش نکنم ولی اینکار رو که
کرد باید تو زیان شریک باشه!
فقط ناراحتم از اینکه چطور من عاشق چنین آدمی شده بودم!
خدایا شکرت اما بهار هر بار که می خواد کمر راست کنه نامردی های این روزگار 1 ضربه
بهش میزنه!
اوضاع به نفع منه ولی بدجوری روحم از این حرفاش آزرده شده و دلم شکسته!
انقدر که این حرفاش واسم سنگین بود بهم خوردن نامزدیم واسم سنگین نبود!
دلهای شکسته تاوان دارن و تاوان سنگینی باید بده!!!!!!!!!همین الان میتونم با 1 شکایت
ساده بیچارش کنم اما رسم انسانیت رو به جا میارم و به خدا واگذارش می کنم!
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست ........... عرض خود می بری و زحمت ما می داری!
بچه ها اصلا حالم خوب نیست!!!!!!!!!!!!!
واسه بهار دعا کنید!
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
الهی بمیرم دورت بگردم عزیزم بهارجون تو که شدی بهار شادی حیفه که حالت بگیره.
خانمی کاملا حالتو درک می کنم و می فهم که چه حس و حالی داری. بماند که چطور بهت تو پیام خصوصی میگم.
ولی از همه این حالتا گذشته خدارو شکر کن که خیلی دوستت داشته و نخواسته زندگی قشنگتو با وجود این فرد تباه کنی
خدارو شکر کن و شاد باش از اینکه چقدر تو توانایی داری که اون به تو محتاجه و داره از تو عاجزانه و البته حقیرانه کمک می خواد:323:
ولی لازم نکرده دلت براش و کارش بسوزه جونش در بیاد خودش بره دنبال کارش و هزینشو بده:320:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
عزیز دلم منم خیلی ناراحت شدم
واقعا چه آدمهایی پیدا می شن :302:
خوشحالم که قلب به این بزرگی داری ولی سعی کن از حق خودت دفاع کنی اگه نشد بسپر به خدا:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
بهار عزیز، توی چیزایی که تعریف کردی من فقط خوبی و خیر میبینم.
مطمئنم خودتم اینا رو میبینی.
خدا رو شکر کن که زندگیتو با همچین شخصی شروع نکردی.
اما حس منفی نسبت به شخص، ممکنه بیشتر اذیتت کنه.
شاید طول بکشه تا به تعادل برسی. سعی کن وقتی میاد توی خاطرت، حس تندی بهش نداشته باشه.
نه دلسوزی زیاد، نه نفرت زیاد، نه دلتنگی زیاد، هیچ کدومشون برات مفید نیستن.
برات آرزوی بهترین ها رو دارم دوست عزیزم:72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
دختر مهربون عزیزم
تو که میدونی من بنده شاکر خدام و خیلی وقت پیش همه چیز رو فراموش کردم و از همه چیز
گذشتم و همیشه شاکر خدا بودم که دوستم داره!
اما مغز سرم از این همه پستی درد بدی گرفته از صبح تا حالا!
حتی رذالت همه کلمه مناسبی برای نسبت دادن به این آدم نیست!
خیلی از دوستانش امروز تو دوستی با این آدم تجدید نظر کردن!
من سرم داره از این همه حقارت دنیا سوت می کشه!
خیلی دلم می خواد ازش متنفر نباشم اما حس تنفر و انزجار بدی تو من ایجاد شده!!!!!
خیلی خودمو کنترل کردم که فقط نفرینش نکنم!!!
تنها چیزی که منو آروم می کنه اینه :
این نیز بگذرد!